اندیشمندان و چهره های فرهنگی

نگاهی به آرای عبدالله الغذامی؛ یک ادیب فمنیست سعودی!

علی رستمی

آشنایی اجمالی

عبدالله محمد عبدالله الغذامی نویسنده و پژوهشگر سعودی است که در حوزه نقد ادبی و فرهنگی آثار متعددی را به رشته نگارش درآورده و در دانشگاههای مختلف در عربستان و کشورهای اروپایی به تدریس پرداخته است.

الغذامی در 14 ربیع الاول 1365ق (1946م- 1324 ش) در شهری با تابستانهای داغ و زمستانهای سرد که به خرمایش معروف است یعنی عنیزه به دنیا آمد. عنیزه از توابع استان قصیم در کشور عربستان سعودی می باشد.

پدر الغذامی نسبت به تربیت او حساسیت بالایی داشت. از آنجایی که گمان می برد حضور در کوچه و بازی با بچه های محل تأثیرات منفی بر روی تربیت او می گذارد از بازی او با هم سن و سالان وی ممانعت کرد و این امر باعث شد الغذامی روابط اجتماعی پایینی داشته باشد و خود او با اشاره به این مطلب می گوید برای اینکه بتوانم با جهان خارج از خانه ارتباط بگیرم به سراغ کتابها رفتم و از اینجا به کتاب و کتابخوانی علاقه مند شدم.[1]

وی تا نوجوانی در عنیزه به سر می برد و دیپلم خود را در سال 1384ق (1965م- 1343ش) در همین شهر کسب کرد. سپس به دانشکده هنر دانشگاه ریاض رفت و در رشته زبان عربی در سال 1389ق (1969م – 1347ش ) مقطع لیسانس خویش را به پایان رسانید و نهایتا در سال 1398ق(1978م- 1357ش) مدرک دکترای ادبیات خود را از دانشگاه اکستر انگلستان دریافت نمود.[2]

الغذامی تا سال 1408ق (1988م – 1366 ش) در دانشگاه عبدالعزیز جده جایی که در تأسیس گروه زبان عربی آن نقش فعالی داشت به تدریس پرداخت و کرسی بحث نقد و نظریه را در اختیار داشت همچین طی سالهای 1980 تا 1992 م به عنوان نایب رئیس انجمن فرهنگی ادبی در دانشگاه جده فعالیت می‌کرد. از جمله فعالیتهای این انجمن تدوین پروژه فرهنگی و ترجمه و انتشار کتاب می باشد.

وی تا کنون در حوزه های مختلف نقد فرهنگی و مسائل فرهنگی و اجتماعی به تدریس و تألیف مشغول می باشد.

مهمترین اندیشه‌های الغذامی

در جهان عرب می توان الغذامی را الگویی برای روشنفکرانی دانست که در حوزه فرهنگ فعالیت می‌کنند. او برای اولین بار در عربستان اصطلاح مدرنیته را در تقابل با محافظه کاران به صحنه فرهنگی عربستان واردکرد. همچنین او صاحب پروژه‌ای در نقد فرهنگی است که بیشjرین حجم فعالیتهای الغذامی را در بر می گیرد تا جایی که الغذامی را صاحب پروژه نقد فرهنگی می دانند، زیرا وی عضوی ثابت از مجادله های ادبی در عرصه فرهنگی در پادشاهی آل سعود است، به ویژه در انجمن ادبی جده که یکی از انجمن های ادبی تحت نظارت وزارت اطلاعات در عربستان می باشد.

عبدالله الغذامی در باب نقد فرهنگی معتقد است نقد فرهنگی شاخه ای از نقد نصوص عام است و از این رو یکی از علوم زبانی و زمینه های زبان شناسی می باشد. قصد وی انتقاد از الگوهای ضمنی موجود در گفتمان فرهنگی، در همه مظاهر، الگوها و فرمولهای آن، از نظر نقش آنها نزد مصرف کننده فرهنگی جمعی می باشد نه اینکه بخواهد نکات زیبایی شناسی که در مورد ادبیات است را آشکار کند.

در واقع الغذامی تلاش می کند پروژه انتقادی خود را به عنوان جایگزین نقد ادبی قرار دهد. وی در این باره می گوید:«نقد فرهنگی نظریه ها را مفصل و با جزئیات توضیح می دهد. در واقع نقد فرهنگی مربوط به مرحله پسامدرن و پساساختارگرایی است و باید به این نکته توجه داشته باشیم که با ورود به مرحله بعد مرحله قبل مدرن لغو نمی شود… ما برای رسیدن به مرحله نقد فرهنگی به مرحله قبل [یعنی نقد ادبی] نیاز داریم چراکه نمی توان از ابتدا شروع کرد اما سوال اینجاست که آیا نقد ادبی به تنهایی می‌تواند تمام نتایج بحث را آشکار کند؟ به نظر می آید که نقد ادبی نتایج خاصی را حاصل می کند که سایر نتایج روش غایب خواهد بود.»[3]

الغذامی معتقد است در این زمانه گفتمانهای عمومی الگوهای پنهانی دارد و بلاغت و زیبایی شناسی وبه طور کلی نقد ادبی توانایی آشکارسازی این الگوها را ندارد.

وی در پروژه نقد فرهنگی به دنبال تبیین این مطلب است که نقد ادبی نقش مهمی در شناسایی زیبایی های متون دارد اما متأسفانه نقد ادبی در باب مشاهده نقائص سیستمی که در زیر زیبایی های متون نهفته است نابینا می باشد و این نقص سیستماتیک در پناه زیبایی های متن رشد کرد تا جایی که به یک عدم تعادل سیستماتیک رسیدیم که نقد ادبی صلاحیت لازم برای آشکار کردن این عدم تعادل فرهنگی را ندارد از اینجا بود که الغذامی به دنبال جایگزین کردن نقد فرهنگی به جای نقد ادبی آمد اما درصدد از بین بردن دستاوردهای نقد ادبی نبود بلکه هدف او تبدیل ابزارهای انتقادی از ادبی به فرهنگی می باشد تا بتوان بوسیله ابزارهای جدید نقص های سیستماتیک را آشکار کرد که این مستلزم تحول در سیستم اصطلاحات بود. که الغذامی این امر را در کتاب «النقد الثقافی: قراءه فی الأنساق الثقافیه العربیه» تبیین کرده است.[4]

عبدالعزیز الخضر در کتاب خود با عنوان (السعودیه سیره الدوله و مجتمع) که درباره دولت و حکومت آل سعود و نحوه شکل گیری آن در شبه جزیره عربستان نگاشته شده است درباره عبد الله الغذامی می‌نویسد: «الغذامی بیش از یک سوم قرن در صحنه فرهنگی جامعه حضور داشته است. وی به خوبی از بسیاری از اشتباهات نسل پیشگامان آگاهی داشت، و دلایل عدم موفقیت در ایجاد تغییر و نوسازی واقعی را شناسایی کرد. خواننده آثار او به خوبی احساس می کند که با روشنفکری روبرو است که دیدگاه منظمی دارد و نسبت به روشنفکران دیگر سازمان یافته تر عمل می کند زیرا سرعت ثابت تحقیق و تولید را حفظ کرده است»[5]

دیدگاه الغذامی درباب سوال نهضت

الغذامی در مصاحبه خود با الجزیره بیان می دارد که سوال نهضه [علل عقب ماندگی و مسأله نوزایی] یک سوال نخبه گرایانه نیست بلکه بیشتر یک وسواس عوامانه است چرا که بیش از آنکه به معنای آن توجه شود نگران دستیابی و تحقق آن است و موفقیت در آن صرفا در وضع زندگی او منعکس می شود لذا سوال نهضت حول دستاوردها طرح می شود و زمانی که از نهضت ژاپن یا آمریکا یا چین صحبت می‌کنیم مرادمان دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک می باشد نه چیز دیگر از این رو هنگامی که از نهضت عربی سخن می گوییم بحث در این است که دستاوردهای آن چیست؟[6] در واقع وی معتقد است اندیشمندان در مقابل این سوال به دنبال کشف راههای موفقیت در زندگی برای بهبود وضعیت معاش می باشند که این یک مسأله در کف جامعه است نه در میان نخبگان لذا الغذامی معتقد است سوال نهضت سوالی علمی نیست.

روشنفکری در ردای فمنیسم

یکی از وجوه متمایز کننده عبدالله الغذامی همین نگاه های حمایتگرانه از جایگاه زنان در فرهنگ و تفکر عربی است که شاید نتوان اسم آن را تفکر فمنیستی دانست اما نوشتن کتاب زنان و زبان کفایت می کرد تا او را به یک روشنفکر فمنیست عرب تبدیل کند.

در سالهای اخیر مسأله جنسیت (فمنیسم) یکی از مسائل فکری و فرهنگی پربحث در میان منتقدان فرهنگی عرب بوده است که در این میان عبدالله الغذامی با ارائه دیدگاهها و سخنرانی های مختلف در این موضوع فعال بوده است. اصل نظریه او در رابطه با این نکته است که زنان در جهان عرب با تمدنی مواجه شده اند که آنها را به حاشیه رانده است و جایگاه حقوقی و فرهنگی ایشان را به رسمیت نمی‌شناسد. الغذامی معتقد است به سبب حکومت مردانه در جهان عرب زنان همیشه تحت ظلم مردان قرار داشتند و هیچ گاه اجازه فعالیت نیافتند و یکی از عرصه های غیبت زنان عرصه زبان بوده است.

چنانچه زن امکان آن را می یافت که تاریخ زمان و حوادث را بنویسد و نگارش تاریخ را خود بر عهده گیرد و این کار آن چنان که امروزه در انحصار مردان نبود، بی شک تاریخی متفاوت به دست می آوردیم که از زنان کنش گر و تأثیرگذار و حادثه ساز سخن می گفت و بدین ترتیب زنانگی نیز همچون مردانگی، ارزشی مثبت پیدا می کرد. ولی آن چه پیش آمد، غیبت همه جانبه‌ی عنصر مؤنث از عرصه‌ی تاریخ بود. چراکه زن از حوزه‌ی زبان و نوشتن کنار گذاشته شد و «مردانگی» عنصر یکه تاز زبان شد و درپی آن، زمان با قلمی مذکر و زبانی مردانه به نوشتار درآمد. این وضع همچنان ادامه یافت تا اینکه زمانی فرا رسید که در آن، زن نوشتن را به دست گرفت و خود نوشت.[7]

وی دراین کتاب تأکید می کند که مرد همیشه راوی بوده است و و آنچه در رابطه با زنان از حقایق و ویژگی ها و داستانهای زنانه وجود داشته است از دیدگاه مردانه روایت می شده و اکنون نیز که زنان قلم به دست گرفته اند و وارد دنیای نوشتن شده اند با موانع فرهنگی و نظرات دانشمندانی مواجه هستند که از سقراط و افلاطون تا نیچه و شوپنهاور فقط به بدن زن نگاه می کنند نه به عقل او و به دلیل فقدان ذکوریت زن را جنس ناقص می پندارند.

مهمترین کتابهای الغذامی

عبدالله الغذامی را می توان جزو پرکارترین اندیشمندان جهان عرب دانست که مقالات و کتابهای بسیاری از او منتشرشده است. وی 21 کتاب در زمینه نقد منتشر کرده است. دراینجا به برخی از مهترین تألیفات او اشاره می کنیم.

الغذامی بخش زیادی از توان علمی خود را معطوف نقد فرهنگی کرده است و یکی از مهمترین کتابهای او  «النقد الثقافی: قراءه فی الأنساق الثقافیه العربیه» نقد فرهنگی: مطالعه سیستم‌های فرهنگی عربی و کتاب «نقد ثقافی أم نقد أدبی» نقد فرهنگی یا نقد ادبی می باشد.

اسما صدیق المطوع بنیانگذار و رئیس سالن اجتماعات فرهنگی در رابطه با کتاب «نقد ثقافی أم نقد أدبی» می گوید: این کتاب از این جهت مهم است که شخص باید به نفس خود رجوع کند و ذات خود را مورد تفحص قرار دهد و با دید عینی و موشکافانه به فرهنگ و منابعی که آگاهی وی را تشکیل می‌دهند، نگاه کند. دکتر الغذامی تلاش می کند که تفاوت بین نقد فرهنگی و ادبی را تعریف کند.[8]

دکتر محمد خلیل الزروق مؤلف کتاب «صوتیّات القرآن» در رابطه با الغذامی و اندیشه نقد ادبی او می‌نویسد: «دکتر الغذامی نسبت به فرهنگ و تمدن عربی دیدی مالیخولیایی دارد. و اگر بنا باشد درباره عیوب تمدن عربی بنویسد متنهایی می نوشت که تمام نمی شد و کتابها در باب عیب و نقص تمدن عرب می نوشت و اگر از او بخواهیم امتیازات و شایستگی های این تمدن را بیان کند. به بیانی کوتاه اکتفا می‌کرد و شیوع آن را جعلی می دانست.»[9]

یکی دیگر از کتابهای مهم الغذامی کتاب «المراه و اللغه» می باشد که به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.

عبدالله الغذامی در کتاب «زن و زبان» می کوشد ویژگی های مردانه زبان و پیکار فرهنگی زنان برای ورود به ساختار زبان را بررسی کند. او بر این باور است که اگر زن امکان آن را می یافت که نگارش تاریخ را برعهده بگیرد و این کار در انحصار مردان نبود، بی شک تاریخی متفاوت به دست می آوردیم که از زنان کنشگر و تاثیرگذار و حادثه ساز سخن می گفت و به این ترتیب زنانگی نیز همچون مردانگی ارزشی مثبت می یافت. ولی آنچه پیش آمد، غیبت همه جانبه عنصر مونث از عرصه تاریخ بود چراکه زن از حوزه زبان و نوشتن فرهنگ کنار گذاشته شد و مردانگی عنصر یکه تاز زبان شد و در پی آن، زبان با قلمی مذکر و مردانه به نوشتار درآمد.

اما این نوشته الغذامی نیز بدون نقد نبود. دکتر ابراهیم عوض استاد دانشگاه عین شمس قاهره در یادداشتی با عنوان «چرا او از زنان طرفداری می کند و به مردان توهین می کند؟» با محور قرار دادن کتاب «المراه و الغه» به نقد اندیشه های غذامی در حوزه زنان می پردازد.

او می نویسد عبدالله الغذامی در رابطه با روابط بین زن و مرد همیشه به جنسیت مردان حمله می کند و از زن و حقوق زن دفاع می کند تا از غل و زنجیر که مرد برای او ایجاد کرده است رها سازد. او در دفاع از حقوق زنان مطالبی غیر قابل درک و غیر قابل قبول مطرح می کند تا مردان را رسوا کند و آنها را به چیزی که در آنها نیست متهم کند.

الغذامی معتقد است اعراب و مسلمین بالذات نسبت به زنان ظالم هستند و حقوقشان را زیر پا می گذارند و در این مسیر هیچ رحمی ندارند اما الغذامی برای اثبات مدعای خود به تناقضاتی گرفتار شده است که منطقی آن را نمی پذیرد و ادعای او به ذهن هیچ کس نمی رسد و به متونی تمسک می جوید که دلالتی بر مدعای او ندارد و به این وسیله تلاش می کند خواننده را فریب دهد.[10]

تلاشهای عبد الله الغذامی در حوزه انتقاد در جهان عرب ارزشمند و قابل ستایش است و نمی توان از این نکته غافل شد که او اولین کسی است که به طور کلی مفهوم انتقاد فرهنگی و به طور خاص انتقاد فمنیستی را در جهان عرب مطرح کرده است اما با این حال با رصد نوشته های الغذامی مشخص خواهد شد که گفتمان انتقادی که الغذامی به دنبال تبیین آن است نمونه بارزی از انتقاد فمنیستی است.

پانوشت:

[1] . عبد الله الغذامی، سایت الجزیره، https://www.aljazeera.net/encyclopedia/icons/2016/2/21/%D8%B9%D8%A8%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B0%D8%A7%D9%85%D9%8A

[2] . من هو عبد الله الغذامی،https://www.arageek.com/bio/abdullah-alghadami#biographyAbout-386654

[3] . جلسه مجازی بررسی کتاب النقد الثقافی 10 دسامبر 2020 https://www.albayan.ae/five-senses/culture/2020-12-10-1.4035671

[4] . جهت آشنایی بیشتر با اندیشه الغذامی در این حوزه رجوع کنید به مقاله «قراءه تقدیه فی کتاب النقد الثقافی للدکتور عبد الله الغذامی،الدکتور یوسف حامد جابر مجله دراسات فی اللغه العربیه و آدابها، فصلیّه محکّمه، العدد التاسع، ربیع 1391ه.ش / 2012 م»

[5] . السعودیه سیره الدوله و مجتمع، عبد العزیز الخضر، نقل از سایت الجزیره

[6] . عبد الله الغذامی، سایت الجزیره، https://www.aljazeera.net/encyclopedia/icons/2016/2/21/%D8%B9%D8%A8%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B0%D8%A7%D9%85%D9%8A

[7] . کتاب زن و زبان عبد الله غذامی، ترجمه هدی عوده تبار ص 11

[8] . جلسه مجازی بررسی کتاب النقد الثقافی 10 دسامبر 2020 https://www.albayan.ae/five-senses/culture/2020-12-10-1.4035671

[9]  . مقاله «الدکتور الغذامی والفهم المتعسف»محمدخلیل الزروق، عوض سایت، ملتقى أهل التفسیر https://vb.tafsir.net/

جهت مشاهده متن کامل به آدرس زیر مراجعه کنید https://b2n.ir/e55212

[10] . نقل از  مقاله (د. عبد الله الغذامى: لماذا یحابى المرأه، ویشمت بالرجال؟) د.ابراهیم عوض سایت، ملتقى أهل التفسیر https://vb.tafsir.net/

جهت مشاهد متن کامل نقد فوق به آدرس زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/y24901

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا