حوزه خلیج فارسعربستانکشور شناخت

درباره مشاوران غربی حکام خلیج فارس؛ استراتژی بقا دروغ گفتن نیست، کم گفتن است!

با گذر زمان متخصصین دیگر تمایلی ندارند تا با صراحت حقایق را به حاکم انتقال دهند و جو عدم اطمینان و ناامنی آن‌ها را به سمتی سوق می‌دهد که باعث می‌شود بیشتر نگران جایگاه خود باشند. به عقیده متخصصین، استراتژی بقا، دروغ گفتن نیست بلکه کم گفتن است.

فارن افرز

ترجمه: مهدی صالحی

کارشناسان و متخصصین مشاوره با مشورت دادن به رهبران ثروتمند کشورهای لیبرال دموکراسی و موسسات بین‌المللی، نقش ارزشمند و قابل توجهی به عهده دارند. اما کمتر کسی در مورد نقش این متخصصین در مشاوره به رهبران کشور‌‌های در حال توسعه و رژیم‌های استبدادی، اطلاعاتی در دست دارد.

امروزه دولت‌مردان کشور‌های خودکامه از چین گرفته تا عربستان سعودی به متخصصان موسسات عالی مشاوره، دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های غرب وابسته هستند. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات جهانی مشخص شد که بازار مشاوره در کشور‌های پادشاهی حوزه خلیج فارس به رقم دو میلیارد و هشت میلیون دلار رسیده که عربستان تقریبا نیمی از این مبلغ را به خود اختصاص داده است. متخصصین و موسسات مشاوره در این مناطق از آن جهت که به سران کشور‌هایی خدمات می‌دهند که روحیه استبدادی دارند گاهی با مشکلات غیرمنتظره‌ای رو به رو می‌شوند که برای مقابله با آن آمادگی ندارند. در چند ماه اخیر این مشاورین با انتقادهای عمومی مواجه شدند زیرا با رژیم‌هایی همکاری دارند که با نقض حقوق بشر، فساد و دیگر اقدامات غیرقانونی در ارتباط بودند و البته هزینه هنگفتی هم پرداخت کردند.

«مک کینزی» یکی از برجسته ترین شرکت‌هایی است که در زمینه مشاوره مدیریت فعالیت می‌کند. این شرکت به همراه زیر شاخه‌هایش بخاطر همکاری با حکومت‌ها و بنگاه‌های حکومتی که به فساد شهره هستند، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. این شرکت در ماه اکتبر در بیانیه ای که منتشر کرده بود ابراز تاسف کرد که برای حکومت عربستان گزارشی در مورد میزان استفاده از رسانه‌های اجتماعی تهیه نموده که مقامات ریاض از این گزارش در جهت هدف قرار دادن مخالفان سیاسی استفاده کرده است. چند ماه قبل نیز این شرکت در یک رسوایی سیاسی در کشور افریقای جنوبی مشارکت داشت که بعد‌ها مجبور به عذرخواهی از ملت افریقای جنوبی شد و موافقت کرد تا مبلغ ۷۴ میلیون دلار به این کشور غرامت دهد. این مثال‌ها به خوبی روشن می‌سازد زمانی که این شرکت‌ها با رژیم‌های استبدادی و کشورهایی که فساد داخلی در آن‌ها نقش قانون را کمرنگ کرده همکاری داشته باشند، چه نتایج مخربی می‌تواند داشته باشد.

یافته‌ها نشان می‌دهد که مشاوران در کشور‌های شیخ نشین حاشیه خلیج فارس تقریبا در تمامی جنبه‌های کشورداری به حاکمان و پادشاهان مشاوره می‌دهند. سوال اینجاست که آیا مشاوره این متخصصین به کشور‌های خودکامه‌ای مثل عربستان که متهم به نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفان هستند می‌تواند مشکل ساز باشد؟ علیرغم پیش‌بینی های مختلف مبنی بر سقوط این رژیم‌های استبدادی، حکومت و پادشاهی این کشور‌ها به لطف منابع ثروت و رشد اقتصادی جهانی همچنان پابرجاست. بنابراین انصراف دادن مشاورین غربی از مشاوره به حاکمان کشور‌های خودکامه همچون عربستان و امارات باعث سرنگونی ناگهانی حکومت آن‌ها نمی‌شود.

شاید تصور کنید که این متخصصین بله قربان‌گو هستند و به حاکمان از باب میل‌شان مشاوره می‌دهند اما همیشه این‌طور نیست. در کشور‌های ثروتمند حاشیه خلیج فارس اکثر این مشاوران بیشتر شبیه بازاری‌های خشنی هستند که سعی در فروش جنس خود دارند و در حال رقابت با دیگر بازاری‌ها هستند. بعضی دیگر از این مشاوران متخصص مسائل امنیتی و مراقبتی هستند که فعالیت‌شان عکس‌العمل های شدیدی هم در جامعه بین الملل و هم در کشور‌های مزبور داشته است. با این حال به نظر می‌رسد بیشتر متخصصین مشاوره سعی بر این دارند تا تغییرات مثبتی را در زمینه‌های مختلفی همچون آموزش، زیر ساخت‌ها و مدیریت اقتصادی ایجاد کنند.

 در مراحل اولیه مشاورین جایگاه مناسبی را در دستگاه حکومت پیدا کرده که می‌توانند بر کسانی که در راس حکومت هستند تاثیرات مثبتی داشته باشند و حاکمان را از مشکلاتی آگاه بسازند که وکیلان و وزیران سعی در مخفی نگه داشتن آن دارند. برای مثال می توانند در حوزه آموزشی داده‌های ارزشمندی را تهیه کرده و در اختیار حاکمان قرار دهند تا مشکلات این حوزه را بر طرف کنند همانند گزارشی که مک کینزی از وضعیت آموزشی بحرین تهیه کرده بود و به گفته‌ آن‌ها مسائلی را آشکار نمود که برای رژیم بحرین مایه شرمساری بودند.

در مقطع بعد متخصصین معمولا با صراحت حقایق را در اختیار حاکمان قرار می‌دهند اما مشکلات هنوز بر جای خود باقی مانده و حتی بیشتر می‌شوند. بنابراین از این آنها خواسته می‌شود تا فرآیند‌های مختلف مواجهه با این مشکلات را ارزیابی کنند. آنها با گذر زمان با محیط سیاسی استبدادی این کشور‌ها سازگار شده و یاد می‌گیرند که توصیه و مشاوره‌های خود را محدود کرده یا تغییر دهند. ابتدا متوجه می‌شوند که علیرغم تعهدات اولیه، متخصصین خارجی ممکن است به راحتی از کشور اخراج شوند و مشاوران داخلی نیز ممکن است بدون ادای هیچ توضیحی، تنزل درجه پیدا کنند. در داخل قصر فتنه‌ها و دسیسه‌های فراوانی وجود دارد که در مرحله بعد، مشاورین با این جو شدید رقابتی بیشتر آشنا می‌شوند. یکی از مشاوران مستقر در بحرین این جو موجود را به بازی تشبیه کرده است. به گفته وی در بخش اصلاح نظام آموزشی بحرین ابتدا نخست وزیر سپس ولیعهد و بعد از آن وزیر آموزش به همراه تیم مشاوره مخصوص خودشان، شدیدا در حال رقابت با یکدیگر هستند. در آخر زمانی که اصلاحات به سرانجام نمی‌رسد، متخصصین و مشاوران به عنوان مقصر شناخته می‌شوند.

با گذر زمان متخصصین دیگر تمایلی ندارند تا با صراحت حقایق را به حاکم انتقال دهند و جو عدم اطمینان و ناامنی آن‌ها را به سمتی سوق می‌دهد که باعث می‌شود بیشتر نگران جایگاه خود باشند. به عقیده متخصصین، استراتژی بقا، دروغ گفتن نیست بلکه کم گفتن است. برای مثال در عربستان سعودی مشاوری راه‌حلی را برای حل معضلی مطرح می‌کند اما به او می‌گویند که شیوه ما این طور نیست. آن مشاور ساکت می‌شود و به دستوری که به او داده شده عمل می‌کند زیرا می‌داند چنان‌چه مخالفت کند شخص دیگری جای او را گرفته و وی جایگاهش را از دست می‌دهد. در نتیجه کیفیت مشاوره‌هایی که متخصصین ارائه می‌کنند به شدت کاهش می‌یابد و حتی گاهی ممکن است باعث بدتر شدن اوضاع شوند.

یک از مشاورین آموزش در امارات متحده عربی می‌گوید؛ برای اصلاح مدارس طرحی هفت ساله ارائه کردم. زمانی که از تعطیلات بازگشتم متوجه شدم که وزیر آموزش زمان طرح را پنج سال تعیین کرده و در روز بعد محمد بن راشد طرح اصلاحات مدارس را به سه سال تقلیل داده است.

یکی از مشاورین تجاری در عربستان الگوی کلی مشاوره خود را این گونه توصیف می‌کند؛

سران حاکم در تلاش اند تا برای حل مشکلات خود، راه حلی بیابند که معجزه کند. مثلا می‌گویند چگونه می‌توان بدون افزایش قیمت، مصرف انرژی را کاهش داد؟ وقتی در جواب می‌گویی این کار شدنی نیست می‌پرسند؛ خب دیگر کشور‌ها برای مقابله با این مشکل به چه راه‌حلی رسیده اند؟ جواب می‌دهیم که باید قیمت را افزایش دهید که پاسخ می‌دهند این کار شدنی نیست و این مکالمه می‌تواند ساعت‌ها ادامه داشته باشد و در ‌آخر پادشاه یا حاکم می‌گوید؛ باید برای من راه‌حلی پیدا کنید، شما متخصص هستید و قبلا این کار را انجام داده اید. در نهایت این الگو‌ها به دور باطل تبدیل می‌شوند زیرا که رهبران نیز به خاطر عدم پیشرفت در اصلاحات ناامید شده و متخصصین مربوطه را مقصر می‌دانند. بنابراین مشاورین جدیدی را به خدمت می‌گیرند و مشاورین بعدی نیز روند مشاورین پیشین را پی می‌گیرند که بازهم نتایج قبلی به دست می‌آید.

اگرچه وارد کردن مشاوران غربی ممکن است در کوتاه مدت برای حاکمان کمی آزاردهنده باشد اما بدین وسیله به مردم خود نشان می‌دهند که مشکلات کشور را جدی گرفته اند و در جهت رفع آن، از متخصصین مشاور استفاده می‌کنند و حتی یکی از حاکمان امارات متحده عربی اذعان کرده بود که از این طریق به مردم ثابت می‌کنند که مثل حسنی مبارک، حاکم مستبد پیشین مصر نیستند.

شواهد تجربی نشان می‌دهد که تلاش متخصصین در قانون مند نمودن حاکمان خودکامه بی‌نتیجه خواهد بود. اگر چه تاثیرات مثبت حضور این مشاوران قابل انکار نیست اما چالش هایی که متخصصین با آن رو‌به‌رو هستند برای بسیاری قابل تصور نیست، مخصوصا آن دسته از مشاورانی که به صورت مستقیم با صاحبان قدرت در تعامل بوده اند. اگرچه بخشی از مشکل به خودکامگی و استبداد حاکمان مربوط می‌شود که در این مورد کار خاصی از دست مشاوران ساخته نیست اما متخصصین می‌توانند با تهدید حاکمان به ترک کشور در صورت بی اعتنایی به راه‌حل های پیشنهادی، مسئولیت را از دوش خود بردارند. آن‌ها همچنین با صرف وقت بیشتری برای تعامل با مردم و تلاش برای شناخت زمینه های فعالیت بومی، اعتماد عمومی را به کشور‌های مزبور بازگردانند. اگرچه همکاری مشاورین با حاکمان خودکامه می‌تواند تاثیرات مثبتی داشته باشند اما منتقدانی همچون کسانی که با نقض حقوق بشر در ارتباط هستند از متخصصین می‌خواهند تا با این حاکمان همکاری نداشته باشند.

با این حال مشاوره به حاکمان مستبد مشکل اخلاقی دوطرفه‌ای دارد به این صورت که اگرچه همکاری مشاورین با حاکمان مستبد باعث بهبود وضعیت بعضی از افراد شود اما این مشاوره نیز ممکن است منجر به سلب آزادی و نقض حقوق بشر شود. متخصصین همیشه از خطر‌هایی که انتظارشان را می‌کشد خبر ندارند. هر چند تمایلی برای فعالیت سیاسی نداشته باشند اما در نهایت در سطوح بالایی به شدت درگیر سیاست خواهند شد. چنان‌چه فعالیت مشاورین را همانند زنجیری در نظر بگیریم، یک سر زنجیر مربوط به مشورت‌هایی است که در مورد امنیت و بحث نظارت انجام می‌شود و سر دیگر زنجیر مربوط می‌شود به فعالیت‌هایی با ریسک کمتر مانند مشاوره در مورد آموزش، ایمنی جاده‌ها، جمع آوری زباله و غیره.

اینکه رهبران و حاکمان از متخصصین خارجی درخواست کمک و مشاوره داشته باشند پدیده جدیدی نیست اما سطح همکاری آن‌ها با حاکمان خودکامه و مستبد و همچنین مناطق و کشورهایی که در آن به مشاوره می‌پردازند، در حال افزایش است. سازمان‌هایی که در زمینه ارائه مشاوره‌های تخصصی فعال هستند باید در مورد مشتری های خود، در مورد کارهایی که برای آن‌ها انجام می‌دهند، نتایجی که به دست می‌آورند و موانعی که با آن رو‌به‌رو می‌شوند اطلاعات بیشتری را در اختیار عموم قرار دهند. با انجام این کار شاید بتوانند برای مردمی که تحت حاکمیت این رهبران خودکامه هستند تفاوت مثبتی ایجاد کنند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا