نقدی بر مصاحبه آقای محمدی نجات؛ باید برای مخاطب شیعه هم برنامه داشت
حجت الاسلام محمدتقی سیفایی
انقلاب اسلامی در ابتدای پیروزی خود چنان اعتماد به نفسی در ملل مسلمان ایجاد کرد که کابوس از بین رفتن تمام رشته های استکبار در جهان اسلام را به واقعیت نزدیک نمود. به فعلیت رساندن این امید زیبا لوازمی داشت که شاید ما کمتر به آن توجه داشتیم. ارتباطات در سطح بدنه مردمی جهان اسلام یکی از آن لوازم تحقق بود. بعدها معجزه تاثیر رسانه هم بدان اضافه شد. فهم فرهنگ و واقعیات اجتماعی جوامع مسلمین حتما می تواند در اصلاح امر کمک شایانی کند. بدین خاطر مصاحبه جناب محمدی نجات (اینجا) برای دغدغه مندان امت اسلامی مفید خواهد بود. اما در ارزش گذاری تولیدات رسانه ای کشور ترکیه و مقایسه آن با تولیدات فاخر جمهوری اسلامی نقدهایی به ذهن می آید که تقدیم می کنم:
1. گوینده محترم یکی از مهم ترین عوامل موفقیت تولیدات رسانه ای کشور ترکیه را دست گذاشتن بر روی مشترکات قومی و مذهبی عنوان می کند. در صورتی که در موارد زیادی این قاعده در سریال های ترکیه ای رعایت نمی شود و دقیقا قومیت کشور ترکیه و همچنین عثمانی گری (به معنای حکومت عثمانی) در آنها دخیل و بسیار پررنگ است و این گزاره ها هم با هویت فارسی در تعارض است و هم با هویت عربی و هم با هویت شیعی. اساسا در خیلی از موارد با بیان تقریر قومی و فرقه ای خودش سریال تولید می کند. لذا عمومیت این گزاره بسیار مخدوش است.
2. ایشان در مقام تعریض، تولیدات فاخری چون سریال امام علی (علیه السلام) و سریال مختارنامه را یکی از عوامل عدم موفقیت رسانه ای جمهوری اسلامی می دانند. بنده کاملا به ضرورت تولید آثار فاخری که توسط جهان اسلام دیده شوند واقفم اما مگر همه آثار باید برای جهان اسلام تولید شوند؟ قاعدتا هر اثری مخاطب خودش را دارد. تولیداتی که شما نام بردید در جهان تشیع بسیار دیده شده و اثرات بسیار مطلوبی هم داشته که بیانگر موفقیت یک اثر برای مخاطب خاص خودش هست. شیعیان هم بخشی از جهان اسلام هستند که قطعا باید آثار فاخری برای آنها تولید کرد و چرا ما فکر می کنیم باید همه آثارمان توسط کل جریان های اسلامی دیده و پسندیده شود؟ از سوی دیگر تولیدات ما منحصر در اینها نبوده بلکه آثاری چون سریال یوسف پیامبر و مردان آنجلس (فارغ از کیفیت تولید) هم توسط جمهوری اسلامی تولید شده که در جهان اسلام اثرات خوبی داشته است. تعدد مخاطب اصل بدیهی در تولیدات رسانه ای است که قطعا کشور ترکیه هم برای مخاطبین مختلف آثار متناسب با آنها را تولید کرده است.
بیان زاویه نگاه ما به تاریخ اسلام مثل سایر کشورهای اسلامی، هم حق ما و هم نیاز شیعیان است و هم در بسیاری از مواقع اتفاقا به رفع سوءتفاهمات برساخته جریانات تندرو کمک خواهد کرد. ضمن اینکه اگر این روایت معقول و منصفانه خود را در سطح جهانی عرضه نکنیم، تولیدات هنری با قرائت شیعی از تاریخ اسلام، به شکل امتیازی انحصاری به جولانگاه تشیع غیرانقلابی تبدیل خواهد شد که قطعا یک بازی باخت-باخت است و تبعات سوء آن به مراتب برای جهان اسلام و منافع مشترک امت اسلامی سنگینتر خواهد بود.
مثلا نمایش عدالتمداری تام امیرالمومنین (ع) و اهتمام آن حضرت به حفظ اسلام و بقا و یکپارچگی امت پیامبر، در عین تصریح ایشان بر حق الهی خود، حتما برای صحنه تاسفبار امروز جهان اسلام درسهای گرانسنگی دارد.
3. باید بپذیریم که فشار سیاسی برای دیده نشدن آثار ما بسیار زیاد است مثلا فیلم فاخر محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار می توانست در جهان اسلام آثار مثبت ایجاد کند اما فشار بی سابقه برای بایکوت این اثر مانع از دیده شدن آن در جهان اسلام شده است. این فیلم نه فرقه گرایی داشت و نه قومیت گرایی. این عامل در تولیدات کشور ترکیه بسیار کمتر است. ندیدن این عامل حتما ما را در تحلیل مساله به خطا خواهد برد.4. بخشی از مخاطبین تولیدات کشور ترکیه به خاطر آزادی های خلاف اخلاق است که ندیدن این عامل هم می تواند خطای محاسباتی ایجاد کند. پرس و جویی در مخاطبین ایرانی سریال های ترکیه ای حتما موید این نکته است.
حتما ما در تولید آثار فاخری که مخاطب بین المللی و علی الخصوص اسلامی داشته باشد کم کاری کرده ایم اما اگر مساله ای که متغیرهای زیادی در آن نقش داشته اند را به یک متغیر نسبت دهیم خودمان را از فهم واقع محروم کرده ایم.