ترکیه و قفقاز

چرا گفتگوهای فکری فرهنگی با ترکیه ضروری است؟

بهمن دهستانی

زمانی که دکتر فؤاد سزگین اندیشمند شهیر مسلمانِ اهل ترکیه در سال 65  به مشهد سفر کرد و از بنیاد پژوهش های اسلامی حرم رضوی دیدار نمود پیشنهاد داد تا با مشارکت و همکاری ایران حرکت معرفی آثار و تألیفات تمدنی مسلمانان در علوم گوناگون به اروپا و غرب توسعه یابد. او که خود سرپرستی «انستیتو تاریخ علوم اسلامی عربی» در فرانکفورت آلمان را بر عهده داشت اظهار می دارد که برای تأسیس این مؤسسه به کشورهای مختلف اسلامی سفر کرده است تا بتواند با جلب حمایت مقامات آنها بنیادی بر اساس مشارکت وقف و حضور نمایندگان و پژوهشگرانی از بلاد مهم اسلامی برپا کند.
او در آن سفر از عدم حضور ایران در این پروژه گلایه می کند و دانشوران بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی خواستار توجه به آثار و نگارش های شیعیان در پروژه ها و تألیفات این مورخ ترک می شوند.
فؤاد سزگین در آن دیدار از مشهدالرضا پیشنهاد تأسیس مرکز و موزه ای برای گردآوری تمامی اختراعات و ابزارآلات علمی برجای مانده از مسلمان در طی قرون مختلف را می دهد تا زیربنایی برای توسعه علمی جهان اسلام شود.  ایده ای که نمونه ای از آن را در آلمان تأسیس کرده و بعد از روی کار آمدن دولت اسلامگرای اردوغان، مشابه آن را در سال 2008 در شهر استانبول ترکیه دایر می کند.

این سفر و گفتگو میان یک صاحبنظر ممتاز ترکیه و دانشوران ایرانی که حدود 35 سال پیش در مشهد انجام شده است شاید آخرین نمونه برجسته از یک تماس و دیدار و گفتگوی مستقیم انتقادی و غیررسمی در تراز عالی میان اهالی فکر و فرهنگ ترکیه و ایران باشد. گرچه فؤاد سزگین خود در سال 1961 در پی کودتای نظامی در ترکیه به آلمان مهاجرت کرده بود اما جوایز متعددی که از کشورهای مسلمان دریافت کرد و حضور او در محافل پژوهشی جهان اسلام نشان از استعداد و زمینه های مستعد ترکیه برای ترسیم آینده علم و فرهنگ در ملل اسلامی داشت تا آنجا که رجب طیب اردوغان بعد از وفات او، سال 2019 را سال فؤاد سزگین در ترکیه اعلام کرد و خود در مراسم تشییع زیر تابوت اش حاضر شد.

در اهمیت مناسبات ایران و ترکیه همین بس که سفر رضاشاه پهلوی به ترکیه آتاتورک و الگوپذیری از اصلاحات و اقدامات او و شبیه سازی آنها تبدیل به یک نقطه عطف در تحولات فرهنگی نیم قرن اخیر ایران شده است.
بررسی روابط فکری و فرهنگی میان ایران و ترکیه به عنوان دو کشور بزرگ اسلامی خود نیازمند مطالعات مفصل و علمی و گردآوری های کامل است اما در اهمیت مناسبات ایران و ترکیه همین بس که سفر رضاشاه پهلوی به ترکیه آتاتورک و الگوپذیری از اصلاحات و اقدامات او و شبیه سازی آنها تبدیل به یک نقطه عطف در تحولات فرهنگی نیم قرن اخیر ایران شده است.
تقابل و تعامل گسترده صفوی و عثمانی نیز به روشنی ریشه های سترگ فرورفته در تاریخ را در روابط ایران و ترکیه نشان می دهد و اثرات آن تا به امروز هویدا است. هنوز این شبهه در میان بخشی از متفکران ترک جاری است که این صفویه شیعه بود که موجب تضعیف و شکست خلافت عثمانی در برابر اروپا شد و عالمان شیعه نیز معتقدند حتی دفاع تمام قد آنها از خلافت عثمانی در جریان اشغال عراق توسط بریتانیا در قرن گذشته موجب احیای منزلت و امنیت آنان نزد خلفای ترک عثمانی نشد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد جایگاه اسلام سیاسی در خاورمیانه بسیاری از جریان های اسلامی منطقه از این رویداد شگرف و جنبش معنوی اواخر قرن بیستم متأثر شدند که ترکیه از آن مستثنی نبود و استقبال از آثار دکتر علی شریعتی در ترکیه از نشانه های برجسته آن عنوان می شود.
هاکان یاووز استاد اهل ترکیه در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه یوتا در آمریکا که آثار متعددی درباره اسلامگرایی در ترکیه معاصر دارد در کتاب «سکولاریسم و دموکراسی اسلامی در ترکیه» می گوید: «اسلامی کردن زبان سیاسی در ترکیه طی سال های 1980 (یکسال بعد از پیروی انقلاب اسلامی) تا 1990 تأثیر مهمی بر تلاش های معطوف به بازتعریف ملت و مفهوم حیات طیبه برجای گذاشته و اندیشه های اسلامی را به حوزه مباحثی درباره مفهوم ملت و حیات سیاسی کشانده است.»

جمهوری اسلامی که تا احیای دلبستگی های دینی خویش یعنی منطقه غدیرخم و فدک در عربستان سعودی پیش رفته بود به مرور وارد دوره ای از بی اهتمامی به این مهم شد و در شرایطی که روابط سیاسی روز به روز سخت تر می گردید نتوانست در تفکیک و تثبیت روابط علمی و فرهنگی و مذهبی با عربستان موفق باشد.
ایران در طول دهه 90 میلادی همواره علاقه مند به روی کارآمدن اسلامگرایان در ترکیه بود و زمامداری احزاب سکولار در ترکیه غالبا با سردی روابط سیاسی دو کشور همراه می شد و خبری هم از رونق روابط فرهنگی نبود.
به قدرت رسیدن نجم الدین اربکان که از او به عنوان اولین نخست وزیر اسلامگرای ترکیه یاد می شود و همزمانی با دوره معماری های ویژه مرحوم هاشمی رفسنجانی در پی ریزی مناسبات با کشورهای محوری جهان اسلام، روابط ایران و ترکیه را با تکیه بر اندیشه های مُلهَم از اتحاد اسلامی وارد مرحله مهمی نمود که تشکیل گروه D8 متشکل از 8 کشور اسلامی در حال توسعه از خروجی های آن بود. ایران، ترکیه، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، مالزی، مصر و نیجریه عضو این بلوک اسلامی بودند و جالب آنکه برای توسعه روابط علمی و فرهنگی میان اعضاء گروه دانشگاهی D8  تأسیس شد.
جهش اقتصادی و فرهنگی ترکیه در طول دو دهه اخیر این کشور بزرگ اسلامی را وارد دوران تازه ای نمود که سبک ویژه حکمرانی اسلامگرایان با پیشگامی حزب عدالت و توسعه و ظهور چهره ای به نام اردوغان از شاخصه های آن است که رویگردانی نسبی از آرمان عضویت در اتحادیه اروپا در سیاست های اعلامی و هویت گرایی و احیای میراث فرهنگی عثمانی از دیگر مؤبفه ها و تبعات آن شمرده می شود.
با ناکامی انقلاب های موسوم به بهار عربی نقش ترکیه اسلامگرا در رهبری جریان های اسلامی پررنگ تر شد و استانبول به مرکزی برای مهاجرت فعالان معارض عرب تبدیل شد.
سال 2012 شبکه یورونیوز ارگان رسمی اتحادیه اروپا در گزارش مفصلی تصریح کرد الگوی توسعه ترکیه می تواند از رشد الگوی انقلاب ایران در منطقه جلوگیری کند.
برگزاری سلسله همایش هایی با عنوان «روابط فرهنگی و تاریخی ایران و ترکیه» توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مشارکت چند مرکز و دانشگاه در ایران و ترکیه در آن از معدود ارتباطات فرهنگی منظم میان دو کشور در سالیان اخیر بوده که توانسته است دست کم 9 دوره را تجربه کند اما عدم حضور دانشگاه ها و مراکز محوری و صاحب نام ایران در این برنامه ها و به تبع، عدم برقراری تماس فراگیر بدنه دانشوران کشور با ترکیه را می توان از نقاط ضعف آن برشمرد که از خصلت های برنامه های سازمان فرهنگ و ارتباطات است.
البته واقعیت آن است که در ده سال گذشته رفت و آمدهای دانشگاهی پراکنده خصوصا تحصیل دانشجویان ایرانی در ترکیه استمرار و بلکه افزایش چشمگیر داشته است به طوری که سرکنسولگری های ترکیه در تبریز و ارومیه می گویند بیشترین مراجعان آنها، متقاضیان ویزا و اقامت تحصیلی در دانشگاه ها هستند.
اما روشن است این وضعیت موجب تحکیم و تصحیح روابط راهبردی در حوزه فکر و فرهنگ میان دو کشور نمی شود اما می توان به مثابه یک فرصت به آنها نگریست.
رشد برگزاری کنفرانس های اسلامی و فقهی در ترکیه گرچه بعضا با حضور شخصیت ها یا نمایندگانی از ایران همراه است اما تأثیرگذاری و بروز بسیار اندکی پیدا می کند که شاید مهم ترین علت آن رسمی شدن انتخاب ها و اعزام ها از ناحیه نهادهای ذیربط جمهوری اسلامی باشد.
در کنفرانس بزرگ «توحید الشهور القمریه و التقویم الهجری» که در سال 2016 در استانبول برگزار شد و برجسته ترین فقهای مسلمان از 60 کشور همچون قرضاوی حضور داشتند برای دستیابی به رهیافتی جهت وحدت در افق و اتحاد در اعلام رویت هلال ماه های قمری گردهمایی و بحث های مهمی درگرفت اما آراء فقه اهل بیت(ع) با وجود تحقیقات مفصل فقهای امامیه مطرح نگردید.
بحران سوریه آنچنان روابط ایران و شیعه با ترکیه و بخشی از جوامع اسلامی را پر از تنش و بدبینی ساخت که جلوه های آن به اشکال مختلف نمود می یابد و اثرات آن به راحتی قابل زدودن به نظر نمی رسد اما قطعا به معنای مسدود بودن مسیر نیست.
تجربه نشان می دهد قطع روابط و تماس های علمی و فرهنگی و گفتگوهای مذهبی میان ایران و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس چه لطماتی را به دنبال داشت و جای آن را رژیم اسرائیل پر کرد.
جمهوری اسلامی که تا احیای دلبستگی های دینی خویش یعنی منطقه غدیرخم و فدک در عربستان سعودی پیش رفته بود به مرور وارد دوره ای از بی اهتمامی به این مهم شد و در شرایطی که روابط سیاسی روز به روز سخت تر می گردید نتوانست در تفکیک و تثبیت روابط علمی و فرهنگی و مذهبی با عربستان موفق باشد.
از آخرین حضور و سخنرانی یک شخصیت ایرانی در یک دانشگاه سعودی بیش از 20 سال میگذرد و بدیهی است این فاصله زمانی از انقطاع چه توهماتی را در دو محیط برجای میگذارد و آن را به مرحله غیرقابل ترمیم کنونی کشانده است تا آنجا که ولیعهد جوان سعودی برنامه ایران را اشغال مکه برای آماده سازی جهت ظهور امام زمان(عج) عنوان می دارد!
اکنون نباید اجازه داد این تجربه تلخ در رابطه به ترکیه دنبال شود. البته این سخن هرگز به معنای پیگیری های التماس گونه در قبال جریان های بعضا متکبر ترکیه نیست اما واقعیت آن بود که نه تنها روابط سیاسی و اقتصادی ایران و ترکیه در اوج جنگ سوریه تاب آوری نشان داد بلکه روابط فرهنگی و دینی در قالب هایی ادامه یافت. سفرهای روسای مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به ترکیه و متقابلا حضور مقامات عالی دیانت ترکیه در کنفرانس وحدت اسلامی تهران از این نمونه ها است. همچنین عضویت حجت الاسلام و المسلمین شیخ احمد مبلغی در گروه تماس صلح ترکیه و دیدار او با اردوغان نشان می دهد همچنان ظرفیت های خوبی برای پیگیری و احیاء و تقویت روابط فکری و فرهنگی مهیا است.

رجب طیب اردوغان معمار ترکیه حاضر اکنون وجود مقابر عثمانی را در هر گوشه جهان جزئی از جغرافیای فرهنگی ترکیه می داند و در امتداد توسعه گرایی های خود و افزودن بر مزیت های ژئوپلتیک ترکیه به افتتاح سرکنسولگری در شهر مشهد هم اقدام می کند. این رویکرد همزمان متضمن فرصت ها و تهدیدهایی برای انقلاب اسلامی، ایران و تشیع است.
روابط فکری، علمی و فرهنگی ایران و ترکیه نه آنچنان عمیق است است که موجب شناخت و معرفت متقابل و تصحیح پایدار دیدگاه ها شود و نه آنقدر گسسته است که امکان گفتگوهای فراگیر را سلب نماید.
همچنین نباید از نظر دور داشت که بخشی از روابط بین ملت ها به دور از مناسبات رسمی شکل می گیرد. ابراز علاقه «اورهان پاموک» نویسنده صاحب نوبل اهل ترکیه برای سفر به ایران در سال های گذشته و بیان تأثیرپذیری اش از ادبیات فارسی و یا استقبال از ترجمه کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک در ایران از ظرفیت های ممتاز و قابل استحصال است که بدون سیاستگذاری رسمی پیش می رود و آماده سرمایه گذاری است که نیازمند حضور هنرمندان و اهالی ادبیات است.
اتفاقات اخیر بر سر اظهارات رئیس جمهور ترکیه مرتبط با تمامیت ارضی ایران نشان داد که نداشتن گفتگوهای انتقادی با سطوح مختلف فکر، فرهنگ و علم در ترکیه و کمبود تفاهم با همسایه آناتولی چه خلاء بزرگی است.
رجب طیب اردوغان معمار ترکیه حاضر اکنون وجود مقابر عثمانی را در هر گوشه جهان جزئی از جغرافیای فرهنگی ترکیه می داند و در امتداد توسعه گرایی های خود و افزودن بر مزیت های ژئوپلتیک ترکیه به افتتاح سرکنسولگری در شهر مشهد هم اقدام می کند. این رویکرد همزمان متضمن فرصت ها و تهدیدهایی برای انقلاب اسلامی، ایران و تشیع است.
ورود به گفتگوهای پربار انتقادی فکری، علمی و فرهنگی با ترکیه در سطوح رسمی و غیررسمی برای پر کردن شکاف ها و بلکه همکاری های پایدار و تبادل تمدنی ضرورت دهه پیش رو است.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا