در طلب علوم اجتماعی خواندههایِ جهان اسلامی
حامد رضایی
وقتی مدعی هستیم که انقلاب ما انقلابی «جهانی» است و کلانپروژه تشکیل تمدن نوین اسلامی را در دستور کار دارد، لاجرم باید متناسب با آن فعالیتهای فکری خود را سامان دهیم. نمیتوان شعار تمدن اسلامی داد ولی در قم و تهران محصور ماند. مگر نه این است که این تمدن باید در سطح جهان اسلام عینیت یابد؟ پس چرا حتی خبر نداریم از اوضاع جوامع مسلمان؟
تقریباً میشود گفت که ما کاملاً از اندیشمندان جهان اسلام، جریانات فکری و معرفتیشان، فرصتها و چالشهای تمدنیشان و مسائلی از این دست بیاطلاع هستیم. مثلاً ما خبر نداریم اندیشمندان مراکشی درباره علوم انسانی اسلامی چه دیدگاهی داشته و چه تولیداتی در این زمینه دارند. از مقدار نفوذ جریانات غربگرا در دانشگاههای مصر بیاطلاعیم. از نسبتی که متفکران جهان اسلام میان اسلام و مدرنیته برقرار میکنند اطلاعی نداریم. نه ما از تولیدات نظری آنها استفاده میکنیم و نه آنها از تولیدات ما. اصلاً کمترین شناختی از هم نداریم که بتوانیم وارد تعاملات فکری و فرهنگی شویم. ما حتی نتوانستیم امام خمینی (ره) را به عنوان یک «اندیشمند» و نه صرفاً یک سیاستمدار به جهان اسلام معرفی کنیم. آرای آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح در محافل فکری جهان اسلام طرح نمیشود، همانطور که آرای متفکران آنها در محافل علمی ما طرح نمیشود. مگر قرار نیست تمدن اسلامی در همکاری ما با سایر مسلمانان عالم تشکیل شود، پس چرا کمترین شناخت و ارتباطی با هم نداریم؟
جبهه فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی متمرکز بر اتفاقات داخل است و از «جهانی» بودن صرفاً به دادن شعار آن اکتفا میکند. فقط تعداد اندکی از نخبگان انقلابی به حوزه جهان اسلام وارد شدهاند، آن هم نه با رویکرد فرهنگی و تمدنی بلکه با رویکردی صرفاً سیاسی.
در هر دو رشته علوم سیاسی و علوم اجتماعی تحصیل کردم. معمولاً عمق اساتید علوم اجتماعی بیش از اساتید علوم سیاسی است. در فضای علوم سیاسی خیلی کم پیدا میشود کسی که مسائل سیاسی را در افقی تمدنی تحلیل کند. عمدتاً فعل و انفعالات لایه رویین سیاست و یا در نهایت مسائل اقتصاد سیاسی را در تحلیلهای خود دخیل میکنند. البته من منکر اهمیت اقتصاد سیاسی نیستم.
عمده کارشناسان حوزه جهان اسلام از تحصیلکردگان علوم سیاسی هستند و معمولاً فاقد نگاه عمیق تمدنی و فرهنگی. اینان با اینکه بعضاً اطلاعات بسیاری از اتفاقات جهان اسلام دارند، اما به دلیل نبود یک عمق نظری که بتواند این دادهها را در یک سیستم مفهومی تئوریزه کند، صرفاً در حد یک «تحلیلگر ساده وقایع روز» باقی مانده و هیچگاه به یک «نظریه پرداز جهان اسلام» تبدیل نمیشوند. در واقع ما تعداد زیادی «تحلیلگر جهان اسلام» داریم ولی شاید به اندازه انگشتان یک دست هم «اندیشمند جهان اسلام» نداشته باشیم.
ما در حوزه نظریهپردازی درباره مسائل جهان اسلام دچار فقر شدیدی هستیم. مثلاً درباره بیداری اسلامی که اتفاقی بسیار بزرگ بود و بسیاری از اندیشمندان جهانی به نظریهپردازی درباره آن پرداختند، نظریه چندانی در داخل کشور تولید نشد. شاید تنها اثر مکتوب در این زمینه کتاب ارزشمند دکتر کچویان یعنی «انقلاب اسلامی ایران و انفتاح تاریخ» باشد.
ورود اساتید علوم اجتماعی به حوزه جهان اسلام میتواند نقیصه نبود عمق نظری کارشناسان جهان اسلام را پر کند. در سالیان اخیر تعداد معدودی از این اساتید وارد حوزه جهان اسلام شده و به نظریهپردازی پرداختند. اما مشکل این بزرگواران نداشتن اطلاعات کافی از واقعیات جهان اسلام و نبودن در «میدان» است. و شاید این مشکل هم به دلیل عدم تمرکز آنان بر حوزه خاص جهان اسلام باشد. بسیارند کسانی که در کنار سایر فعالیتهای علمی خود، ناخنکی هم به آرای یک یا دو اندیشمند عرب زدهاند، اما تعداد کسانی که تمام پروژه فکری خود را روی جریانات معرفتی – نه سیاسی – جهان اسلام متمرکز کردهاند به اندازه انگشتان یک دست هم نیستند.
البته رشته «دانش اجتماعی مسلمین» با همین هدف تأسیس شده ولی شاید به دلیل تشریفاتی و حکومتی شدن نتوانسته خیلی موفق باشد. هرچند وضعیت این رشته در دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم بهتر از دانشگاه تهران است.
مسالهمند شدن نخبگان علوم اجتماعی – خصوصاً جوانان – میتواند اتفاق مبارکی برای انقلاب اسلامی باشد. نخبگانی که پروژه فکری خود را کاملاً بر جهان اسلام متمرکز کنند. نشانههای این مسالهمندی را در گوشه و کنار مشاهده میکنیم که البته اصلاً کافی نیست. مثلاً میلاد دخانچی در سلسله مطالبی که در کانال تلگرامیاش منتشر میکند، سعی میکند قرائتی بدیع از پروژه سیدجمال ارائه دهد که ارزشمند است، اما ضعف نبود اطلاعات کافی از واقعیات جهان اسلام در آرای او نیز وجود دارد. فیالمثل ایشان سلفیسم را با وهابیسم مساوی میانگارد که در جهان واقع هیچ چیز نمیتواند آن را تأیید کند. طبیعی است که دادههای غلط نظریات را نیز از اساس مخدوش خواهد کرد.
منبع: روزنامه صبح نو