نگاهی به وضعیت آوارگان سوری در ترکیه؛ مهمانانی با آینده نامعلوم

علیرضا صالحی
با آغاز بهار عربی و شروع شورشهای مختلف در سوریه، حکومت ترکیه و اردوغان سیاستهای خود راجع به سوریه را تغییر دادند. اما این تغییر ثابت نبود بلکه در سالهای پس از آن دائما عوض شد. هر بار حمایتها و تعارضها تغییر میکرد. در روزهای اول، ترکیه از اخوان المسلمین و اعتراضات خیابانی در سوریه حمایت کرد. پس از مدتی ارتش آزاد سوریه مورد حمایت آنکارا قرار گرفت. بعد از قدرت گرفتن گروههای شبه نظامی جهادی، حمایتها گرد النصره شکل گرفت. با ظهور داعش و به تعقیب آن تاخیر در محکومیت این گروه توسط ترکیه، شائبههایی مبنی بر حمایت از این گروه بلند شد.
سیاست خارجی عجولانه ترکیه هرچند در امور سیاسی و نظامی نتیجه داده باشد، منجر به شکل گیری بحران مهاجرین شد. اردوغان شخصی است که بر اساس شرایط داخلی و خارجی ترکیه، دائما مواضعش را تغییر میدهد. هم کردها و هم برخی گروههای ترک، سیاستهای رئیس جمهور را عامل وضعیت فعلی مهاجرین میدانند.
حمایت از گروههای شورشی و ساختن پایگاههای کوچک نظامی در ادلب و به دنبال آن حمله حکومت سوریه به ادلب، ترسهای زیادی مبنی بر شکلگیری موجهای جدید مهاجرت برانگیخت. بعد از ناامیدی از توانایی گروههای شورشی سنی برای انهدام حکومت سوریه، حمله به سوریهای کرد در دستور کار ترکیه قرار گرفت که این حملات در همکاری با دمشق انجام میشد.
سال ۲۰۱۹ عملیات «بهار صلح»، در مرزهای سوریه و ترکیه، ۲۰۰هزار نفر را آواره کرد. در همین راستا سیاست «منطقه امن» که توسط ترکیه اتخاذ شد، نگرانی های قومی کردها را برانگیخت. در این راستا نیروهای ارتش آزاد سوریه مانع بازگشت آورگان کرد به خانههایشان شدند. همچنین در خلال این درگیریها، جنایات جنگی مختلفی توسط این نیروهای تحتالحمایه ترکیه انجام شد.
اما اردوغان همچنان از سیاستهایش دفاع میکند و در نوامبر ۲۰۲۰ گفت: «ما در ادلب و عفرین، عملیات زیتونه در سوریه، عملیات پنجه در عراق شهید میدهیم. هر شهیدی این سرزمینها را تبدیل به وطن ما میکند.»
یک سال پس از عملیات مرزی ترکیه در خاک سوریه برای فراهم کردن بازگشت آوارگان، داوطلبان اندکی به مناطقشان بازگشتند. بازگشتهای اجباری هم در کار بوده است. برنامه مهندسی ترکیه مبنی بر جا دادن عربهای سنی و ترکمانها به جای کردها در مناطق شمال شرقی سوریه مورد حمایت اروپا نبوده است. در این میان ترکیه تهدید کرده است که اگر مهاجرین سوریه به کشورشان بازنگردند، سیاست درهای باز را در پیش می گیرد تا مهاجران بتوانند به راحتی به یونان برسند.
ترکیه به شورشیهای سوریه کمک کرده است تا در خانه های کردهایی ساکن شوند که در سال ۲۰۱۸ فرار کرده بودند. پس از آن خدمات شهری و دولتی نیز به آنها ارائه کرده است. همچنین ترکیه نیروهای نیابتی سوری خود را به لیبی و آذربایجان انتقال داده است.
با توجه به بی ثباتیها و ویرانیهای سوریه، میلیونها مهاجر سوری در ترکیه تمایل به ماندن در این کشور دارند، اما ترکیه همچنان بر اساس «سیاستهای موقت»، امور را به پیش می برد. با این حال مسئولان محلی ترکیه دریافتهاند که کشور در حال مواجه شدن با تحولات چندگانگی فرهنگی جدیدی است که عربهای سوری در ساختار فرهنگی، جمعیتی و اجتماعی آن نقش خواهند داشت.
سوریهای فرارکرده از جنگ در ترکیه، طبق کنفرانش ژنو، به صورت رسمی به عنوان پناهنده به حساب نمیآیند. امور آنان بر عهده اداره کل مدیریت مهاجرت وزارت کشور است. وضعیت آنان شبیه به گذشته وضعیت پناهجویان سوری در فلسطین است. طبق آمار سازمان ملل تنها ۲ درصد از پناهجویان در کمپهای ساخته شده توسط سازمان مدیریت حوادث AFAD در ده استان قرار دارند.
بالابودن نرخ زادوولد در میان سوریها باعث افزایش نگرانی در میان مسئولان ترک شده است. از طرف دیگر بسیاری آمارها توسط مسئولین شهرداری ارائه نمیشود و این امر باعث افزایش عدم شفافیت شدهاست. آقای ارگول یکی از مسئولین شهرداری آدانا گفته است: «عدم جمعآوری اطلاعات یکی از بزرگترین مشکلات ما است. ما میدانیم که سوریها در ترکیه ماندنی هستند، اما در مورد جمعیت آنها اطلاعات دقیقی نداریم. ما نمیخواهیم آنها را به عنوان مهمان بپذیریم. این یک وضعیت موقت نیست بلکه آنها ساکنان این کشور هستند. اگر آنان شهروندان ما هستند باید به آنان توجه کنیم وگرنه با مشکلات بیشتری مواجه خواهیم بود.»
برچسب «مهمانان» یا همشهری روی سوری ها، ناامنی و وضعیت موقت آنان را پایهریزی و تئوریزه میکند. باوجود اینکه استانداریها با جمعیت مهاجرین دچار مشکل هستند، اما هیچ بودجه اضافی از دولت مرکزی برای آنان اختصاص داده نمیشود. بودجهها بر اساس جمعیت استانها میباشد، اما جمعیت مهاجرین لحاظ نمیشود. آقای دمت رئیس اتحادیه کوکوراوا میگوید: «بودجه ما برای جمعیت ۲.۵ میلیون نفر تعیین شده است. در حالی که ۳۵۰ هزار نفر مهاجر سوری داریم. در واقع جمعیت ما ۲.۸۵۰.۰۰۰ هزار نفر است.»
سیاستهای اقتصادی حزب عدالت و توسعه تا سال ۲۰۱۵ موجب افزایش تولید ناخالص ملی به میزان ۴۳درصد در ترکیه شد و رونق اقتصادی به همراه داشت. در نتیجه آن روند شهرنشینی و توسعه ارتباطات قوت گرفت. اما در سالهای اخیر دچار رکود شد و قیمت لیر کاهش یافت. این سقوط اقتصادی بیشتر از پیش بر فقرای ترک و کرد و پناهندگان سوری تاثیر گذاشته است و اغلب، آنها را در برابر هم قرار داده است، به نحوی که میزان تنش در درون جوامع آنان افزایش یافته است.
بیشتر شهروندان ترکیه تمایل دارند تا سوریها را از لحاظ فرهنگی متفاوت تصور کنند و از رقابت با آنان در کارهای کمدرآمد ناراضی هستند. حتی برخی از آنان فکر می کنند که سوریها بیشتر به خدمات عمومی دسترسی دارند. آقای ارگول، مسئول شهرداری آدانا گفته است: «با افزایش روند بستهشدن شرکتها و افزایش احساسات ناسیونالیستی، شاهد تنشهای بیشتر مرتبط با بحران اقتصادی خواهیم بود.» مشکلات مختلف از قبیل ضعف اقتصاد، بیکاری گسترده، رقابت بر سر شغلهای بامهارتکم و شیوع کرونا به تنشهای قومی دامن زده است که ممکن است بعد از پایان کرونا، به ناآرامیهای اجتماعی منجر شود.
توافق لرزان با اتحادیه اروپا
ترکیه در حال حاضر از بیشترین جمعیت پناهجو جهان با اکثریت ۳.۷ میلیون سوری میزبانی میکند. علاوه بر آن مهاجرین ایرانی، افغانستانی و عراقی بسیاری هستند که در این کشور گیر افتادهاند. چراکه طبق قرارداد ۱۹۵۱ ژنو نمیتوانند شهروندی ترکیه را بگیرند. طبق این قرارداد، فقط اروپاییها حق درخواست پناهندگی در ترکیه را دارند. این کشور هیچ علاقه ای ندارد تا این استثنا را تغییر دهد. کارشناسان امر بر تغییر این رویه تاکید دارند، اما همواره رهبران سیاسی از ترس از دست دادن آرا، علاقه ای به بحث در این زمینه ندارند. همچنین جمعیت زیادی از آوارگان داخلی در این کشور وجود دارد که در نتیجه چند دهه جنگ میان دولت و گروه غیرقانونی پکک شکل گرفته است.
جمعیت زیاد پناهجویان و مهاجرین در ترکیه باری بر دوش این کشور شده است. درسال ۲۰۱۵ و پس از به راهافتادن موج مهاجرت از ترکیه به کشورهای اروپایی مثل آلمان و سوئد، نگرانیهای بسیاری برای اتحادیه اروپا بوجود آمد. لذا این اتحادیه در سال ۲۰۱۶ قرادادی تسهیلاتی در زمینه امور مهاجرین با ترکیه امضا کرد که طی آن و تا سال ۲۰۲۵ در دو بخش، مبلغ ۶ میلیارد لیره به ترکیه کمک شود. «هدف، رفع جامع و هماهنگ نیازهای مهاجرین و مجموعههای میزبان آنان است». این تسهیلات در زمینه کمکهای بشردوستانه، آموزش، درمان، زیرساختهای شهری و حمایتهای اجتماعی_اقتصادی تخصیص داده شده است.
بروکسل و آنکارا توافق کردند تا مهاجرین غیرقانونی که از ترکیه به یونان می رسند، بازگردانده شوند. هدف آنها جلوگیری از شکلگیری موجهای مهاجرتی به اروپاست. طبق توافق، هر سوری که از یونان به ترکیه بازگردانده میشود، توسط اتحادیه اروپا در یکی از کشورهای اروپایی اسکان داده میشود. اما در اجرای این توافق اهمالکاری شده است. تا آگوست ۲۰۲۰، تنها ۲۶ هزار نفر شامل این طرح بودهاند. ترکیه از روند پیادهسازی قرارداد ناراضی است و اردوغان اتحادیه اروپا را تهدید کرد که دروازهها را به روی مهاجرین باز کنند تا آنها راههای رسیدن به اروپا را بیابند.
در سال ۲۰۲۰ ترکیه در ادلب شکست خورد و موجب فرار سوریهای بسیاری به خاک ترکیه شد. اردوغان راهها را به سوی یونان باز کرد و سیل مهاجرین به سمت یونان از طریق راههای آبی به راه افتاد. یونان به هر طریق از جمله زور از ورود آنان به خاک این کشور ممانعت کرد و طی زدوخوردهای شکل گرفته، بسیاری از پناهجویان عزیزان خود را از دست دادند.
قشر آسیبپذیر سوری در جامعه ترکی
بیشتر بچههای سوری در کلاسهای مشترک با بچههای ترک درس میخوانند. با وجود وضعیت حمایتی موقت، آنها ترکیه را وطن خود میپندارند. با این حال صدها هزار بچه سوری بخاطر فقر از درس بازماندند و تبدیل به کودکان کار شدند، و یا اگر دختر بودند، مجبور به ازدواج زودهنگام بودند.
طبق تخمین برآورده شده حدود ۷۰ درصد سوریها، یا زیرخط فقر یا نزدیک به آن هستند و این مسئله باعث افزایش آمار کودکان کار و ازدواجهای اجباری شده است. کودکان آسیب پذیر قربانی قاچاق میشوند، چه برای ازدواج چه برای کار در زمینهای کشاورزی.
اتحادیه اروپا برای کاهش این آسیبها، به خانوادههای پناهجو مستمری میدهد. اما تنها یک سوم آنها واجد شرایط چنین کمکهایی هستند. تنها خانوادههایی که دارای سه فرزند هستند مشمول این کمک میشوند. یکی از دلایلی که خانوادهها مشتاق فرزندآوری بیشتر هستند همین کمکهاست. از ۶۴۰ هزار کودک سوری در مدارس ترکیه تنها ۶۵ هزارنفر از این کمکها بهره مند شدهاند و زمینههای ادامه تحصیل آنها فراهم شد.
زنان سوری بواسطه عوامل مختلف از جمله محافظهکاری در خانوادههای بزرگ، مشکلات زبانی و کمبود شغل دچار آزار و اذیت در انزوا می شوند. یکی از فعالان اجتماعی در زمینه زنان مهاجر گفته است که زنان سوری دلیلی برای بازگشت به سوریه ندارند چرا که فرزندانشان در همین مناطق بزرگ میشوند. از آنجائیکه زنان سوری در محیطهای مردسالار بزرگ شدهاند، از اختلاط آنان با محیطهای مردانه جلوگیری میشود. زنان ساکن شهرهای بزرگ و به دور از کمپهای مهاجرین، میتوانند راههایی برای زندگی مستقل پیدا کنند اما به اقتصاد آنها بستگی دارد. درخواست طلاق برای زنان ترکی نسبت به سوری میتواند مفید باشد چراکه قانون، حضانت بچه را به آنان می سپارد. اما زنان سوری وابسته به مردان خود هستند. از طرف دیگر آینده نامعلوم آنان باعث شده نتوانند برای خود برنامهریزی داشته باشند. میزان استخدام زنان سوری به مراتب پایینتر از مردان است.
خشونت خانگی نیز در ترکیه فراوان است اما در مورد زنان سوری هیچ اطلاعات جامعی در دسترس نیست. این مسئله اغلب در میان خانوادههای سوری مورد توجه نبودهاست. آژانسهای حقوقی نیز در زمینه آموزش زنان که شامل همه اقوام میشود، حضور چشمگیری ندارند. همچنین در حالیکه چند همسری در قوانین ترکیه از سالهای ۱۹۰۰ ممنوع است، در میان سوریها جرم تلقی نمیشود. عدم مهارت در زبان غیر از عربی نیز یک دردسر دیگر برای زنان سوری است.
افزایش احساسات ضدسوری
چندین سال از کنارگذشتن سیاست «درهای باز» به روی سوریه توسط ترکیه گذشته است. در این مدت بواسطه افزایش رقابت بر سر مشاغل بامهارتکم، مسکن، مدرسه و مراقبتهای بهداشتی، نارضایتی و کینهها نسبت به مهاجرین افزایش یافتهاست. همچنین ترس از شکلگیری موج مهاجرت بواسطه درگیریهای ادلب افزایش یافته است، جائی که سه میلیون نفر در یک منطقه پرجمعیت در میان نظامیان محاصره شدهاند. افزایش احساسات ضد سوری در مرمره، استانبول، آدانا و برسا به خوبی قابل مشاهده است. میزان انتقادها و نارضایتیها در شبکههای اجتماعی و رسانه های ترک بازتاب زیادی داشتهاست. در یک مورد زمانی که خبر تجاوز به یک دختر ترک توسط مهاجر سوری منتشر شد، واکنشهای زیادی در خیابانها به همراه داشت، شیشههای مغازه سوریها شکسته شد، اما بعد از مدتی مشخص شد که شایعه بوده است.
سیاستهای مهاجرتی ترکیه
با سیاست حمایت موقت از مهاجرین، استانداریهای ترکیه توان برنامهریزیهای بلندمدت را ندارند. سوریها نیز به صورت میلیونی وارد این کشور شدهاند، آن هم در دورهای که وضعیت اقتصادی ترکیه وضع ناخوشی دارد. اما در مقایسه با کشورهای اروپایی میزان پذیرش مهاجرین بسیار بالاست. اما سیستم حمایتی موقت اعلام شده برای پناهندگان سوری در ترکیه مهمترین مانع برقراری همبستگی اجتماعی است. سوریها در ترکیه شامل خدمات درمانی و پایهای آموزش میشوند اما از سفر به دیگر استانها ممنوع هستند. چه برای کار یا دیدن فامیل و یا حتی رفتوآمد به سوریه. این سیستم هم بر مهاجرین فشار میآورد و هم بر مسئولین شهرداری و استانداریها.
تا زمانی که پناهندگان نه تضمین اقامتی دارند و نه حقوق برابر در بازار کار، بعید است مسلمانان سوری بخصوص سنیها، همانند دیگر مهاجرین پیش از آن در جامعه ترکی هضم و حل شوند. یکی از مهمترین عوامل اضطراب سوریها نداشتن مجوز کار است. کارگران سوری اگر از بخشهای غیررسمی بزرگ خارج شوند دیگر نمیتوانند از کمکهای حمایتی دولت، در رابطه با بیماری کرونا بهرهمند شوند. اقدامات پلیس در تابستان ۲۰۱۹ راجع به کارتهای شناسایی سوریها در مراکز مهم شهری ترس زیادی راجع به وضعیت دیپورت شدن در آینده به راه انداخت. شناسایی مهاجرین و بازگرداندن اجباری آنان به سوریه در میان سوریها زیاد شد. سوریها در ترکیه نسبت به آینده خود احساس امنیت نمیکنند و با توجه به سیاستهای متقابل ترکیه با کشورهای همسایه از جمله سوریه، که قابل تغییر است، از بازگشت اجباری ترس دارند.
باتوجه به وضعیت ناامن سوریها در ترکیه، در سالهای گذشته شاهد پدیده «فرار مغزها» بودیم. تعداد زیادی از متفکران، تحصیلکردگان دانشگاهی و مردمی که میتوانستند نقش رهبری محلی داشته باشند، الگوساز باشند و یا توانایی ایجاد ارتباط دوستانه میان دو ملت را داشتند، کشور را ترک کردند.
ترکیه بیشتر از هرچیز به هماهنگسازی در برنامهریزی احتیاج دارد، هماهنگی در امور حقوق بشر پایهای، در متقاعدسازی مردم ترکیه راجع به اینکه سوریها بخشی از کشور آنها هستند. دولت ترکیه باید سیاست ملی بلندمدت و روشنی در قبال مهاجرین اتخاذ کند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، استانداریها نیز نمیتوانند رویکردهای خود را تقویت کنند. در نبود یک استراتژی ملی، شخصیتهای سیاسی ملی و محلی، میترسند تا از چشم انداز حقوقی راجع به مهمانانسوری صحبت کنند.