جریان شناسیجریان شناسی فکری و مذهبیعربستانکشور شناخت

سترون سازی سلفیت و سرنوشت دانشگاه مدینه

حامد دهقانی

لیسانس مهندسی معماری از دانشگاه ام القری، کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشگاه کلرادوی آمریکا، کارشناسی ارشد طراحی شهری و اقتصاد شهرها از دانشگاه کلرادو و دکترای مهندسی معماری از دانشگاه نیوکاسل انگلیس؛ این پیشینۀ تحصیلی هشتمین جانشین بن باز در دانشگاه مدینه است، دانشگاهی که ده‌ها سال موتور اصلی «سلفی‌سازی» در شرق و غرب عالم بوده است.

انتخاب حاتم بن حسن مرزوقی در سال گذشته با دستور پادشاه جدید سعودی، ضربۀ سهمگینی بر امیدهای وهابیت به هم‌پیمانان سعودی خویش بود، ضربه‌ای که عبدالمحسن عباد، مدیر پیشین دانشگاه، را مطمئن ساخت باید برای همیشه واژۀ «اسلامی» را از عنوان دانشگاه مدینه پاک کرد و دیگر از خیرخواهی و نصیحت حاکمان سعودی طرفی نخواهد بست.[۱] این تصمیم ملک سلمان، گرچه در پیشینۀ مدیریتی دانشگاه مدینه کاملا هنجارشکنانه بود، اما پادشاه جدید سعودی آغازگر این سنخ هنجارشکنی‌ها نبوده است و از سال‌ها پیش روند پرشتاب کوتاه شدن دستان وهابیت از دانشگاه‌های اسلامی سعودی را شاهد هستیم.

پس از یازده سپتامبر و روشن شدن این حقیقت که پانزده نفر از نوزده عامل این حادثه تابعیتی سعودی داشته‌اند، هجمه‌های سیاسی و رسانه‌ای شدیدی از داخل و خارج عربستان همگی وهابیت را نشانه گرفته و اندیشه‌های تکفیری سلفیت را عهده‌دار این فاجعۀ تروریستی می‌شمردند. فشارها و هجمه‌های بین‌المللی به وهابیت، دست‌آویز محکمی شد تا حکومت پروژۀ تاریخی کوتاه کردن دست ایشان از قدرت و سکولار کردن جامعۀ سعودی را با شتابی بیشتر به پیش برد؛ اصلاح نظام آموزش دینی سعودی در تمامی مقاطع تحصیلی، بازی دادن جریان‌های تساهل‌گرا همچون صوفی‌ها، راه‌اندازی نخستین دانشگاه مختلط، تضعیف هیئت‌های امر به معروف و نهی از منکر، مجرم شناخته شدن حامیان تکفیر، پاکسازی عناصر متمایل به اندیشه‌های اخوانی و بسیاری دیگر از این دست، همگی در راستای فروکاستن زهر تندروی‌های گفتمان سلفی حاکم بوده است.

در سال ۲۰۰۷ با آنکه تا پیش از آن بر پایۀ قانونی نانوشته ریاست دو دانشگاه اسلامی مدینه و امام، با نظر و پیشنهاد هیئت کبار العلماء تعیین می‌شد[۲]، این بار حکومت بی‌توجه به سران وهابیت، دو مدیری را برگزید که مهم‌ترین دانشگاه‌های اسلامی را هویتی دیگرگون بخشیدند؛ محمد عقلا برای دانشگاه مدینه و سلیمان اباالخیل برای دانشگاه امام. در نگاه حاکمان سعودی، دانشگاه‌های اسلامی در روزگار تازۀ خود، می‌بایست ابزاری خوش‌دست برای اجرای سیاست‌های سکولار حکومت بوده، آبی بر آسیاب توسعۀ اقتصادی عربستان ریخته و بیش از پیش پایه‌های قدرت سعودی را مستحکم کنند. از این رو دیگر سعودی‌ها تاب تحمل تنگ‌نظری‌های سنتی سلفیان، سم‌پراکنی‌های جریان‌های افراطی و تهدیدات اندیشه‌های انقلابی را نداشتند، اما در مقابل سلفیت ظرفیت‌هایی داشت که می‌توانست به صورت کنترل‌شده، کاتالیزوری برای شتاب بخشیدن به بلندپروازی‌های آنان باشد؛ اگر اندیشه سلفی در داخل عربستان مانعی برای تأسیس سینما، کنسرت موسیقی، محافل اغنیه، توسعۀ گردشگری و مانند آن بود، اما در خارج مرزها بسیار دلچسب عمل کرده بود و توانسته بود در جای جای عالم نمایندگانی برای حکومت سعودی دست و پا کند. کوتاه آنکه در رؤیای سعودی، رحم سلفیت در داخل عربستان سترون و در خارج آن زایاتر از گذشته بود.

در این نوشتار به گوشه‌هایی از هویت جدید دانشگاه مدینه و سترون‌سازی سلفیت در این نهاد علمی اشاره می‌کنیم و به خواست خدا در نوشته‌ای دیگر این خط را در دانشگاه امام دنبال کرده و همچنین از روی دیگر سکه، یعنی تقویت نهادهای سلفیت خارج‌نشین سخن خواهیم گفت.

«دانشگاه مدینه»؛ مشترک لفظی!

در دورۀ مدیریتی شش سالۀ محمد عقلا، چنان تحولاتی در ریز و کلان دانشگاه مدینه رخ داد که بی‌شک این دانشگاه را در مسیری بسیار متفاوت از گذشته‌اش قرار داد. تعجب نداشت این فرزند مکه که از آغاز تحصیلات دانشگاهی تا اخذ دکتری اقتصاد اسلامی و نیز تمام تجربه‌های مدیریتی خود را در دانشگاه ام القری گذرانده بود، آنچه از آیندۀ مطلوب دانشگاه مدینه می‌دید، نه یک حوزه علمیه ترمیک، بلکه نسخه‌ای دیگر از ام القری باشد؛ نگاه موافق به علوم جدید، چندصدایی، اختلاط جنسیتی، توسعۀ کمی و…

۱

بی‌شک مهم‌ترین اقدام محمد عقلا که دانشگاه مدینه را زیر و رو کرده و هویت دینی و اسلامی آن را کم‌رنگ ساخت، افزودن برخی دانشکده‌های فنی بوده است؛ تأسیس دانشگاه اسلامی مدینه، گرچه گام مهمی در آکادمیک شدن فضای سنتی آموزش دینی سلفیت بود، اما به هر روی این دانشگاه سرشتی دینی داشت و دقیقا همان انتظارهای پیشین از نهاد دین، سنگ بنای این دانشگاه را گذاشته بود و برپایی دانشکده‌های غیر دینی در این دانشگاه، به دگرگونی ماهوی این دانشگاه تفسیر می‌شد.

پیشینۀ تلاش برای تأسیس دانشکده‌های غیر دینی، به سال ۱۴۰۲ق باز می‌گردد که با مخالفت مجلس وزرا روبه‌رو می‌شود.[۳] اما پس از گذشت پنجاه سال از تأسیس این دانشگاه، این پروژه با مدیریت محمد عقلا و در راستای سیاست‌های اعتدال‌گرایانۀ حکومت، با جدیت دنبال می‌شود و انتقادات و مخالفت‌های برخی از بزرگان این دانشگاه راه به جایی نمی‌برد.[۴] در همین راستا و طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده، تأسیس بیمارستان دانشگاهی و افتتاح دو دانشکدۀ پزشکی و داروسازی نیز در دستور کار برنامه‌های عقلا قرار داشته است، تا در عمل توازنی میان تعداد دانشکده‌های دینی و غیر دینی برقرار شود.[۵]

در جدیدترین خبرها از پروژۀ توسعۀ دانشگاه (ژانویه ۲۰۱۷)، نسبت تخصیص بودجه برای دانشکده‌های غیردینی به دینی، حدود ۱۰ به ۶ گزارش شده است؛ و این یعنی سیاست تغییر هویت دانشگاه، اگر نگوییم شدیدتر، همچون گذشته پابرجاست.

۲

از نزدیک به ده سال پیش، به دلیل درخواست‌های پی در پی داوطلبان دختر برای تحصیل در دانشگاه مدینه[۶]، زمزمه‌های تأسیس بخشی مجزا برای ایشان شنیده می‌شود و بارها وعده‌هایی برای پذیرش دانشجویان دختر از سوی دست‌اندرکاران داده شده است. در یکی از این وعده‌ها، محمد عقلا از موافقت حکومت با برپایی بخش دختران خبر داده و پایان ۲۰۱۰ را موعد افتتاح آن اعلام کرده بود.[۷] اما با محقق نشدن این وعده در دورۀ مدیریتی او، این خواسته از زبان مدیران پس از او دنبال می‌شود؛ به عنوان نمونه در ۲۰۱۵ از افتتاح زودهنگام بخش دانشجویان دختر در راستای پروژۀ توسعه دانشگاه خبر داده می‌شود[۸]، اما تاکنون درخواست‌ها و انتظارها و وعده‌ها همچنان ادامه داشته است.

از برخی گفته‌های مسئولین دانشگاه، چنین برمی‌آید که در صورت شکل‌گیری بخش دختران، این ظرفیت تنها به دختران منطقۀ مدینه اختصاص خواهد داشت و از پذیرش دانشجویان خارج از این منطقه و همچنین داوطلبان خارجی، ممانعت خواهد شد.[۹]چالش جدی علمای سلفی با سفر بدون محارم زنان، این گمانه را جدی‌تر می‌کند.

چنین می‌نماید با وجود مطالبۀ همگانی، دیر یا زود دانشگاه مدینه نیز همچون دانشگاه‌های ام القری و امام، درب‌های خود را به سوی دختران خواهد گشود و گامی دیگر از سنت‌های آموزشی خود دور خواهد شد.

۳

ترویج گفتمان تسامح و تساهل، به مثابه مهم‌ترین سیاست دینی این سال‌های حکومت سعودی، در دانشگاه‌های اسلامی نیز جلوه‌هایی گوناگون یافته است؛ یکی از اقدامات چشم‌نواز عقلا در این شش سال، برگزاری گستردۀ همایش‌ها و نشست‌ها و نیز برپایی کرسی‌های علمی با محوریت موضوعاتی همچون نفی تکفیر، گفتگوی ادیان، وسطیه و اعتدال، در داخل و خارج عربستان بوده است،[۱۰] اقدامی که یکی از چند انگیزۀ سلمان عوده برای تقدیر و تشکر از مدیریت عقلا بوده است.[۱۱] این سنگ بنای تازه از سوی مدیران پس از او نیز به شدت دنبال شده است، تا جایی که «الوسطیه» به عنوان یکی از ارزش‌های محوری در سند چشم‌انداز دانشگاه جلوه‌گر می‌شود.[۱۲]

۴

از دیگر جلوه‌های سیاست گشایشی دانشگاه مدینه در دورۀ جدید، فرونشستن برخی حساسیت‌های پیشین است. به عنوان نمونه، در سال ۲۰۱۶ در سی و سومین نمایشگاه کتاب دانشگاه، تابوی منع عرضۀ برخی کتاب‌های خاص برداشته شده و برای نخستین بار آثاری همچون دیوان‌های نزار قبانی (د. ۱۹۹۸م) و احمد مطر (متولد ۱۹۵۴م)، دو شاعر بزرگ معاصر عرب، عرضه شدند. این در حالی است که علمای سلفی به دلیل «انحرافات اخلاقی و عقیدتی»، بارها فتاوایی مبنی بر عدم جواز مطالعۀ آثار این دو شاعر داده‌اند[۱۳]، تا آنجا که در سال ۲۰۰۰ کتابی با عنوان «السیف البتّار فی نحر الشیطان نزار (قبانی) و من وراءه من المرتدین الفجّار» و با موافقت مستقیم بن باز و صالح فوزان و تقریضات عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ، مفتی عام مملکت سعودی، به چاپ رسیده بود.

۵

نهال این دانشگاه در زمین سلفی‌های مدینه و اهل حدیثی همچون ناصرالدین البانی ریشه دواند، جریانی که در ادامه به «جامیه» خوانده شد و با اسلام‌گراها و جریان «سروری» که دانشگاه امام یکی از نمایندگی‌های آن بود، نزاعی همیشگی داشته است. اما با آغاز مدیریت محمد عقلا بر دانشگاه مدینه، حرکت‌هایی که نویدبخش پایان سلطۀ ظاهری جامی‌ها بر این دانشگاه است[۱۴]، به چشم می‌آید؛ در سال ۲۰۱۰ سلمان عوده، اسلام‌گرا و چهرۀ سرشناس جریان صحوه، پس از دو دهه دوری بار دیگر به دانشگاه مدینه دعوت شد[۱۵] و چنان که رسانه‌ها بدان پرداختند، نقطۀ عطفی مهم در مناسبات این دانشگاه با جریان‌های مذهبی-سیاسی پدیدار شد.[۱۶] سعد شثری، عضو هیئت کبار علما و دیگر شخصیت اسلام‌گرا، در مارس ۲۰۱۱ شرح کتاب «مفتاح الأصول» تلمسانی را دو هفته یک‌بار در مسجد دانشگاه آغاز می‌کند[۱۷] یا در نمونه‌ای دیگر عبدالوهاب طریری چندین بار برای سخنرانی در دانشگاه دعوت می‌شود.[۱۸]

سر و صداهای بسیار جریان افراطی جامی در دورۀ مدیریت عقلا پیرامون نفوذ اخوانی‌ها و اسلام‌گراها در دانشگاه مدینه، به خوبی نشانگر اتفاقی ویژه در تغییر ترکیب جمعیتی جریان‌ها در این دانشگاه و پایان تک‌صدایی جامی‌ها داشت.[۱۹] سلامه عتیبی که افشاگری‌های گسترده‌ای را از حضور و فعالیت‌های اخوانی‌ها در گوشه و کنار مملکت سعودی رسانه‌ای کرده است، بارها در توئییت‌های خود به اخوانی‌سازی دانشگاه مدینه در دورۀ عقلا اشاره کرده است.[۲۰]

سیاست‌های گشایشی عقلا، همچون موارد مشابهش، فریادهای موافق و مخالف بسیاری را بلند ساخت، تا آنجا که برکناری او در سپتامبر ۲۰۱۳، با وجود تمدید حکم او تا پایان ۲۰۱۵، ثمرۀ سعایت‌های جریان‌های مخالف او دانسته شود.[۲۱] چنین می‌نماید که محمد عقلا گرچه در اجرای سیاست‌های توسعه‌گرا و سکولار حکومت سعودی در دانشگاه مدینه بسیار درخشان عمل می‌کرد، اما همین گرایش‌های اخوانی او دست‌آویزی شد تا حکومت نیز پس از سال‌ها بدگویی جریان‌های سلفی سنتی و جامی علیه او، به برکناری زودتر از موعد او اقدام نماید.

دگربار تأکید می‌شود که برکناری محمد عقلا به معنای پایانی بر سیاست‌های سعودی در کوتاه کردن دست وهابیت از دانشگاه‌های اسلامی نبود؛ تصمیمات عقلا نه تنها پس از او با شدت دنبال می‌شود، بلکه اگر در آن روزها یک دکترای اقتصاد اسلامی بر کرسی مدیریت برنشسته بود، با آمدن ملک سلمان، مدیریت این دانشگاه «اسلامی» به یک مهندس معماری دانش‌آموختۀ آمریکا سپرده شده است!

___________________________________

پی‌نوشت‌ها

[۱] عبدالمحسن بن حمد عباد بدر، همکار و نخستین جانشین بن باز، با مطلبی با عنوان «هذا هو الخلیفه الثامن للشیخ عبدالعزیز بن باز فی الجامعه الإسلامیه» به سلسله مطالب خود در این سال‌ها پیرامون سرنوشت تلخ این سال‌های دانشگاه مدینه پایان داده است:

https://goo.gl/qWxsR3

[۲] https://goo.gl/y7iySA

[۳] https://goo.gl/Zcy2be

[۴] به عنوان نمونه، عبدالمحسن عباد، مدیر پیشین دانشگاه مدینه، این اقدام را مشابه تصمیم جمال عبدالناصر برای تضعیف الأزهر و تشکیل دانشکده‌های غیر دینی در الأزهر در سال ۱۳۸۱ق می‌داند [همان]. دکتر احمد عیسی نیز که پس از آن وزارت تعلیم را برعهده گرفت، از بین بردن هویت‌های دانشگاه‌ها را تصمیمی نادرست دانسته و بر حفظ هویت دینی دانشگاه مدینه تأکید کرد، رک:

العیسی، أحمد، التعلیم العالی فی السعودیه: رحله البحث عن هویه، الفصل الثانی: «ماذا عن سؤال الهویه فی الجامعات السعودیه؟»، دار الساقی، ۲۰۱۰م.

https://goo.gl/LNaFZB

[۵] https://goo.gl/Zshiyg

https://goo.gl/vFE3y7

https://goo.gl/FVntVV

[۶] به عنوان نمونه، رک:

https://goo.gl/CJ5gZ8

https://goo.gl/6VqckP

https://goo.gl/sb7xoo

https://goo.gl/kmSfJs

https://goo.gl/brtmWK

[۷] https://goo.gl/zmQtaw

در موردی دیگر، یکی از مسئولین دانشگاه در سال ۲۰۱۵، از تشکیل بخش خواهران در آینده‌ای «نزدیک» خبر داد:

https://goo.gl/d1a8nV

[۸] https://goo.gl/Apw1fo

[۹] همان.

[۱۰] https://goo.gl/ZWTm53   (ندوه الوسطیه فی جاکرتا)

https://goo.gl/tVvki4   (ندوه «الوسطیه فی القرآن والسنه» بمالیزیا)

https://goo.gl/6WLjg2   (ندوه «حوار الأدیان» بمالیزیا)

https://goo.gl/Hhfj53  (ندوه «الوسطیه»، کرسیّ الإمام محمد بن عبد الوهاب للوسطیه)

https://goo.gl/fycMnu   (مؤتمر الإرهاب بین تطرف الفکر وفکر التطرف بالجامعه الإسلامیه)

https://goo.gl/gxfGKY   (محاضره الأمیر خالد الفیصل بعنوان «منهج الاعتدال السعودی»)

[۱۱] https://goo.gl/Kp4AYb

[۱۲] https://goo.gl/8qTkUf

[۱۳] https://goo.gl/ziJVit

https://goo.gl/YF4ToA

https://goo.gl/35oisy

[۱۴] اخوانی‌ها در آغاز شکل‌گیری این دانشگاه، همچون دیگر نهادهای آموزشی این کشور، حضور فعالی داشتند [زمن الصحوه، ستیفان لاکروا، الشبکه العربیه للأبحاث و النشر، ص۶۳] و گرچه این نقش در سال‌های بعد با سیاست‌های سعودی‌سازی اساتید این دانشگاه تا حد زیادی کم‌رنگ شد، اما به تمامی محو نشد.

[۱۵] https://goo.gl/BjXjPn

[۱۶] https://goo.gl/M39zge  (سلمان العوده فی قلب الجامعه الإسلامیه بالمدینه)

https://goo.gl/faHywA

[۱۷] https://goo.gl/pu9wLt

[۱۸] https://goo.gl/THBGD1

https://goo.gl/YTUFuv

[۱۹] https://goo.gl/b7VUA2

https://goo.gl/uaTKuS

https://goo.gl/TnhvB3

[۲۰] https://goo.gl/GR2wDJ

https://goo.gl/CbjrpY

[۲۱] https://goo.gl/Rg2gex

منبع: اندیشکده مرصاد

برای دانلود این مقاله اینجا را کلیک کنید.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا