اندیشمندان و چهره های فرهنگیجریان شناسیجریان شناسی سیاسیجریان شناسی فکری و مذهبیفلسطینکشور شناخت

جهاد اسلامی و تشکیک در مشی پان‌عربیسم

شهید فتحی شقاقی، رهبر پیشین جهاد اسلامی، در رابطه با انقلاب اسلامی و اثرگذاری آن بر مسئله‌ی فلسطین می‌گوید: «هیچ‌ چیز به‌ اندازه‌ی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ امام‌ خمینی‌ نتوانست‌ ملت فلسطین‌ را به‌ هیجان‌ در آورد و احساسات‌ آن‌ها را برانگیزد و امید را در دل‌هایشان‌ زنده‌ كند. با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ما به‌ خود آمدیم‌ و دریافتیم‌ كه‌ آمریكا و اسرائیل‌ نیز قابل‌ شكست‌ هستند.»

ابوالفضل ولایتی

مقدمه

با اشغال بخش عمده‌ای از سرزمین‌‎های فلسطینی و شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، دور جدیدی از منازعات، سراسر منطقه‌ی تازه‌بنیان خاورمیانه را فراگرفت، منازعه‌ای که یکسوی آن را کشورهای عربی و فلسطینی‌ها و سوی دیگر آن را رژیم صهیونیستی تشکیل می‌دادند.

با وجود گذشت بیش از ۶۵ سال از زمان بنیان این معضل، نه تنها تنازع به سرانجام نرسیده بلکه هر روز شاهد زوایایی جدید از آن هستیم. آنچه که نگارنده را مجاب به گردآوری مطلب زیر نموده است، تغییر مشی مبارزه‌ی برخی جریان‌های فلسطینی از اوایل دهه‌ی هشتاد میلادی می‌باشد، دهه‌ای که منطقه‌ی خاورمیانه شاهد ایجاد شکل‌گیری سبک جدیدی از مبارزات در کنار مشی پیشین (پان‌عربیسم) بوده و تا به امروز ادامه یافته است.

یادداشت زیر با توجه به این نکته که این روزها مصادف است با هجدهمین سالروز شهادت دکتر فتحی شقاقی، بنیان‌گذار جنبش جهاد اسلامی در فلسطین، به واکاوی عملکرد این جنبش در تحقق ایجاد نگرشی جدید به مقوله‌ی فلسطین مبتنی بر مبارزه‌ای اسلام‌گرایانه خواهد پرداخت و در انتها به نقش و جایگاه کنونی این جنبش در تحولات امروزین در سرزمین‌های اشغالی اشاره خواهد کرد.

اندیشه‌ی پان‌عربیسم و مقابله با اسرائیل

فروپاشی امپراطوری عثمانی و تسلط بریتانیا و فرانسه بر منطقه‌ی خاورمیانه، موجب شکل‌گیری دولت ملت‌هایی به گذر زمان در سطح خاورمیانه شد که بنای آن‌ها نه بر مبنای گرایش‌های قومی، نژادی، فرهنگی و خواست ملت‌ها بلکه اساس آن را می‌توان بر مبنای توافقنامه‌ی سایکس- پیکو یافت که در آن بریتانیا و فرانسه مسرور از توفق بر متحدین در جنگ اول جهانی، به تقسیم غنائم پرداخته و نقشه‌ی آینده‌ی منطقه را مبتنی بر منافع خویش بنیان نهادند. به واقع نطفه‌ی اسرائیل در منطقه و اوج مهاجرت‌های یهودیان به سرزمین‌های فلسطینی را می‌توان در خلال زمانی قیمومیت بریتانیا بر فلسطین مشاهده کرد، قیمومیتی که صرفاً به جواز حضور یهودیان منتهی نشده و زمینه را برای فراگیری علوم نظامی، حمایت‌های گسترده‌ی مالی و… از پیش مهیا نموده تا این رژیم بتواند پس از خروج انگلیسی‌ها از منطقه، تاب و توان مقابله با اعراب و استوار ماندش را داشته باشد.

از سال ۱۹۴۸ (اشغال فلسطین) تا ۱۹۷۸ که منتهی به قرارداد کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل گشت، منطقه‌ی خاورمیانه شاهد چهار جنگ گسترده میان اعراب و اسرائیل بوده (۱۹۴۸ جنگ استقلال، ۱۹۵۶ مناقشه‌ی سوئز، ۱۹۶۷ جنگ شش روزه و ۱۹۷۳ جنگ یوم کیپور) که در آن کشورهای عربی با اتکا به اندیشه‌های قومی و تاکید بر اصل عربی بودن به مقابله با اسرائیل پرداخته که متأسفانه به غیر از اندک موفقیت‌هایی در جنگ یوم کیپور، منتهی به شکست‌های گسترده‌ی اعراب شده است. نمود بارز اندیشه‌ی پان‌عربیسم در میان فلسطینی‌ها را می‌توان در اندیشه‌های یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادی‌بخش فلسطین مشاهده کرد که دهه‌ها به مقابله با اسرائیل پرداخت. در سه دهه‌ی اشاره شده، منطقه‌ی خاورمیانه شاهد روی کار آمدن رهبران فرهمندی بوده که اکنون نیز میان برخی جوامع عربی از شهرت و محبوبیت برخوردارند؛ جمال عبدالناصر رئیس جمهور فقید مصر نمود بارزی در این ارتباط می‌باشد. حافظ اسد، معمر قذافی و صدام حسین از دیگر رهبران جوامع عرب بوده‌اند که در زمان صدارتشان با اتکاء به مسئله‌ی عربیت، به دنبال حل بحران فلسطین گام برداشته‌اند.

انقلاب اسلامی و ارائه‌ی الگویی جدید از مبارزه

 پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه‌ی ارزش‌ها و معیارهای اسلامی، برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن، گفتمان اسلام سیاسی را در علوم سیاسی و روابط بین الملل مطرح نمود. گفتمان اسلام سیاسی دریچه‌ای جدید به روی اندیشمندان و صاحب‌نظران سیاست باز نمود که نه تنها دین اسلام می‌تواند سیاسی باشد، بلکه حرف‌های جدید و تازه‌ای برای ارائه به جهان مدرن امروز دارد که با گفتمان موجود در تقابل و تضاد هم می‌باشد و می‌توان آن را به عنوان گفتمان برتر در دوران پسامدرن تلقی نمود.

انقلاب اسلامی ایران کشورها و ملت‌های فراوانی را تحت تأثیر قرار داد و این تأثیرات که در قالب الگوسازی انقلاب اسلامی ظهور و بروز یافت، فرصت‌های جدیدی را پیش روی جنبش‌ها و جریان‌های مبارزه برای آزادی‌خواهی و استقلال قرار داد. در سطح جهان اسلام، انقلاب ایران به بیداری هویت اسلامی مسلمانان جهان دامن زد و آن‌ها را نیز به سوی مبارزات اسلامی کشاند.(۱)

به طور کلی با وقوع انقلاب اسلامی ما شاهد دو اثر و بازتاب مهم بر نهضت‌های آزادی‌بخش در جوامع اسلامی هستیم: یکی اینکه نهضت‌های آزادی‌بخش که بر پایه‌ی ایدئولوژی‌های غیر اسلامی مانند سوسیالیزم، لیبرالیزم و ناسیونالیزم شکل گرفته بود، موقعیت خود را در میان مسلمانان و به ویژه جوانان از دست داده و دیگر آن اعتبار و اقتدار گذشته را- مانند آنچه که پان‌عربیزم و ناصریزم داشت- ندارد و دوم اینکه حتی نهضت‌های آزادی‌بخش اصلاح‌طلب مانند اخوان المسلمین که از گذشته‌ی دور دارای محبوبیت و معروفیت بودند، به علت عدم توانایی در پاسخ‌گویی به نیازهای جوامع خود به خصوص به خواست‌های نسل جوان، دچار تشتت و انشعاب گردیده و گروه‌های جهادی و انقلابی جدید حتی به صورت مسلحانه و زیرزمینی شکل گرفتند که از این میان می‌توان به جهاد اسلامی و التفکیر و الهجره در مصر، جبهه‌ی نجات اسلامی در الجزایر و جهاد اسلامی در فلسطین اشاره کرد.

«جان اسپوزیتو» در تحلیلی به میزان اثرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر جنبش‌های اسلامی در سطح جهان اسلام پرداخته و آورده است که این انقلاب حداقل در سه سطح بر جنبش‌های اسلامی در جهان اسلام تأثیر می‌گذارد: در جوامعی که جنبش‌های اسلامی وجود ندارد، این انقلاب باعث به وجود آمدن آنها می‌شود (کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس)، در جوامعی که جنبش‌های اسلامی وجود داشته اما فعال نبوده است، باعث فعال شدن و پویایی آن‌ها می‌شود (کشورهای شبه قاره‌ی هند و آسیای جنوب شرقی) و بالاخره در جوامعی که این جنبش‌ها وجود داشته و فعال هم بوده‌اند، این انقلاب باعث رادیکالیزه شدن آنها می‌شود (مصر، لبنان و عراق).(۲)

تأکید بر صدور انقلاب از سوی جمهوری اسلامی حکایت از این مقوله داشت که گفتمان هویتی انقلاب اسلامی هویتی فراملی و در تضاد با ملت‌گرایی است و در این گفتمان، هویت اسلامی برتر از هویت ملی و در برگیرنده‌ی آن می‌باشد. صدور انقلاب نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی دارای ماهیتی جهانی است و در عصر جهانی‌شدن فرهنگ در پی ایجاد نظم نوین فرهنگی جهانی (فرهنگ جهانی اسلام) و تفسیر وفاداری ملی و سرزمینی به وفاداری و همبستگی جهانی است.(۳)

به واقع وقوع انقلاب اسلامی موجب تقویت احساس تعلق به امت اسلامی و ابراز حساسیت نسبت به تحولات جهان اسلام شد. حمایت بی‌دریغ جمهوری اسلامی ایران از ملت فلسطین نمونه‌ی واضحی از اتخاذ چنین سیاستی است. ایران که پیش از انقلاب اسلامی یکی از کشورهای حافظ منافع رژیم اسرائیل بود، پس از پیروزی انقلاب کانون مبارزه با اسرائیل گردید و این کشور قلب تپنده‌ی مقاومت اسلامی علیه اسرائیل شد و پرچم مبارزه‌ای که سران کشورهای عربی با امضای پیمان کمپ دیوید به زمین گذارده بودند، امام (ره) با ابهت و شهامت تمام به دست گرفتند و به مبارزات ملت فلسطین هویت اسلامی بخشیدند.

شهید فتحی شقاقی، رهبر پیشین جهاد اسلامی، در رابطه با انقلاب اسلامی و اثرگذاری آن بر مسئله‌ی فلسطین می‌گوید: «هیچ‌ چیز به‌ اندازه‌ی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ امام‌ خمینی‌ نتوانست‌ ملت فلسطین‌ را به‌ هیجان‌ در آورد و احساسات‌ آن‌ها را برانگیزد و امید را در دل‌هایشان‌ زنده‌ کند. با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ما به‌ خود آمدیم‌ و دریافتیم‌ که‌ آمریکا و اسرائیل‌ نیز قابل‌ شکست‌ هستند. فهمیدیم‌ که با الهام‌ از دین‌ اسلام‌ می‌توانیم‌ معجزه‌ کنیم‌ و از این‌ رو ملت مجاهدمان‌ در فلسطین‌، انقلاب‌ اسلامی‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ را به دیده‌ی‌ تقدیر می‌نگرند و امام‌ خمینی را از رهبران‌ جاوید تاریخ اسلام‌ می‌دانند.»(۴)

راشد الغنوشی، رهبر اسلام‌گرایان تونس، در رابطه با اثرات انقلاب اسلامی بر مسئله‌ی فلسطین می‌گوید: «امام خمینی پرچم آزادی فلسطین را برافراشت و مسأله‌ی فلسطین تمام فکر امام را به خود مشغول کرده بود. مسأله‌ی فلسطین محور ستیز جهانی امروز است.»(۵)

جهاد اسلامی، بنیان‌گذار مشی اسلام‌گرایانه در تقابل با اسرائیل

جنبش جهاد اسلامی فلسطین در سال ۱۹۸۰ توسط دکتر فتحی شقاقی در مصر بنیان‌گذاری شد. اعضای آن را ابتدا جوانان محصل فلسطینی در مصر تشکیل می‌‏دادند. دکتر شقاقی که پیشتر عضوی از اخوان المسلمین بود، به دلیل سطحی‌نگری، عدم توجه جدی به مسأله‌ی فلسطین و عدم یک متدولوژی صحیح نسبت به اسلام از سوی اخوان، جنبش جهاد را به وجود آورد. شعار این جنبش عبارت است از «اسلام- جهاد- فلسطین»، که اولی نقطه‌ی آغاز، جهاد وسیله و آزادسازی فلسطین هدف می‌‏باشد.

جنبش جهاد اسلامی به اسلام، شریعت و نظام حیات به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل و فهم ماهیت نبرد امت اسلام با دشمنانش و به عنوان مرجع اساسی در تدوین برنامه‌های اسلامی برای بسیج و رویارویی ایمان دارد. از دیگاه این جنبش، فلسطین از رود اردن تا دریای مدیترانه یک سرزمین اسلامی عربی به شمار می‌رود که نادیده انگاشتن آن از نظر شرع حرام است و رژیم صهیونیستی یک رژیم باطل به شمار می‌رود که به رسمیت شناختن آن شرعاً حرام است.

بنیان‌گذار جنبش جهاد اسلامی در رابطه با توجه به مسائل شرعی و با استناد به مشی امام خمینی (ره) بر اسلام سیاسی پای فشرده و خواهان ایجاد حکومتی اسلامی شده است. فتحی شقاقی در این باره می‌گوید: «امام به طور مفصل درباره‌ی دلایل ضرورت تشکیل حکومت در قرآن و سنت به بحث می‌نشیند و نتیجه می‌گیرد که زیر بار حکومت زمام‌داران جور رفتن حرام است.» از دید فتحی شقاقی، امام خمینی ماهیت و نقش استعمار و چالش معاصر غربی علیه اسلام و تهاجم فرهنگی پس از آن را دریافته است. وی در عین حال پی برده بود که اسرائیل نمایش واقعی این چالش، بلکه شدیدترین حضور چالش است.(۶)

رهبر پیشین جهاد اسلامی ضمن تاکید بر بکارگیری مشی اسلامی در مقابله با اسرائیل، بر ایجاد وحدت میان گروه‌های اسلامی اشاره کرده و بر نقشه‌ی شوم دشمنان اسلام بر ایجاد تفرقه میان آن‌ها پرده بر می‌دارد. وی با اشاره به تجربه‌ی عدم نزدیکی میان آیت الله کاشانی و حسن البنا (با توجه به هم عصر بودن) به دلایل متعدد، نزدیکی لازم کنونی با امام خمینی و سایر حرکت‌های اسلامی در جهان را گوشزد می‌کند.(۷)

به واقع جنبش جهاد اسلامی- تحت تاثیر انقلاب اسلامی- به ارائه‌ی الگویی جدید در شیوه‌ی مبارزه با رژیم صهیونیستی پرداخته و خواهان حضور جدی‌تر اسلام در عرصه‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی شده است. فتحی شقاقی، امام خمینی و انقلابش را الگویی مطلوب برای فلسطینی‌ها ارزیابی کرده و با ذکر مثالی از تحولات دهه‌ی هشتاد میلادی بیان می‌دارد: «مردم و علمای شیعه معتقدند که رهبری عالی شیعیان میان امام خمینی که اغلب مسلمانان شیعی ایران، پاکستان، هندوستان و افغانستان از او پیروی می‌کنند و آیه الله ابوالقاسم خویی که در عراق سکونت دارد تقسیم شده است. امام خمینی نماینده‌ی جریان پویاست که می‌خواهد دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی فراگیر برای تمام جوانب زندگی از طریق برپایی حکومت اسلامی تجدید حیات کند، در حالی که آیه الله سید ابوالقاسم خوئی نماینده‌ی گرایش سنتی است که سعی دارد از درگیری‌‎های سیاسی دور باشد.»(۸)

چربش نسبی اسلام‌گرایان بر ناسیونالیست‌ها

اکنون و با گذشت بیش از سه دهه از زمان شکل‌گیری جنبش جهاد اسلامی در فلسطین، به وضوح می‌توان مدعی شد که میزان نقش و نفوذ جریان‌های اسلامی در سرزمین‌های اشغالی بسیار بیش از گذشته رشد داشته و منجر به انزوای روز افزون جریان‌های ملی به رهبری فتح شده است. شکل‌گیری جنبش اسلامی حماس، افزایش دامنه‌ی نفوذ جمهوری اسلامی در سطح منطقه و حضور حزب الله در شمال اسرائیل در کنار عواملی دیگر، به گذر زمان منجر به ترویج اندیشه‌ی اسلام‌گرایی در مقابله با رژیم صهیونیستی شده که کامیابی آن را می‌توان در به چالش کشیدن صهیونیست‌ها (بر خلاف پیشین) در جنگ های ۳۳، ۲۲ و ۸ روزه مشاهده کرد.

روند رشد و نمو جریان‌های اسلامی، توأم با تضعیف و سرخوردگی جریان‌های ملی در دهه‌های اخیر بوده تا جایی که در انتخابات پارلمانی پیشین فلسطین، جریان اسلامی حماس موفق به پیروزی چشم‌گیری در برابر حزب سکولار فتح به رهبری ابومازن گشت. رشد جریان‌های اسلامی در سرزمین‌های اشغالی به حدی است که سران این رژیم را نیز به اعتراف وا داشته است. بنیامین نتانیاهو در این باره می‌گوید: «از سوی‌ دیگر در حال‌ حاضر شاخص‌های‌ دیگری‌ وجود دارد که مژده‌ دهنده‌ی‌ خیر و نیکی‌ برای‌ ملت‌ ما نیست‌. ما شاهد افزایش جدید اسلام‌گرایی‌، از جمله‌ موج‌ قوی‌ انزجار و تنفر علیه‌ اسرائیل از سوی‌ نیروهای‌ اسلامی‌ هستیم که‌ قدرتشان‌ رو به‌ افزایش‌ است‌‌.»(۹)

به واقع تسلط‌ اسرائیل‌ بر کرانه‌ی‌ باختری‌ رود اردن‌، صحرای‌ سینا، نوار غزه‌، بلندی‌های‌ جولان‌ و شهر بیت‌المقدس‌ طی دهه‌های سپری شده، نمایان‌گر ناتوانی‌ ارتش‌های‌ عرب‌ برای‌ نجات‌ فلسطین‌ بوده است‌، از این روست که خیزش‌های‌ عظیم‌ و اسلامی‌ مردم‌ فلسطین‌ تحت عناوینی چون انتفاضه،‌ حاکی‌ از یأس‌ و ناامیدی‌ مردم‌ فلسطین‌ از ارتش‌های‌ عرب‌ به‌ حساب‌ می‌آید؛ امری‌ که‌ به‌ حضور مستقیم‌ و مستقل‌ عنصر فلسطین‌ در مبارزه‌ علیه‌ اسرائیل‌ به‌ مقوله‌ای‌ اجتناب‌ناپذیر تبدیل‌ شده‌ است‌. دکتر فتحی‌ شقاقی‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: «انتفاضه‌… پاسخی‌ بود به‌ اشغال‌گران‌ و اعمال‌ سرکوب‌ و طغیان‌ و تکبر آنان‌ و اقداماتشان‌ در ویران‌‌سازی‌ منازل‌، مصادره‌ی‌ زمین‌ها، اسکان‌ یهودیان‌ و ساختن‌ شهرک‌ها، شکنجه‌ی‌ مبارزان‌، دست‌گیری‌ و تبعید و ترور و شکستن‌ استخوان‌های‌ آنان‌، نابود کردن‌ اقتصاد فلسطین‌ و زیرساخت‌های‌ جامعه‌، دزدیدن‌ آب‌ها، تحمیل‌ مالیات‌ و جرایم‌ سنگین‌، تعطیلی‌ مدارس‌ و دانشگاه‌ها و جلوگیری‌ از کار وکسب‌، نادیده‌ گرفتن‌ حقوقِ انسانی‌ و سیاسی‌ و سایر اقدامات ‌مربوط‌ به‌ مجازات‌ دسته‌ جمعی‌.»(۱۰)

مهم‌ترین دلایل افول جریان‌های ناسیونالیست را در چند دهه‌ی اخیر، می‌توان این‌گونه برشمرد:

الف) ناکامی‌های گسترده‌ی ناسیونالیست‌ها در حوزه‌ی نظامی

ب) وضع پیمان کمپ دیوید و شکاف میان جهان عرب

ج) اشتباهات استراتژیک یاسر عرفات در حمایت از صدام حسین در جنگ علیه کویت و از دست دادن حمایت اعراب خلیج فارس

د) عدم وجود دموکراسی در کشورهای عربی و وابستگی آن‌ها به قدرت‌های بین المللی (نظیر آمریکا) که عمدتاً از هم‌پیمانان کلیدی اسرائیل محسوب می‌شوند.

س) عدم پای‌بندی اسرائیل به هیچ یک از قطعنامه‌های شورای امنیت و توافقات با فلسطینی‎‌ها نظیر صلح اسلو و مادرید.

ش) عقب‌نشینی مفرط جنبش فتح در برابر زیاده‌خواهی‌های اسرائیل نظیر تداوم شهرک‌سازی و عدم بازگشت آوارگان و سرخوردگی دو چندان فلسطینی‌ها.

ک) ارائه‌ی الگوی اسلامی در مبارزه با اسرائیل در سه دهه‌ی اخیر و موفقیت‌های روزافزون آن در سطح منطقه.

ل) نبود رهبری کاریزماتیک در جهان عرب.

م) فساد عظیم و مافیای موجود در جریان فتح.

و) درگیر شدن اعراب به معضلات داخلی و کم‌توجهی به آرمان فلسطین.

ه) سیاست‌ سرکوب‌ بی‌‌رحمانه‌ی‌ فلسطینی‌‌‎ها توسط‌ رژیم‌ صهیونیستی و تلاش برای محو آثار اسلامی‌ این سرزمین مقدس.

ی) ناامیدی‌ و یأس‌ مسلمانان‌ فلسطین‌ از سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ و قدرت‌های‌ سلطه‌گر جهانی

برآورد جایگاه سازمان جهاد در تحولات فلسطین

از زمان شکل‌گیری سازمان جهاد اسلامی به دلیل نزدیکی بیش از پیش مواضع سازمان با اندیشه‌های انقلاب اسلامی، همواره اعضاء و مشی سازمان متهم به دنباله‌روی از سیاست‌های جمهوری اسلامی بوده است تا جایی که نتانیاهو نخست وزیر کنونی اسرائیل، سازمان جهاد را یک سازمان کاملاً ایرانی نامیده است.(۱۱) شدت اتهامات مختص صهیونیست‌ها نبوده بلکه برخی کشورهای عربی و اسلامی نیز با پررنگ کردن سیاست‌های نژادی و دامن زدن به اختلافات عرب- عجم، به دنبال تخریب گسترده‌ی سازمان برآمده‌اند. تخریب‌های صورت پذیرفته در سال‌های گذشته بدون تاثیر نبوده و اکنون جایگاه این سازمان را در برابر سازمان حماس تنزل داده است.

رهبری کنونی سازمان و پس از شهادت فتحی شقاقی در سال ۱۹۹۶ توسط موساد در جزیره‌ی مالت، بر عهده‌ی رمضان عبدالله قرار گرفته است. منابع امنیتی رژیم صهیونیستی بر این باورند که دکتر رمضان عبدالله توانست این جنبش را از گرفتاری بزرگی که در پی شهادت مؤسس آن ایجاد شده بود نجات دهد و دوباره آن را ساماندهی کرده و بسیاری از نیروهای فلسطینی موجود در گروه‌های دیگر را جذب نماید.

برآورد کنونی از فضای حاکم بر سرزمین‌های اشغالی حاکی از نفوذ گسترده‌ی حماس بر نوار غزه و تسلط نسبی ساف بر کرانه‌ی باختری است، با این حال سازمان جهاد همکاری نزدیکی با حماس در نوار غزه داشته و دوشادوش آن‌ها در جبهه‌ی مقاومت ایستاده‌اند. حماس‌ علی‌رغم‌ اتخاذ مشی‌ مبارزه‌ی‌ مسلحانه‌ در سایه‌ی ‌اسلام‌، با جنبش‌‌های‌ دیگر فلسطین‌ نظیر ساف‌ برخوردی‌ مسالمت‌آمیز داشته‌ و از این‌ نظر با سازمان‌ جهاد اسلامی‌ تفاوت‌ اساسی‌ دارد. زیرا سازمان‌ جهاد اسلامی هیچ‌ رابطه‌ای‌ با سازمان‌های‌ لائیک‌ فلسطینی‌ ندارد. ولی‌ هر دو سازمان‌ در مبارزه‌ی ‌بی‌امان‌ با صهیونیست‌ها، تشکیل‌ دولت‌ اسلامی‌ و آزادی‌ همه‌ی‌ سرزمین‌ فلسطین وحدت‌ نظر دارند.(۱۲) جنبش جهاد اسلامی، جنبشی جهادی و مبارز است که مشروعیت خود را در باقی ماندن در خط مقاومت می‌داند و تاکنون هیچ حزب سیاسی تشکیل نداده است چرا که لازمه‌ی ایجاد آن را داشتن حاکمیت ملی می‌داند که هنوز محقق نشده است از همین رو سعی نموده است به منظور حضور در صحنه‌ی مبارزاتی با دیگر گروه‌های فلسطینی از جمله دولت محمود عباس وارد نزاع نشود و بیشتر نقش میانجی‌گرانه، مصلحانه و حافظ وحدت ملی داشته باشد.

تحولات کنونی سوریه، شکاف بیشتری را میان سازمان جهاد و حماس ایجاد کرده است. سازمان جهاد ضمن حمایت از جبهه‌ی مقاومت در کنار حکومت بشار ایستاده، در حالی که رهبران حماس با پشت نمودن به دولت دمشق به حمایت از مخالفین پرداختند.

علی‌رغم فشارهای اعمال شده بر هر دو سازمان در نوار غزه و دست‌گیری اعضای آن‌ها در کرانه‌ی باختری و همچنین ویرانی‌های موجود در غزه و بسته شدن گذرگاه رفح به روی این باریکه، آنچه در آینده قابل تصور است، حضور پررنگ‌تر آن‌ها در سیاست‌های آتی فلسطین است. بدون شک و در صورت برگزاری هرگونه انتخاباتی در آینده، این جنبش‌های اسلامی خواهند بود که به مانند دور گذشته حضور پررنگ و فعال ایفا خواهند نمود.

نتیجه‌گیری

سازمان جهاد اسلامی فلسطین به رهبری دکتر فتحی شقاقی و با نشأت گرفتن از انقلاب اسلامی بنا نهاده شد. اوج اندیشه‌ها و افکار رهبران این گروه را می‌توان در کتاب مشهور شقاقی به‌ نام «خمینی‌ راه‌ حل‌ و آلترناتیو اسلامی»‌ مشاهده نمود. این جنبش با استناد به آیه‌های قرآن (آیه ۴ سوره اسرا) و پیشینه‌ی تاریخی حضور یهودیان در فلسطین که امروز با حضور صهیونیست‌ها همراه شده است، تنها راه نجات این کشور را در مبارزه‌ی مسلحانه جستجو کرده و از سازش بیزار است. این جنبش به تأسی از انقلاب اسلامی ایران و آزادگان تاریخ از جمله نلسون ماندلا، مبارزه را به عنوان راهبرد خود برگزیده و از شهادت به عنوان قدرت بازدارنده یاد می‌کند.

به اعتقاد این جنبش، رژیم صهیونیستی به دلیل کوچک بودن ساختار جغرافیایی و جمعیتی نخواهد توانست برای مدتی طولانی به جنگ بپردازد از همین رو در صورتی که اراده‌ی مبارزه در بین فلسطینی‌ها به دلیل بهره‌مندی از ظرفیت‌های انسانی و محیطی وجود داشته باشد، توانایی رویارویی را نخواهد داشت.

بررسی تحولات کنونی حاکم بر فلسطین حکایت از هم‌پیمانی این گروه در کنار حماس و در جبهه‌ی مقاومت دارد. موقعیت سیاسی و اجتماعی این جنبش علی‌رغم اتهامات گسترده به آن، پس از حماس و فتح در جایگاه سوم قرار دارد.

منابع:

۱٫ سید جلال میرآقایی، جهان اسلام مشکلات و راهکارها، نشر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، ۱۳۷۹، ص۱۷۵٫

۲٫ اسپوزیتو، جان (ویراستار)، ۱۳۸۲، انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن، محسن مدیر شانه چی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران. ص ۵۴-۱۳٫

۳٫ حسین پوراحمدی، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در بازتاب فرایند جهانی شدن، مؤسسه چاپ و نشر عروج، سال ۱۳۸۶، ص ۹۶٫

۴٫ کدیور، جمیله‌، انتفاضه‌ حماسه‌ مقاومت‌ فلسطین‌، تهران‌: اطلاعات‌،۱۳۷۲ ص ۱۶۰٫

۵٫ انقلاب اسلامی و بیداری ملت‌های منطقه: به نقل از وبسایت «اسلام تایمز»، دوشنبه ۷ فروردین ۹۱٫

۶٫ شقاقی، فتحی. خمینی‌ راه‌ حل‌ و آلترناتیو اسلامی‌، ص ۲۸٫

۷٫ همان ص۳۰٫

۸٫ همان ص۳۷٫

۹٫ نتانیاهو، بنیامین‌، مکان‌ تحت‌ شمس‌، ترجمه‌‌ی محمد عوده‌ الدویری‌، عمان‌: دارالجلیل‌ للنشر، ۱۹۹۵، ص ۳۸٫

۱۰٫ شقاقی‌، فتحی‌ ابراهیم‌، انتفاضه‌ و طرح‌ اسلامی‌ معاصر، تهران‌: انتشارات‌بین‌المللی‌، ۱۳۷۱ ص ۸۶-۲۸٫

۱۱٫ نتانیاهو: ایران فلسطینی‌ها را به پرتاب راکت به اسرائیل تشویق می‌کند: رادیو فردا، ۲۴ اسفند ۱۳۹۰.

۱۲٫ خسروشاهی‌، سیدهادی‌، اسرائیل‌ پایگاه‌ امپریالیسم‌ و حرکت‌های‌اسلامی‌ فلسطین‌، تهران‌: دفتر نشر فرهنگ‌ اسلامی‌، ۱۳۷۱ ص ۱۵۰٫

منبع: اندیشکده تبیین

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا