نگاهی به زندگی عالِم اهلسنت لبنانی؛ علامه جعفری: کتاب العلایلی درباره امام حسین «ع» کمنظیر است
محمدجواد حسین زاده
هنگامی که از مرحوم علامه محمدتقی جعفری درباره کتاب معتبری با موضوع ماجرای کربلا و شخصیت امام حسین علیهالسلام پرسش میشود، ایشان کتاب یکی از علمای اهلسنت لبنان را معرفی میکند: «از نظر تحلیلی، کتاب «سُمُوُّ المَعنی فی سُمُوِّ الذّات» اثر عبداللّه العلایلی را مطالعه فرمایید. کتاب مزبور از نظر فلسفی، روانی، اجتماعی و سیاسی کم نظیر است».(1)
گفتنی است این کتاب با عنوان «برترین هدف در برترین نهاد» توسط دکتر سیدمحمدمهدی جعفری به فارسی ترجمه شده است.
اما عبداللّه العلایلی کیست؟ وی در سال 1914 و هنگام اوجگیری جنگ جهانی اول در لبنان متولد شده و تا ده سالگی در مکتبخانهها و مدارس لبنان درس خوانده است اما از ده سالگی همراه پدر به مصر میرود و در الازهر مصر تحصیلاتاش را ادامه میدهد. تحصیل در الازهر موجب میشود که وی از اندیشههای شاگردان سید جمال اسدآبادی و محمد عبده تأثیر بپذیرد و به این باور برسد که «سید جمال در قرن نوزدهم ریشهها و نهالهای نهضت مصر و اسلام را کاشته است». شخصیت ادبی، فقهی و سیاسی علایلی در الازهر شکل میگیرد اما وی هیچگاه هیچ مدرک علمی از الازهر دریافت نمیکند و از آن امتناع میکند. سالها بعد وقتی بدون داشتن هرگونه مدرک تحصیلی استاد دانشگاه بیروت میشود، استاد فؤاد أفرام البستانی ادیب سرشناس و رئیس مشهور دائشگاه بیروت میگوید که برای ما همین کافی است که علایلی به دیگران مدرک میدهد.
شیخ عبداللّه العلایلی پس از حدود یک دهه تحصیل در الازهر به لبنان بازمیگردد و امام و خطیب یکی از مساجد بیروت شده و در خلال سخناناش علیه قیمومیت فرانسه که حاکمیت لبنان را به دست دارد، سخن میگوید. پس از آن نیز با کمال جنبلاط حزب سوسیالیسم ترقی خواه را پایه گذاری کرده و قانون حزب را هم او مینویسد اما یک سال و نیم بعد از آن جدا میشود، زیرا میبیند حزب به سمت فرقهگرایی پیش میرود ولی او با وجود اینکه سنی و درس خوانده الازهر است، اینگونه امور برایاش قابل قبول نیست و با همه گروهها و ادیان و فرق و مذاهب در ارتباط است و نمیتواند مانند جنبلاط فرقهگرایانه رفتار کند.
با فوت «محمد توفیق خالد» مفتی لبنان در سال 1952 منصب افتا بیسرپرست میماند و برخی از علایلی میخواهند که خودش را برای این منصب نامزد کند. برخی از احزاب هم از وی حمایت میکنند، چراکه انتخاب او به معنای بازاندیشی در برخی از گزارههای عقیدتی و سنتهای دینی است و انتظار میرود همانگونه که روزی استادش شیخ المراغی در الازهر دست به اصلاح زد، العلایلی نیز در روند افتای لبنان اصلاحاتی را رقم بزند. اما با شناخت و ترسی که هیأت حاکمه و دستنشاندگان استعمار فرانسه از وی دارند، در برابرش میایستند و مانع رسیدن او به بالاترین مقام دینی مسلمانان در لبنان میشوند.
فقیه و ادیب لبنانی در کنار کارهای گسترده علمی و ادبیاش سه کتاب درباره امام حسین علیه السلام نوشته است. این سه کتاب عبارت است از: 1. سُمُوّ المَعنی فی سُمُوّ الذّات أَو أشِعَّهٌ من حیاهِ الحُسین 2. تاریخ الحُسَین 3. أیّام الحُسَین ، و به عقیده مرحوم علامه جعفری کتاباش از نظر فلسفی، روانی، اجتماعی و سیاسی کم نظیر است. همچنین وی در کتابی سیره امالمؤمنین خدیجه سلاماللّهعلیها را به رشته تحریر در آورده و آن را «مَثَلَهُنَّ الأَعلی» (سرآمد زنها) نامیده است. در کتاب دیگری به نام «شهید قسطل» نیز زندگینامه و مواضع سیاسی عبدالقادر الحسینی، شهید آرمان فلسطین را قلمی کرده است.
پانوشت:
1 – در محضر حکیم علامه جعفری، صفحه 37