اختلافات سکولارها و مذهبیها در رژیم صهیونیستی؛ افزایش یک شکاف!
محسن فائضی
ماهیت داخلی جامعه رژیم صهیونیستی، بواسطه شکلگیری از جمعیت مهاجر طی چندین دهه، یک جامعه متکثر هویتی همراه با چندین شکاف اجتماعی است. یکی از شکافهای اجتماعی درون رژیم صهیونیستی که با فضای سیاسی و حاکمیت هم تداخل جدی یافته، موضوع سکولارها و مذهبیهاست. شکافی که ریشه آن در چیستی و معرفی هویت “یهودی بودن” و سپس تعریف هویت “اسرائیلی” برپایه آن است.
دین یا سکولاریسم
نبرد میان مذهبیها و طرفداران سکولاریسم تنها مختص رژیم صهیونیستی یا حتی جوامع اسلامی نیست. مسأله بسیاری از جوامع، حاکمیتها و حتی محافل علمی است. اما این شکاف در سرزمینهای اشغالی، متفاوت از مدل شکاف دین و کلیسا در مسیحیت یا دعوای اسلامگرایان اخوانی و سکولارهای مصری در مورد قانونگذاری پس از سقوط حسنی مبارک است. زیرا عملا جدایی زیادی بین دین و دولت وجود ندارد و بسیاری از مظاهر و نمادهای دولت، نشأت گرفته از مرجع دینییهود است. از نامگذاری پارلمان به عنوان کنست گرفته تا پرچم و نمادهای حاکمیتی و نامیدن فلسطین اشغالی به کشوریهودیان! این شکاف در مورد سرزمینهای اشغالی بهتر است این گونه توصیف شود: شکاف دینی یهودیان میان سکولارها و مذهبیها.
شکاف مذهبی- سکولار
مردم در سرزمینهای اشغالی به جهت نسبتشان با دین یهود به سه گروه تقسیم میشوند:
گروه نخست مذهبیهاییاند که به آموزههای دینی شریعتیهود یا به عبارت دقیقتر آیینهای تلمودی، بهطور منظم در تمام شئون زندگی از زندگی شخصی گرفته تا قانونگذاری پایبندند و یا این که معتقد هستند باید در جامعه تحقق پیدا کند. رعایت احکام خاص روز شنبه، التزام به دعا و نماز، اجرای احکام خاص اعیاد یهودی و… نمونهای از این موارد است. این گروه را میتوان “یهودیان حریدی” نامگذاری کرد.
[aparat id=”MInaX”]
گروه دوم تنها به آموزههایی که جنبۀ اجتماعی دارند پایبندند؛ مانند جشن اعیاد دینی، رعایت سنت ازدواج، خوردن غذاهای حلال و… امروزه بخشی ازیهودیان سرزمینهای اشغالی، بر این مسأله تأکید جدیای دارند با اینکه نمیتوان آنها را ارتدوکس یا حریدی نامید. لذا آنها را میتوان”یهودیان صهیونیسم”، نامگذاری کرد.
و اما سومین گروه کسانیاند که هیچ پایبندیای به دین و آموزههای آن ندارند. این دسته مواضعشان نسبت به شریعتیهود از بیمبالاتی تا مخالفت متفاوتاست. آنها قائل به ورود احکام به قانونگذاری، تصمیمگیری و زندگی اجتماعی نیستند؛ اما به صهیونیسم معتقدند؛ لذا میتوان آنها را “سکولارهای صهیونیسم” نامگذاری کرد.
اکنون جامعه سرزمینهای اشغالی را میتوان به دو قسمت، اکثریت سکولاریستی(گروه دوم و سوم) و اقلیت ارتدکس افراطی(گروه اول) تقسیم کرد. اقلیت ارتدوکس اگرچه با مظاهر، آداب و رسوم و ارزشهای زندگی غربی و مدرنیته شدیداً فاصله دارد، اما با این حال روز به روز استفاده از برخی محصولات فناوریهای جدید، مانند اینترنت یا تلفن همراه در میان نسل جوان این طیف بیشتر میشود. نتیجه این رویکرد، ایجاد نوعی رابطه پیچیده بین این گروه با دولت شده است.
بهطور کلی میتوان گفت که گروه «ارتدوکس افراطی» بیشتر به مسائل اجتماعی گروه خودش حساس میباشد و از این رو حوزه فعالیتش بسیار محدود است. همین ویژگی باعث شده تا شکاف چندان تعمیق و گسترش نیابد. با این حال بحث و جدل بر روی موضوعاتی همچون تخصیص بودجه، ایجاد سازمانهای مستقل، حقوق اجتماعی و نیازهای مذهبی، آنقدر مهم و اختلافبرانگیز است که بتواند شکاف بین مذهبیون و سکولارها را همچنان حفظ کند.
نمودهای شکاف سکولارها و مذهبیها[۱]
۱- قانون، یهودی یا سکولار؟
اولین و یکی از جدیترین نمودهای این اختلاف، در قانونگذاری و ماهیت “دولت اسرائیل” است. این بحث از آن منظر اهمیت دارد که آیا رژیم باید دولتیهودی باشد یا دولتیهودیان؛یعنی حاکمیت برپایه “یهود” است یا تنها دولتی برای زندگی افراد “یهودی” است.
این مساله بیانگر بحران هویت دولتی است که سخت میکوشد خود را یک دولت سکولار معرفی نماید و از سوی دیگر حاکی از اختلاف بین پایههای دولت و نقش عامل دین در آن است. در مورد منبع مشروعیت “دولت اسرائیل”، دو دیدگاه عمده وجود دارد: ارتدکسهای دینی معتقدند که دولت باید بر آموزههای شریعت و قانون عبری بنا شود، چون این دو عامل بهتنهایی حلال مشکلات جهان است. در برابر آنان، سکولارها معتقدند که دولت نمیتواند بر پایههای شریعتیهودی و عبری بنا شود، چون کارآمدی این نظام به گذشتههای دور باز میگردد و امروزه قابل اتکا نیست و نمیتواند چالشهای امروزی جامعه بشری را حل و فصل کند.
۲- امتیازات خاص مذهبیها
احزاب دینی چه صهیونیستهای مذهبی و چه احزاب حریدی، موفق شدهاند با ائتلافهای دولتی، امتیازات زیادی را برای مذهبیها بگیرند. مهمترین این امتیازات شامل معافیت دانشآموزان مدارس دینی «یشیوا» و تمامی دختران مذهبی از خدمت سربازی است.
افزایش حمایت دولت از خانوادههای پرجمعیت که میان مذهبیها شایع است و افزایش کمک مالی به مدارس دینی و طلاب آن، از دیگر امتیازاتی است که بارها مورد اعتراض سکولارها بر اساس اصل برابری شهروندان قرار گرفته و طی سالهای اخیر این اعتراضات افزایش یافته است. اعتراضاتی که حتی به تغییر قوانین معافیت سربازی حریدیها هم منجر شده، اما تاکنون راه به جایی نبرده است.
۳- چه کسییهودی است؟
این موضوع یکی از کشمکشهای دینی، سیاسی و اجتماعی در رژیم صهیونیستی است که مسائل مختلفی چون به رسمیت شناختنیهودی بودن بسیاری از مهاجران، مسأله ازدواج مدنی و اعطای ملیت را تحت تأثیر قرار داده است.
بر اساس قانون بازگشت، باید به تمام یهودیانی که به سرزمینهای اشغالی بازگردند تابعیت داده شود، اما یهودیان مذهبی و حریدیها شدیداً با این امر مخالفاند و برای کیستییهود، شرایط خاصی را مطرح مینمایند؛ اما سکولارها معتقدند این سختگیریها تنها مانع بزرگی بر سر فراخوانی بسیاری از یهودیان دیگر، در مهاجرت به سرزمینهای اشغالی است.
مصداق این چالش، یهودیان فلاشا یا اتیوپی تبار است. امروزه بیش از ۱۲۰ هزاراتیوپیاییتبار در فلسطین اشغالی زندگی میکنند که حدود ۲ درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند. از این جمعیت، تنها یکسوم آنها متولد خود سرزمینهای اشغالی هستند و مابقی آنها، از آفریقا مهاجرت نمودهاند. پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، در اصالت آیین اتیوپیها بحثهای زیادی رخ داد. به نظر رهبران صهیونیست، آنها یهودیانی «راستین» نبودند. لذا در ابتدا از زندگی در اراضی مقدس منع شدند. این ممنوعیت تا سال ۱۹۷۵ ادامه داشت، اما در این سال اسحاق رابین، نخستوزیر وقت این رژیم، یهودیان فلاشا را به رسمیت شناخت و ممنوعیت مذکور برداشته شد و یهودیاناتیوپیایی از «حق» مهاجرت به سرزمین مقدس برخوردار شدند. بر طبق جدیدترین آمارهای وزارت رفاه و خدمات اجتماعی رژیم صهیونیستی، حدود ۷۵ درصد از خانوادههایاتیوپیایی زیر خط فقر زندگی میکنند.
این شکاف اجتماعی با افزایش اقلیتهایی چون مهاجران جدید از آفریقا چون فلاشاها و یا آسیاییها افزایش خواهد یافت. این شکاف، به دلیل پذیرش بسیاری از اقلیتهای مختلف به منظور افزایش جمیعتیهودی در سرزمینهای اشغالی در حال افزایش است.
۴- مذهبیها، بدنبال ساختاری اختصاصی
شکاف مذهبی-سکولار موجب شده است مذهبیها یک شبکهای از خدمات و محلههای مستقل ایجاد نمایند. این شکاف، تمایز میان دو شکاف مذهبیها و سکولارها را تشدید کرده است. نظام آموزشی در رژیم صهیونیستی به دو قسمت تقسیم شده است: نخست نظام آموزشی دولتی جناح صهیونیسم دینی است و دوم نظام آموزشی مستقل حریدیهاست. حریدیها در مدارس مخصوص خود، آیینهای دینی و عبادات خود را دارند، اختلاط بین دو جنس مرد و زن منع شده است و اهمیت زیادی برای مسائل مدرن بهخصوص در علوم اجتماعی و علوم سیاسی قائل نیستند. این مدارس ارزش بیشتری به شهرکنشینی میدهند. همچنین این برخورد و تعارض، به نهادهای دولتی در سطح وزارتخانهها هم کشیده شده است.
۵- ارزشها
یکی دیگر از مظاهر شکاف مذهبی- سکولار بینیهودیان، در مجموعه ارزشها قرار دارد. حریدیها و مذهبیهای تندرو ارزشهای متفاوتی را نسبت به سکولارها دنبال مینمایند. اهمیت به آموزههای تورات و تلمود، عدم تقدس لیبرالیسم و دموکراسی، احترام اندک به قانون اساسی و حامی سرسخت شهرکنشینان و تداوم گسترش آن، بخشی از آموزههای حریدیهاست که سکولارها با آن موافق نیستند و از آن فاصله دارند. یکی از چالشهایی که در دهه ۸۰ به این سو میان حامیان صهیونیسم و دیگر شهروندانیهودی ایجاد شد، نگاه آنان به زمین، طبیعت و نقش آن بود. صهیونیسمها در موضوع سرزمین ملی، شهرکسازیها را در اولویت میدانستند در حالی که دیگر یهودیان بالاخص سکولارها موضوع طبیعت و حفظ زمینهای کشاورزی برایشان اهمیت دارد. [۲]
جمعبندی
سکولار- مذهبی را میتوان ریشه اصلی شکاف اجتماعی کنونی رژیم صهیونیستی دانست. ضمن آنکه اگر در این گزارش گفته شد، دو گروه سکولار، اکثریتی را در برابر اقلیت ارتدکس افراطی تشکیل میدهند، اما این نسبت در حال کاهش است و دو گروه بواسطه رشد زیاد جمعیتی حریدیها و مذهبیها تا دو دهه آتی، از نظر جمعیتی در حال نزدیک شدن به هم هستند. این مسأله بر چالشهایی که گفته شد، تأثیر مستقیم خواهد داشت.
[۱] عبدالعالی، عبدالقادر (۲۰۱۰). رژیم اسرائیل و گسستهای سیاسی اجتماعی آن. ترجمه محمد خواجوئی (۱۳۹۱)، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالملل ابرار معاصر تهران ص ۱۴۰- ۱۵۰
[۲] Hananel، Ravit (۲۰۱۰). Zionism and agricultural land: National narratives، environmental objectives، and land policy in Israel. journal of Land Use Policy، ۲۷(۴)، ۱۱۶۰-۱۱۷۰