جریان شناسیجریان شناسی سیاسیجریان شناسی فکری و مذهبیعراقکشور شناخت

آیا حزب الدعوه عراق از اخوان‌المسلمین تأثیرپذیرفته است؟

محمدجواد حسین زاده

حزب الدعوه یکی از احزاب سیاسی‌اسلامی عراق است که در دهه پنجاه قرن گذشته میلادی و با محوریت شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر تشکیل شد و آرمان حکومت اسلامی را دنبال می‌کرد. هر چند همه مؤسسان این حزب به لحاظ مذهبی شیعه و بیشتر آنها از حوزویان نجف اشرف بودند ولی برخی این حزب را متأثر از اخوان‌المسلمین و حزب التحریر می‌دانند. کسانی که چنان دیدگاهی را مطرح می‌کنند، در یک دسته و گروه فکری قرار نگرفته و طیفی از سنتی‌ها و مدافعان مراجع سنتی و غیر سیاسی و سکولارها را شامل می‌شود.

در این میان، یکی از کسانی که تأثیرپذیری حزب‌الدعوه از اخوان‌المسلمین را مطرح کرده است، حجت‌الاسلام و المسلمین علی کورانی است.[1] وی لبنانی‌الاصل و از شاگردان شهید صدر است که پس از تأسیس، وارد شورای رهبری حزب می‌شود اما به علت اختلافاتی که با شهید صدر داشته از شورای رهبری کنار گذاشته شده و در نهایت نیز از حزب اخراج می‌شود. کورانی در یادداشتی مفصل با عنوان «حزب الدعوه نسخه من الإخوان المسلمین» تأثیرپذیری حزب الدعوه از اخوان را مطرح می‌کند.[2]

کورانی در این یادداشت می‌نویسد که حزب الدعوه در فرهنگ از اخوان‌المسلمین، در تحلیل سیاسی از حزب التحریر و در ساختار حزبی از کمونیسم تأثیر پذیرفته است. همچنین وی می‌گوید که برخی از اعضای حزب الدعوه با تأثیرپذیری از اخوانی‌ها از تشیع دور شده و فقط در اسم، شیعه هستند و عنوان شیعه را با خود حمل می‌کنند.

شیخ علی کورانی در این یادداشت تصریح می‌کند: «فلو قیل لک إن السید الصدر أو أبا عصام ، أو فلان من البارزین فی ذلک الوقت، لم یقرؤوا کتب الإخوان، ولم یتأثروا بها، فلا تصدقه !؛ اگر گفته شود که آقای صدر یا ابوعصام (از مؤسسان حزب) یا فلان شخصیت معروف حزب در آن زمان، کتاب‌های اخوانی‌ها را نخوانده و از آن تأثیر نپذیرفته‌اند، باور نکن».

کورانی در این یادداشت می‌نویسد که حزب الدعوه در فرهنگ از اخوان‌المسلمین، در تحلیل سیاسی از حزب التحریر و در ساختار حزبی از کمونیسم تأثیر پذیرفته است. همچنین وی می‌گوید که برخی از اعضای حزب الدعوه با تأثیرپذیری از اخوانی‌ها از تشیع دور شده و فقط در اسم، شیعه هستند و عنوان شیعه را با خود حمل می‌کنند.

کورانی می‌نویسد: شبی که حکم اعدام سید قطب اعلام شد، شهید صدر، سید مرتضی عسکری، سید طالب رفاعی و دیگران از ناراحتی نخوابیدند و شهید صدر از دایی‌اش، شیخ مرتضی آل‌یاسین می‌خواهد که به عنوان «جماعه العلماء» نجف تلگرافی به جمال عبدالناصر فرستاده و ضمن محکوم کردن حکم اعدام سید قطب، از عبدالناصر بخواهد که حکم اعدام را لغو کند.

کورانی، اباعصام (عبدالصاحب دخیل) را اساس حزب الدعوه می‌داند و در سراسر مطالب‌اش در صدد القای این مطلب است که شهید صدر نیز برخی از افکارش را از اباعصام که یک تاجر بغدادی بوده، فراگرفته است. نکته دیگری که کورانی بر آن تأکید می‌کند این است که حزب الدعوه متأثر از اخوان به دنبال احیای خلافت اسلامی بودند.

از دیگر کسانی که سخنان‌اش مستند ادعای انتساب حزب الدعوه به اخوان‌المسلمین قرار گرفته، سید طالب الرفاعی از مؤسسان و اعضای اولیه حزب الدعوه است. الرفاعی در خاطرات شفاهی‌اش این تعبیر را به کار می‌برد که «ما و اخوان رفقای طریق بودیم».[3] وی همچنین خاطرات‌اش از تأثیر حکم  اعدام سید قطب بر شهید صدر و علامه عسکری و شهید سیدمهدی حکیم را بازگو کرده و اینکه آنها در شب اعلام حکم اعدام سید قطب از شدت ناراحتی نخوابیده‌اند. همچنین الرفاعی نقل می‌کند که سیدمهدی حکیم از وی می‌خواهد نزد پدرش مرحوم آیت‌الله سید محسن حکیم رفته و از او بخواهد به جمال عبدالناصر تلگرافی فرستاده و برای جلوگیری از اعدام سید قطب وساطت کند.

در مقابل، برخی تأثیرپذیری حزب الدعوه از اخوانیان را انکار کرده و درصدد نفی ادعای تأثیرپذیری برآمده‎‌اند. از جمله این افراد، دکتر علی المؤمن پژوهشگر عراقی است. وی معتقد است که حزب بعث عراق منشأ شبهه تأثیرپذیری حزب الدعوه از اخوان المسلمین است و بعثی‌ها در سال‌های 1971، 1982 و 1984 درباره اعضای حزب الدعوه که بازداشت شده یا اعدام می‌شدند اینگونه شایعه می‌کردند که آنها اخوان‌المسلمینی هستند و هدف از این شایعه، برانگیختن حوزویان و مردم متدین علیه خط شهید آیت‌الله سیدمحمد باقر صدر بوده است.

علی المؤمن معتقد است که بعثی‌ها حتی پیش از به قدرت رسیدن و درگیری با اسلام‌گراهای شیعه، در همان ابتدای دهه شصت میلادی وقتی دیدند که حرکتی جدید در نجف اشرف و به رهبری شهید صدر در حال شکل‌گیری است، یکی از عناصر حوزوی و معمم‌شان در نجف را نزد آیت‌الله سیدمحسن حکیم فرستادند تا ایشان را اینگونه انذار دهد که این جریانی که در حال شکل‌گیری است، شبیه اخوان‌الملسمین و فکر اهل‌سنت بوده و خطری برای نجف و حوزه علمیه است. مرحوم آیت‌الله حکیم هم اینگونه پاسخ می‌دهد که: «آیا تو بیشتر از سیدمحمد باقر نگران نجف و حوزه علمیه هستی!» مرحوم آیت‌الله خوئی نیز در پاسخ کسانی که آمده بودند تا ایشان را علیه شهید صدر و حزب الدعوه تحریک کنند، اینگونه پاسخ می‌دهد که: «اگر سید محمدباقر صدر حزبی را تأسیس کند، من اولین کسی هستم که از آن حمایت می‌کنم».

وی معتقد است که حزب بعث عراق منشأ شبهه تأثیرپذیری حزب الدعوه از اخوان المسلمین است و بعثی‌ها در سال‌های 1971، 1982 و 1984 درباره اعضای حزب الدعوه که بازداشت شده یا اعدام می‌شدند اینگونه شایعه می‌کردند که آنها اخوان‌المسلمینی هستند و هدف از این شایعه، برانگیختن حوزویان و مردم متدین علیه خط شهید آیت‌الله سیدمحمد باقر صدر بوده است.

بنا‌ به گفته علی المؤمن، اتهام انتساب حزب الدعوه به اخوان‌المسلمین پس از این هم ادامه پیدا کرده و در دهه هفتاد میلادی بویژه زمانی که کمونیست‌ها با حزب بعث همراهی و همکاری می‌کرده‌اند، به این شایعه در نجف دامن می‌زنند. پس از آن، در دهه هشتاد میلادی نیز برخی از نویسندگان و منبری‌هایی که در جریان دینی‌سنتی قرار داشته و با شهید صدر یا حزب الدعوه دشمنی داشته‌اند، این شایعه را تکرار می‌کنند. همانگونه که تاکنون نیز برخی از سکولارها و جریان‌های دیگری که درصدد منکوب کردن جریان اسلام سیاسی شیعه در عراق هستند، به این مسئله دامن زده و به گفته‌های سید طالب الرفاعی و شیخ علی کورانی استناد می‌کنند.

به گفته علی المؤمن، علت اینکه شیخ علی کورانی، حزب الدعوه و شهید سید محمدباقر صدر را متأثر از اخوان‌المسلمین و اندیشه‌های اهل‌سنت معرفی می‌کند، دشمنی شخصی کورانی با شهید صدر و حزب‌الدعوه است، چرا که شهید صدر از رفتارها و عملکرد علی کورانی در شورای رهبری حزب الدعوه رضایت نداشته و در دهه هفتاد می‌خواهد که کورانی از شورای رهبری حزب کنار گذاشته شود و در نهایت نیز در سال 1981 بطور کلی از حزب کنار گذاشته می‌شود.

اختلافات دامنه‌دار علی کورانی با شهید صدر بگونه‌ای بوده که بنا به نقل برخی دوستان سابق‌اش، وی شهید صدر، علامه سید مرتضی عسکری و سید مهدی حکیم را در خط آمریکا می‌دانسته است(البته شخص کورانی این مسئله را نفی کرده است). شهید صدر نیز وی را «معمم منحرف» یا «معمم مخرّب» می‌دانسته است.[4]

درباره آنچه سید طالب الرفاعی نیز به عنوان یکی از مؤسسان حزب الدعوه گفته و این تعبیر را به کار می‌برد که «ما و اخوان رفقای طریق بودیم»، علی المؤمن معتقد است که این سخن الرفاعی به دوستی و رابطه شخصی وی با اخوانی‌ها پیش و پس از تأسیس حزب الدعوه اشاره دارد و اینکه حزب الدعوه و شهید صدر در مراحل تأسیس حزب افکار و ساختار داخلی همه احزاب موجود از قبیل اخوان‌المسلمین، حزب التحریر، حزب کمونیست و حزب استقلال را مورد مطالعه و بررسی قرار داده‌اند. همچنین الرفاعی در سخنان‌اش به این مسئله توجه می‌دهد که ما(حزب الدعوه) صرفا با نگاه مذهبی همه امور را ارزیابی نکرده و مرحوم آیت‌الله سیدمحسن حکیم نیز به عنوان مرجع تقلید شیعیان با مسائل مسلمان مظلوم دیگر مذاهب همدلی و همراهی کرده و به همین دلیل حکم اعدام سید قطب از سوی حکومت جمال عبدالناصر را بر نمی‌تابد. نگرانی و پیگیری مرجعیت شیعه، شهید صدر و حزب الدعوه نسبت به اعدام سید قطب توسط حاکمی نظامی و قومی‌عربی نیز نشأت گرفته از مسئولیت انسانی و اسلامی است و به معنای نادیده گرفتن خطاهای فکری سید قطب نیست.

مخرج مشترک کسانی که ادعای تأثیرپذیری حزب‌الدعوه از اخوان را مطرح می‌کنند، مخالفت با اسلام سیاسی است و گویا می‌خواهند با طرح این ادعا جریان اسلام سیاسی موجود در نجف و جامعه شیعیان عراق را در میان متدینان شیعه بدنام کنند.

به گفته علی المؤمن، مطالعه نظام و فقه سیاسی حزب الدعوه هم نشان می‌دهد که حزبی مبتنی بر اندیشه شیعیان امامیه است و ایمان به اصل امامت و تمام تفاصیل آن، مانند نصب الهی و رهبری مرجع تقلید یا ولی‌فقیه در عصر غیبت از ارکان اعتقادی آن حزب است. در‌حالی‌که حزب التحریر و اخوان‌المسلمین به دنبال خلافت اسلامی هستند. همین مقایسه افکار و اندیشه‌های مؤسسان و اعضای حزب الدعوه با افکار و اندیشه‌های اخوان‌المسلمین نشان دهنده تفاوت مسیر این دو جریان فکری‌سیاسی است و همانگونه که اعضا و مؤسسان این دو جریان هیچ ارتباط سازمانی یا فکری و مشورتی با هم نداشته‌اند، هیچ رابطه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نیز وجود نداشته است.[5]

به طور کلی می‌توان گفت که مخرج مشترک کسانی که ادعای تأثیرپذیری حزب‌الدعوه از اخوان را مطرح می‌کنند، مخالفت با اسلام سیاسی است و گویا می‌خواهند با طرح این ادعا جریان اسلام سیاسی موجود در نجف و جامعه شیعیان عراق را در میان متدینان شیعه بدنام کنند. البته تأثیرپذیری هم گونه‌های مختلفی دارد و در ساختارهای حزبی حتی میان احزاب سکولار و جریان‌های اسلامی مشترکاتی وجود دارد، همانگونه که میان مذاهب و اندیشه‌های بشری مشترکاتی وجود دارد و به میان معنا می‌توان نقاط مشترک و حتی تأثیرپذیری‌های اندکی را در میان حزب الدعوه و اخوان‌المسلمین شناسایی کرد. اما تأثیرپذیری به گونه‌ای که شیخ علی کورانی تصویر کرده و برخی از اعضای حزب‌الدعوه را سنی‌هایی به ظاهر شیعه عنوان کرده که به دنبال احیای خلافت اسلامی هستند، ادعایی بی اساس است که با دیدگاه‌های اعضای حزب الدعوه همخوانی ندارد، هرچند اساس آرمان حکومت اسلامی و احیای ارزش‌های اسلامی در میان حزب‌الدعوه و اخوانیان مشترک بوده است.

پانوشت:

[1] . کورانی در جامعه مذهبی ایران به واسطه کتاب «عصر ظهور»اش شناخته می‌شود. وی در این کتاب به بررسی علائم ظهور امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف پرداخته است.

[2] . https://www.alameli.net/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%A9-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D8%A9-%D9%87%D8%AC%D8%B1/#

[3] . https://www.youtube.com/watch?v=VMlkTcT8RuM

[4] . «محمد باقر الصدر السیره والمسیره فی حقائق ووثائق»، نویسنده: احمد عبدالله أبو زید العاملی، ج1، ص291 و 292.

[5] . مشروح یادداشت دکتر علی المؤمن را اینجا بخوانید: http://afaq.tv/articles/view/details?id=1545

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا