تحلیل مسائل روز

دکترین «انتقام سخت» و ضرورت کنش‌گری امت

سامان اقدامی

هنوز ساعاتی از خبرشهادت سردار سلیمانی و یارانش نگذشته بود که رهبر جمهوری اسلامی ایران، دکترین جمهوری اسلامی را در قبال این ترور مشخص کرد: «انتقام سخت»

عبارت کوتاه، اما واضح بود. و نشان می داد که عصر جدیدی از رویارویی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا شروع شده است. با این حال «انتقام سخت» عنوانی کلی و مبهم بود که نیاز به شرح و تفصیل داشت. چه آنکه این عنوان، مصادیق زیادی را شامل می شد: از انتقام از شخص رییس جمهور آمریکا گرفته تا ضربه به مواضع و منافع این کشور و… (حتی خیال حمله به آمریکا و حسینیه کردن کاخ سفید!) تا اینکه رهبری در روزهای بعد مصداق انتقام سخت را مشخص کرد: «خروج آمریکا از منطقه». اما باز هم ابهامات بسیاری وجود داشت. چه آنکه شدت کمیت و کیفیت حضور آمریکا در منطقه، به شکلی نیست که انقدر راحت و کلی بتوان در مورد آن صحبت کرد.

اما رهبر جمهوری اسلامی ایران به عنوان کسی که ارزش ها(value)، ماموریت ها(mission)، و راهبردهای (strategy) کشور را تعیین می کند، در اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی در دیدار با خانواده شهید، دکترین «انتقام سخت» را تشریح و سطوح مختلف آن را تعیین کرد. هرچند که متاسفانه جبهه انقلاب، بیش از آن که به این گونه سخنان دقیق و راهبردی توجه کند، کماکان متمرکز در وجوه احساسی شهادت سردار سلیمانی است.

در این نوشتار ضمن بازخوانی سخنان رهبری در اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، به ابعاد مختلف سخنان ایشان خواهیم پرداخت. آنچه در این میان واضح خواهد شد این است که «انتقام سخت» مورد نظر رهبری، «واکنشی» است که باید در سطوح مختلف صورت پذیرد و جز با همراهی ملت های منطقه (نه فقط نیروهای شبه نظامی و نه فقط هم پیمانان استراتژیک) صورت نمی پذیرد. همچنین به این نکته خواهیم پرداخت که مانع بزرگ همراهی ملت ها، وجهه بد حال حاضر جمهوری اسلامی ایران در منطقه است که خود نتیجه ضعف فرهنگی و رسانه ای ماست.

رهبری در دیدار با خانواده شهید سلیمانی و دست‌اندرکاران مراسم اولین سالگرد ایشان، ضمن ضرورت انتقام خون این شهید و یارانشان فرمودند:

«سیلی سخت‌تر [به آمریکا]  عبارت است از غلبه‌ نرم‌افزاری بر هیمنه‌ پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنه‌ استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند، این یک؛ یکی هم اخراج آمریکا از منطقه است که این همّت ملّتها و سیاستهای مقاومت را می‌طلبد که بایستی این کار را انجام بدهند؛ این، سیلی سخت است. البتّه اینها غیر از انتقام از قاتل است؛ اینهایی که گفتیم، مربوط به مجموع استکبار و آمریکا است؛ قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگرچه به گفته‌ یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه‌ کفش سلیمانی هم نمیشود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد -ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقامشان را پس بدهند.»

چنانکه واضح است رهبری در این سخنان، «واکنش» جمهوری اسلامی، «سطح کنش» و «کنش گران» را به خوبی مشخص می کند. که در ادامه آن را شرح خواهیم داد.

مواجهه با آمریکا با هدف اخراج آن، باید در سطوح مختلف نظامی، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی صورت بگیرد. همچنین باید به این نکته دقت داشت که موتور محرک این کنش گری «شکستن هیمنه استکبار» است در ذهن و قلب مردم و جوانان منطقه. امری که تاکید دیگری است بر این که «مواجهه نرم» در پیشانی و خط مقدم سایر تقابل ها قرار دارد.

یک: غلبه ی نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار

سطح کنش گری: مواجهه نرم

«استکبار» به معنای «خود را برتر و بزرگ شمردن» است. معنا و مفهومی ذهنی و کلی که در مصادیق مختلفی عینیت و جزئیت پیدا می کند. (در فلسفه آمده است که «مفهوم» امری ذهنی و کلی است) و از آنجایی که با پدیده ای ذهنی و کلی سر و کار داریم، مواجهه ما نیز از همین سنخ باید باشد. یعنی مواجهه ذهنی، فکری و علمی. که در سطوح مواجهه به «مواجهه نرم» معروف است. بنابراین ابزار اصلی این مقابله نیز سازوکارهای مواجهه نرم است: علم، فرهنگ، هنر، رسانه و… که در این ماموریت، با هدف از بین بردن هیمنه استکبار (که مصداق آن در این جا آمریکا است) به کار گرفته می شود. هر چند که هیمنه ای پوچ باشد!

کنش گران: جوانان انقلابی و نخبه

در حوزه کنش گران نیز رهبری کنش گران عمده ی این واکنش را «جوانان انقلابی و نخبگان» می دانند. که بار دیگر نشانگر ضرورت استفاده از نیروهای مردمی است. امری که متاسفانه در عمده فعالیت های بین المللی ما مورد توجه قرار نمی گیرد. و با تنگ نظری های مختلف و به بهانه های مختلف امنیتی و سیاسی از آن غفلت می شود.

دو: اخراج آمریکا از منطقه:

سطح کنش گری: کنش گری نرم/سخت/نیمه سخت

حضور آمریکا در منطقه فقط محدود به حضور نظامی نیست. بلکه حضوری است در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. به دیگر بیان، تنها حدود چهل پایگاه آمریکا و صد هزار نیروی نظامی این کشور در خاورمیانه نیست که باعث سیطره (hégémonie) آن شده است. بلکه سازمان های مردم نهاد (NGO)  دانشگاه ها (مانند دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه آمریکایی در حال تاسیس در بغداد) حکام وابسته، دلار، سفارت های غول پیکر (سفارت بغداد به عنوان بزرگترین سفارت آمریکا در منطقه و سفارت در حال تاسیس این کشور در بلندی های بیروت) و بسیاری دیگر از عوامل هستند که حضور این کشور را ریشه دار کرده است. و این یعنی مواجهه با آمریکا با هدف اخراج آن، باید در سطوح مختلف نظامی، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی صورت بگیرد. همچنین باید به این نکته دقت داشت که موتور محرک این کنش گری «شکستن هیمنه استکبار» است در ذهن و قلب مردم و جوانان منطقه. امری که تاکید دیگری است بر این که «مواجهه نرم» در پیشانی و خط مقدم سایر تقابل ها قرار دارد.

باید به حقیقتی تلخ اشاره کنیم. ایران، برای تحقق این هدف و بسیج ملت های منطقه، با مانع بزرگی روبه رو است: وجهه تخریب شده جمهوری اسلامی در اذهان مردم منطقه پس از جنگ سوریه. امری که در سایه عملکرد به شدت بد رسانه ای و فکری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سوریه اتفاق افتاد. لذا اگر قرار است مردم منطقه را به «سیاست های مقاومت» متمایل کنیم، اول باید فکری به حال وجهه تخریب شده مان بکنیم. و اولین راه آن نیز اصلاح سیاست های غلط رسانه ای و تبیینی ماست.

کنش گران: ملت های منطقه و سیاست های مقاومت

رهبر انقلاب به درستی فهمیده است که اخراج آمریکا از منطقه، امری نیست که فقط به دست ایران اتفاق بیفتد. بلکه نیاز به «کنش گری» تمام مردم منطقه دارد. حتی ایشان از واژه «ملت ها» استفاده می کند. که نشانگر این است که این هدف فقط بوسیله نیروهای نظامی و شبه نظامی نیست که صورت می گیرد. بلکه نیاز به کنش گری «ملت ها» دارد.

و از همین منظر است که باید به حقیقتی تلخ اشاره کنیم. ایران، برای تحقق این هدف و بسیج ملت های منطقه، با مانع بزرگی روبه رو است: وجهه تخریب شده جمهوری اسلامی در اذهان مردم منطقه پس از جنگ سوریه. امری که در سایه عملکرد به شدت بد رسانه ای و فکری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سوریه اتفاق افتاد. لذا اگر قرار است مردم منطقه را به «سیاست های مقاومت» متمایل کنیم، اول باید فکری به حال وجهه تخریب شده مان بکنیم. و اولین راه آن نیز اصلاح سیاست های غلط رسانه ای و تبیینی ماست.

سه: انتقام از قاتلان و آمران شهادت سردار سلیمانی

سطح کنش گری: سطح سخت

کنش گران: نیروهای نظامی و امنیتی

این سطح از کنش مندی، سطح سخت است. که شامل فعالیت های نظامی و امنیتی می شود. آنچه که واضح است این است که جمهوری اسلامی در طول بیش از چهل سال، به تجربه و توانایی بسیار خوبی در این زمینه رسیده است. و بیخود نیست که آمریکا از همین حالا برای برخی مقاماتی که در ترور سردار سلیمانی نقش داشته اند محافظت های گسترده ای در نظر گرفته است.

سطوح مختلف دکترین «انتقام سخت» از منظر مقام معظم رهبری

 

واکنش

 

سطح واکنش

 

کنش گران

 

غلبه بر هیمنه استکبار

 

 

سطح نرم

 

جوانان انقلابی و نخبگان

 

اخراج آمریکا از منطقه

 

 

سطح نرم/نیمه سخت/سخت

 

ملت ها و سیاست های مقاومت

 

تقاص قاتل و آمر قتل سردار سلیمانی

 

سطح سخت

 

نیروهای امنیتی نظامی

حرف آخر

 آنچه مسلم است «واکنش» مناسب ایران در قبال شهادت سردار سلیمانی باید در ابعاد و سطوح مختلفی صورت گیرد. و این مهم تحقق نخواهد یافت مگر با همراهی مردم منطقه. از طرفی وجهه بد ایران در بین بخش زیادی از مردم منطقه، مانع بزرگی است در تحقق این هدف. لذا اگر واقعا به «انتقام سخت» فکر می کنیم و چنانکه رهبری گفت به دنبال انتقام در سطوح مختلفی هستیم، نیازمند برنامه ای درازمدت و کنش گری در سطوح مختلفی هستیم. در روزگاری که جنگ ها نیز هیبریدی شده اند، خیال خامی است که با کنش گری صرفا نظامی بتوانیم به اهداف خود برسیم و تاثیر پایدار و ماندگاری داشته باشیم. از طرفی دیگر، اولین گام پروسه انتقام سخت، «شکست هیمنه» آمریکا است در ذهن و قلب مردم منطقه. امری که چنانکه رهبری نیز تاکید کرد از نوع «مواجهه نرم» است. که این خود از سویی نشانگر اولویت «مواجهه نرم» است و از دیگر سو هشداری است برای مسئولان مربوطه تا به فکر اصلاح سازوکارهای فرهنگی و رسانه ای ضعیف ما در فضای بین الملل باشند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا