به بهانه انتشار خبر کذب بیبیسی فارسی؛ «آشناییزدایی»، گام اول در ترمیم باور افکار عمومی ایرانی از مسئله فلسطین
تعریف اقدامات جدید مردمی، افزایش و نقش آفرینی نهادهای مردمی، فراهم کردن بستر ارتباطات مردمی و غیر دولتی، روایت زندگی اجتماعی فلسطینیان و ... بخشی از اقداماتی است که میتواند مسئله فلسطین را اجتماعی نموده و آرمان آزادی قدس را نهادینه و اجتماعی نماید. تداوم مسیر سیاست زدگی در تکرار شعارها و اقدامات نمادین در حمایت از فلسطین (مثل راهپیمایی روز قدس و ...) طی 4 دهه گذشته موجب شده آرمان فلسطین در بدنه اجتماعی جامعه نهادینه نشود و افراد با این مسئله همذات پنداری و نزدیکی نکنند.
محمد محسن فایضی- کارشناس مسائل فلسطین
از مسئولین جمهوری اسلامی و حتی مخالفین نظام کنونی ایران، در این گزاره که «فلسطین یکی از مهمترین اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران است» تردید ندارد. شاید برخی مخالفین در سخنانی مدعی باشند که حمایت از فلسطین توسط جمهوری اسلامی وسیلهای برای اهداف منطقهای بوده است؛ اما این مسئله را منکر نخواهند بود که اقناع و توجیه افکار عمومی ایران و منطقه نسبت به سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال آرمان فلسطین برای تداوم رفتار و راهبردهای منطقهای مقاومت بسیار حیاتی و سرنوشتساز است.
علیرغم آنچه در بالاترگفته شد، اما جامعه ایرانی و افکار عمومی حتی در میانه جریانهای حزباللهی شناخت و حساسیتهای کمی نسبت به تحولات و رویدادهای فلسطین وجود دارد. خبر جعلی بیبیسی فارسی (25 بهمن 1398) در خصوص حذف تیم زنان فوتبال ایران از انتخابی المپیک به دلیل عدم دیدار با تیم فلسطین بهخوبی نشان میدهد که شناخت جامعه ایرانی از واقعیتهای فلسطین آنقدر اندک است که چنین رسانهای که ادعای حرفه گری دارد به خود جرات میدهد چنین خبری را منتشر کند. 25 بهمن بود برخی رسانهها از جمله بیبیسی فارسی خبری قدیمی مبنی بر «خودداری تیم ملی فوتبال زنان ایران از بازی با فلسطین در بیتالمقدس» را روی خروجی خود منتشر کردند.
اما واقعیت این است خبر میزبانی فلسطین از تیم ملی فوتبال بانوان ایران در مرحله انتخابی المپیک ۲۰۲۰ سال گذشته منتشر شده است. بهمنماه سال گذشته ایران در مرحله دوم انتخابی المپیک در گروه C با فلسطین همگروه شد، همان زمان فدراسیون ایران درخواست تغییر میزبانی از ورزشگاه فیصل الحسینی شهر بیتالمقدس را ارائه داد و اعلام کرد که در خاک فلسطین اشغالی بازی نمیکند، در نتیجه AFC قطر را به عنوان میزبان مسابقات این گروه در نظر گرفت.
در ادامه رقابتهای مقدماتی انتخابی المپیک ۲۰۲۰ توکیو ایران در فروردین ماه سال 98 به مصاف رقبا رفت و پس از پیروزی برابر فلسطین و شکست مقابل فیلیپین و چین تایپه از دور رقابتها حذف شد و به المپیک نرسید.[1]
البته این توضیحات بالا که از سوی رسانهها بازنشر شد هم برای افکار عمومی پاسخی قانعکننده نبود؛ و از خود میپرسند چرا فلسطین باید با درخواست ما مخالفت کند در حالی که ما بیشترین کمکها را به آنها میکنیم؟ و هزاران سؤال دیگری که ناشی از شبهات انباشتهشده متأثر از باورهای غلط یا عدم شناخت صحیح از مسئله فلسطین، وضعیت میدانی و ساختار سیاسی و جریانهای فلسطینی است.
در این نوشتار سعی داریم برخی از مسائلی که در حوزه مسئله فلسطین در میان افکار عمومی وجود دارد و باید برای ترمیم، رفع یا تکمیل آن اقدام کرد بپردازیم. این در حالی است که لیست بلندبالایی میتوان نام برد:
عدم نگاه به گذشته و درک صحیح مسئله
در وهله نخست باید به درک صحیح از مسئله رسید و برای این امر باید نگاهی به عملکرد رسانهها، نهادها و سازمانهای دخیل در مسئله فلسطین داشت. امروزه با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب اسلامی باید نگاهی به گذشته داشت و با آسیبشناسی دقیقی نسبت به میزان موفقیت و کاستیهای موجود در قبال چگونگی تبیین آرمان فلسطین و معرفی مؤلفههای شناختی فلسطین و اسرائیل به افکار عمومی داشته باشیم.
هرچند تبیین آرمان فلسطین بسیار مهم بوده اما با اینحال در جامعه بنا به دلایلی آنگونه که باید، موردتوجه و سیاستگذاری عمومی قرار نگرفته است. این امر موجب شده در سالهای اخیر در برخی مواقع با چالشهای جدیای در تبیین و حمایت از فلسطین در میان افکار عمومی داخلی روبرو شویم.
عدم شناخت صحیح از موقعیت جغرافیایی و ماهیت متفاوت کرانه باختری و نوار غزه
یکی از اصلیترین آسیبهایی که افکار عمومی در قبال شایعات و اخبار حوزه فلسطین دریافت میکند، عدم شناخت صحیح از کرانه باختری و نوار غزه است. تفاوت و جایگاه جغرافیایی این دو مکان، نفوذ و تاریخچه حضور اسرائیل در هر دو، تفاوت جریانهای حاکم بر آن دو منطقه، جمعیت هرکدام و… از مؤلفههای مهمی است که باید برای افکار عمومی ایرانی به زبان ساده توضیح داده شود.
عدم درک صحیح از چیستی «تشکیلات خودگردان» و نمایندگی محمود عباس از فلسطین در جهان
یکی دیگر از چالشها ماهیت تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس و سیطره آنان بر کرانه باختری و آنچه جامعه جهانی به عنوان دولت فلسطینی میشناسد، است. عدم تبیین چیستی این جریان و ماهیت شکلگیری تشکیلات خودگردان از سازش اسلو در سال 1993 موجب میشود که مخاطب ایرانی با شنیدن خبر «دیدار رئیس دولت فلسطینی با مریم رجوی» و صدها نمونه دیگر با این سؤال روبرو شود که دلیل حمایت ما از فلسطین پس برای چیست؟
تقدم «نفی اسرائیل» نسبت به «حمایت از فلسطینیان»
در میان ذهن مخاطب عامه ایرانی نگرش نفی اسرائیلی (بعضاً با رگههای ضد یهودی) بسیار پررنگ و با پتانسیل کنش و واکنش اجتماعی بسیار گسترده و عمیقی همراه است. این مسئله موجب شده در نگرش، علاقهمندی اخبار رسانهای و حتی شناخت، جامعه ایرانی صهیونیسم، یهود و اسرائیل را بسیار جدیتر و دقیقتر از فلسطین و جریانهای فلسطینی و مردم آن دنبال کند. آفت بارز این مسئله در عدم کنشهای اجتماعی برای حمایت از جامعه فلسطینی و ارتباطهای رسانهای با آوارگان و… کاملاً نمایان است.
به طور نمونه اگر یک مسئول اسرائیلی سخنی تهدیدآمیزی انجام دهد یا یک اتفاق در سپهر سیاسی اسرائیل بیافتد (مانند انتخابات کنست) واکنش و علاقهمندی افکار عمومی و فضای مجازی بسیار بیشتر از محروم شدن فلسطینیان از فلان حقشان یا اعتصابهای غذای چندماهه اسرای فلسطینی است.
عدم تبیین جایگاه دینی و مذهبی قدس و مسجدالاقصی در ادبیات دینی
یکی دیگر از موضوعاتی که باید به آن توجه کرد، عدم ایجاد حس، باور و نشانهگذاری دینی، عرفانی و مذهبی از مسئله فلسطین بالأخص حول مسجدالاقصی و قدس شریف در افکار عمومی ایرانی بالأخص طیف مذهبی و انقلابی است. لازم است منبریهای مورد اعتماد جریانهای مذهبی و حزباللهی در شاکله ذهنی افکار عمومی و مخاطبینشان جایگاه دینی، مذهبی و پیوند قدس با مقوله انتظار و ظهور را پررنگتر و ملموستر نمایند. نمونه عینی این مسئله تأکید چندباره رهبری بر نمازخواندن در مسجدالاقصی است؛ ادبیاتی که بعد دینی و مذهبی مسئله فلسطین را پررنگتر میکند.
در صورت تحقق این مسئله جایگاه مسئله فلسطین و آرزوی نمازخواندن در قدس بسیار ملموستر، دقیقتر و مشتاقانهتر دنبال خواهد شد.
عدم پاسخ منسجم و هوشمندانه به دهها شبهه انباشتهشده در ذهن ایرانی
عدم پاسخ هوشمندانه و هنرمندانه سؤالات جامعه ایرانی موجب شکلگیری یک رسوب از تفکرات غلط و درست توأم با شایعات کوچک و بزرگ در پیکره افکار عمومی ایرانیها از مسئله فلسطین شده است. هرچند بسیاری از شبهات بارها پاسخ داده شده است اما عدم پاسخ هوشمندانه و ایجابی به بسیاری از آنان موجب شده بارها و بارها به بهانههای مختلف شاهد تکرار آنان در فضای رسانهای کشورمان باشیم. بهطور مثال ناصبی بودن فلسطینی یکی از این شبهات است، اما در صورتی که اگر طی یک مستندی به طور غیرمستقیم تنها از مساجد، مکانها و اسامی اشخاص فلسطینی که نشانگر علاقهشان به ائمه است منتشر شده بود بسیاری از این تصورات غلط رسوب نمیکردند.
جمعبندی: باید مسئله فلسطین را «اجتماعی سازی» کرد
وجود شبهههای کهنه سالهای گذشته، برجسته شدن اختلافات مذهبی، دمیدن در نزاع عرب و عجم و… در کنار چالشهای اقتصادی، حمایت از فلسطین و راهبرد نظام اسلامی در این خصوص را دچار چالش مینماید. این چالش در سالهای اخیر با توجه به مرتبط سازی مشکلات اقتصادی با تحریمها و عملکرد نظام در مسائل منطقهای از سوی برخی مسئولین و رسانهها در میان افکار عمومی بیشتر هم شده است که باید برای آن چارهاندیشی شود.
برای تداوم راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی ایران با محوریت ضدیت با آمریکا و رژیم صهیونیستی در مرحله نخست اقناع و همراهی افکار عمومی و نخبگان سیاسی انقلابی و حتی غیرانقلابی باید انجام شود؛ در غیر این صورت چالشهای موجود در حمایت از جریانهای مقاومت فلسطینی کار را دشوار خواهند کرد. منظور از اجتماعی کردن این است که یک موضوع و مسئله برای افکار عمومی ملموس و قابلدرک شود و افراد با این مسئله توان و قابلیت همذات پنداری و نزدیکی داشته باشند. تعریف اقدامات جدید مردمی، افزایش و نقش آفرینی نهادهای مردمی، فراهم کردن بستر ارتباطات مردمی و غیر دولتی، روایت زندگی اجتماعی فلسطینیان و … بخشی از اقداماتی است که میتواند مسئله فلسطین را اجتماعی نموده و آرمان آزادی قدس را نهادینه و اجتماعی نماید. تداوم مسیر سیاست زدگی در تکرار شعارها و اقدامات نمادین در حمایت از فلسطین (مثل راهپیمایی روز قدس و …) طی 4 دهه گذشته موجب شده آرمان فلسطین در بدنه اجتماعی جامعه نهادینه نشود و افراد با این مسئله همذات پنداری و نزدیکی نکنند.
پانوشت: