بررسی وضعیت رسانه های عراق در گفت و گوی شعوبا با کارشناس عراقی
فاطمه شاه آبادی
پس از حمله آمریکا به عراق، این کشور از فضای تکصدایی سابق به محیطی برای کار دهها رسانه، تلویزیون و شبکه ماهوارهتبدیل شد. در زمان صدام وضعیت رسانه های این کشور بسیار اسف بار بود به گونه ای که اغلب آنها دولتی و زیر نظر مستقیم حکومت صدام بودند و چندان آزادی عملی نداشتند، در حالی که در حال حاضر صدها نشریه، روزنامه، خبرگزاری و شبکه های ماهواره ای در کشور عراق به فعالیت رسانه ای مشغول اند. در آستانه بیستمین سالگرد حمله آمریکا به عراق، در گفت و گویی با محمد باقر حکیم، کارشناس مسائل عراق، وضعیت رسانههای عراق را مورد بررسی قرار دادهایم.
موفقترین گروههای رسانه ای در عراق، فارغ از اینکه وابسته به کدام جبهه هستند، را معرفی بفرمایید؟
رسانهها تا سال ۲۰۰۳ محدود به حکومت مرکزی بودند، بعد از آن سال فضای دموکراسی باعث آزادی بیشتر در عراق شد و وقتی در سال ۲۰۰۵ عراق به یک کشور پارلمانی تبدیل شد و با احزاب سیاسی مدیریت شد هر حزب تلاش کرد از طریق رسانه با مردم در ارتباط باشد. در آن زمان فضای مجازی چندان مطرح نبود و نفوذ زیادی نداشت. لذا هر حزب سیاسی، هر تشکل، جریان یا هر گفتمانی تلاش کرد با تأسیس یک رسانه با هواداران خود در ارتباط باشد و گفتمان خود را به مردم منتقل کند.
این اتفاق در بین سه گروه سنی، شیعه و کرد رخ داد و شبکههای ماهواره ای خود را راه اندازی کردند. در طول زمان موفقیت و محبوبیت هر یک از این شبکهها دستخوش تغییرات میشد که وابسته به شرایط و اوضاع داخلی عراق بود. اگر بخواهیم موفقیت را در بین تمام مردم عراق بررسی کنیم، بهتر است کردها را از این مقوله جدا کنیم چراکه زبان متفاوت و جامعه مخاطب محدودی داشتند و عربهای شیعه و سنی نیز برای کردها تولید محتوا نکردند.
اهل سنت تا سال ۲۰۱۴ معمولا شبکههای مربوط به خود را تماشا میکردند. از سال ۲۰۱۴ برخی از اهل سنت معتقد بودند که باید حکومت مرکزی عراق را تضعیف کنیم.
شیعیان نیز شبکههای مربوط به خود را تماشا میکردند و از آنجایی که شیعیان حکومت مرکزی را به دست گرفته بودند، در مورد احزاب خودشان خیلی صحبت میکردند. لذا از بین شبکههایی که مختص اهل سنت یا شیعیان بودند اگر بخواهیم بگوییم کدام یک در عراق موفق بود، کار چندانی آسانی نیست چون شبکههای وابسته به شیعه و سنی مخاطبان جداگانه داشتند و تنها شبکه ای در کل عراق بیننده و طرفدار داشته و دارد شبکه « العراقیه» یا همان شبکه ملی عراق است.
در این بین برخی شبکهها نیز هستند که فارغ از موضوعات حزبی و سیاسی فعالیت میکنند، مثل شبکه الشرقیه که محتوای فرهنگی دارد در قالب طنز مسائل اجتماعی، فرهنگی و گاهی سیاسی را با تفکری لیبرالی بیان میکند. از آنجایی که شبکه دیگری برای رقابت با این شبکه در قالب این موضوعات وجود نداشت توانست به راحتی مخاطب عام کسب کند.
در دو سال گذشته شبکه mbc عراق که توسط عربستان حمایت میشود به عنوان یک شبکه فرهنگی با الشرقیه به رقابت پرداخته است و صرفاً جنبه فرهنگی دارد و اصلا وارد سیاست نشده است.
لذا برای سنجش موفقیت یک رسانه در عراق عوامل زیادی دخیلند و اگر دسته بندی بر اساس مقولههای فرهنگی باشد یک سری رسانهها را میتوان نام برد و از دسته بندی بر اساس موضعگیریهای سیاسی باشد رسانههای دیگری مطرح میشوند.
همچنین این نکته را در نظر داشته باشید در بین اهل سنت گفتمان واحدی وجود ندارد، گفتمان کَرَبولی، گفتمان حَلوصیها و خنجریها از گفتمانهای غالب هستند که شبکه دجله متعلق به آقای کربولی و یو تیوی مال آقای خنجر میباشد.
در بین شیعیان العهد ، الفرات، آی نیوز و الاتجاه توانستند محبوبیت خوبی را به دست آورند.
مابین طیف مذکور یعنی جبهه بیطرف، دو شبکه به نامهای السومریه و قناه الرابعه از شبکههای قوی ای هستند که خوب ظاهر شدند.
نحوه ورود هر یک از این جبههها به فضای مجازی چگونه بود؟
در عراق فضای مجازی، فضای رها و بی قاعده و قانونیست و کنترل خاصی روی آن وجود ندارد. فیس بوک و بعد از آن اینستاگرام از پلتفرم محبوب عراقیها هستند که در فیسبوک جمعیتی بالغ بر ۲۰ میلیون نفر و در اینستاگرام ۱۰-۱۱ میلیون نفر عضو هستند.
از آنجایی که عراق یک کشور مصرفگراست و وابسته به نفت، همچنین به علت اینکه کارمندان زیادی هم دارد، دستگاه موبایل یا لوازم مربوط به فضای مجازی را به راحتی خریداری میکنند. حتی ممکن است فردی را در روستا ببینید که دستگاه موبایل خیلی پیشرفته و خوبی دارد. پس همه مردم عراق میتوانند در فضای مجازی باشند و از شبکههای اجتماعی استفاده کنند.
نکته اینجاست که رقابت در شبکههای اجتماعی بسیار زیاد است که بر اساس گفتمانها و ایدئولوژیهای مختلف شبکهها، کانالها و گروههای مختلفی در فضای مجازی وجود دارند. اما به دلیل حربه آمریکا و تحریمهایی که اعمال کرده است، گفتمان مقاومت فرصت چندانی برای جولان در فضای مجازی ندارد. به عنوان مثال کانال شبکه الغدیر که در یوتیوب بیش از یک میلیون دنبال کننده داشت توسط آمریکا مسدود شد. دهها کانال که مربوط به شبکههای پر طرفدار مثل عصائب و … به همین ترتیب مسدود شدند. پس این یکی از محدودیتهای گروههای مقاومت در فضای مجازی بود در حالیکه برای گروههای دیگر وجود ندارد و آنها در انتشار هر نوع محتوایی آزادند.
برجستهترین شبکههای وابسته به جبهه مقاومت کدامند؟
العهد یکی از شبکه های برجسته است که سیاست بسیار خوبی را در عراق دنبال می کند
شبکه آینیوز که متعلق به کتائب سیدالشهداء است و سیاست المیادین را حداقل از جهت جذابیت ظاهری، به نوعی پیاده میکند.
شبکه دیگری که در دو سه سال اخیر تأسیس شده قناه الرابعه است که توسط عزوان جاسم تاسیس و تاثیر خوبی در جامعه عراق دارد.
شبکههای مقاومت فقط برنامههای سیاسی دارند؟
شاید تا حدی برنامههای فرهنگی مثل نشست دانشجویی، فیلم و سریال یا نشست در مورد پدیدههای اجتماعی هم داشته باشند اما باز همین کارهای فرهنگی هم جهتگیری سیاسی دارند.
علت موفقیت این چند شبکه وابسته به جبهه مقاومت چه بوده است؟
این نکته را مد نظر داشته باشید که گفتمان مقاومت اولا جنبه نظامی دارد و بعد سیاسی و فرهنگی. یعنی ابتدا یک گروه اجتماعی با تلاش نظامی توانست داعش را عقب براند، سپس با ورود به پارلمان رویکرد سیاسی پیدا کرد و شد حشد الشعبی. یعنی شما هر پدیده ای را بخواهید بررسی کنید باید سه ضلع اجتماعی، نظامی و سیاسی آن را در نظر بگیرید.
این شبکهها در چند سال اخیر خیلی قوی کار کردند؛ مجریهای خبره، برنامههای پر محتوا و نقد و انتقادات و برنامههای متنوع مردمی از نقاط قوت این شبکههاست. تا پیش از این شبکههای حزبی مدام برنامهها و اقدامات خود را تبلیغ میکردند اما شبکههای موفقی که ذکر شد رویکرد متفاوتی را اتخاذ کردند و به جای تبلیغات برای حزب خاص، شروع به انتقاد هم کردند. نکته بعدی این است که این شبکهها در حزب خود محدود نشدند و سعی کردند برای تمام اقشار جامعه جذاب باشند و ملی صحبت کنند.
همچنین برخی از این شبکهها از جدیدترین تکنولوژیها و پیشرفتهترینشان برای برنامههای خود و تولید محتوا استفاده میکنند که باعث وضوح بیشتر و جذابتر شدن برنامههایشان شده است.
گفتمانهایی که برخاسته از انقلاب اسلامی هستند تا چه حد در فضای مجازی و فضای رسانه ای عراق جذابند؟
شما باید در نظر داشته باشید برای بحث مقاومت در عراق محدودیت زیاد است که یکی از این محدودیتها پیشتر بحث شد مثلاً شما اگر عکس حاج قاسم یا سید حسن نصرالله را بگذارید، پاک میشوند. حتی اسم حشدالشعبی هم حذف میشود و کسی اجازه انتشار آن را ندارد. پس جبهه مقاومت در فضای مجازی بصورت ظاهری قدرت چندانی برای حضور و بروز ندارد و بیشتر قدرت این جبهه غیر مستقیم می باشد بنظر می رسد جبهه مقاومت توان خود را بر روی شبکههای ماهواره ای متمرکز کرده است.
گفتمانهایی که در شبکههای ماهواره ای محبوبیت دارد عبارتند از استقلال ، ملیگرایی و تمرکز بر روی پروژه ها و برنامه های مانند توانمندی، کار آفرینی و مبارزه با فساد. بالاخره استقلال نه تنها در بین مردم عراق بلکه در بین همه ملیتها محبوبیت دارد. ملیتگرایی نیز از آن جهت باب شده که هریک از این شبکهها سعی میکند دیگری را به کشور اجنبی وابسته نشان دهد، یکی دیگری را به آمریکا و دیگری را به عربستان و ایران و … وابسته نشان میدهند تا محبوبیت خود را بالا ببرند.
کارشناسان عراقی معتقدند که کردها و اهل سنت نگاه منفی ای نسبت به آمریکا ندارند. البته از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ اهل سنت رادیکال معتقد بودند که آمریکا حکومت را که هزاران سال در اختیار اهل سنت بود را به شیعیان داده پس باید با آمریکا مبارزه کنیم. اما در حال حاضر آمریکا را دشمن نمیدانند؛ به هرحال آمریکا در عراق سفارتخانه دارد و در سال ۲۰۰۸ یک توافقنامه امنیتی و استراتژی با عراق امضاء کردند.
پس مباحثی مثل دشمنی آمریکا و خروج آمریکا از منطقه که در ایران برجسته شده است در عراق چندان جذاب نیست؟
توسط عامه خیلی پسند نشده چون دغدغه اش را ندارند و بیشتر گروهها و طرفداران با همسو مقاومت به دنبال این موضوع هستند.
مبارزه با فساد چطور؟
الان اکثر شبکهها دنبال این موضوع هستند، حتی شبکههای حزبی، شبکه های شیعی و … همه به نوعی این حوزه را دنبال میکنند.
به نظر شما بهترین کار رسانه ای برای عراق، در کدام فضا باید باشد و چه ویژگی هایی این کار یا محتوا باید داشته باشد؟
شبکههای مختلف در فضای مجازی یکدیگر را تکمیل میکنند، هرچند گفته شد برای برخی جبههها محدودیت هست اما از طریق حوزه های جذاب مثل استقلال همین شبکه های محدود شده هم میتوانند ورود کرده و مخاطب جذب کنند. از طریق گفتمانهایی چون استقلال، ملی گرایی و مباحثی مانند مبارزه با فساد، توانمندی زنان و کارآفرینی همه طیفها میتوانند فعالیت و جذب مخاطب کنند.
جنس کار بهتر است چه باشد؟ فیلم، سرود یا نمایشنامه یا…؟
بهتر است فرهنگی اجتماعی باشد که ابزارهای متفاوتی در فضای مجازی دارد که بی شک فیلم در عراق توان آن را ندارد که جذب کند ولی شبکه ای مثل MBC از طریق همین فیلمها توانسته جذب زیادی داشته باشد.
اگر شبکه ای در عراق بخواهد قد علم کند آیا رقبایش عراقی هستند یا باید با ترکها، آمریکاییها یا امثالهم رقابت کند؟
ترکها در از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ در فضای تلویزیونی عراق محبوب بودند و فیلمهای ترکیه ای طرفدار داشت اما در حال حاضر جوانان عراقی در فضای مجازی به سر میبرند و درگیر فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر و این چیزها هستند و به دنبال فیلمهای ترکیه ای نیستند اما وقتی شبکه ای مثل MBC عراق شروع به ساخت و پخش فیلم عراقی کرد توانست خیلی مخاطب جذب کند.
چرا جبهه مقاومت نتوانسته در حوزه زنان، به خوبی عمل کند؟ چه نوع کارهایی را برای ورود توصیه میکنید؟
هرچند عراق یک جامعه مردگراست اما در حال حاضر تعداد زیادی موسسه آمریکایی در حوزه زنان در عراق در حال فعالیت هستند. لذا در داخل عراق مدل و الگوی بومی در خصوص زنان وجود ندارد که موجب ورود شبکه ها به بحث زنان شود.
در مورد کارهایی که در این خصوص باید انجام شود به نظر من ابتدا باید توانمندیهای زنان افزایش یابد سپس خود ِ زنان در شبکههای ماهواره ای و مجازی میتوانند به صورت برند و جریان حضور داشته باشند. یعنی ابتدا در لایههای اجتماع باید بحث توانمندسازی صورت بگیرد سپس رسانه ورود کند.
آیا جبهه مقاومت نباید در این زمینه پیشتازی کند تا با ارائه الگوهای مناسب جذب داشته باشد؟
تا کنون که ورود آن ها کمرنگ بوده است و نتوانسته اند در توانمند سازی زنان و سپس در برند سازی و بعد در جریانسازی نقشی داشته باشند.