دسته‌بندی نشدهفلسطین

مقاومتِ فرازمانی … چرا اسرائیل از «عرین الأسود» هراس دارد؟

میرفت عوف- میدان الجزیره

ترجمه : رامین حسین آبادیان

«از تمامی گروه‌های فلسطینی می‌خواهم تا پس از شهادتم مرا به خود منتسب نکنند، زیرا شهادت من در راه وطنم است و نه برای آن‌ها. پس از شهادتم برای من پوستر و عکس چاپ نشود، زیرا یاد و خاطره من تنها به وسیله پوسترِ نصب شده بر روی دیوار زنده نخواهد ماند».

(بخشی از وصیتنامه بهاء علیان، شهید فلسطینی).

بهاء علیان

زمانی که خبر شهادت «بهاء علیان» 22 ساله در روز 13 اکتبر سال 2015 اعلام شد، همگان به دنبال اثری گشتند تا شاید به واسطه آن بتوانند این فرد فدائی [شهادت‌طلب] را بشناسند؛ فردی که به همراه دوستِ خود یعنی «بلال غانم» عملیاتی را انجام داد که در نهایت به کشته شدن سه شهرک‌نشین و زخمی شدن شماری دیگر منجر شد. در لابلای وسایلِ متعلق به این شهید فلسطینی وصیتنامه وی که حدود یک سال پیش از شهادتش به رشته تحریر درآمده بود، پیدا شد. این وصیتنامه تحت عنوان «ده‌فرمان یک شهید» نگاشته شده بود. «بهاء علیان» در وصیتنامه خود بر اهمیت حرکت به سمت مقاومت در برابر اشغالگران بدون منتظر ماندن برای برخورداری از حمایتِ دیگران، تأکید کرده است. او وصیتنامه‌اش را به گونه‌ای تنظیم کرده است که گویی از فرا رسیدن یک مرحله جدید سخن می‌گوید؛ مرحله‌ای که ویژگی اصلی و اساسی آن مقاومت فردی است، زیرا او صراحتا خواسته است تا هیچ گروه و یا سازمانی شهادتش را به خود منتسب نکند

واقعیت این است که «بهاء علیان» یکی از مجریان عملیات‌های مسلحانه فردی بود که الهام‌بخش نسل بزرگی از جوانان فلسطینی شد و آن‌ها را به سمت و سوی برنامه‌ریزی برای انجام عملیات‌های مسلحانه فردی علیه اسرائیل، سوق داد. «علیان» و همنوعان او همچنین الهام‌بخش گروه‌های فلسطینی کوچک داخلی نیز شدند و آن‌ها را به انجام عملیات‌های مسلحانه علیه اشغالگران فلسطینی تشویق و ترغیب کردند؛ گروه‌هایی که اساسا گرایش خاصی به سازمان‌های بزرگ ندارند. این دست از عملیات‌های مسلحانه [عملیات‌های فردی] در طول یک مدت زمان بسیار کوتاه به یکی از بزرگترین چالش‌‌های امنیتیِ اشغالگران اسرائیلی تبدیل شد، زیرا برای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل بسیار سخت است که زمان و مکانِ انجام این عملیات‌ها و نیز راه‌های مقابله با آن‌ها را پیش‌بینی کنند. بدون هیچگونه شک و تردیدی باید گفت که این چالش بزرگ امنیتی به مثابه وارد آمدن ضربهای سختی به ساختار و سیستمِ امنیتِ استراتژیک اسرائیل است.  

آغاز عملیات‌های فردی

شهرک‌نشینان اسرائیلی همواره جنایت‌های وحشیانه متعددی را علیه فلسطینیان در اراضی اشغالی مرتکب می‌شوند. یکی از جنایت‌هایی که آن‌ها مرتکب شدند، ربودن و شکنجه «محمد أبو خضیر» نوجوان 16 ساله فلسطینی بود. آن‌ها پس از ربایش این نوجوان فلسطینی، او را زنده‌زنده سوزاندند تا به شهادت رسید. این یکی از شنیع‌ترین و بدترین جنایت‌هایِ سال‌های اخیر بود که موجب جریحه‌دار شدن احساسات فلسطینیان شد. اما ماجراء از کجا آغاز شد؟ «محمد أبو خضیر» نوجوان 16 ساله فلسطینی در صبح روز دوم ژوئیه سال 2014 از سکونتگاه خود در اردوگاه «شعفاط» واقع در قدس اشغالی خارج شد و قصد داشت به منظور ادای نماز صبح به مسجد برود. در مسیر رسیدن به مسجد، سه تَن از شهرک‌نشینان اسرائیلی جلوی او را گرفتند و پرسیدند که چگونه باید به «تل‌‎آویو» بروند. به یکباره، این سه شهرک‌نشین، نوجوان فلسطینی را غافلگیر ساخته و او را ربودند. آن‌ها «أبو خضیر» را به «أحراش دیر یاسین» واقع در غرب قدس اشغالی بردند؛ جایی که بعدا پیکر سوخته وی در آنجا پیدا شد.

شهید محمد ابوخضیر نوجوان فلسطینی که توسط شهرک نشینان کشته و سپس جسدش به آتش کشیده شد.

دستگاه قضایی اسرائیل برای عاملان این جنایت، احکامی متناسب با جنایتی که مرتکب شدند، صادر نکرد. همین مسئله موجب شد تا دیگر شهرک‌نشینان اسرائیلی نیز به ارتکاب جنایاتِ مشابه تشویق شوند. شاید یکی از بدترین این جنایات، به آتش کشیدن دو منزل متعلق به خانواده «الدوابشه» در روستای «دوما» واقع در شهر «نابلس» بود. این اتفاق در 31 ژوئیه سال 2015 رخ داد. آتش برافروخته‌شده تمامی افراد خانواده را که در خواب به سر می‌بردند، قربانی خود ساخت. در ابتداء این پدر خانواده یعنی «سعد دوابشه» و همسرش «ریهام» بود که قربانی شدند و سپس نوبت به طفل شیرخواره‌شان که تنها 18 ماه داشت رسید تا به عنوان کوچکترین قربانی این جنایت هولناک لقب گیرد. از این کشتار فجیع فقط یک نفر نجات پیدا کرد و آن هم کودکی به نام «احمد دوابشه» بود که تنها 4 سال داشت. با این حال، این کودک 4 ساله نیز به دنبال حادثه آتش‌سوزی، متحمل جراحات شدیدی شد که رهایی از آثارِ آن سالیانِ سال زمان می‌بَرَد.

جامعه فلسطین در حالی تمامی این جنایات و دیگر جنایاتِ فجیع و هولناک را به خود دید که حتی فکر کردن به انجام عملیات مسلحانه در کرانه باختری به دلیل تدابیر شدید امنیتی در آنجا محال بود. البته ریشه حاکم شدن تدابیر امنیتی شدید در کرانه باختری به دو دهه قبل و به صورت دقیق به سال 2005 بازمی‌گردد. در آن زمان، گروه‌های فلسطینی ـ در پی تلاش‌های تشکیلات خودگردان فلسطین ـ توافقنامه‌ آرام‌سازی اوضاع با اشغالگران اسرائیلی را در شهر «قاهره» پایتخت مصر امضاء کردند. تشکیلات خودگردان فلسطین به موجب توافقنامه مذکور، معارضان فلسطینی را در مراکز و مؤسساتِ خود جای داد. هرچند که گروه‌های فلسطینی در ابتداء در برابر اشغالگران مقاومت کردند اما به مرور زمان و همزمان با افزایش موج بازداشت‌ها و ترورها علیه فلسطینیان، آن‌ها نیز تسلیم مشت آهنین اسرائیل و تشکیلات خودگردان در کرانه باختری شدند. در طول سال‌های بعد و به دنبال اجرای طرح ارائه‌شده از سوی «کیت دیتون» ژنرال آمریکایی، اوضاع بدتر از گذشته شد. طرح «دیتون» این بود که نیروهای امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین به منظور مقابله و رویارویی با گروه‌های مقاومت فلسطین، تحت آموزش‌های نظامی ویژه قرار گیرند. در همین حال، بازسازی سیستم امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین نیز بخشی از طرح «کیت دیتون» را شامل می‌شد. اجرای این طرح به تقویت سیاستِ هماهنگی‌های امنیتی میان تشکیلات خودگردان و اسرائیل منجر شد. به دنبال تحولات مذکور، تمامی جوانانِ ساکن کرانه باختری که در عرصه مقاومت فعالیت داشتند، تحت تعقیب امنیتی قرار گرفتند و این به یک پدیده روزمره تبدیل شد. از همین روی، با فرا رسیدن سال 2009 فعالیت‌های مسلحانه فلسطینیان وارد مرحله جدیدی شد. در این سال، گروه‌های مقاومتِ کوچک شکل گرفتند که با بهره‌برداری از ابزارها و امکاناتِ دردسترس، تنها به خود متکی بودند. با این‌حال، این نوع از مقاومت به دلیل وجود بسیاری از موانع امنیتی و لجستیکی، نتوانست توفیق چندانی کسب کند. همین عدم موفقیت، باعث شد تا مرحله انجام عملیات‌های مسلحانه فردی توسط عناصر فدائی (شهادت‌طلب) که به هیچ گروه، حزب و یا سازمانی وابستگی نداشتند، آغاز گردد.

جامعه فلسطین در حالی تمامی این جنایات و دیگر جنایاتِ فجیع و هولناک را به خود دید که حتی فکر کردن به انجام عملیات مسلحانه در کرانه باختری به دلیل تدابیر شدید امنیتی در آنجا محال بود. البته ریشه حاکم شدن تدابیر امنیتی شدید در کرانه باختری به دو دهه قبل و به صورت دقیق به سال 2005 بازمی‌گردد.

در طول چند سال، این نوع از عملیاتِ مسلحانه شاهد افت و خیزهای فراوانی بوده است. به دلیل شرایط امنیتی حاکم بر اراضی اشغالی، گاهی از شدت این نوع عملیات‌ها کاسته و گاهی نیز بر شدت آن افزوده شده است. با این همه، جنایت هولناک قتل «الدوابشه» موجب فوران آتشفشان خشم فلسطینیان شد و مشت آهنین اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین نیز نتوانست جلوی این فوران را بگیرد. به دنبال جنایت فجیع مذکور، موج عملیات‌های ضد اسرائیلی در اراضی اشغالی فلسطینیان به شدت افزایش پیدا کرد. بدین‌ترتیب، حمله با سلاح سرد به اسرائیلی‌ها و نیز زیر گرفتن آن‌ها به وسیله خودرو توسط عوامل فدایی [شهادت طلب] بیش از پیش گسترش پیدا کرد. اولین شعله‌های آتش‌ این عملیات‌های مسلحانه در ماه اکتبر سال 2015 زبانه کشید؛ یعنی زمانی که عناصری از گردان‌های «قسام» شاخه نظامی جنبش «حماس» یک عملیات نظامی را در شهرک اسرائیلی «ایتمار» ترتیب داد. به دنبال این عملیات مسلحانه، «ایتام هکنین» از افسرانِ ذخیره ستاد مشترک ارتش اسرائیل به همراه همسرش «نعماه هکنین» کشته شد. «نعماه» نیز دختر یکی از افسران عالیرتبه ستاد مشترک ارتش اسرائیل بود. پس از عملیات مذکور، موج عملیات‌های فردی علیه اسرائیل در اراضی اشغالی بیش از پیش تشدید شد. این درحالی است که سازمان‌‌ها و گروه‌های فلسطینی در عرصه برنامه‌ریزی و اجراء، هیچ دخالتی در انجام عملیات‌های یادشده نداشتند. پس از تشدید عملیات‌های مسلحانه فردی علیه اسرائیل، پدیده‌ای شکل گرفت که از آن به عنوان «انتفاضه چاقو» یاد شد، زیرا از اوایل ماه اکتبر سال 2015 تا روز 31 دسامبر سال 2017، 700 مهاجم فلسطینی 560 عملیات را به وسیله سلاح سرد (چاقو) انجام دادند. 61 درصد از مجموع عملیات‌ها در این بازه زمانی توسط یک نفر انجام شد و مابقی عملیات‌ها نیز به صورت مشترک توسط دو نفر یا بیشتر به انجام رسید. 

هرچند که در سال 2015 پدیده عملیات‌های مسلحانه فردی در واکنش به جنایات اسرائیل و شهرک‌نشینان رواج گسترده‌ای پیدا کرد، اما می‌توان گفت که در سال 2021 نقطه تحول بسیار مهمی در زمینه انجام عملیات‌های فردی شکل گرفت. علت اصلی این مسئله هم آن است که در این سال، سلسله تجاوزات و حملات شهرک‌نشینان به «مسجدالاقصی» بیش از گذشته افزایش یافت. افزون بر این، تشدید موج بازداشت جوانان فلسطینی به ویژه در کرانه باختری طی سال 2021 موجب تقویت روحیه مقاومت و بسط پیدا کردن آن در سراسر این منطقه شد. لذا فلسطینیان در این سال به انجام عملیات‌های ضد اسرائیلی نظیر حمله به اسرائیلی‌ها به وسیله خودرو و یا سلاح سرد، روی آوردند. طبق آخرین آمارها و برآوردها، تنها در سال 2021، فلسطینیان 10 هزار و 850 عملیات مسلحانه علیه اسرائیل انجام دادند که در میان آن‌ها 441 عملیات، مؤثر واقع شد. نگاهی به آمار و ارقامِ ثبت و ضبط‌ شده نشان می‌دهد که میزان عملیات‌های مسلحانه در سال 2021 در مقایسه با سال قبل آن یعنی سال 2020، چهار برابر افزایش داشته است.

این روند [روند انجام عملیات‌های مسلحانه] در سال 2022 نیز ادامه پیدا کرد، زیرا در این سال نیز فلسطینیان سلسله عملیات‌های فردی گسترده‌ای را علیه اسرائیلی‌ها ترتیب دادند. در این سال، زیر گرفتن اسرائیلی‌ها به وسیله خودرو و نیز حمله به آن‌ها با استفاده از سلاح گرم به خط مشیِ اصلیِ فلسطینیان تبدیل شد. ازجمله برجسته‌ترین عملیات‌های ضد اسرائیلیِ فلسطینیان در سال 2022 می‌توان به عملیات شهر «بنی براک» در نزدیکی «تل آویو» اشاره کرد که 5 کشته برجای گذاشت. این عملیات که در ماه مارس گذشته انجام شد، یکی از مؤثرترین عملیات‌های ضد اسرائیلی از زمان وقوع انتفاضه دوم بود، زیرا عمق پیشرفت و ارتقاء سطح عملیات‌های فردی در اراضی اشغالی را به نمایش گذاشت. در جریان عملیات ضد اسرائیلی «بنی براک» مجری عملیات به نام «ضیاء حمارشه» ضمن انتخاب دقیق زمان و مکان مناسب برای انجام عملیات، نشان داد که چگونه یک فرد با برنامه‌ریزی و طراحیِ درست، می‌تواند خود را برای انجام چنین عملیاتی به خوبی آماده سازد.

مقامات اسرائیل تصمیم گرفتند تا با عملیات‌های هجومی فلسطینیان که بخش عمده آن‌ها از منطقه «جنین» آغاز شد و سپس به شهر «نابلس» در کرانه باختری امتداد پیدا کرد، مقابله کنند. از همین روی، مقامات دولت اشغالگر اسرائیل در ماه مارس سال جاری میلادی از آغاز عملیات «موج‌شکن» خبر دادند. هدف اصلی از آغاز این عملیات که تا به امروز نیز ادامه دارد و متوقف نشده است، ناکام گذاشتن عملیات‌های فردیِ فلسطینیان از طریق تشدید موج بازداشت‌های شبانه است. در واقع، ارتش اسرائیل به منظور مقابله با عملیات‌های فردی، آن دسته از فلسطینیان را که شبهاتی پیرامون فعالیت‌های آن‌ها وجود دارد، به صورت شبانه بازداشت می‌کند. همچنین در جریان عملیات «موج‌شکن»، تدابیر امنیتی ارتش اسرائیل در نقاطِ تماس مناطق مختلف فلسطین با یکدیگر تشدید شد. افزون بر این، نیروهای ارتش اسرائیل، شکاف‌ها در دیوار حائل در اراضی اشغالی را پوشش دادند. علیرغم اینکه این اقدام اسرائیل در کاهش شدت و حدّت عملیات‌ها در عمق اسرائیل مؤثر واقع شد اما در نقطه مقابل، جوانان فلسطینی نیز به تشدید عملیات‌های مسلحانه در کرانه باختری و شهرک‌هایِ محل سکونت اسرائیلی‌ها روی آوردند. در همین راستا، شهید «رعد حازم» از اردوگاه «جنین» واقع در کرانه باختری که هیچ سابقه امنیتی در پرونده وی دیده نمی‌شد و به هیچ گروه، جریان و سازمانی نیز وابستگی نداشت، در روز هفتم آوریل گذشته عملیاتی را علیه اسرائیل انجام داد. وی در جریان عملیات مذکور، اسرائیلی‌های مقیم «تل‌آویو» را به وسیله سلاح گرم هدف قرار داد و توانست سه نفر را کشته و 10 تَن دیگر را زخمی کند.

«عرین الأسود» (بیشه شیران)

در منطقه «الیاسمین» واقع در شهر «نابلس» در شمال کرانه باختری و نیز در برخی دیگر از مناطق فلسطین اشغالی، شاید عجیب نباشد که یک جوان فلسطینی با چهره‌ای غیرپوشیده سلاح در دست بگیرد و با ضبط یک فایل ویدئویی از خود و انتشار آن در «تیک‌تاک» به تهدید دولتِ اشغالگر و نظامیان وابسته به آن بپردازد و از مقاومتِ ملت خود حمایت کند. پیام این دست از جوانان فلسطینی برای همگان و به ویژه اسرائیلی‌ها ـ که می‌خواهند به هر قیمتی تهدیدکنندگان را شناسایی و بازداشت کنند ـ کاملا واضح و شفاف است. این جوانان به صراحت می‌گویند: «ما نمی‌ترسیم». این جوانان که در کرانه باختری ظهور و بروز پیدا کرده‌اند، به گروهی وابسته‌اند که از آن تحت عنوان «عرین الأسود» (بیشه شیران) یاد می‌شود. این گروه اساسا متشکل از جوانانی است که اکثر آن‌ها پس از انتفاضه دوم متولد شده‌اند. از همین روی، آن‌ها سلسله تجاوزات و جنایات اسرائیل علیه خانواده‌ها و نزدیکانشان را با چشم خود دیده‌اند. این گروه عملیات خود علیه اسرائیل را در ماه فوریه گذشته از طریق یک گردان کوچک که آن را گردان «نابلس» نامید، آغاز کرد. با این‌حال، در اوایل ماه سپتامبر بود که «عرین الأسود» به صورت رسمی و علنی اعلام موجودیت کرد. این اتفاق در جریان مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت «محمد العزیزی» و «عبدالرحمن صبح» رخ داد. «عرین الأسود» از دو شهید مذکور به عنوان مؤسسان این گروه یاد کرد. گفته می‌شود که شمار اعضای این گروه بین 30 تا 50 نفر است و فعالیت‌های آن عمدتا بر هدف قرار دادن مواضع نظامی اسرائیل، گشت‌های امنیتی و شهرک‌نشینان متمرکز است.

جوانان گروه «عرین الأسود» با خط مشیِ سیاسیِ «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به هیچ وجه موافق نیستند؛ به ویژه اینکه این تشکیلات با اشغالگران اسرائیل هماهنگی امنیتی دارد. جوانان «عرین الأسود» معتقدند که تنها مواجهه مسلحانه با اسرائیل است که می‌تواند تکلیف صاحبانِ اصلی سرزمین فلسطین با اشغالگران را روشن کند. این جوانان بر این باورند که اسرائیل همچنان به ریختن خون فلسطینیان ادامه می‌دهد و نباید از مبارزه با آن دست کشید. در همین ارتباط، در گزارش «حمایت از غیرنظامیان» که در روز 16 اکتبر سال جاری میلادی توسط سازمان ملل متحد منتشر شد، آمده است که دولت اشغالگر امسال بیش از 120 فلسطینی را کشته است. این بیشترین آمار جنایت در کرانه باختریِ اشغالی در طول حدود چند سال گذشته است. گستردگی عملیات‌های «عرین الأسود» در کرانه باختری و نیز برخی عملیات‌های آن در قدس اشغالی در طول یک مدت زمان بسیار کوتاه، تهدید امنیتی بزرگی را برای اسرائیل به وجود آورد. اسرائیل، جنبش‌های «حماس» و «جهاد اسلامی» و نیز گروه‌های مخالف تشکیلات خودگردان در ساختار جنبش «فتح» را به حمایت از گروه فدائی نوظهور [عرین الأسود] متهم کرده است.

مجریان عملیات‌های ضد اسرائیلی در گروه «عرین الأسود» به یک سلسله زنجیره فرماندهی واضح و آشکار مرتبط نیستند که بتوان از طریق اقدامات اطلاعاتی، آن‌ها را به راحتی شناسایی کرد. از همین روی، مأموریت اسرائیل برای مقابله با «عرین الأسود» سخت است. به عنوان نمونه، در ماه سپتامبر گذشته 34 حادثه تیراندازی در کرانه باختری به وقوع پیوست. این بیشترین میزان تیراندازی در کرانه باختری از بیش از یک دهه پیش تاکنون بوده است. علیرغم اینکه اشغالگران، شهر «نابلس» با بیش از 150 هزار نفر جمعیت را به شدت محاصره کرده‌اند، اما بازهم به نظر می‌رسد که این استراتژیِ امنیتی برای مهار کردن «عرین الأسود» ناکام و ناکارآمد بوده است. محاصره «نابلس» به ویژه پس از کشته شدن «آیدو باروخ» نظامی اسرائیلی در واحد شناساییِ ارتش به دست اعضای «عرین الأسود» در روز 11 اکتبر گذشته، تشدید شد. به هر حال، همانطور که گفته شد، این استراتژی، موفقیت‌آمیز نبود و «عرین الأسود» توانست تحت حمایت‌های مردمی گسترده، با قدرت به عملیات‌های ضد اسرائیلی خود ادامه داد. از همین روی، در طول یک مدت زمان بسیار کوتاه، «عرین الأسود» و همتایان آن مانند گردان‌های «جنین» به الگوی جدید و برجسته‌ای از مقاومتِ فردی تبدیل شدند؛ مقاومتی که بدون وابستگی به گروه، جریان و یا سازمانی خاص، آزادانه علیه اسرائیل فعالیت می‌کند. هرچند که اعضای گروه «عرین الأسود» علیه حکمرانی تشکیلات خودگردان فلسطین شوریدند اما در عین حال نیز نمی‌پذیرند که از گروه‌هایی نظیر «حماس» و «جهاد اسلامی» دستور بگیرند. البته این بدان معنا نیست که این گروه‌ها به صورت شبکه‌ای فعالیت نمی‌کنند، زیرا شاید فردی به جنبش «فتح» وابسته باشد اما سلاح خود را از جنبش «جهاد اسلامی» و یا از جنبش «حماس» دریافت کند. افزون بر این، بسیاری از فعالانِ این گروه [عرین الأسود] از فرزندانِ افسرانِ دستگاه‌های امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان هستند.

اسرائیل در مخمصه‌ای بزرگ

در روز 24 اکتبر گذشته بود که «سفیان الکیلانی» 34 ساله در منطقه «حوش العطعوط» واقع در شهر «نابلس» در حال رفتن به سمت موتور پارک‌شده خود در کنارِ خیابان بود. انفجار بمب کارگذاشته شده در موتور «الکیلانی» موجب شهادت وی شد. لذا «الکیلانی» در کوچه‌پس‌کوچه‌های «نابلس» که مَردان مقاومت از زمان محاصره آن تاکنون از مبارزه دست نکشیده‌اند، به شهادت رسید. پس از این ترور، گروه‌های مقاومت، به صورت مستقیم انگشت اتهام را به سمت اسرائیل نشانه رفتند. گروه‌های مقاومت در کرانه باختری صراحتا اعلام کردند که از تمامی ابزارها و امکاناتِ در دسترس‌شان برای متوقف ساختن عملیات‌های مسلحانه اسرائیل علیه خود استفاده و بهره‌برداری خواهند کرد. مسئولان اشغالگر، «الکیلانی» را به دست داشتن در عملیات تیراندازی به سمت افسران ارتش اسرائیل متهم کرده و معتقد بودند که وی در ماه اکتبر گذشته در عملیات ضد اسرائیلی شهرک «شافی شمرون» مشارکت داشته است. طبق اعلام اسرائیل، شهید «الکیلانی» در دو عملیات ضد اسرائیلی دیگر در «یافا» و نزدیکی شهرک «کدومیم» واقع در شرق «قلقیلیه» در کرانه باختری دست داشت.

گستردگی عملیات‌های «عرین الأسود» در کرانه باختری و نیز برخی عملیات‌های آن در قدس اشغالی در طول یک مدت زمان بسیار کوتاه، تهدید امنیتی بزرگی را برای اسرائیل به وجود آورد. اسرائیل، جنبش‌های «حماس» و «جهاد اسلامی» و نیز گروه‌های مخالف تشکیلات خودگردان در ساختار جنبش «فتح» را به حمایت از گروه فدائی نوظهور [عرین الأسود] متهم کرده است

از زمان ترور «رائد الکرمی» فرمانده گردان‌های «شهدای الاقصی» توسط اسرائیل در سال 2002، شهادت «الکیلانی» اولین عملیاتی ترورِ از راه دور توسط اسرائیل در کرانه باختری محسوب می‌شود. این عملیات ترور شان داد که تمامی گزینه‌های اسرائیل در طول ماه‌های گذشته برای پایان دادن به پدیده‌ای به نام گروه «عرین الأسود» و عملیات‌های فردی در کرانه باختری، با شکست و ناکامی مواجه شده است. علیرغم اینکه اسرائیل در طول ماه‌های گذشته به مناطق مختلفی از جمله «جنین» و «نابلس» یورش برد و شمار زیادی از فلسطینیان را بازداشت کرد، اما باز هم نتوانست «عرین الأسود» و عملیات‌های فردی را مهار سازد. افزون بر این، اسرائیلی‌ها به منظور تشدید فشارها بر مبارزانِ مقاومت، مجوز ورود خویشاوندان و نزدیکانِ مبارزان به اراضی اشغالی سال 1948 را لغو کردند، اما باز هم نتوانستند جلوی عملیات‌های فردی را بگیرند. در همین حال، محاصره کامل شهر «نابلس» نیز دردی از اسرائیلی‌ها دوا نکرد. آن‌ها حتی برای اولین بار، از پهپادهایِ حامل موشک برای ترور عناصر تحت تعقیب در کرانه باختری استفاده کردند تا شاید از این طریق بتوانند از شدت و حدّت خطراتی که جانِ نظامیان‌شان را تهدید می‌کند، بکاهند. البته اسرائیل حربه دیگری را نیز در پیش گرفت و آن، ترغیب عناصر فلسطینیِ تحت تعقیب برای پیوستن به دستگاه‌های امنیتی تشکیلات خودگردان در ازای زمین گذاشتن سلاح‌شان است. 

با تمامی این‌ها، تداوم عملیات‌های فردی موجب شد تا اسرائیل به این نتیجه برسد که تمامی استراتژی‌های آن به ویژه در سطح جمع‌آوری داده‌های اطلاعاتی برای مهار عملیات‌های مذکور با شکست مواجه شده است. هنوز هم افسران اطلاعاتی اسرائیل از شناسایی مکان آغاز عملیات‌های فردی، هدف نهایی و زمان دقیق اجرای این عملیات‌ها، عاجز هستند. از آنجایی که این عملیات‌های ضد اسرائیلی، فردی هستند، امکان اینکه در زمان اجراء، برنامه ازپیش‌طراحی‌شده برای آن تغییر کند، وجود دارد. لذا این مسئله کار را برای دستگاه اطلاعاتی اسرائیل بیش از پیش سخت می‌کند. تمامی مجریان عملیات‌ها نیز تلاش می‌کنند به گونه‌ای دست به انجام عملیات بزنند که شکِ دستگاه امنیت داخلی اسرائیل برانگیخته نشود. اشغالگران تاکنون در زمینه شناسایی ویژگی‌های افراد و گروه‌هایِ مجری عملیات‌های مسلحانه علیه خود عاجز مانده‌اند. علت این مسئله هم آن است که مجریان عملیات‌ها از اقشار مختلف ملت فلسطین هستند. به عنوان نمونه، در میان آن‌ها افراد مذهبی، سکولار، تحصیل‌کرده، افراد داری تحصیلاتِ کم، فقیر، ثروتمند، متأهل، مجرد، دهه بیستی، دهه چهلی، ساکنِ اردوگاه، ساکنِ شهر و … دیده می‎‌شود. این مسئله را نیز باید در نظر گرفت که جوانان «عرین الأسود» طرح‌های بسیار مستحکمی برای انجام عملیات‌های ضد اسرائیلی خود پایه‌ریزی می‌کنند. به عنوان مثال، باید به عملیات شهرک «آرئیل» اشاره کرد که در ماه مِی گذشته رخ داد. مجریانِ این عملیات، ورودی‌های شهرک را به دقت زیر نظر گرفتند و متوجه شدند که در چه زمان‌های حجم آماده‌باش امنیتی اسرائیلی‌ها در آنجا به کمترین سطح ممکن می‌رسد.

از سوی دیگر، ازهم‌پاشیدگیِ تشکیلات خودگردان فلسطین نیز به نوبه خود یک تهدید استراتژیک برای اسرائیل در شمال کرانه باختری محسوب می‌شود؛ یعنی درست جایی که محل استقرار مبارزانِ مقاومت است. واقعیت این است که تشکیلات خودگردان فلسطین حضور بسیار ضعیفی در مناطق مذکور دارد و مردم آنجا نیز به شدت با آن مخالف هستند. از همین روی، اسرائیل از فقدان سیطره تشکیلات خودگردان بر شمال کرانه باختری به شدت احساس نگرانی می‌کند. این درحالی است که اسرائیلی‌ها معتقدند رقابت بر سَر جانشینیِ «محمود عباس» در تشکیلات خودگردان فلسطین ممکن است به کابوس «تل‌آویو» تبدیل شود، زیرا گروه‌های فلسطینی مختلف می‌خواهند خود را با قدرت به افکار عمومی معرفی نمایند و بهترین اقدام برای این نوع معرفی را حمله به دولت اشغالگر اسرائیل می‌دانند.

البته خطراتِ پیرامونیِ اسرائیل به همین حدود و ثغور محدود نمی‌شود، زیرا اشغالگران نگران هستند که تداوم عملیات‌های فردی توسط گروه «عرین الأسود»، آن‌ها را از دشمنان منطقه‌ای‌شان یعنی ایران و «حزب‌الله » لبنان، غافل سازد و چنین چیزی به فرسایش قدرت‌شان بینجامد. در حال حاضر، اسرائیل تعداد بسیار زیادی از نیروهای امنیتی خود را برای مواجهه با عملیات‌های اخیر در داخل فلسطینِ اشغالی، فراخوانده است. همین مسئله ممکن است آن را از دشمنان منطقه‌ایشان، غافل سازد. در پایان باید گفت که اسرائیل این‌بار و در شرایط کنونی با چالش جدیدی مواجه است؛ چالشی که با چالش‌های پیشین آن تفاوت دارد. چالشی که این‌بار اسرائیل با آن دست و پنجه نرم می‌کند، دیگر به گروه‌هایِ سازمان‌یافته که در عرصه نظامی و سیاسی فعالیت دارند، ارتباط ندارد. چالش جدید اسرائیل، عملیات‌های فردی است که نسل جدیدِ فلسطینیان به آن مبادرت می‌ورزند. پیام نسل جدید فلسطینیان به اسرائیل و جهانیان این است که دشمنی و خصومت با اشغالگران با گذر زمان، از بین نخواهد رفت و حمل سلاح در مسیرِ طولانیِ مقاومت ادامه خواهد داشت.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا