چرا رویه حامد کاشانی ها برای حرکت انقلاب مضر است؟

حسین کمیلی
گام دوم انقلاب، رهبران اجتماعی مناسب خودش را می خواهد؛ خطا در ضریب دادن به چهره ها، می تواند توان و انرژی جوانها را هرز برده و به جای قرار گرفتن در اولویت های انقلاب، صرف امور فرعی کند.
اصلا کار اصلی رهبران انقلاب همین تغییر ضرایب و وزن مقولات بر اساس یک فهم عمیق از مبانی اسلامی بوده است. خیلی از متدینین، در دوران مبارزه، سراغ حضرت امام(ره) می رفتند که چه نشسته اید! بهائیت دارد تبلیغ می کند. امام می فرمودند خبر دارم اما اولویت نیست! نمی فرمودند عقاید جوانان اهمیت ندارد؛ می فرمودند این مبارزه اولویت ندارد چون ما می خواهیم ساختار را به نحوی تغییر دهیم که همه متغیرها در اختیار دین قرار بگیرد. راستی آیا حیاتی که انقلاب اسلامی برای اسلام و عزتی که برای شیعه در جهان ایجاد کرد، ناشی از کرسی های اشکال پراکنی و طعنه نسبت به اهل سنت بود یا یک اقدام عینی و گسترده برای اداره زندگی بشر؟!
اصلا سراغ تفاوت تعاریف درباره وحدت و این دعواها نرویم؛ یک شاخص شفاف این است که ببینیم آیا اگر کسی، مدتی با مطالب ایشان همراهی کند، دغدغه اولش چه می شود!؟ کافی است چند دوره سخنرانی های ایشان را گوش کنید و سری به سایت ایشان بزنید؛ آیا دغدغه تحقق تمدن اسلامی از آن در میآید!؟ مگر رهبری در بیانیه گام دوم نفرمودند دوگانه انقلاب ما، دوگانه اسلام- استکبار است؟ آیا دوگانه جناب کاشانی همین است؟ ایشان حتی قصه توهین فرانسه به پیامبر را هم، ذیل سقیفه خوانش می کنند؟! آیا این مساله عجیب نیست!؟
– شاید برخی بگویند نقش ها یکی نیست. قبول؛ ولی وقتی تریبون عمومی مثل منبرهای هیآت و تلویزیون و… به کسی داده میشود باز هم می شود گفت اولویت ها و نقش ها فرق دارد؟! به هر حال این منبری، دارد جوانها و مردم را به جایی غیر از اهداف انقلاب سوق می دهد. برایمان مهم نیست که رهبری در بیانیه گام دوم، از جوانها خواستند که انقلاب را به سمت «آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی» است سوق بدهید!؟ از همراهی با امثال جناب کاشانی، دغدغه همکاری و تعامل با اهل سنت جهان در مسائل مشترک امت اسلامی بر ضد طاغوت جهان در میآید یا افزایش بدبینی و تنفر و جدایی گزینی شیعه و سنی از هم؟!
آیا ما در دعواهای تاریخی و اسنادی آقای کاشانی هم شک داریم؟! اصلا فرض کنیم خیر. همه حرفهای ایشان درست و مستند باشد و لحن و بیان و کنایه ها و طعنه ها و تیترها و الفاظ به شدت حساسیت برانگیز ایشان را هم که گاهی تا حد لعن کردن یکی از پامنبری ها در وسط منبرشان هم پیش می رود؛ ندیده بگیریم؛ اما آیا این یعنی، عینیت زندگی مسلمانان در جهان هم، مطابق همان حرفهاست یا برعکس، در اکثر قریب به اتفاق فضاهای مسلمانان جهان، آمیختگی شیعه و سنی با حفظ احترام به عقاید هم و اشتراک بر محبت و احترام به اهل بیت علیهم السلام مشاهده می شود و در بخش بزرگی از نماز جمعه های اهل سنت جهان، همچنان سلام به پنج تن آل عبا جزو لاینفک خطبه هاست و نامگذاری اسامی اهل بیت بر فرزندان، در بین اهل سنت رایج است و… باید پرسید جهان شما کجاست آقای کاشانی؟!
با کمال احترامی که برای سایت شعوبا قائل بودم و از مطالبش استفاده میکردم، این یادداشت به شدت اشتباه است و بنده سعی میکنم بگم که مغرضانه نیست!
اتفاقا اگر کسی سخنان ایشان و کتابهایی که از علامه عسکری معرفی میکنند را دنبال کند خواهد دید که در عین پاسخ گویی به شبهات، به شدت به عقاید اهل سنت احترام میگذارند. در موضوعات سیاسی و اجتماعی روز هم موضع گیری های ایشان به مراتب عاقلانهتر از بسیاری دیگر از افراد بوده است…
واقعا در عین احترام به شبهات پاسخ میدهند
سلام.
بنده با ایشون کلاس داشتم و پای منبرهای ایشون هم نشستم. برداشت ضد وحدت بودن از ایشان برایم واقعا تعجب آور است. من نمی توانم نسبت های داده شده را بپذیرم.
باسلام فهم دقیق از واقعه سقیفه و کیفیت بهره برداری و استناد مخالفین منافاتی با رویکرد های وحدت و جذب حداکثری به منظور تحقق تمدن نوین اسلامی ندارد. بلکه شیعه را برابر تهدیدات ناشی از جریان سقیفه و جریان به فراموشی سپردن سقیفه مجهز میکند. چه کسی نمیداند که دامن زدن به مظلومیت امام حسن و امام مذاکره خواندن ایشان، ناشی از فهم نادرست از شیوههای مبارزاتی اهل بیت و خدعه های تداوم جریان سقیفه بوده است. تمدن نوین اسلامی و گام دوم انقلاب، لاجرم در کنار رویشهای بسیار، ریزشهایی خواهد داشت. کسانی که فهم ناصحیح از جریان سقیفه و تداوم آن تا زمان کنون دارند، حامی رویکردهای وحدتی نیستند، بلکه خلاف آن حرکت میکنند و ازجمله ریزشها در گام دوم انقلاب لقب خواهند گرفت. این ریزش نتیجه جزیره ای نگاه کردن به مسائل تاریخی و اجتماعی تعیین کننده تاریخ اسلام است. درحالی که دشمنان و مخالفین چنین دیدگاه تک بعدی و جزیره ای ندارند. تداوم جریان انحرافی سقیفه، بی شک پیش برندگان پروژه نفوذ اند. کیست که نداند حجتالاسلام کاشانی در بحبوحه دهه اول ماه ربیع الأول من و در طول سال با سخنرانیهای تبیینی خود، بارها آب بر آتش افروخته دشمنان و نفوذیان ریخته اند. شاگردان ایشان بیش از بقیه حق دارند نسبت به مواضع تاریخی و اجتماعی ایشان اظهارنظر کنند.
فقط میتونم بگم برای نویسنده ی مطلب متاسفم که فهم صحیح و درستی از مطالب آقای کاشانی ندشته و ظاهرا برداشتش از مفاهیم تقریب و وحدت و تمدن اسلامی بر خلاف دیدگاه های امام و رهبری، کنار گذاشتن مباحث علمی بوده است.
حاجی فک کنم شما عینکتو عوض کنی و دیدت رو نسبت به اطراف و جهان و اشخاص تغییر بدی و عینک تو ورچوپه نزنی…درست میبینی???????
سلام علیکم، به عرض مبارکتان میرسانم که ایشان (حجهالاسلام کاشانی) از بهترین مدافعان حریم ولایت بوده و اتفاقا یکی از منتقدان اصلی جریان ایجاد تفرقه هستند، شاید حضرتعالی سخنرانیهای ایشان را در مورد فعالیتهای آقای شیرازی و دارودسته شان نشنیده باشید که دلیل قاطع بر مخالفت ایشان با ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی و وحدتی بودنشان هست.
السلام علی من اتبع الهدی
سلام
فقط می تونم بگم شما هم دارید از اون طرف پشت بام می افتید.
یه عده ای شدند شیعه انگلیسی و احتمالا کم کم باید به شما هم گفته بشه شیعه آمریکایی…فتامل.
بهتره بجای این یک طرفه قصاوت کردن ها از هر دو طرف مناظره بزارید و بعد اینجا قرار بدید تا قصاوت عادلانه باشه.
آقا جون
برای شما متاسفم که هزار سال تعامل شیعه و اهل سنت رو در کنار مباحث علمی و مجاهدت های علمی کنار میگذارید…
فقط باید بگم نویسنده بی سواد شما هیچ چیزی از علامه عسکری و اقبال اهل سنت به ایشون رو خبر نداشتند.
این رویه همون رویه ست.
سلام
فقط می تونم بگم شما هم دارید از اون طرف پشت بام می افتید.
یه عده ای شدند شیعه انگلیسی و احتمالا کم کم باید به شما هم گفته بشه شیعه آمریکایی…فتامل.
بهتره بجای این یک طرفه قضاوت کردن ها از هر دو طرف مناظره بزارید و بعد اینجا قرار بدید تا قضاوت عادلانه باشه.
من نمیدونم دوستانی که نظر دادن اصلا توجه ای به سنت های حاکم بر سخن داشته اند یا نه ؟! اصلا به بستر سخن هم توجه ای کرده اند یا نه ؟!
کسی نگفته آقای کاشانی اشتباه می گویند یا نمی گویند !
حرف اینه که یک چهره رسانه ای که از قضا در سیما هم حضور پر رنگ و ویژه ای داره باید چه نقشی در این تاریخ در سیمای نظام اسلامی ایفا کند ؟!
آیا باید طوری بگوید که چند میلیون اهل سنت دچار بی هویتی شوند ؟!
آیا باید طوری بگوید که گویا مشکل اقتصادی امروز هم زیر سر بزرگان اهل سنت است ؟!
نمی گویم نیست / باز بدون تأمل حرف نزنید !
بحث اینه که رویه ما در تاریخ انقلاب اسلامی برای دعوت به حق و رسیدن به اهداف و آرمانهای انقلاب باید چگونه باشد ؟
آیا باید کاشانی بود ؟!
حرف روشن است /
کاشانی می تواند کاشانی باشد اما نه در تاریخ انقلاب در سیمای نظام اسلامی !
فتأمل ای شیعیان
عالی بود و چقدر نویسنده نکته بین هستن
بنده چند سال است که سخنرانی های حامد کاشانی رو پیگیری میکنم و نقدهای خام جناب کمیلی را کاملا تکذیب میکنم. نگاه کاشانی به مسئله وحدت بسیار دقیق و مبتنی بر تعالیم اهل بیت است.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم جناب آقای کمیلی
این متن شما ، تحلیلی دقیق و منصفانه ای از شخصیت برجسته و علمی حاج حامد کاشانی نیست…
اولا ایشان معمولا موضوعی صحبت میکنند و تخصص ایشان تاریخ است و در این راستا به تبیین کامل و همه جانبه از تاریخ اهل بیت علیهم السلام اشاره میکنند که تبیعتا بخشی از آن دشمن شناسی است وکه لطمات آنها که برای ما عبرت شود که دوباره هزینه ندهیم ( زیرا حضرت امیر علیه السلام میفرمایند تاریخ تکرار میشود ) ، و با توجه به صحبت شما ، که فرمودید حضرت آقا در بیانیه ی گام دوم ، دوگانه ی اسلام – استکبار را میفرمایند ، خوب اولین کار شناخت کامل اسلام و شناخت کامل استکبار است ، راه شناخت این دو مگر چیزی به غیر از سیره آنهاست…
نکته بعد اینکه ، شما میفرمایید تعیین اولویت با ولی میباشد ، حرف بسیار درستی است (و حتی از جملات بسیار تکرار حاج آقای کاشانی در سخنانشان می باشد) ، و با توجه به همین حرف باید ببینیم رهبری تعریفشان از وحدت و عمل به وحدت چیست ؟ اگر یک سرچ ساده در سایت رهبری انجام دهید ، خواهید دید که رهبری کتاب الغدیر را که سرشار از استدلال برای حقانیت شیعه و رد عقائد باطل اهل تسنن است را کتاب وحدت میدانند ( رهبری نقل قولی از شهید مطهری میکنند و این وحدت بخشی را تایید میکنند) پس این موضوع دقیقا به تعریف از وحدت بخشی بر میگردد که نفی عقائد شیعه و حقایق موجود نیست…
نکته دیگر اینکه ، حاج آقای کاشانی نیز مانند دیگران معصوم نمیباشند و خطاهایی دارند ولی این موضع گیری شما بسیار بسیار غیر منصفانه است
برای مثال : بنده سالهاست که پای سخنان ایشان هستم و اتفاقا ساعتها به سخنرانی های ایشان گوش دادم ، اتفاقا دقیقا ایشان سالهاست که دقدقه شان بررسی حکومت امیر المومنین علیه السلام و دلایل شکست ظاهری حکومت ایشان است و یا تحلیل دقیق چرایی عدم حمایت مردم از امام حسین علیه السلام برای برقراری یک حکومت حسینی و موانع آن ، که دقیقا موضوع مرتبط ساخت تمدن حکومت اسلامی است ، برای نمونه ، سلسه ی مباحث جستارهای در حکومت امیر ع، نقش اشعث در تخریب حکومت امیر ع ، شرح نهج البلاغه و فقهای منافق در تخریب چهره امام حسین ع ، نفهمی عمدی ، نفاق و…. و دقیقا انها در شنونده دغدغه این را ایجاد میکند که اول حکومت اسلامی و ولی آن و مسولانش چه ویژگیهایی داشته و باید داشته باشد و دوما در مقابل چه کوتاهی هایی و نفهمیهایی باعث شکست حکومت حق شده که باید از آن پرهیز کرد ، که دقیقا مبانی یک تمدن اسلامی میباشد
و در آخر این جمله شما ” لحن و بیان و کنایه ها و طعنه ها و تیترها و الفاظ به شدت حساسیت برانگیز ایشان را هم که گاهی تا حد لعن کردن یکی از پامنبری ها در وسط منبرشان هم پیش می رود” یک تهمتی نارواست به ایشان که از شما بعید است که اینگونه بنویسید …
سعی کردم منصفانه باشد
یاعلی مدد
بنده چند سلسله جلسه از ایشون گوش دادم
سلاح ایشون تاریخه
و بیان عبرتهای تاریخ
موضوع یکی از سلسله جلسه های ایشون نفهمی عمدیه
که اصل ایجاداین بحث بخاطر سخن حضرت راهبر بود که مشکل ما نفهمیه
در توضیح این نفهمی قاعدتا از منبع تاریخ استفاده کرده
خب وقتی چنین تفکری که حضرت راهبر بهش میگن نفهمی،توی تاریخ وجود داشته
آیا برای روشن شدن این نفهمی و فهم سخنان حضرت راهبر لازم به آوردن اون مثالها نیست؟!
قطعا لازمه
حالا چجور باید گفت؟
همونطور که آقا فرمود
بحث علمی مؤدبانه
که ایشون واقعا ادب رو رعایت میکنه
و نسبت به انقلاب و شخص جناب راهبر دغدغه منده
یاحق
سلام
باید این رو در نظر داشت که تخصص ایشون مباحث تاریخ اسلامه و اتفاقا توی این حوزه بسیار قوی و صاحب نظر هستن؛ نمیشه انتظار داشت که در حوزه های غیر تخصصیشون صحبت کنن. ایشون در مورد تاریخ اسلام و مسائل صدر اسلام و ادامه دوران، بسیار مسلط هستن و حرفاشون هم کاملا مستند هس.
خدا حفظشون کنه که دارن تلاش میکنن حقانیت رو اثبات کنن.
ایشون جزو بهترین و پرتلاش ترین علمای کشور هستن و اینجوری تاختن بهشون منصفانه نیس. متاسفانه هرکسی بخاد حرف حق بزنه، دشمنای زیادی هم پیدا میکنه؛ مثل استاد رائفی پور که صهیونیسم و عاملانش و البته جاهلان، علیهش هستن؛ رسانه دست صهیونیسمه و خیلی راحت افراد ضد عقاید خودشون رو میکوبن. صهیونیسم سالهاس که با ترور شخصیتی به اهدافش میرسه؛ ما نباید اونا رو همراهی کنیم و سربازای خودی رو بزنیم.
ایشون مودبانه و مستند حرفاشون رو میزنن و توهینی نمیکنن که بخاد به کسی بربخوره؛ اگه حرفی میزدن که بدون استناد بود، اون موقع ایراد میشد گرفت ولی انصافا بدون دلیل و سند، حرف نمیزنن. شما مگه هجمه های عظیم و وسیع علیه تشیع رو نمیبینین؟ چهار نفر نباید پیدا بشن که پاسخ شبهات رو بدن و نذارن که نوجوونا و جوونا، ایمانشون سست بشه؟! یکیشون جناب آقای کاشانی، یکیشون جناب استاد بزرگوار رائفی پور و بقیه عزیزانی که دارن از خودشون، آبروشون، وقتشون، جایگاهشون، مالشون، حنجره شون، چشمشون و… مایه میذارن تا ما آگاه بشیم.
در بحث وحدت شکی نیس؛ شیعه و سنی باید متحد بشن تا پوزه استکبار رو به خاک بمالن؛ یهودی ها، از مسیحی ها استفاده کردن که به اهداف خودشون برسن و گفتن هر موقع حضرت مسیح ظهور کرد، اون موقع میگه کی بر حقه؛ شیعه و سنی هم باید همراه بشن تا هر موقع منجی عالم بشریت برگشت، حقانیت رو اثبات کنه؛ منتها پاسخ دادن به شبهات و بازگشایی حقایق تاریخ و آگاه سازی که بد نیس؛ اتفاقا همین بحث هاس که باعث میشه افرادی که تعصب کورکورانه ای ندارن و دل بزرگی دارن، انسانیت و حق طلبی خودشون رو نشون بدن و برن سمت حقانیت؛ همین عزیزان میتونن باعث هدایت و تثبیت ایمان خیلی از افراد بشن.
بعضی ها مث استاد رائفی پور، با تکیه بر وحدت و بیان مستند حقایق، تعداد زیادی از غیر شیعه ها رو شیعه میکنن؛ حتی وهابی رو شیعه میکنن؛ افرادی مثل جناب کاشانی هم باید باشن تا توی حوزه تاریخ پژوهش کنن و تحلیل های بر طبق روایات رو ارائه کنن که هرکسی میخاد دلشو بزنه به دریا و جوونمردی خودشو شون بده و دنبال حق هس، بتونه راهشو پیدا کنه. با وجود چنین محقق هایی هس که کسی نمیتونه حرف بزنه که اصول و عقاید تشیع، مشکل داره؛ محقق های دینی هستن که سنگ بنای دین و مذهب رو محکم میکنن و دل افراد مقید رو نسبت به مذهبشون قرص میکنن؛ ایشون متخصص تارخ اسلام هستن و انتظار نداریم که بیان مثلا در مورد خانواده یا سبک زندگی، سیاست بین الملل و … صاحب نظری کنن ولی در مورد تخصص خودشون که میتونن تحلیل ارائه بدن؛ تحلیل هاشون هم باز مستنده. هرچیزی میگن، قبل یا بعدش روایتش رو هم میگن.
این رو هم بگیم که هیچ آدمی هم بدون ایراد و اشتباه نیس؛ ممکنه از هرکسی اشتباهی سر بزنه؛ معصوم که نیس آدم؛ ولی خطاهای معدودی هم که احیانا ممکنه پیش بیاد، نباید دلیل بر این بشه که طرف برای نظام خطرناکه و از این صحبتا پس کلا حذفش کنیم و تریبونشو بگیریم و…. تریبون نداشتن پژوهشگرهای حقیقی، دقیقا چیزیه که دشمن میخاد.
بحث علمی مودبانه بین شیعه و سنی باید باشه و کاش شرایطی فراهم بشه که متخصصان هر دو مذهب، رو در رو بیان صحبت کنن و اینها پخش بشه تا حقانیت آشکارتر بشه. این رو هم در نظر بگیرین که کسی که تغییر مذهب میده، معمولا بسیار پایبند به عقاید خواهد شد و میتونه به اون مذهب خیلی کمک کنه با عملش با حرفش با بیان عللش.
بنده حس میکنم زدن سربازای خودی، خیلی بی انصافیه؛ ایشون مودبانه و منطقی و مستند دارن حرفاشون رو میزنن؛ و ما باید پاسخگوی امیرالمونین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) باشیم که چرا بخاطر اینکه احیانا از کسی خوشمون نمیاد، اون رو میزنیم… خیلیا هستن که تریبون دارن ولی تخصص ندارن و باعث ایجاد شبهه و شکگیری تفکرات اشتباه توی ذهن نوجوونا و جوونا میشن ولی کسی با اونا کاری نداره ولی هرجا داره آگاه سازی مردم صورت میگیره، مخالف ها هم میان وسط…
خدا همه مون رو به صراط مستقیم هدایت کنه که اونم چیزی جز مسیر پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) نیست.
اینم سایت ایشونه:
http://www.hkashani.com/
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
سلام ، نوع دیدگاهتون به جناب کاشانی خنده دار و بچگانس
اصولا یک روحانی شیعه مذهب برای مخاطبین شیعه صحبت میکنه و سطح سواد و دانش ایشون بر هیچ کس پوشیده نیست.
درضمن شما وظیفه خودتونو اول انجام بدید بعد راجب وحدت صحبت کنید که شخص جناب کاشانی در این زمینه موافق و مبلغه .
اولین کسیکه آقای کاشانی را متهم به ضدیت با وحدت نمود؛ حسین دهباشی بود ک شهادت حضرت زهرا را زیر سوال برده بود!
و آقای کاشانی هم در همان مناظره بسیار ناراحت شدند و کلی اظهارناراحتی کردند و گفتند قیامت خدا بین من و کسانی ک مرا ضد وحدت میخوانند قضاوت خواهد کرد و من ازشون نمیگذرم
بنظر این هجمه ها و شباهتش بین دهباشی و نویسنده تامل برانگیز نیست؟!
چرا وجود شما برای اسلام مضرّ است؟
این تیتر رو هم بزنید درباره اش یه توضیحی بدید
با این نقدها به جناب کاشانی خودتون رو از چشم می اندازید!!!!
ننگ بر کسانی که غده چرکین و ننگینی چون نویسنده این چرندیات را پس انداختند. امام خمینی در کتاب طهارت به صراحت سنی ها را نجس تز از خوک دانسته و امام خامنه ای هم در کتاب انسان ۲۵۰ ساله سنی ها را به زیبایی مشرک دانسته اما این انگل نچسبی که این متن را نوشته یاوه سرایی های خودش را به گام دوم انقلاب و مواضع رهبران انقلاب نسبت داده تا اقلیت سنی را بر شیعیان غلبه بدهد و تشیع را از بین ببرد.
این تهمت ها به امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نمی چسبه.
کجا در کتاب طهارت یا انسان ۲۵۰ ساله چنین عباراتی آمده؟
از کجا مامور شدید این دروغ ها رو اینجا بنویسید؟
باسلام و درود
همچنین بنده هم همیشه از تحلیل های جناب کاشانی استفاده کردم و همیشه تحلیل های ایشان درست در اومده و همیشه طرف حق بودند
پس این مطلب شما را کاملا کذب میدانم