پس از معامله قرن تکلیف آوارگان فلسطینی چه خواهد شد؟
این طرح شامل سه گزینه و راهحل برای پناهندگان فلسطینی است که به دنبال محل سکونت دایمی هستند:1. جذب به سمت ایالت فلسطین (مربوط به محدودیتهای ذکر شده در ادامه) 2. تجمع محلی در کشورهای میزبان فعلی. 3. پذیرش ۵۰۰۰ آواره در هر سال، برای ده سال (50 هزار)، در کشورهای اسلامی که موافقت کردند در اسکان مجدد پناهندگان فلسطینی شرکت کنند (مربوط به توافق کشورها) است.
محمدمحسن فایضی
یکی از موضوعات حاشیهساز متن معامله قرن، آوارگان فلسطینی است. آوارگان و مسئله آنان یکی از مهمترین موضوعات در مسئله فلسطین بوده است؛ زیرا این موضوع بسیار بر فرهنگ، اقتصاد و چالشهای اجتماعی بخش زیادی از آوارگان فلسطینی و جامعههای کشورهای عربی که میزبان آوارهها هستند تاثیر گذاشته است. ضمن آنکه بازگشت آوارگان براساس «حق بازگشت فلسطینیان» در قطعنامه 194 جمعیت و بافت فلسطین و سرزمین های اشغالی دچار تغییرات جدیای خواهد شد. در متن معامله قرن ادعاهایی در خصوص آوارگان مطرح شده است که در این یادداشت به آنان خواهیم پرداخت.
چرا آوارگان فلسطینی مهماند؟
بر اساس آمار تا پایان سال 2019 جمعیت فلسطینیان در جهان به حدود 13.350 میلیون نفر رسیده است نزدیک به 5.986 میلیون نفر آواره در کشورهای عربی و حدود 727 هزار نفر هم در دیگر کشورها زندگی میکنند. گفتنی است حدود 28.7 درصد از آوارگان فلسطینی در 58 اردوگاه زندگی میکنند. اردوگاهها که تحت نظر آژانس امدادرسانی و کاریابی آوارگان فلسطین (آنروا) هستند در مکانهای مختلف پراکندهشدهاند. ۱۰ اردوگاه رسمی این سازمان در اردن، ۹ اردوگاه در سوریه، ۱۲ اردوگاه در لبنان، ۱۹ اردوگاه در کرانه باختری و ۸ اردوگاه هم در نوار غزه قرار دارند.[1]
گفتنی است آوارگان تنها منظور افرادی که در خارج فلسطین هستند نیست. تعریفی که آنروا برای آوارگان فلسطینی ارائه میدهد عبارت است از: «هر فردی که در فاصله زمانی ژوئن ۱۹۴۶ تا می ۱۹۴۸ در فلسطین اقامت داشته و منزل و تمام املاک خود را به دلیل نزاع عربی-صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ از دست داده است.» این تعریف در حقیقت به نوعی بر مرزهای ۱۹۴۸ تاکید دارد و بخش زیادی از آوارگان ناشی از جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ را نادیده گرفته است؛ بر اساس این تعریف گروهی از آوارگان کنار گذاشته میشوند که به شرح ذیل هستند:
- آوارگانی که در حوزه کاری آنروا زندگی نمیکنند همچون آوارگان فلسطینی ساکن عراق، مصر، کشورهای حوزه خلیجفارس، آوارگان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ و…
- آوارگان غیرنیازمند که داخل اردوگاههای پناهندگان در مناطق حوزه کاری آنروا زندگی میکنند.
- آوارگان موسوم به آوارگان در وطن همچون آوارگان داخل و خارج بیتالمقدس و آوارگان روستاهای عمواش، بیت توبا و یالو.
- کسانی که قبل از جنگ در خارج از وطن خود به سر میبردند و نیز کسانی که بعد از سال ۱۹۵۲ یعنی سالی که آنروا آن را سال پایانی پناهندگی ناشی از جنگ ۱۹۴۸ تعیین کرده و پناهنده شدهاند و نیز آوارگان پس از جنگ ۱۹۶۷.
- تبعیدیان و افراد فاقد اوراق هویت.[2]
معامله قرن در خصوص آوارگان چه میگوید
- عادی جلوه دادن آوارگی فلسطینیان
در متن معامله قرن و همچنین در مقدمه این طرح در خصوص آوارگان بحث را اینگونه آغاز کرده است: «اکنون در جهان بیش از 70 میلیون آواره در جهان وجود دارد بهطوری که در سال 2020 سازمان ملل 8 و نیم میلیون دلار افزایش بودجه برای کمک به آوارگان و پناهندگان سوری و دیگر کشورها درخواست کرده است.»
این جملات سعی کرده است آوارگان فلسطینی را مانند دیگر آوارگان جهان تعریف کند که بر اثر یک سری اتفاقات و چالشها یا فراری شدهاند یا کوچ کردهاند.
- تشویق اردن و کنایه به دیگر کشورهای عربی
همچنین در بخش دیگر آمده است که نزاع فلسطین- اسرائیل موجب آوارگی فلسطینیها و یهودیها شده است. سپس در اشارهای جالب تاکید شده است که به آوارگان فلسطینی ظلم شده زیرا در کشورهای عربی (بالاخص لبنان) پذیرفتهنشدهاند و با آنان چون شهروندانی درجه 2 برخورد شده و علیرغم به دنیا آمدن نسلهای دوم و سوم از آوارگان همچنان بهعنوان آواره خطاب میشوند و فرصت کاری برایشان مهیا نبوده است.
همچنین از اقدام پادشاهی اردن در آنچه حمایت و مراقبت از آوارگان فلسطینی نامیده شده؛ تشکر شده است. به باور بسیاری از تحلیل گران یکی از خیانتهای بزرگ به آرمان فلسطین، دادن پاسپورت اردنی به آوارگان فلسطینی این کشور و نابودی هویت و فرهنگشان برای آرزوی بازگشت بوده است.
- سازوکاری برای آوارگان یهودی و دریافت غرامت از کشورهای عربی
از عجایب این طرح این است که بخشی از آن ادعا شده است به همان میزان از فلسطینیان که بر اثر اشغال فلسطین آواره شدهاند؛ یهودیان هم دچار آوارگی شده اند! در مقدمه طرح در خصوص آوارگان آمده است: «اندکی پس از ایجاد دولت اسرائیل، تعدادی از پناهندگان یهودی نیز از سرزمینهای عربی بیرون رانده شدند. راهحل عادلانه برای این پناهندگان یهودی باید از طریق یک سازوکار بینالمللی مناسب جدا از توافقنامه صلح اسرائیل و فلسطین اجرا شود.»
این ادعا در حالی مطرح میشود که رقم یهودیانی که از کشورهای عربی مهاجرت کردند بسیار کم و همچنان نامشخص است. ضمن آنکه گفتنی است بخشی از این مهاجرتها توطئه خود صهیونیستها برای کشاندن یهودیان به سرزمینهای اشغالی بهعنوان وطنی امن بوده است. بهطور مثال میتوان به داستان فرهود اشاره کرد که در آن به یهودیان عراقی حمله شد و 170 نفر کشته شدند. حادثه فرهود که در سال ۱۹۴۱ میلادی در بغداد رخ داد و اگرچه برخی از یهودیان علت این حادثه را ارتباط دولت وقت عراق به نخستوزیری «رشید عالی کیلانی» با رژیم نازی و نقشی که رادیو عربی برلین در تحریک یهودیان عراق ایفا کرد میدانند، اما اغلب قریب بهاتفاق یهودیان عراق تاکید میکنند، هدف این حادثه که اولین حادثه خشونتآمیز و خونین علیه یهودیان عراق شمرده میشد، واداشتن یهودیان این کشور به مهاجرت به فلسطین اشغالی و خروج از عراق بود.
نکته جالب دیگر تاکید بر ایجاد سازوکاری خارج از صلح و معامله قرن برای آوارگان یهودی است که به نظر میرسد اسرائیل جدا از تلاش برای مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی به دنبال غرامت گیری از کشورهای عربی همانند غرامت پردازیهای آلمان به بهانه هولوکاست پس از دهههاست.
- شمارش دلارهای اهدایی آمریکا به سازمانی که قرار است منحل شود
در بخش دیگری از معامله قرن به سازمان آنروا پرداختهشده است. در این متن به کمکهای آمریکا به این سازمان اشارهشده و آمده است آمریکا از سال 1950 تا 2017 بیش از 6 میلیارد دلار به این سازمان (28 درصد کل کمکهای جهان) کمک کرده است و سعی دارد حسن نیت خود را به فلسطینیها اثبات کند.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که ماهیت شکلگیری آنروا یک راهبرد دقیق و کلان آمریکایی در ابتدای دهه ۵۰ میلادی است. بر اساس این فرضیه آژانس آنروا در نتیجه فشار آمریکا تأسیس گردید و آمریکاییها میخواستند از این آژانس به عنوان ابزار نابودی ملت فلسطین و محو وجود آنان بهره گیرند تا طرح صهیونیستها در فلسطین تکمیل گردد.
در اختیار داشتن نبض زندگی اقتصادی، تحصیل و آینده بخش زیادی از آوارگان به آمریکاییها کمک مینمود که بتوانند آوارگان را به مسیری که دوست دارند هدایت کنند و از تفکر مقاومت و بازگشت دورنگه دارند. در اساسنامه آنروا در زمان شکلگیری ذکر شده بود آمریکا خود به تنهایی ۶۵ درصد از کل بودجه آژانس را باید تامین کند. هرچند تا پیش از قطع کامل کمکها، سهم آمریکا از کمک به آنروا ۳۰ درصد رسیده بود.[3] کسانی که به هدفمند بودن شکلگیری آنروا معتقدند سهم بالای آمریکا در بودجه این سازمان در اساسنامهاش را به عنوان یکی از شواهد خود در غرض سیاسی آمریکا مطرح مینمایند. وضعیت کنونی آوارگان و تصمیم آمریکا در قطع کمک به آنروا نشان میدهد آمریکاییها نتوانستهاند از نفوذ خود در آنروا به اهدافی که داشتهاند به طور کامل دست یابند.
در بخشی از متن معامله قرن صراحتاً اشاره شده است آنروا پس از توافق فلسطینی- اسرائیلی باید منحل شود؛ درخواستی که با توجه به اقدام آمریکا در قطع کمکهایش به این سازمان در سال گذشته دور از انتظار هم نبود. گفتنی است در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ (۱ سپتامبر ۲۰۱۸) دولت آمریکا بودجه سازمان آنروا را به طور کامل قطع کرد.
- سه بند برای آوارگان فلسطینی؛ «هیچ» با شروط
در بخشی از معامله قرن در خصوص آوارگان آمده است. این طرح شامل سه گزینه و راهحل برای پناهندگان فلسطینی است که به دنبال محل سکونت دایمی هستند:
- جذب به سمت ایالت فلسطین (مربوط به محدودیتهای ذکر شده در ادامه)
- تجمع محلی در کشورهای میزبان فعلی.
- پذیرش ۵۰۰۰ آواره در هر سال، برای ده سال (50 هزار)، در کشورهای اسلامی که موافقت کردند در اسکان مجدد پناهندگان فلسطینی شرکت کنند (مربوط به توافق کشورها) است.
برای پیشنهاد شماره 2 آمده است که کمکهای مالی به کشورهایی عربی و دیگران خواهد شد تا آوارگان برای همیشه در آن کشورها اسکان یابند؛ اما در خصوص بند سوم شرایط و مؤلفههای فراوانی اعم از نگرانیهای امنیتی اسرائیلیها از برخی آوارگان بالاخص در لبنان و سوریه، شرایط زیرساختی و … آورده شده و همهچیز به توافقات آتی ارجاع داده شده است.
پانوشت:
[1] https://farsi.palinfo.com/19672