نگاهی به فراز و فرود اخوان المسلمین در تاجیکستان
امید رحیمی
تاجیکستان تنها جمهوری آسیای مرکزی است که اسلامِ سیاسی توانسته است در آن به صورت رسمی فعالیت کند. این ویژگی از یک سو به هویت تاریخی تاجیکان و تجربیات درخشان آنها در مراکز تمدن اسلامی در سمرقند و بخارا باز میگردد، و از سوی دیگر به تحولاتِ معاصر سالهای آخر عمر نظام کمونیستی و تحولات پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی. در دوران سیاستهای باز گورباچوف در قالب پرسترویکا و گلاسنوست، تاجیکان جزو فعالترین گروههای مسلمانی بودند که با پیشتازی چهرههایی نظیر دولت عثمان، سیدابراهیم گدایف، و محمدشریف همتزاده، هسته حزب اسلام شوروی را بنا نهادند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز با حضور چهرههای برجسته دیگری نظیر سیدعبدالله نوری و حاج اکبر تورجانزاده، زمینههای شکلگیری و رشد جریانِ اسلام سیاسی تاجیکستان فراهم آمد. این تحولات در کنار واقعیتهای دیگری نظیر جمعیت قاطبه اهل سنت و پیروی از مکتب حنفی، جذابیت کافی را در تاجیکستان برای جریانهای فراملی اسلامگرای سیاسی در جهان اهل سنت، نظیر اخوان المسلمین فراهم میآورد. با این حال، علیرغم حضور کمرنگ او غیرسازمانیافته اخوانالمسلمین در این جمهوری پارسیزبانِ آسیای مرکزی، شاهد فراز و فرودهایی بودهایم.
در خصوص نفوذ اخوان المسلمین در تاجیکستان اطلاعات درستی در دست نیست. بسیاری بر این عقیدهاند که اخوانالمسلمین نفوذی سازمانیافته و شبکهای در تاجیکستان ندارد و در حال حاضر شاید صرفا در قالب گرایشهای فکری، در کنار دیگر رویکردهای معاصر جهان اهل سنت، نیمنگاهی به اخوان المسلمین در میان سطوح نخبگانی وجود داشته باشد. عبدالستار بابایف، از فعالین اسلامگرای تاجیک که هماکنون دبیر کمیته شهروندی نجات گروگانان و زندانیان سیاسی است، در این زمینه تصریح میکند که «در تاجیکستان جماعت اخوان به صورت یک نیروی منظم وجود ندارد. ولی حلقههای نزدیک به اخوان در برخی مناطق یافت میشوند. همچنین کتب بعضی دانشمندان معروف اخوان نظیر حسن البناء، مصطفی مشهور و سید قطب در برخی از این حلقهها آموزش داده میشوند». با این حال حزب نهضت اسلامی نقطه پیوندی است که برخی بر این عقیدهاند نفوذ ایجابی اخوان المسلمین در تاجیکستان ممکن است به واسطه این حزب باشد. این در حالی است که حزب نهضت اسلامی از سال 2015 در تاجیکستان ممنوعه اعلام شده و هم اکنون رهبران و اعضای آن خارج از این کشور به سر میبرند.
در برخی منابع، ورود ادبیات اسلامی و کتب اخوان المسلمین به آسیای مرکزی را به سال 1979 در منطقه دره فرغانه میدانند. در تاجیکستان نیز سیدعبدالله نوری، رهبر فقید حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را یکی از چهرههای مطرح در توزیع و ترویج ادبیات اخوان المسلمین در میان تاجیکها میدانند. بر این اساس گفته میشود در بازه سالهای 1985 تا 1987 (دوره حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی) نوری برخی کتب و آثار رهبران اخوان المسلمین نظیر حسن البناء، سیدقطب و محمد قطب را در حلقههای مطالعاتی زیرزمینی خود آموزش میداد. در همین حال در این زمینه که افکار و آراء اخوانی در افکار و ایدئولوژی رهبران حزب نهضت اسلامی تاثیرگذار است یا این که صرفا ادبیات اخوانی در کنار ادبیات دیگر جهان اسلام در حزب نهضت اسلامی بررسی میشده است، اختلاف نظرهایی وجود دارد. گرایشهای نزدیک حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به جمهوری اسلامی ایران یکی از عواملی است که میتواند تعدیلکننده دیدگاههای فوق محسوب شود.
به هر ترتیب در اقدامی قابل توجه، در تاریخ 30 مارس سال 2006 بود که دادگاه عالی تاجیکستان طی حکمی فعالیتهای اخوان المسلمین در این کشور را ممنوع اعلام کرد. بر اساس این حکم، چند گروه و سازمان اسلامگرای دیگر نظیر القاعده، حرکت اسلامی ترکستان شرقی، طالبان و جماعت تبلیغ نیز در کنار اخوان المسلمین در زمره گروههای تروریستی و افراطی قرار داده شدند. چندی پس از آن نیز پارلمان این کشور حکم مذبور را در چارچوب برنامه مشترک مبارزه با تروریسم کشورهای مستقل مشترک المنافع(CIS) و برنامه مشترک سازمان همکاری شانگهای به تصویب رساند.
محمودجان فیضالرحماناف، سخنگوی سابق حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بر این اعتقاد است که این اقدام صرفا به خاطر تقلید از فهرست سازمان های تروریستی روسیه صورت گرفته است. فیضالرحماناف میگوید: در سال 2003 یعنی 3 سال قبل از اقدام تاجیکستان، دیوان عالی روسیه اخوانالمسلمین را به عنوان یک سازمان تروریستی اعلان کرده بود. دیوان عالی روسیه علت این اقدام خود را هدف این سازمان برای «از بین بردن دولتهای غیراسلامی و ایجاد حکومت اسلامی در سطح جهان با بازسازی خلافت بزرگ اسلامی» اعلان کرد. پس مشخص است که تاجیکستان در آن زمان بدون اطلاعات کافی از افکار و فعالیتهای اخوان المسلمین و در حالی که این سازمان در تاجیکستان فعالیتی نداشت، آن را با تقلید از روسیه تروریستی شناخت.
سخنگوی سابق و عضو ارشد حزب نهضت اسلامی تاجیکستان همچنین در ادامه تصریح میکند که مخالفین مشترک اسلامگرا همچون حزب نهضت اسلامی در تاجیکستان و اخوان المسلمین در مصر، برای دولتهای مبارک و رحمان نیز یک مبنای مشترک در این زمینه بود. او تصریح میکند: «این موضوع برای هر دو دولت فضای مساعد همکاری در مساله مهار و تضعیف مخالفین خویش ایجاد کرد. به طور مثال سال 2005 عزت سعد سید معاون وزیر امور خارجه وقت مصر طی سفری به تاجیکستان با امامعلی رحمان و دیگر مقامات دیدار و گفتوگو کرد و از توسعه همکاریها بین دو کشور صحبت کردند. این در حالی است که تا پیش از این سفرهای مقامات طرفین به کشورهای یک دیگر انجام گرفته بود. علاوه بر این، امامعلی رحمان که در زمان امضای صلح تاجیکان و بعد از آن نسبتا ضعیف شده بود، در سال 2006 قدرت خود را مستحکم نموده و در فکر بود تا به هر راه و وسیلهای تضعیف و حتی بیرون راندن حزب نهضت اسلامی را که طرف دیگر صلح بود، به انجام رساند. برای دولت تروریستی شناختن اخوان المسلمین که یکی از عمدهترین جنبشهای اسلامی است، یک فشار روانی به نهضت اسلامی که یک حزب اسلامی است، محسوب میشد و میتوان گفت که این یک امتیاز سیاسی علیه مخالفان اسلامگرا بود».
به هر ترتیب اما این اقدام از سوی دولت حسنی مبارک در مصر مورد استقبال قرار گرفت. در فوریه سال 2007 بود که در یک سفر رسمی دو روزه، امامعلی رحمان به مصر سفر کرده و دو طرف 6 سند قانونی مشترک به امضا رساندند. پس از آن نیز هیاتهای تجاری مصری با هدف سرمایهگذاری در حوزههای مختلف انرژی وارد تاجیکستان شدند. در مراسم سال 2009 که دولت تاجیکستان به مناسبت بزرگداشت امام ابوحنیفه برگزار کرد، وزیر امور خارجه مصر فیلم ساخته شده درباره زندگی ابوحنیفه توسط کارگردانان مصری را به رئیسجمهور تاجیکستان هدیه داد. پس از فوت حسنی مبارک، امامعلی رحمان در شمار روسای جمهوری بود که برای السیسی پیام تسلیت ارسال نمود.
نوع روابط حزب نهضت اسلامی و اخوان المسلمین نیز همچنان یک سوال جدی محسوب میشد. در حالی که برخی تحلیلگران بنیانهای نهضت اسلامی را برگرفته از ریشههای فکری اخوانالمسلمین میداند، فیضالرحماناف این رابطه را طبیعی و به مانند روابط نهضت با دیگر گروههای اسلامی عنوان میکند. او در این باره میگوید: «به نظر من، رابطه نهضت اسلامی با اخوان المسلمین یک رابطه سیاسی و بیشتر همبستگی در وضعیتهای سخت مثل زمان سرکوبیها و مناسبتها و همچنین در شکل همکاری شخصی در سازمانهای بینالمللی بوده است، نه بیشتر. چنین رابطه سیاسی را حزب نهضت اسلامی تاجیکستان با دیگر جنبشها و سازمانهای اسلامی و ملی در روسیه، افغانستان، ترکیه، پاکستان، ایران، کشورهای عربی و اسلامی داشت و همچنان از روابط حسنه با همه کشورهای دنیا از جمله کشورهای منطقه و غرب همچون یک حزب سیاسی برخوردار بوده و هست. حزب نهضت اسلامی یک جنبش اسلامی است که خودجوش از قعر جامعه تاجیکستان به وجود آمده است. هرچند در اواخر دهه 1980 و 1990 کتابهایی از متفکرین اسلامی به مانند محمد اقبال، مودودی، سید قطب و امثال آنها تاثیر خود را داشتند، اما حزب نهضت اسلامی هیچ گاه فکر یک متفکر یا منهج و روش یک سازمان خارجی چه اخوان المسلمین باشد یا غیره را همچون نمونه نگرفت، بلکه همچون یک نهضت معتدل و میانهروی اسلامی بر اساس افکار و رهبری استاد سیدعبدالله نوری رفتار کرده و میکند. به عبارت دیگر نهضت اسلامی تاجیکی بود و ماند. هر کس که نوشتهها، کتب، روزنامهها، مقالهها و فعالیت حزب نهضت اسلامی از ابتدا تا کنون پیگیری کرده باشد این را خوب احساس میکند».
ظهور موج بیداری اسلامی اما نقطه تحولی در این روابط محسوب میشود که یک وضعیت پارادوکسیکال برای دولت تاجیکستان در روابط با مصر ایجاد کرد. پس از پیروزی اعتراضات مردمی به رهبری اخوان المسلمین در مصر و سقوط دولت حسنی مبارک که در نهایت منجر به روی کار آمدن محمد مرسی شد، زمزمههایی برای لغو حکم صادر شده در سال 2006 مبنی بر تروریستی بودن اخوان المسلمین مطرح شد. به ویژه در آن زمان در پارلمان تاجیکستان مباحث زیادی شکل گرفت. در آن زمان برخی گروهها نظیر حزب نهضت اسلامی همچنان صاحب چند کرسی در پارلمان تاجیکستان بودند.
در ژوئن سال 2012 بود که محیالدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان تصریح میکند که اخوان المسلمین هیچ برنامهای در آسیای مرکزی ندارد و تهدید مستقیمی برای تاجیکستان محسوب نمیشود، و قرار گرفتن نام این گروه در شمار گروههای تروریستی صرفا به واسطه اقدام مشابه روسیه بوده است. کبیری در آن زمان این سوال کلیدی را مطرح کرد که «با پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری مصر، رئیسجمهور این کشور چگونه میتواند به تاجیکستان سفر کنند، در حالی که در تاجیکستان یک تروریست محسوب میشود؟». حتی شادی شبدالاف، رهبر وقت حزب کمونیست تاجیکستان هم نسبت به تعریف تاجیکستان از «تروریسم» انتقاد میکند جمعه دولتاف، نماینده رئیسجمهور تاجیکستاندر پارلمان این کشور نیز تصریح میکند که «در حال حاضر 14 گروه تروریستی در فهرست تاجیکستان قرار دارند که با تغییر وضعیت، نیاز به اصلاح دارند».
این در حالی است که حزب نهضت اسلامی در این دوره از تحولات بیداری اسلامی حمایت کرده بود. محیالدین کبیری در جولای 2012 بنا بر دعوت حزب «عدالت و آزادی» که وابسته به اخوان المسلمین بوده و ریاست آن را محمد مرسی بر عهده داشت، به قاهره سفر میکند. این دیدار را میتوان نقطه عطف مناسبات حزب نهضت اسلامی و اخوان المسلمین در نظر گرفت. در بازه ریاست جمهوری محمد مرسی در مصر، روابط رسمی مصر و تاجیکستان نیز به رغم پارادوکسهای موجود، با شدت و ضعف کمتری در مقایسه با دوره ریاست جمهوری حسنی مبارک پیش میرفت. به نظر میرسید فضای بیثبات مصر و رویکرد مسکو به تحولات مصر و لیبی در این دوره، منجر به محافظهکاری دولت تاجیکستان در تعاملات با اخوان المسلمین شده بود. درست در همین بازه اخوان المسلمین با انتشار مقالهای تحت عنوان «رژیم مبارک در تاجیکستان حکم صادر میکند» انتقاد خود را نسبت به رویکرد دولت تاجیکستان ابراز میدارد.
در همین حال، محیالدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان درباره این سفر میگوید: «سفر من در آن سالها به قاهره به خاطر شرکت در یک نشست بینالمللی و همزمان ملاقات با مسئولین مصر صورت گرفت، که برخی نماینده اخوان المسلمین در دولت بودند. با محمد مرسی هم ملاقات ویژه نبود، بلکه در حاشیه تحلیف او مانند دیگر مهمانان دیدار کوتاهی صورت گرفت. باید گفت که سفیر وقت تاجیکستان در مصر نظراللهاف خواهش کرده بود که با استفاده از روابط خودم با مسئولین مصر ملاقات و او را همچون یکی از اولین سفیرها با وزیر خارجه مصر هماهنگ کنم. یعنی آن زمان این یک امر طبیعی بود. چون خود سفیر هم با آنها به عنوان نمایندگان دولت نه اخوان، باید ملاقات میکرد. چرا آن زمان کسی در دولت تاجیکستان ایرادی نگرفت، اگرچه این سفر رسانهای شده بود؟ لازم به یادآوری است که سفیر وقت تاجیکستان از این سفر خیلی راضی بود. تا وقتی در سال 2015 که از کشور هجرت کردیم، کسی در داخل کشور به این سفر من به مصر توجه نکرد».
اخوان المسلمین اما از سال 2006 نیم نگاهی به تحولات تاجیکستان و به ویژه حزب نهضت اسلامی داشته است. در آگوست 2006، چند ماه پس از آن که اخوان المسلمین در تاجیکستان ممنوعه اعلام میشود، محمدمهدی عاکف، رهبر وقت اخوان المسلمین پیام تسلیتی به مناسبت درگذشت سیدعبدالله نوری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ارسال میکند. در سالهای پس از آن نیز شاهد موضعگیریهای تندی از سوی اخوان در خصوص روابط تاجیکستان با رژیم صهیونیستی و یا محدودیتهای دولت تاجیکستان برای ورود جوانان به مساجد در تاجیکستان منتشر میکند.
فیضالرحماناف اما مواضع نهضت پس از بیداری اسلامی و همچنین رویکرد اخوانالمسلمین در پیام تسلیت برای فوت سیدعبدالله نوری را طبیعی قلمداد کرده و میگوید: «اینکه نهضت اسلامی از سرکوب شدن اخوان المسلمین صدا بلند کرد یا اینکه اخوان المسلمین به مناسبت وفات استاد سید عبد الله نوری پیام تسلیت گفت و غیره برای یک حزب سیاسی اعمالی طبیعی است. در وفات استاد نوری اخوانیها تنها طرفی نبودند که پیام تسلیت بفرستد؛ بلکه احزاب، گروهها و جریانهای مختلف در داخل و خارج از تاجیکستان و دیپلماتها و کشورها نیز چنین کردند».
سقوط دولت محمد مرسی در مصر اما به هر ترتیب این دوره پارادوکسیکال را متوقف کرد. پس از سقوط مرسی فشارها با محوریت روابط با اخوان المسلمین بر حزب نهضت اسلامی افزایش یافت. روزنامه دولتی جمهوریت در آن زمان در مقالهای به محیالدین کبیری هشدار میدهد که راه محمد مرسی، رئیس حزب عدالت و آزادی مصر را پیروی نکند. در همین بازه نیز فشارها بر حزب نهضت اسلامی به مرور افزایش یافت تا در سال 2015 منجر به بسته شدن کامل حزب، دستگیری شمار زیادی از رهبران و اعضای آن و ممنوعیت فعالیت آن در تاجیکستان شد.
پس از این فشارها، در دورهای که محدودیتهای اسلامی به حداکثر میزان ممکن در تاجیکستان رسیده و درحقیقت هیچ گروه اسلامی و یا اسلامگرایی در این کشور وجود نداشت، مجددا شاهد افزایش حساسیتها نسبت به اخوان المسلمین بودیم. در این راستا، به تناوب عدهای به دلیل عضویت و یا حتی گرایش به اخوان المسلمین در تاجیکستان بازداشت شدند. به عنوان مثال در سال 2016 شماری از امام خطیبهای مساجد به اتهام عضویت در اخوان المسلمین بازداشت شدند که گفته میشود شمار آنها بیش از 20 نفر بوده است. در سال 2017 نیز مجددا شمار دیگری از روحانیون به اتهام گرایش به اخوان المسلمین و یا عضویت در این گروه، بازداشت و زندانی شدند.
دسامبر 2019 و ماههای نخستین سال 2020 اما شدیدترین سختگیریها نسبت به اخوان المسلمین در تاجیکستان صورت گرفت. به گفته عبدالستار بابایف، «دولت بیش از هزار نفر را در این دوره به اتهام علاقهمندی به اخوان المسلمین دستگیر کرد. بیش از 1000 نفر دیگر را نیز بازپرسی نمود. افراد بازپرسی شده یا برای بازپرسی دعوت شده بودند یا افرادی بودند که در خارج از کشور تحصیلات اسلامی داشتند. دوم کسانی بودند که در تاجیکستان حلقههای آموزشی داشتند». وی همچنین میافزاید: «افرادی که در صحبتهای ایشان افکار اخوانی دیده میشد هم به مراجع امنیتی دعوت شدند و پس از آن بعضی زندانی و بعضی نیز مرخص شدند. بعضی از نزدیکان این افراد هم بعضا برای بازپرسی دعوت شدند. اما بخش زیادی از آنها به دلیل فقدان مدرک کافی آزاد شدند و طبق اطلاع دادستان کل، جرم 113 نفر گویا اثبات شد و پرونده آنها هنوز در حال بررسی است».
نکته جالب توجه در بازداشتهای اخیر، طیف گسترده افراد بازداشت شده است. در حالی که تا پیش از این عمدتا امام خطیبها و روحانیون به اتهام گرایش به اخوان المسلمین بازداشت میشدند، در دوره جدید طیف گستردهتری از جمله اساتید دانشگاه، کارمندان دولت و حتی خبرنگاران نیز حضور داشتند. در میان چهرههای علمی بازداشت شده، میتوان به اساتید دانشگاه ملی تاجیکستان اشاره کرد. البته وزیر علوم و معارف تاجیکستان ادعا کرده که شخصا برخی از این چهرهها را میشناسد. همینطور برخی چهرههای نزدیک به خانواده معروف تورجانزاده نیز در میان بازداشتیها بودند که شائبه سیاسی بودن این بازداشتها به بهانه اخوان المسلمین را نیز تقویت میکرد. در عین حال در میان بازداشتشدگان، دلیر شریفاف، از خبرنگاران معروف تاجیک هم به چشم میخورد که موج رسانهای گستردهای را به راه انداخت. گفته میشود یکی از اتهامات شریفاف، رفرنس دادن به کتابهای یوسف القرضاوی و سیدقطب بوده است.
این بازداشتها در حالی انجام شد که اخوان المسلمین در وضعیت تضعیف شدهای به سر میبرد که شاید رویکردهای فراملی در مناطقی چون آسیای مرکزی در اولویت آن نباشد. از سوی دیگر، در تاجیکستان نیز حزب نهضت اسلامی بیش از 4 سال است که دیگر فعالیتی نداشته و جریانهای اسلامگرایی به حداقل میزان ممکن در تاریخ تاجیکستان رسیده است. همین امر بر ابهامِ موضوع میافزاید که آیا واقعا اخوان المسلمین روند نرمِ نفوذ در میان افکار نخبگان تاجیک را در پیش گرفته است و یا انگیزههای سیاسی وراء این برخوردها وجود دارد.