موسسه معارف یا مدارس گولن؛ رقابتی بر سر تصاحب مدارس ترکیه در دنیا

بیرول أکجون – رئیس موسسه معارف
کریتر
(تذکر : این مقاله نشان دهنده رقابت جریان گولن و جریان حاکم بر ترکیه در سطح تعلیم و مدارس خارج از ترکیه است و از نقطه نظر فرد منتسب به حاکمیت ترکیه نگاشته شده است.)
روی کار آمدن سازمان «فتح الله گولن» و نیز افول و سقوط آن اساسا به جنگ سرد مرتبط است. نبرد و منازعه ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تنها به جبههبندیهای نظامی و استراتژیک میان سازمان «ناتو» و پیمان «ورشو» محدود و محصور نشد بلکه این رقابت [بین آمریکا و شوروی] ابعاد متعددی داشت که از جمله آنها میتوان به ابعاد و زوایای سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک و فرهنگی اشاره کرد. یکی از واقعیتها این است که نظام کمونیسم مبتنی بر ایدئولوژیِ «توتالیتر» یا «تمامیتخواهی» بود و از سازوکارهای تبلیغاتی قدرتمند به عنوان ابزاری اساسی برای سیطره بر جامعه و تأثیرگذاری بر آن، بهرهبرداری کرد. با این حال، این اشتباه است که تصور کنیم همبستگی داخلی بلوک متحد غرب پیرامون ارزشهای لیبرال به عملکرد عادی سیستمهای سیاسی و اجتماعی داخلی کشورهای عضو واگذار شد. اگر به گذشته بازگردیم و در تحولاتی که رخ داد، تأمل کنیم به خوبی میبینیم که بسیاری از پروژههای مهندسی اجتماعی، تقلبهای سیاسی و حتی کودتاهای نظامی ـ به صورت علنی و غیر علنی ـ توسط کشورهای عضو سازمان «ناتو» و به منظور مصونیت بخشیدن به جوامع در برابر کمونیسم، انجام گرفته است.
تحقیقات و پژوهشهایی که در رابطه با سازمان «فتحالله گولن» انجام گرفت، نشان میدهند حلقه اجتماعیِ تشکیلشده پیرامون این سازمان به ویژه پیرامون رهبر آن یعنی «فتحالله گولن» از ابتداء فریب خورده بود، زیرا اینگونه القاء شد که سازمانِ یادشده [سازمان گولن] یک سازمان دینی ـ اجتماعی است. این درحالی است که طراحی این سازمان با فرایند بازطراحی ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی ترکیه پس از کودتای 1960 کاملا مطابقت دارد. در طول سالهای گذشته، این استراتژی [تلاش برای بازطراحی ساختار ترکیه] در راهاندازی سلسله مدارس، نهادها و مؤسسات آموزشیِ ویژه و حتی ایجاد دانشگاهها در سراسر کشور، تجلی یافت. تمامی این نهادها و مؤسسات، فرصتهای مختلفی را برای تقویت جایگاه اجتماعی طبقات مذهبی پایین جامعه فراهم آوردند. از همین روی، جوانانی که از مراکز، نهادها و مؤسسات وابسته به سازمان «فتحالله گولن» بهرهبرداری کردند، به فضل آموزشهایی که دیده بودند به اعضایی به شدت فعال تبدیل شدند. میتوان گفت که ساختار سکولاریِ بسته و سیاستهای حذفیِ سابق موجب شد تا به ایجاد این ساختار فرقهگرایانه مشروعیت بخشیده شود.
افتتاح مدارس سازمان «گولن» در آسیای مرکزی
پس از آنکه مدارس «فتحالله گولن» توانستند در ترکیه به موفقیت دست پیدا کنند، تعدادی از مراکز آموزشی وابسته به این سازمان در خارج از مرزهای ترکیه تشکیل شد. در ابتدای امر، این مدارس در آسیای مرکزی گسترش یافتند. این اتفاق در دوران پس از جنگ سرد رخ داد. در اینجا باید به نقش ترکیه در آن زمان یعنی در دوران جنگ سرد اشاره کنبم. در دوران جنگ سرد، ترکیه در جبهه دفاع از جهانِ غرب در برابر کمونیسم نقشآفرینی کرد. در آن هنگام، نقش فرهنگی به ترکیه سپرده شد؛ نقشی که البته ـ از لحاظ جایگاه و اهمیت ـ کمتر از نقشآفرینی در عرصه ژئوپلیتیک نبود. در کتابی تحت عنوان «موقعیت جدید ژئوپلیتیک ترکیه» به قلم «ایان لسر» و «گراهام فولر» در سال 1993 پیشنهاد شد ترکیه الگویی در تحول اقتصادی و سیاسی تُرکی ـ اسلامی به ویژه در آسیای مرکزی که به تازگی استقلال خود را به دست آورده است، باشد.

قرار بود سیاستهای توسعهای ترکیه مبنی بر بکارگیری اقتصادِ بازار و دموکراسیِ چند حزبی، تجربهای مفید و کارآمد برای جمهوریهای دوستِ آنکارا باشد. در همین راستا، پیشنهاد شد تا نهادها و مؤسسات آموزشی و نیز سرمایهداران در ترکیه نقش پیشرو و پیشگام را ایفاء کنند. هدف این بود که نوعی تحول اجتماعی در این کشورها [جمهوریهایِ دوستِ ترکیه] ایجاد گردد. این موضوع اصلا تصادفی نیست که سازمان «گولن» ـ که ایالات متحده آمریکا آن را در ترکیه به خوبی میشناسد ـ از سال 1992 به سمت کشورهای منطقه قفقاز و آسیای مرکزی حرکت کرده است. سلسله مدارسی که این سازمان [سازمان گولن] در خارج از ترکیه تأسیس و راهاندازی کرد، به سرعت در آسیای میانه گسترش پیدا کردند. سرمایهداران وابسته به سازمان «گولن» نقش مهمی در این مسئله داشتند. مدارس و مراکز آموزشی سازمان «گولن» سپس خیلی زود در «بالکان» و جنوب آسیا (پاکستان، افغانستان و …) گسترش یافتند. از اوایل سال 2000 نیز این مدارس و مراکز آموزشی در کشورهای واقع در قاره آفریقا گسترش پیدا کردند. این فرایند موجب شد تا سازمان «گولن» در نهایت به یک شبکه تجاری و آموزشیِ جهانی تبدیل شود.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آذربایجان اولین کشوری بود که سازمان «گولن» در آنجا یک مرکز آموزشی تأسیس کرد. به عنوان نمونه، میتوان به مدرسه «نخجوان» ترکیه اشاره کرد که در سال 1992 در آذربایجان تأسیس شد. پس از آن نیز مدارس و مراکز آموزشی دیگری توسط سازمان «گولن» در سایر کشورها راهاندازی شد. قزاقستان نیز پس از آذربایجان به کشوری تبدیل شد که مراکز آموزشی وابسته به «فتحالله گولن» بیشترین فعالیت را در آن داشتند. در همین راستا، باید گفت که تعداد مدارس وابسته به «گولن» در قزاقستان تا سال 1992 به 29 مدرسه رسید. فعالیتهای این مدارس و مراکز آموزشی در جمهوریهای ترکیه و نیز در «بالکان»، «خاورمیانه»، «آفریقا» و «آسیا» ادامه پیدا کرد و در ادامه نیز دامنه تأثیرگذاری آن فراتر رفت. بدینترتیب، دامنه فعالیتهای مدارس و مراکز مذکور تا قارههایی نظیر آمریکا، اروپا و استرالیا نیز توسعه پیدا کرد. کار به جایی رسید که «فتحالله گولن» در یک بازه زمانی بسیار کوتاه مدارس زیادی را در بیش از 100 کشور تأسیس کرد. سازمان «گولن» به منظور برخورداری از مشروعیت اجتماعی، خود را به عنوان یک نهاد دینی ـ مدنی معرفی کرد. این سازمان به احداث خانهها، کلاسهای درس، خوابگاهها و مراکز و مؤسسات آموزشی مبادرت میورزد و در مراکز خود به «آموزش مدرن» اولویت میبخشد. سازمان «گولن» در مراکز آموزشی خود زبان انگلیسی را به عنوان یک زبان خارجی آموزش میدهد و افراد برتر را به عنوان دانشآموزان نمونه به دانشگاههای آمریکایی و اروپایی میفرستد. سازمان «گولن» برای جامه عمل پوشیدن به اهداف و آرمانهایش پیشنهادات وسوسهکنندهای به کشورهای میزبانِ نهادها و مؤسسات وابسته به خود ارائه میدهد.
به مدارس و مراکز آموزشیِ سازمان «گولن» در کشورهای آسیای مرکزی به عنوان مراکزی برای آموزشِ نخبگان سیاسی ـ اجتماعی نئولیبرال به سبک غربی نگریسته میشد؛ سبکی که به شدت متناسب با گفتمان جهانیشدن در آن زمان بود. در واقع، این مدارس و مراکز آموزشی، جزئی از نهادهای وابسته به سازمان «گولن» محسوب میشدند. نهادهای این سازمان متشکل از سازمانهای سرمایهداران در خارج و نیز سازمانهای «کمکهای اجتماعی و فعالیتهای آموزشی» بودند که عمدتا توسط مردم «آناتولی» تحت حمایت مالی قرار میگرفتند. سازمان «گولن» بر فعالیتهای سرمایهداران مالیات وضع میکند. همچنین کمکهای مردمی و نیز کمکهای سازمانهای بشردوستانه، منشأ اصلی تأمین منابع مالیِ سازمان «گولن» محسوب میشود. از سوی دیگر، قصههای اغراقآمیز موفقیت مدارس «گولن» و نیز داستانهای مربوط به فداکاریهای اعضای سازمان، جملگی تنها بخشی از روایتهایی هستند که با هدف تضمین مشروعیتِ ساختار سازمان «گولن» در جامعه ترکیه، ارائه میگردند. بسیاری از ناظران تحولات سیاسی میگویند بعید است که این شبکه جهانی از مؤسسات و نهادهای وابسته به «گولن» تنها از طریق کمکهای مردمی و انساندوستانه موفق به مقاومت و حفظ حیات خود شده باشد. این ناظران تصریح میکنند که قطعا برخی کشورهای خارجی از سازمان «گولن» حمایت مالی به عمل میآورند. رهبر سازمان «گولن» در سال 1999 به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و دیگر هیچگاه به ترکیه بازنگشت. این مهاجرت خود نشانه آشکاری از وجود حمایتهای گسترده از سازمان «گولن» توسط طرفهای بینالمللی است. افزون بر این، بسیاری از اعضای سازمان «گولن» که پس از کودتای نافرجام شب 15 ژوئیه سال 2016 از ترکیه گریختند، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلیس، آلمان و … رفتند.
پژوهشها و تأثیرات مؤسسه «معارف» ترکیه
پس از آشکار شدن فعالیتها و اقدامات سازمان «گولن» در ترکیه، نهادها و مؤسسات آموزشی وابسته به سازمان مذکور در این کشور تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. بدینترتیب، اقدامات سازمان «گولن» در عرصههای گوناگون نظیر «برقراری ارتباط با نسل جوان در ترکیه»، «جذب نیرو» و «فعالیتهای مالی و اقتصادی» با محدودیتهای فراوانی مواجه شد. علاوه بر این، سلسله نهادها و مؤسسات وابسته به سازمان «گولن» در خارج از ترکیه نیز تحت تعقیب قرار گرفتند. دولت ترکیه اعلام کرد که سازمان «گولن» حق ندارد تحت پوشش «مدارس ترکیه» خود را به عنوان نماینده مردم این کشور در حوزه دین، معرفی کند. مقامات دولت آنکارا به منظور مقابله با سیاستهای سازمان «گولن» به ایجاد تعدادی از مراکز و مؤسسات آموزشی بینالمللی در خارج از ترکیه مبادرت ورزیدند. در همین راستا، در تاریخ 17 ژوئن سال 2016 و با تصویب «مجلس ملی کبیر ترکیه»، طرح تأسیس بنیاد (مؤسسه) «معارف» به موجب قانون شماره 6721 تصویب شد. البته باید دانست که مأموریت بنیاد «معارف» ترکیه تنها در مبارزه با مؤسسات و نهادهای وابسته به سازمان «گولن» محدود و محصور نمیشود، بلکه خودِ این بنیاد نیز طی چند سال گذشته مجری بسیاری از طرحهای آموزشی دولت ترکیه در خارج از مرزهای این کشور بوده است. این بنیاد در 67 کشور فعالیت دارد و در 55 کشور جهان نیز دارای دفاتر نمایندگی است. این مؤسسه در تمامی شعبههای خود اقدام به ارائه خدمات آموزشیِ رسمی و خصوصی میکند. بنیاد «معارف» متشکل از 406 مدرسه تخصصیِ آموزشی در مقاطع پیشدبستانی، ابتدایی، متوسطه و دبیرستان است. این مؤسسه همچنین یک دانشگاه دارد. به دنبال سلسله مذاکرات و گفتگوهای سیاسی و دیپلماتیک میان مسئولان مؤسسه «معارف» ترکیه با مقامات کشورهای مختلف، 234 مرکز آموزشی وابسته به «گولن» از مجموع 428 مرکز آموزشی این سازمان، بسته شد. طبق برآوردها 50 هزار نفر در مراکز وابسته به بنیاد «معارف» ترکیه تحت آموزش قرار دارند. هدف دولت آنکارا این است که «معارف» به یک مؤسسه مشهور و برجسته ىر حوزه آموزشی تبدیل گردد.
بنیاد «معارف» و نهادها و مؤسسات ترکیهای دیگر برای بستن مدارس وابسته به سازمان «گولن» 3 اقدام اصلی و اساسی را انجام میدهند که در ادامه بدان اشاره میشود؛
اول؛ سوق دادن برخی کشورها به سمتِ بستن مدارس وابسته به سازمان «گولن»
ازبکستان و روسیه اولین کشورهایی محسوب میشوند که مدارس وابسته به سازمان «گولن» را بستند. در همین ارتباط، ازبکستان در سال 2000 و روسیه در سال 2008 مدارس مذکور را تعطیل کردند. مقامات کشورهای ازبکستان و روسیه در بیان علت اقدام خود در بستن مدارس وابسته به سازمان «گولن» اعلام کردند که این مدارس جزئی از یک شبکه جاسوسی هستند. پس از آن، کشورهای دیگری نظیر مغرب، الجزایر و صربستان به دنبال هشدارهای دولت ترکیه، به بستن مدارس وابسته به «گولن» مبادرت ورزیدند.
دوم؛ یا اعمال نظارت بر مدارس گولن
ازجمله دیگر کشورهایی که اقدام به بستن مدارس وابسته به سازمان «گولن» کردند، میتوان به ترکمنستان، تاجیکستان و آذربایجان اشاره کرد. این کشورها به ترتیب در سالهای 2011، 2013 و 2018 مدارس «گولن» را تعطیل کردند. این درحالی است که قزاقستان مسیر دیگری را در پیش گرفت و مدارس وابسته به سازمان «گولن» را تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش قرار داد.
سوم؛ میدان دادن به مؤسسه «معارف» ترکیه
از ابتدای ماه ژوئن سال 2022 مقامات کشورهای مختلف، 234 مدرسه وابسته به سازمان «گولن» را تعطیل و صحنه آموزشی را به مؤسسه «معارف» واگذار کردند. بستن مدارس وابسته به «گولن» و تبدیل آنها به شعبهای از مدارسِ مؤسسه «معارف» طبق قانون بینالمللی صورت میپذیرد. به عنوان نمونه، در سال 2018 تفاهمنامهای برای انتقال مدارس افغان ـ تُرکی به مؤسسه «معارف» ترکیه امضاء شد. طبق این تفاهمنامه، مدارس وابسته به سازمان «گولن» در افغانستان تعطیل و توسط دبیرخانه سازمان ملل متحد به مدارس وابسته به مؤسسه «معارف» تبدیل میشوند. در پاکستان نیز در اتفاقی مشابه، مدارس وابسته به «گولن» به مدارسِ مؤسسه «معارف» مبدل گشتند. این اتفاق پس از آن رخ داد که دادگاه قانون اساسی پاکستان، سازمان «گولن» را یک نهاد تروریستی خواند.
در این میان، هرچند که برخی کشورها دست به اقدامات مشابه علیه مدارس وابسته به سازمان «گولن» نزدند، اما به مؤسسه «معارف» اجازه دادند تا مدارس خاصِ خود را افتتاح کند. در نتیجه این تحولات، سازمان «گولن» دیگر نمیتواند برای مدارس خود نام «ترکیه» را به کار ببرد؛ کما اینکه این سازمان پرچم ترکیه را از ساختمانهایِ مدارس خود پایین آورده است. بدینترتیب، سازمان «گولن» قدرت خود در رقابت با مدارس جدیدِ تأسیسشده توسط مؤسسه «معارف» را از دست داده است. در کشورهایی که مؤسسه «معارف» به تأسیس مدارس خاصِ خود مبادرت ورزیده است، تعداد شرکتکنندگان در مدارس سازمان «گولن» کاهش یافته است. همین مسئله موجب شده است تا سازمان «گولن» به صورت داوطلبانه شماری از مدارس خود را تعطیل نماید. مؤسسه «معارف» ترکیه در تمامی مراکز آموزشیاش در سراسر جهان از علامت و نشانِ ویژه مدارس خود استفاده میکند؛ کما اینکه پرچم ترکیه بر فراز ساختمانهای مدارس این مؤسسه به اهتزاز درآمده است. بدینسان، دولت ترکیه تلاش کرده است از فعالیتهای تبلیغاتیِ ضد ترکیه در مدارس وابسته به سازمان «گولن» جلوگیری نماید تا این سازمان قادر به تأثیرگذاری بر ذهنیت جوانان نباشد.