معرفی کتاب «شیعه در آمریکای شمالی»
محمدرضا حضوربخش
کتاب شیعه در آمریکای شمالی که توسط پروفسور لیاقت تکیم به رشته تحریر در آمده است، یکی از منابع اصلی و البته محدودی است که در زمینه مطالعه وضعیت شیعیان در قاره آمریکای شمالی به چاپ رسیده است. قبل از این کتاب، تمامی منابعی که به موضوع اسلام در منطقه آمریکای شمالی پرداختهاند، توسط اهل سنت نگاشته شده و طبیعتاً تداعیکننده ایدئولوژی آنها هستند. لازم به ذکر است که کارهایی در زمینه شیعیان نیز نوشتهشده که همه آنها بهصورت جزئی و منطقهای موردتحقیق قرارگرفته است. به اذعان مؤلف، کل پروژه در حدود ده سال زمان برده است و تلاش بر این بوده که تمام مصاحبهها، گزارشات و آمارها بهصورت شخصی یا نقل مستقیم انجام گیرد.
مؤلف در فصل اول به سیر تاریخ ورود مسلمانان و همچنین شیعیان به آمریکا پرداخته است و بنا بر برخی احتمالات غیررسمی، حتی ورود مسلمانان به آمریکا را قبل از کشف این کشور توسط کریستفر کلمب تخمین میزند. اولین دسته از مهاجرین شیعه از شام (لبنان امروز) در دهه ۲۰ به این کشور سفر کردند و در بین دهههای ۵۰ تا ۸۰ میلادی به دلیل مشکلات داخلی کشورهای اسلامی و تسهیل قوانین مهاجرتی در آمریکا و کانادا، میزان مهاجرت مسلمانان به اوج خود رسید.
تمرکز کتاب در فصل دوم به مراکز اسلامی و شیعی در آمریکای شمالی معطوف شده است. علاوه بر نام بردن از مهمترین مراکز و پایگاههای اسلامی در آمریکای شمالی، این بخش از کتاب متکفل بحث از چالشهای این مراکز میباشد، مسائلی از قبیل معضلات جوانان و فاصله گرفتن آنها از مراکز اسلامی، قومگرایی و مسئله زنان. پروفسور لیاقت تکیم در این بخش نمونههای متعددی از اختلافات قومی و نژادی و دخالت فرهنگ در دین را متذکر میشود.
در فصل سوم، گزارش آماری از مراکز متعدد در آمریکای شمالی ارائهشده است. این اطلاعات بهصورت موسمی و مناسبتی قابلاستفاده میباشد. ازجمله إلمانهای این گزارش نام سازمان، آدرس، عالم مقیم، تعداد اعضاء نژاد، سال تأسیس، زبان برنامهها، چالش کنونی و چشماندازهای آینده میباشد.
فصل چهارم به نقش رهبری و مرجعیت و تاریخ حضور فعال آنها در منطقه آمریکای شمالی اشارهمیکند. آیتالله خویی اولین مرجع شیعی است که به راهاندازی یک مرکز اسلامی و حل مسائل شیعیان این منطقه رسیدگی کرده است. مشکل اصلی رهبری تشیع در این منطقه، اختلافات فقهی و مبنایی علماء و مراجع در موضوعاتی مثل رؤیت هلال، مسئله ارتباط جوانان، تکنولوژی، فتاوای سنتی است. از دیگر نکات حائز اهمیت، بومی نبودن علماء و عدم آشنایی آنها با جوامع غربی است.
آخرین فصل کتاب به تطبیق فعالیتهای تبلیغی اهل سنت و شیعه پرداخته است. همانطور که قابل پیشبینی است، سنیها در این عرصه نسبتاً موفق عمل کردهاند درحالیکه شیعه اساساً کار تبلیغی انجام نمیدهد. مراکز اسلامی صرفاً به برگزاری اعمال عبادی خود مشغول هستند و هیچ حرکتی برای جذب سایر مردم از خود نشان نمیدهند. از طرفی، مؤلف کتاب قائل است که شیعه شدن یک فرآیند است و نه یک پدیده. بنابراین باید برنامهریزی بلندمدت برای افرادی که تازه شیعه هستند، چه ازلحاظ اجتماعی، فرهنگی و چه ازلحاظ اقتصادی و سیاسی صورت بگیرد. این در حالی است که جامعه شیعه در خواب غفلت به سر میبرد.
منبع: موسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر