مروری بر بحران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛ نه زبانی برای گفتن، نه گوشی برای شنیدن

محمدرضا کوهکن
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی روزی بنا بود «قلب» دیپلماسی فرهنگی ایران باشد و «زبان» گویای یک انقلاب جهانی؛ اما نگاهی به دیپلماسی دیجیتال این سازمان نشان میدهد نه قلبی مانده، نه زبانی و نه حتی گوش شنوایی. به بهانه پیام توییتری رهبر انقلاب به جوانان فرانسوی مروری داشتیم بر توان پیامرسانی و عملکرد این سازمان و رایزنیهای فرهنگی ایران در شبکههای اجتماعی و مقایسه آن با عملکرد رقبا، که باید آن را مرثیهای بر عملکرد متولیان دیپلماسی فرهنگی ایران خواند…
به دنبال اهانت رئیسجمهور فرانسه به ساحت پیامبر اعظم (ص) بود که پیام رهبر انقلاب خطاب به جوانان فرانسوی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. کمتر از یک ماه دیگر نیز سالگرد نگارش نامه ایشان به جوانان غربی فرامیرسد. در وضعیت کنونی آزادی بیان امپراتوری رسانهای غربی، بخشی از بار رساندن این پیامها به مخاطبش بر دوش افراد و گروههای ایرانی و غیرایرانی دلسوز نسبت به انقلاب اسلامی است؛ اما طبیعتاً بخش مهمی نیز بر عهده متولیان رسمی روابط فرهنگی بینالمللی، و در رأس آن «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» بوده و هست. به این بهانه مراجعهای به حساب شبکههای اجتماعی رایزنیهای فرهنگی ایران در اروپا داشتیم، حسابهایی که بعد از کلی جستجو و با زحمت توانستیم آنها را پیدا کنیم؛ اما نتیجه این جستجو چه بود؟
مجموع لایک پستهای مرتبط با پیام اخیر رهبر انقلاب در صفحه اینستاگرام، فیسبوک و توییتر رایزنیهای فرهنگی ایران در اروپا تا نیمهشب دهم آبان ماه تنها «46» مورد است. اینستاگرام رایزنی ایران در فرانسه یک پست با 7 لایک دراینباره دارد. حساب توییتر، فیسبوک و یوتیوب آن هم مدتهاست که بهروزرسانی نشده است. حال باید پرسید این نمایندگیها بنا بود پیام رهبر انقلاب را به کدام مخاطب برسانند؟ اساساً آنها چه میزان مخاطب و دنبال کننده در شبکههای اجتماعی دارند؟ آیا فقط از پیام رهبری استقبال نشده یا در سایر موضوعات نیز وضع بر همین منوال است؟ آیا مشکل از رایزنیهای اروپا است –که گل سرسبد رایزنیها خوانده میشوند- و بقیه رایزنیها از وضعیت مناسبی برخوردارند؟ عملکرد سازمانهای متناظر دیگر کشورها در شبکههای اجتماعی چگونه است؟ این نوشتار به سؤالاتی از این قبیل پاسخ خواهد داد…
ورود شبکههای اجتماعی به دنیای دیپلماسی
با ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی، دیپلماسی عمومی (به معنای مخاطب قرار دادن مردم سایر کشورها) کشورها فرصتی جدید و منحصربهفرد را در پیش روی خود دید که برخلاف ابزارهای پیشین «مستقیماً» میتوانست با «حجم گستردهای» از مخاطبان خارجی، «ارتباط تعاملی» برقرار کند. این حوزه کمکم موردتوجه واقع شد و مفهوم «دیپلماسی دیجیتال» را شکل داد که به زبان ساده یعنی استفاده از اینترنت و بالأخص شبکههای اجتماعی برای تحقق مقاصد دیپلماتیک یا به تعبیر دیگر یعنی شکل دیجیتالیشده دیپلماسی عمومی؛ چه مسئولان و دیپلماتهای رسمی مجری آن باشند، چه افراد غیردولتی اما همسو. این حوزه آنچنان مورد اقبال قرار گرفت که اصطلاحاتی مانند «دیپلماسی فیسبوک»، «دیپلماسی توییتر»، «دیپلماسی گوگل» و «دیپلماسی هشتگ» را به وجود آورد. برای نمونه وزارت امور خارجه آمریکا و زیرمجموعههای آن تنها در چهار شبکه اجتماعی فیسبوک، توییتر، یوتیوب و اینستاگرام قریب به 1000 حساب فعال دارند.
مقایسه دیپلماسی دیجیتال متولیان دیپلماسی عمومی کشورهای پیشرو
کارکردها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی، مسئولان و سازمانهای بیشتری را –افزون بر دیپلماتها و وزارت امور خارجه- به استفاده از این ابزار ترغیب کرده است تا جایی که افراد، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و غیره فعالیت در شبکههای اجتماعی را در دستور کار خود قرار دادهاند.
این یادداشت به مقایسه عملکرد برخی از مهمترین کنشگران (دولتی یا غیردولتی) دیپلماسی عمومی 15 کشور جهان در شبکههای اجتماعی فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و یوتیوب پرداخته است. جدول1 فعالیت حساب رسمی و مرکزی (و نه حساب شعب فعال در دیگر کشورها) این سازمان/نهادها در چهار شبکه اجتماعی منتخب تا شهریور 1399 را نمایش میدهد:
جدول1: مقایسه دیپلماسی دیجیتال متولیان دیپلماسی عمومی کشورهای منتخب تا شهریور 99
کشور | نهاد/سازمان | فیسبوک | توییتر | یوتیوب | اینستاگرام | رتبه کل سازمان/ نهاد (از21) | رتبه کل کشور (از15) | ||||
تعداد لایک | رتبه | تعداد دنبال کنندگان | رتبه | تعداد بازدید | رتبه | تعداد دنبال کنندگان | رتبه | ||||
آلمان | انستیتو گوته | 418,563 | 5 | 55,800 | 9 | 20,132,254 | 1 | 97,600 | 2 | 3 | 3 |
آمریکا | یو اس اید | 811.506 | 3 | 776.600 | 2 | 2.600.863 | 4 | 276.000 | 1 | 2 | 2 |
اسپانیا | انستیتو سروانتس | 86,715 | 10 | 218,700 | 5 | 2,361,155 | 5 | – | 17 | 9 | 7 |
ایتالیا | انجمن دانته آلیگیری | 38,979 | 13 | 16,800 | 12 | 176,372 | 14 | – | 17 | 15 | 13 |
ایران | سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی | – | 18 | – | 18 | – | 16 | 372 | 16 | 20 | 14 |
بنیاد سعدی | 2,060 | 17 | 642 | 17 | – | 16 | 3,148 | 11 | 17 | ||
مجمع جهانی اهلبیت | – | 18 | – | 18 | – | 16 | 838 | 15 | 19 | ||
مجمع جهانی تقریب مذاهب | – | 18 | – | 18 | – | 16 | 1,153 | 13 | 18 | ||
بریتانیا | شورای بریتانیا | 2,271,391 | 2 | 282,900 | 3 | 5,412,727 | 2 | 74,300 | 3 | 1 | 1 |
پرتغال | انستیتو کاموئس | 90,675 | 9 | 108,800 | 6 | 207,247 | 12 | 1,077 | 14 | 11 | 9 |
ترکیه | انستیتو یونس امره | 65,379 | 11 | 83,100 | 8 | 1,486,791 | 7 | 21,200 | 5 | 6 | 5 |
تیکا | 47.981 | 12 | 240.500 | 4 | 999.684 | 10 | 52.900 | 4 | 5 | ||
چین | انستیتو کنفوسیوس | – | 18 | – | 18 | – | 16 | – | 17 | 21 | 15 |
روسیه | روسوترودنیجستوو | 24,085 | 14 | 91,400 | 7 | 282,524 | 11 | 8,773 | 9 | 12 | 12 |
بنیاد روسکی میر | 14,369 | 16 | 1,468 | 16 | 1,193,122 | 9 | – | 17 | 16 | ||
ژاپن | بنیاد ژاپن | 150,309 | 7 | 32,600 | 10 | 1,298,025 | 8 | – | 17 | 13 | 10 |
سنگاپور | بنیاد بینالمللی سنگاپور | 185,361 | 6 | 2,532 | 15 | 3,068,909 | 3 | 4,273 | 10 | 7 | 6 |
عربستان | اتحادیه جهان اسلام (عربی) | 2,420,791 | 1 | 2,400,000 | 1 | 11,843 | 15 | 12,700 | 8 | 4 | 4 |
فرانسه | شورای فرانسه | 101,644 | 8 | 16,000 | 13 | 180,345 | 13 | 15,300 | 6 | 10 | 8 |
انستیتو فرانسه | 568,126 | 4 | 31,000 | 11 | 54,413 | 14 | 13,000 | 7 | 8 | ||
کره جنوبی | بنیاد کره | 20,314 | 15 | 5,111 | 14 | 1,940,181 | 6 | 2,595 | 12 | 14 | 11 |
همانگونه که در جدول فوق مشخص است، متولیان رسمی دیپلماسی عمومی در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با رقبای خارجی خود عملکرد بسیار ضعیفی در شبکههای اجتماعی داشتهاند؛ در میان این 15 کشور، ایران رتبه چهاردهم را در این زمینه کسب کرده و فقط بالاتر از چین ایستاده است. لازم به ذکر است اگرچه انستیتو کنفوسیوس چین بهطور رسمی و متمرکز، حسابی در شبکههای اجتماعی ندارد، اما شعب مختلف آن دارای حسابهای مستقل و متعددی در شبکههای اجتماعی مختلف هستند که عملکرد بهتری نسبت به حسابهای شعب مختلف ما نشان دادهاند، لذا با در نظر گرفتن این نکته میتوان عملکرد ایران را «ضعیفترین» در میان همه این کشورها در نظر گرفت.
مقایسه دیپلماسی دیجیتال سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا
در این بخش عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (بهعنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران) و شورای بریتانیا (بهعنوان رتبه برتر دیپلماسی دیجیتال طبق جدول فوق) و نمایندگیهای برونمرزی آن دو در حوزه دیپلماسی دیجیتال مقایسه شده است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در حال حاضر در بیش از 50 کشور دنیا حدود 70 نمایندگی دارد. این نمایندگیها سایت مخصوص به خود را دارند که اکثراً فاقد جذابیت ظاهری و فعالیت چشمگیری هستند. نشانی این سایتها از طریق سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات قابل دسترسی است. اما در خصوص شبکههای اجتماعی وضعیت بدتر از آن است؛ سازمان فرهنگ و ارتباطات از میان شبکههای اجتماعی تنها یک حساب رسمی و مرکزی در اینستاگرام دارد که دنبالکنندگان آن به 400 نفر نمیرسند. از میان 70 نمایندگی نیز تنها 40 نمایندگی حداقل در یکی از چهار شبکه اجتماعی مهم حساب (فعال یا غیرفعال) دارند.
در مقابل شورای بریتانیا در 118 کشور نمایندگی دارد که هر یک وبسایت اختصاصی خود را دارند و 103 نمایندگی حداقل در یکی از چهار شبکه اجتماعی مهم مشغول به فعالیت هستند.
احصاء حساب نمایندگیهای ایران در شبکههای اجتماعی (برخلاف حساب نمایندگیهای شورای بریتانیا) با دشواری به دست آمد؛ متأسفانه نشانی این حسابها نهتنها در سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات و بعضاً سایت رسمی نمایندگیها وجود ندارد، بلکه گویا این نمایندگیها نیز از فعالیت خود بیخبر هستند و یکدیگر را دنبال نمیکنند. لذا دستیابی به حساب شبکههای اجتماعی آنها با رجوع به تکتک سایتهای رایزنیهای فرهنگی، جستجوی کلیدواژهای در شبکههای اجتماعی و بررسی فهرست دنبالشوندگان رایزنیها صورت گرفته و احتمال آن میرود که علیرغم جستجوی فراوان برخی از حسابها یافت نشده باشند. جدول 2 تا 5 عملکرد این دو سازمان در چهار شبکه اجتماعی را مقایسه میکند:
جدول2: مقایسه عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا در فیسبوک | ||
سازمان فرهنگ و ارتباطات | شورای بریتانیا | |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب | 17 | 100 |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب فعال (در یک ماه گذشته حداقل یک پست منتشر کردهاند) | 10 | 100 |
مجموع تعداد لایک حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 2.3 میلیون |
مجموع تعداد لایک حساب نمایندگیها | 20 هزار | 14.2 میلیون |
حسابهای با مجموع لایک بیشتر | بمبئی هند (4900)
بوسنی (2800) |
میانمار (2.3 میلیون)
مصر (1.9میلیون) افغانستان (1.8میلیون) |
جدول3: مقایسه عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا در توییتر | ||
سازمان فرهنگ و ارتباطات | شورای بریتانیا | |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب | 22 | 66 |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب فعال (در یک ماه گذشته حداقل یک پست منتشر کردهاند) | 12 | 66 |
تعداد توییتهای حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 18.3 هزار |
تعداد دنبالکنندگان حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 283 هزار |
تعداد دنبالشوندگان حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 276 |
مجموع تعداد دنبالکنندگان حساب نمایندگیها | 4.3 هزار | 450 هزار |
مجموع تعداد دنبالشوندگان حساب نمایندگیها | 4 هزار | 66 هزار |
حسابهای با دنبالکننده بیشتر | ژاپن (1400)
استانبول ترکیه (450) |
پاکستان (36 هزار)
هند (29 هزار) مکزیک (28 هزار) |
جدول4: مقایسه عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا در یوتیوب | ||
سازمان فرهنگ و ارتباطات | شورای بریتانیا | |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب | 10 | 42 |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب فعال (در یک ماه گذشته حداقل یک پست منتشر کردهاند) | 6 | 42 |
تعداد اعضای حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 91 هزار |
مجموع تعداد بازدید حساب مرکزی | حساب مرکزی ندارد | 5.4 میلیون |
مجموع تعداد اعضای حساب نمایندگیها | 1 هزار | 237 هزار |
مجموع تعداد بازدید حساب نمایندگیها | 177 هزار | 42 میلیون |
حسابهای با عضو بیشتر | سوئد (292)
ایتالیا (255) |
هند (108 هزار)
سنگاپور (18.5 هزار) ویتنام (17 هزار) |
حسابهای با بازدید بیشتر | ایتالیا (106 هزار)
سوئد (25 هزار) |
هند (7.3 میلیون)
هنگکنگ (5.7میلیون) سنگاپور (4.9 میلیون) |
جدول5: مقایسه عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا در اینستاگرام | ||
سازمان فرهنگ و ارتباطات | شورای بریتانیا | |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب | 35 | 25 |
تعداد نمایندگیهای دارای حساب فعال (در یک ماه گذشته حداقل یک پست منتشر کردهاند) | 28 | 25 |
تعداد پستهای حساب مرکزی | 664 | 13 |
تعداد دنبالکنندگان حساب مرکزی | 372 | 74 هزار |
تعداد دنبالشوندگان حساب مرکزی | 5 | 48 |
مجموع تعداد دنبالکنندگان حساب نمایندگیها | 16 هزار | 270 هزار |
مجموع تعداد دنبالشوندگان حساب نمایندگیها | 13 هزار | 5.3 هزار |
حسابهای با دنبالکننده بیشتر | آنکارا ترکیه (4000)
دهلی هند (1250) |
کویت (49هزار)
قزاقستان (31هزار) نیجریه (27هزار) |
شکل1: مقایسه عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای بریتانیا و نمایندگیهای آنها در شبکههای اجتماعی
مجموع تعداد دنبالکنندگان سازمان فرهنگ و ارتباطات و تمامی نمایندگیهای آن در فیسبوک حداکثر 20 هزار نفر، در توییتر حداکثر 4.3 هزار نفر، در یوتیوب حداکثر هزار نفر و در اینستاگرام حداکثر 17 هزار نفر هستند، حالآنکه برخی از این دنبالکنندگان ایرانی و یا مشترک بین چند حساب بوده و لذا عدد واقعی مخاطبان کمتر از آن است.
در توییتر و اینستاگرام نمایندگیهای ایران تقریباً بهاندازه دنبالکنندگانشان دنبالشونده دارند، یعنی لزوماً این مقدار دنبالکننده را به دلیل جذابیت همراه نکردهاند، بلکه شاید به دلیل قانون فالو و فالوبک بوده باشد.
جای تعجب است که برخی نمایندگیها با آنکه سالها از ایجاد حسابشان در اینستاگرام میگذرد، اما مخاطبین آنها بسیار کم است. بهعنوانمثال نمایندگی یونان با گذشت 5 سال از فعالیتش در اینستاگرام، تنها حدود 380 دنبالکننده دارد و با این مخاطب کم حدود 2000 پست منتشر کرده است. یا نمایندگی اوگاندا پس از گذشت سه سال حدود 230 دنبالکننده بیشتر ندارد و بهطور متوسط ده پست آخر آن تنها 4 لایک (تقریباً) دریافت کرده است. نکته تأسفبرانگیزتر آنکه احتمالاً نمایندگیها بهواسطه این فعالیتهای کم اثر و کم مخاطب در شبکههای اجتماعی، حقالزحمه نیز دریافت میکنند.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی روزی بنا بود «قلب» دیپلماسی فرهنگی ایران باشد و دیگر سازمانها را زیر بالوپر بگیرد، اما گویا خود نیز به این نقش باور ندارد؛ سایت سازمان و نمایندگیهای آن از لحاظ محتوایی به محل عرضه فعالیتهای خود سازمان، دیدارها و برنامههای رئیس و معاونان و رایزنان فرهنگی تبدیل شده و خبری از نقش پدری و پوشش و معرفی و حمایت سایر سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی در آن به چشم نمیخورد. انتشار اخبار سخنرانی رایزنان فرهنگی ایران در شبکههای رادیویی و تلویزیونی و وبینارها، ترجمه یک کتاب یا برگزاری یک نشست را میتوان تنزل جایگاه سازمان و نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی تلقی نمود.
همچنین بخش زبان عربی سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز نقص جدی دارد؛ آخرین خبر منتشرشده در سایت عربی سازمان مربوط به بهمن 98 (حدود 8 ماه پیش) است.
از لحاظ فنی نیز قالب نقشه سایت، گرافیک سایت، چینش مطالب، تصاویر، فونتها و… در شأن جمهوری اسلامی نیست و بیشتر به یک وبلاگ میماند. گرچه قالب سایت مرکزی و اکثر نمایندگیها به یک شکل است، اما معدودی از نمایندگیها ضمن تغییر دامنه، طراحی و گرافیک سایت خود را به سطح قابل قبولی ارتقا دادهاند، ازجمله نمایندگی صربستان، بوسنی، کنیا و ایتالیا.
وضعیت برخی سایتهای رایزنیهای فرهنگی ازلحاظ به روزرسانی مطالب قابل تأمل است. آخرین مطلب منتشرشده در سایت رایزنی انگلستان مربوط به سال 2011، پاریس 2019، اتریش 2018، استرالیا 2016، زاگرب 2015، امارات 2015 و کازان روسیه 2014 است. جالبتر آنکه سایت رایزنی بنگلادش کماکان بنر احمدینژاد را بهعنوان رئیسجمهور ایران در ستون کنار صفحه خود دارد!
نکته تأسفبرانگیز دیگر، ضعف معرفی سازمان فرهنگ و ارتباطات در سایتهای اینترنتی است. بهجز برخی سایتهای دولتی و خبرگزاریهای رسمی، با جستجوی نام سازمان به زبان فارسی به مطالب اندک و با جستجوی آن به دیگر زبانها به مطالب بسیار اندکتری خواهید رسید. حتی توضیحات صفحه فارسی ویکی پدیای سازمان از شش خط فراتر نمیرود و برای آن صفحهای به زبان عربی و انگلیسی وجود ندارد، تنها چند خط کوتاه به آلمانی و یونانی که صفحه آلمانی آن کماکان دکتر خرمشاد را بهعنوان رئیس سازمان معرفی کرده است! درواقع گویا نه سازمان تلاش چندانی برای معرفی خود کرده، و نه دیگران به خاطر عدم شناخت و آگاهی یا سایر دلایل به آن پرداختهاند.
در چند مورد به دنبال تعطیلی دفتر برخی نمایندگیها، فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی نیز متوقف شده است. اگر کشورها امکان فعالیت حضوری به نمایندگیهای فرهنگی ایران نمیدهند، میبایست فعالیتهای مجازی را تقویت و جایگزین آن شوند. درحالیکه برخی کشورها در اینگونه موارد اقدام به راهاندازی نمایندگی و سفارت مجازی میکنند، ما ظرفیتهای مجازی موجود را نیز از دست میدهیم.
جمعبندی
عدم نیاز به مجوز کشور مقصد (مخصوصاً در مواردی که فعالیت ایران در دیگر کشورها با محدودیت مواجه است)، عدم نیاز به زیرساخت آنچنانی، هزینه کم و درگیر ساختن مخاطبین گسترده در کنار ظرفیتهای غنی دیپلماسی فرهنگی ایران، فرصت مناسبی برای متولیان دیپلماسی فرهنگی ما به وجود آورده است تا با بهرهگیری از دیپلماسی دیجیتال مخاطبین خود را گسترش داده و با آنان ارتباط برقرار سازند. کشورهای مدعی در جهان به شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزاری برای «مدیریت تغییر نگرش و رفتار» مینگرند اما طبق یافتههای این پژوهش، این ظرفیت در ایران آنچنان که باید مورد استفاده قرار نگرفته است.
متولیان رسمی از یک سو نقش خود را بهعنوان «کنشگر و مجری» (و نه حامی و تسهیلکننده) در نظر گرفتهاند و از سوی دیگر در همان نقش نیز موفق عمل نمیکنند، اولاً تعداد بسیار پایین حسابهای فعال در شبکههای اجتماعی نشانگر آن است که چندان «زبانی برای گفتن» نداریم؛ ثانیه تعداد بسیار پایین مخاطبین شبکههای اجتماعی نشانگر آن است که «گوشی برای شنیده شدن» نیز نداریم؛ ثالثاً بررسی محتوای منتشرشده در شبکههای اجتماعی نیز نشان میدهد «حرفی برای گفتن» متناسب با مخاطب خود آماده نکردهایم. درواقع وقتی از عناصر پیام، نه فرستنده، نه گیرنده، نه ابزار، نه پیام، هیچکدام وجود ندارد – و پارازیتهای خارجی نیز وارد میشود – انتظار شکلگیری کدام ارتباط را باید داشت؟ لذا نباید تعجب کرد اگر طبق آمارهای جهانی هنوز شناخت چندانی از فرهنگ و تاریخ و تمدن ایران وجود نداشته باشد…
منبع: فرهیختگان
با درود و سپاس. جهت ارسال نوشتار هایم به چه آدرسی ارسال نمابم.
با درود و سپاس. جهت ارسال نوشتار هایم به چه آدرسی ارسال نمابم.
به جای راهنمایی. پاسخ کلیشه ای دیجیتال کارگزاری شده را ارایه نی دهید.
با سلام
تا زمانی که نگاه غیرکارشناسی، انتصاب های رفاقتی، اولویت فعالیت های کلیشه ای و تبلیغی به جای نگاه راهبردی به حوزه فرهنگ بین الملل در سازمان حاکم است، در به همین پاشنه خواهد چرخید.
کاش بنیانگذاران سازمان و نهادهای بالادستی ارزیابی معقول و مبتنی بر داده های واقعی و نه سفارشی و ساختگی از عملکرد سازمان داشته باشند تا بر پایه آن تصمیم خردمندانه بگیرند.
این که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مشکلات بسیاری خصوصا در دوره ریاست فعلی سازمان دارد شکی نیست ولی به نظر می رسد این قضاوت منصفانه نیست. اولا خیلی از فعالیت های رایزنی ها تا چندی پیش فیزیکی بوده و در نوع خود اثرگذار و فعالیت های حضوری و فیزیکی بسیار موثرتر می باشد. دوم این که بسیاری از فعالیت های فرهنگی براساس سیاست خارجی کشورها شکل می گیرد در نتیجه نمی توان این موضوع را یک طرفه خواند. سوم این که فقط کشورهایی مثل آلمان و انگلیس و… را که در قدرت نرم از زمره کشورهای اول دنیا هستند را نمی توان با ایران که به تازگی پای به عرصه فعالیت های مجازی گذاشته مقایسه کرد چهارم از قدیم گفتند هر چه پول بدی آش می خوری، رایزنی های فرهنگی با بودجه بخور و نمیر دارند سر می کنند و اگه به درستی بخواهند نظر نویسنده را در فعالیت های مجازی اعمال کنند به نظر می رسد باید کادر فنی در اختیار داشته باشند و همه فعالیت های فرهنگی را با یک نیرو نمی توان انجام داد و در پایان به نظر می رسد فعالیت های رایزنی های فرهنگی را تنها نمی توان با یک عنوان موضوع بررسی کرد .
این یادداشت بر فعالیت های مجازی سازمان و رایزنی ها تمرکز کرده و نافی فعالیت های حضوری و فیزیکی نیست و نقد و بررسی آن ها فرصت دیگری می طلبد؛ اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند.
همچنین این گزارش سازمان را صرفا با ۱-۲ کشور پیشرو در این عرصه مقایسه نکرده، از ۱۵ کشور بررسیشده ما آخریم! شان و ظرفیت ایران بسیار بیش از این است، اصلا چرا باید در این عرصه تازه وارد باشیم؟ جوابگوی این عقب افتادن سازمان است.
در خصوص کمبود بودجه نیز باید گفت اولاً فعالیت های مجازی جزو فعالیت های کم هزینه و بلکه رایگان است که می توانست جزو اولویت ها قرار بگیرد اما نیست، اندکی سواد رسانه ای و حتی دغدغه و فعالیت شخصی اما جهادی رایزن ها و کارکنان و کارشناسان رایزنی وضعیت را بسیار بهتر وضع کنونی می کرد و نیازی به کادر فنی و استخدام کارمند جدید و عریض و طویل کردن بیش از این سازمان ندارد، همه چیز بودجه نیست. ثانیاً اگر بودجه هم می بود، با روحیه کارمندی و اداری راه به جایی نمی برد…
همین امیر حسین نوری حسامی فارغ التحصیل دانشگاه آزاد بود که با رایزنی فرهنگی در بوسنی رسید
قبلش هم آقای اطمینان دنبال این بود که برا پسرش زن اروپایی بگیره تا نسلشون ژن خوب بشن
کار فرهنگی هم براشون هیچ ارزشی نداشت
عجب عقده گشایی احمقانه ای، در همین گزارش بر موفقیت امیرحسین نوری رایزن فرهنگی موفق،جوان، با انگیزه و البته برخوردار از عزت و شرف فرزندشهید بودن، تصریح شده است.بهتر است بیماری حسد و تنگ نظری ات را درمان کنی
کاملا با شما موافقم آقای بختیاری عزیز.
وقتی رایزنای فرهنگی رو از بین چاپلوسان خودشون انتخاب می کنن همین آش و همین کاسه است . الان برید رایزنها و وابسته های فرهنگی جدید رو که انتخاب و در حال اعزام یا اعزام شده اند ببینید . هیچکدام بالای چهل سال سن ندارن . اینا کی و چگونه تجربه فرهنگی کسب کردن بجز اینه که یا برادر نماینده مجلسن یا پسر فلانی توی بیته یا برادر زاده و خواهر زاده فلان آیت اله و …..
خدا وکیلی توی این هفت هشت سالی که این بنده خدا رییس سازمان شده ساختار و زیربنای علمی و فرهنگی سازمان صد پله نزول کرده . آقایی که الان سرپرست معاونت توسعه منابع شده رایزن قبلی آذربایجان بوده برن تحقیق کنن ببینن چقدر سواد داره بجز اینه که قبلا کارای بیرون سازمان رییس سازمان رو انجام میداده .آقا درد زیاده یه فرصت مناسب میخواد و یه سایت دل و جرات دار که منتشر کنه.
جناب آقای کوهکن
با تشکر از زحمت بررسی و تحلیل آماری در خصوص فضای مجازی و نتیجه گیری شما مواردی که به نظر بنده می رسد جهت تکمیل اطلاعات شما و همینطور توجه به زیستن در امور فرهنگی و اجرائی فارغ از مسائل دانشگاهی، مواردی را ذکر می کنم.
با بررسی گزارش فضای مجازی می توان بخش مجازی و عدم توجه به این موضوع را تحلیل کرد که این تنها بخشی از فعالیت های سازمان فرهنگ است و البته به درستی بخش مهمی از آن، در شرایط حساس کنونی است.
فعالیت در بستر مجازی شرایط متناسب با خود را دارد همچون تاریخ که در بستر جغرافیا صورت می گیرد و بدون آن تاریخی وجود ندارد، سخت افزار، نرم افزار و کاربران آموزش دیده و … هزاران عامل در کنار یکدیگر این بستر را خواهند ساخت و این حاکی از آن است که در تمام این موارد نقص دارد که در فضای مجازی به اندازه یک فعال فرهنگی جزء هم نه فالور داریم و نه محتوای مناسب.
فضای مجازی نه محصول ناگهانی شرایط کنونی که حتی در زمان ریاست دانشگاه امام صادق بر پیکره فرهنگ بین الملل نیز راهکاری موثر و قابل توجه در این زمینه ندیده ایم چه برسد به کسانی که نه اصول حرفه ای دانشگاهی و نه ذهنیتی درباره فضای مجازی ندارند.
این پیکر بی جان فرهنگ در عرصه بین الملل سالهاست که بر زمین افتاده است و مشکل اساسی آن نه فضای مجازی و یا مناسبات فامیلی و عدم شایسته سالاری تثبت شده بر پیکره آن است که مشکل اساسی نداشتن جایگاه قانونی و تثبیت شده، چند دستگی فرهنگی در عرصه بین الملل ( مجمعین، جامعه المصطفی و … ) و از همه آنها مهمتر وزارت امورخارجه است که هم خود را متولی این موضوع می داند و هم در مواقع ضروری شانه خالی می کند.
به راستی شما که فعالیت فرهنگی در عرصه بین الملل را رصد می کنید آیا به فعالیت های دیپلماسی عمومی و … وزارت امورخارجه توانایی دریافت اطلاعات و یا نقد را دارید که دلیل تشکیل و وظایف آن چه بوده است و چرا باعث چند دستگی در مسیرهای یکسان ایجاد می شود.
نقد شما درباره عدم توانایی و عدم توجه به فضای مجازی کاملا درست و قابل توجه است ولی آیا این مشکل کشفی است که شما کرده اید؟ نه جناب آقای کوهکن شما کشف بزرگی نکرده اید، اینها مواردی است که بارها و بارها خود کارمندان و مدیران میانی متذکر شده اند ولی این دست مویی برای کندن ندارد.
فقر منابع انسانی به دلیل عدم توجه به نیروهای کارآمد به خاطر مناسبات ارتباطی و عدم شایسته سالاری، دسته بندی و باندبازی های فرهنگی، خودخواهی و خود رای بودن مدیران مستبد، عدم توجه به معیشت کارمندان، نداشتن برنامه های مدون برای شرایط سخت، عدم توجه سیستماتیک به قابلیت های داخلی سازمان و نیروهای متخصص در حوزه فضای مجازی، ذهنیت فعالیت های نمایشی به جای کارهای زیربنایی و … عامل دیگر این پیکره را به این وضعیت رسانده است.
نتیجه گیری:
جناب آقای کوهکن، بر خلاف نظر شما درباره فرستنده، گیرنده و پیام، به عنوان فعال در عرصه فرهنگ بین الملل و حاضر و ناظر در اتفاقات فرهنگی و بین المللی عرض میکنم که در سازمان فرهنگ فرستنده های توانایی با قدرت تحلیل و دانش بالا که هم منطقه محل ماموریت را به خوبی می شناسند و هم دانش فنی این موضوع را دارند بسیار زیاداند. پیام های مناسب و درخور توجهی نیز وجود دارد و بعد از ۳۰ سال فعالیت سازمان در خارج از کشور گیرنده های خوبی نیز وجود دارد. اگر دغدغه این موضوع در شما وجود دارد باید به عنوان کسی که به دکترین فرهنگ بین الملل نظر کرده است و سعی در یادگیری آن دارد موضوع را ریشه ای بررسی کند و علل ناکارآمدی جزء را در کل بیابد.
در نمایشگاه نامه دوم رهبری به جوانان غربی می توان گفت سازمان فرهنگ یکی از سازمانهایی بود که بیشترین فعالیت را کرده بود و وزارت امورخارجه و دیپلماسی عمومی آن به برگه ای از فعالیت ها بسنده کرده بود. بی شک مناسب حال است که بودجه تنها سازمان قانونی در این زمینه را با سایر ارگانهای فعال در عرصه فرهنگ بین الملل که تک بعدی نیز هستند مقایسه کنید و نوشته ای مبسوط در مورد عدم توجه ساختارمند به سازمان فرهنگ و ارتباطات داشته باشید.
و نکته ای دیگر دوست گرامی، در کشوری که توئیتر و بسیاری از رسانه های اجتماعی به طور کل غیرقابل دسترس می باشد و برای دسترسی به آنها باید قانون را شکست سخن گفتن از فعالیت و حضور در فضای مجازی برای گسترش ایده ها و فرهنگ بین الملل کاری مضحک و خنده دار است. سازمانی که دسترسی کارمندانش به استفاده از ابزار رسانه های جمعی تخلف و در سطوح مختلف کنترل می شود و حتی توانایی مشاهده فعالیت ها و یا داشتن دسترسی به توئیتر و فیس بوک و … در کامپیوتر خود ندارند، صحبت از فعالیت گسترده کردن در فضای مجازی توهمی سراب گونه است.
و اینکه امیدوارم با این نوشته کوتاه فضایی برای شما در عرصه بین الملل در نظر گرفته شود تا بتوانید ایده های ارزشمند و درست خود را پیاده سازی نمایید. سالهاست که کارمندان خدوم این سازمان که خارج از گردونه مدیریت و محبت این سازمان قرار دارند کار خود را انجام داده اند و انجام خواهند داد.
همین که نمی توانم نام و ایمیل خود را وارد کنم نشان از وضعیت نقد و منتقد در این مجموعه ها را نشان می دهد.
و خداوند همه چیز را می داند.
از جنابعالی که احتمالا از مدیران یا کارمندان با سابقه سازمان هستید تشکر می کنم، با قریب به اتفاق مطالب شما همراه هستم، استفاده کردم و افسوس خوردم.
همانطور که اشاره کردید این گزارش صرفا به وضعیت مجازی سازمان پرداخته است. ارزیابی عملکرد فعالیت های حقیقی مجال دیگری می طلبد. طبیعتاً موفقیت هایی هست و ایرادات جدی ساختاری، اجرایی، رویکردی، نیروی انسانی و… . نقد فرستنده، گیرنده و پیام نیز آنچنان که از سیاق جمله پیداست ناظر به فعالیت های مجازی است، نه کلیت فعالیت ها.
بنده هم با شناختی که از سازمان دارم بر وجود کارکنان و رایزنان دلسوز و ارزشمند واقف هستم و معتقدم همه را با یک چوب نمی توان راند؛ هرچند کلیت ناکارآمد ساختار، آن نیروهای ارزشمند را هم در حاشیه و محدودیت قرار می دهد.
همچنین این یادداشت انتقادی ناظر به دوران خاصی از مدیریت سازمان نبوده و کلی است، هرچند در ده سال اخیر بواسطه رواج فضای مجازی و شبکه های اجتماعی جای مطالبه جدی تری دارد.
ادعای وجود کشف جدیدی هم ندارم، اما معتقدم انتقادات درگوشی و درون سازمانی و مانند آن، آنچنان که باید اثر نداده و عملکرد و سیاست های امثال سازمان فرهنگ و ارتباطات و مجمعین و وزارت و دیگران باید به صورت علنی تری نقد شود، البته نقد دلسوزانه و راهگشا.
او اگر مدیر بود نامش را می نوشت. و مدیران سازمان هم اگر مدیر بودند در این شرایط یکجا استعفا می کردند.لامصب ماموریت های یورویی مگه میذاره.
خدا قوت به نویسنده مطلب با این مطالب دقیق و وقت اساسی که برای تهیه مطلب کشیدند.
کاش زحمت مشابهی برای سفارتخانه ها هم کشیده شود. و قس علی هذا:
وضعیت فعالیت نهادهای حاکمیتی فرهنگی در فضای مجازی در مقایسه با یکدیگر
وضعیت فعالیت نهادهای مردمی فرهنگی در فضای مجازی در مقایسه با یکدیگر (مثلا هیأتها)
وضعیت فعالیت شبکه ها و برنامه های صداوسیما در فضای مجازی در مقایسه با یکدیگر
و…