جریان شناسیجریان شناسی سیاسیدسته‌بندی نشده

داعش تمام‌شدنی نیست/ تا استبداد و جنگ داخلی هست داعش‌ها هم هستند!

رهبران شورشی و شهروندان میانه‌رو برای پذیرفتن یک ایدئولوژی نیاز ندارند تا به آن ایدئولوژی ایمان داشته باشند. گروه‌هایی مثل داعش، القاعده و جبهه النصره در کشور‌های مسلمان پدیدار شدند اما نه بخاطر این‌ که متوسط مسلمانان این کشور‌ها نسبت به بقیه کشور‌های مسلمان از لحاظ اعتقادی افراطی هستند بلکه به این خاطر که شهروندان این کشورها در تلاش اند تا رژیم استبدادی دیرینه حاکم خود را سرنگون کنند

فارن افرز

ترجمه: مهدی صالحی

حتی اگر داعش نتواند خودش را بازیابی کند باز هم ایالات متحده آمریکا در مقابل تهدیدات گروه‌های جهادی مصون نیست. داعش تنها یکی از صدها گروه‌ افراطی اسلامی است که از سال ۲۰۱۱ به بعد ایجاد شده اند. تمام این گروه‌ها اهداف مشابهی دارند که محوریت آن تشکیل خلافت اسلامی فراملی با استفاده از نیروی نظامی می‌باشد اما آن‌ها آمریکا را مانعی می‌بینند که بر سر راه‌ رسیدن به اهداف‌شان قرار گرفته است. چنان‌چه داعش از بین برود و شرایطی که باعث به وجود آمدن این گروه شد باقی بماند، بسیاری از سازمان‌های جهادی و سلفی دیگری آماده ‌اند تا جای داعش را بگیرند.

یکی از عمده‌ترین پدیده‌های سال‌های گذشته، افزایش و شکل‌گیری گروه‌های افراطی اسلام‌گرا بوده که در جنگ‌های داخلی کشور‌هایی با اکثریت مسلمان مشغول جنگ می‌باشند. تا پیش از سال ۲۰۱۶ تقریبا ۳۵ درصد نیروهای عمده شبه نظامی در عراق، ۵۰ درصد در سومالی و ۷۰ درصد در سوریه را گروه های جهادی سلفی تشکیل می‌دادند.

علت اصلی رشد گرو‌های‌های جهادی از سال ۲۰۰۱ به بعد را می‌توان افزایش شدید جنگ‌های داخلی در کشورهای مسلمان دانست. تاریخ ثابت کرده است که جنگ‌های داخلی بستر مناسبی برای این گونه افراطی‌گری می‌باشد. در حقیقت تا زمانی که درگیری‌های داخلی جاری در کشورهای چاد، عراق، لیبی، مالی، نیجریه، پاکستان، سومالی و سوریه ادامه داشته باشد، شورشیان اسلام‌گرایی که در بستر همین جنگ‌ها به وجود آمده‌اند نیز همچنان دوام خواهند داشت.

جنگ‌های داخلی باعث ضعیف شدن کشورها و دولت‌ها می‌شود و این فرصت را به بازیگران غیر‌دولتی می‌دهد تا در این مناطق که به نواحی خاکستری معروف هستند فعالیت کنند. این دقیقا همان محیطی است که بسیاری از بدترین گروه‌های تروریستی جهان همچون حماس،‌ القاعده و داعش در آن شکل گرفته یا به قدرت رسیده‌اند. به طور مثال امروزه تهدید اصلی القاعده کاملا از مناطقی احساس می‌شود که تحت سلطه دولت‌ها نیست و از بی‌ثباتی و خشونت رنج می‌برند. از همین مساله می‌توان نتیجه گرفت که چرا تلاش‌ گروه‌های افراطی برای فعالیت گسترده در کشور‌های باثبات مانند مصر، عربستان، مراکش و عربستان سعودی بی‌نتیجه مانده است.

گروه‌های تروریستی عمدتا در بحبوحه جنگ‌های داخلی خود را نشان می‌دهند زیرا که ناپایداری و ناامنی، بستر مناسبی برای عرض اندام آن‌ها می‌باشد.

رهبران گروه‌های شورشی برای فرار از شکست باید سربازان داوطلبی را اجیر کنند که حتی زمانی که به میدان جنگ فرستاده می‌شوند به گروه‌شان وفادار باشند. تفکر افراطی باعث می‌شود تا سربازان تعهد کاملی به گروه خود داشته باشند و در نتیجه مشکلاتی همچون عملکرد ضعیف، خیانت و پیوستن به گروه‌های دیگر به شدت کاهش می‌یابد. همچنین رهبران شورشی با کمک تفکر افراطی، تعهد و بیعت خودشان را با آرمان‌ شان نشان می‌دهند که باعث می‌شود سربازان فداکار و قدرت‌مند بیشتری به صفوف آن‌ها بپیوندند.

تفکرات افراطی مانند سلفیت جهادی به شورشیان پیشرو کمک می‌کند تا سه چالش مهم را پشت سر بگذارند و همین مساله به‌ آن‌ها کمک می‌کند تا نسبت به گروه‌های میانه‌رو، دست برتر را داشته باشند. چالش اول این است که رهبران شورشی برای تجهیز و همچنین حفظ ارتش خود سعی بر این دارند تا حداقل بتوانند افرادی را قانع کنند تا هزینه سنگین جنگ را پرداخت کنند که اغلب چنین تقاضایی توسط این افراد رد می‌شود. بنابراین گروه‌های شورشی به ناچار با پاداش‌های مخفیانه مانند پول، تامین امنیت و غنائم جنگی سعی می‌کنند تا این مشکل را حل کنند اما گروه‌های افراطی در این مساله نسبت به گروه‌های دیگر برتری خاصی دارند و آن وعده هایی همچون زندگی جاودانه پس از مرگ و نعمت‌های بهشتی می‌باشد که به سربازان خود می‌دهند. آنها همچنین در مواجهه با دشمن نوع خاصی از مجازات را دارند که در اسلام به آن تکفیر می‌گویند که هم کم هزینه است و هم راه گریزی از آن نیست.

چالش سازمانی دوم مشکل کارفرما-کارگزار است و این مساله زمانی رخ می‌دهد که رهبران شورشی (کارفرما) وظایفی را به سربازانی (کارگزار) محول می‌کنند که به طور کامل در کنترل این رهبران نیستند. رهبران گروه‌های شورشی برای فرار از شکست باید سربازان داوطلبی را اجیر کنند که حتی زمانی که به میدان جنگ فرستاده می‌شوند به گروه‌شان وفادار باشند. تفکر افراطی باعث می‌شود تا سربازان تعهد کاملی به گروه خود داشته باشند و در نتیجه مشکلاتی همچون عملکرد ضعیف، خیانت و پیوستن به گروه‌های دیگر به شدت کاهش می‌یابد. همچنین رهبران شورشی با کمک تفکر افراطی، تعهد و بیعت خودشان را با آرمان‌ شان نشان می‌دهند که باعث می‌شود سربازان فداکار و قدرت‌مند بیشتری به صفوف آن‌ها بپیوندند.

سومین چالش، تعهد به اصلاحات سیاسی است. برای پیروزی بر دیگر احزاب و گروه‌های درحال جنگ، رهبران شورشی باید به سربازان و حامیان خود این اطمینان را بدهند که هنگامی که به قدرت رسیدند، دچار فساد نشوند و در برابر آن مقاومت کنند. این مساله به خصوص در افرادی که مدت‌ها تحت استثمار حکومت بودند بسیار مهم است. تفکر افراطی ‌که نیازمند فداکاری رهبرانش است زمانی که به قدرت برسد، متعهد به اصول و آرمان رهبران شورشی خواهد بود.

در مجموع این سه چالش نشان می‌دهد که چگونه گروه‌های افراطی حتی در محیط‌هایی که اکثر شهروندان افراطی نیستند در زمینه جذب سربازان، طرفداران و حامیان نسبت به گروه‌های میانه‌رو، عملکرد بهتری دارند.

همه اینها حاکی از این است که رهبران شورشی و شهروندان میانه‌رو برای پذیرفتن یک ایدئولوژی نیاز ندارند تا به آن ایدئولوژی ایمان داشته باشند. گروه‌هایی مثل داعش، القاعده و جبهه النصره در کشور‌های مسلمان پدیدار شدند اما نه بخاطر این‌ که متوسط مسلمانان این کشور‌ها نسبت به بقیه کشور‌های مسلمان از لحاظ اعتقادی افراطی هستند بلکه به این خاطر که شهروندان این کشورها در تلاش اند تا رژیم استبدادی دیرینه حاکم خود را سرنگون کنند و همچنین شرایطی در این کشور‌ها حاکم است که برای عرض اندام این گروه‌ها بسیار مناسب می‌باشد.

رهبران شورشی و شهروندان میانه‌رو برای پذیرفتن یک ایدئولوژی نیاز ندارند تا به آن ایدئولوژی ایمان داشته باشند. گروه‌هایی مثل داعش، القاعده و جبهه النصره در کشور‌های مسلمان پدیدار شدند اما نه بخاطر این‌ که متوسط مسلمانان این کشور‌ها نسبت به بقیه کشور‌های مسلمان از لحاظ اعتقادی افراطی هستند بلکه به این خاطر که شهروندان این کشورها در تلاش اند تا رژیم استبدادی دیرینه حاکم خود را سرنگون کنند

در بیشتر جنگ‌های داخلی که از سال ۲۰۰۳ به بعد در کشورهای با اکثریت مسلمان رخ داده، گروه‌های سلفی جهادی به شدت رشد کرده و توسعه یافته‌اند زیرا تفکرات و ایدئولوژی مخصوص آن‌ها برای استفاده استراتژیک از افراطی‌گری  به راحتی در این کشور‌های درگیر جنگ داخلی مناسب است. سازمان‌های تروریستی مانند داعش بر مسائلی همچون عدالت خواهی، عزت و ریشه کن کردن فساد تاکید داشتند و همین آرمان‌ها را به بخش اعظمی از جمعیت کشورهای مسلمان مانند عراق و سوریه که تحت ستم رژیم‌های سرکوب کننده خود بودند، وعده می‌دادند. از یک طرف مردم به دنبال رهبرانی بودند که نسبت به وعده خود در مورد برپا کردن امارت اسلامی صادق باشند و از طرف دیگر تفکر افراطی این گروه‌ها، دغدغه شهروندان میانه‌رو را مورد توجه خود قرار داده بود و آن دغدغه این بود که رهبران در صورت رسیدن به قدرت، دچار فساد نشوند. اگر ‌چه بسیاری تفکر جهادی سلفی را قبول نداشتند با این حال در بسیاری از این جنگ‌های داخلی خانمان ‌سوز، زبان اسلام و ادعای مسلمانی توسط این گروه‌ها طنین انداز شده بود. ابو مصعب الزرقاوی رهبر سابق گروه جماعه التوحید و الجهاد اولین کسی بود که از این مزایا استفاده کرد تا بر دیگر گروه‌های سنی،‌ تفوق و برتری داشته باشد. در ادامه گروه‌های دیگر نیز از این تاکتیک ها استفاده کردند.

این یعنی تا زمانی که چنین شرایطی در این کشور ‌ها حکمفرما باشد، گروه‌هایی که عملکرد شان مانند داعش باشد در این بستر مناسب به وجود آمده و رشد خواهند کرد. همچنین می‌توان گفت در هر جنگ داخلی در هر کشوری که فساد طولانی مدت در آن حاکم بوده و اقلیت قدرت، اکثریت دیگر را سرکوب کرده‌، چه آن کشور مسلمان باشد چه نباشد، رهبران شورشی تمایل بسیار زیادی به پذیرش ایدئولوژی و تفکر افراطی دارند. داعش اولین گروهی بود که به این استراتژی پی برد اما دیگر گروه‌ها دنباله رو هستند و خواهند بود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا