جریان شناسی سیاسیشمال آفریقا

«اخوان المسلمین» و رسانه‌های دیجیتال؛ بررسی نقش و میزان تأثیرگذاری

دکتر علیاء العزی – مرکز تریندز للبحوث والاستشارات

مقدمه
جمعیت «اخوان المسلمین» همواره تلاش کرده است از رسانه به عنوان ابزاری برای محقق ساختن اهداف مختلف خود به ویژه در زمینه ترویج افکار، ‌اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌هایش بهره‌برداری نماید. این جمعیت همچنین دائماً از رسانه به عنوان وسیله‌ای برای جذب اعضای بیشتر در صفوف خود استفاده کرده است. افزون بر این، رسانه یکی از ابزار‌های اخوانی‌ها برای مدیریت صحنه منازعات با دشمنان و رقبای سیاسیِ آن‌ها بوده است. از همین روی، از زمان تأسیس جمعیت اخوان‌المسلمین در سال ۱۹۲۸ توسط «حسن البنا»، رسانه همواره از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای در نزد اخوانی‌ها برخوردار بوده است. از همان زمان، رهبران جمعیت اخوان‌المسلمین استفاده از رسانه را به عنوان وسیله‌ای برای گسترده‌تر کردن دامنه نفوذ این جمعیت در دستور کار خود قرار دادند. پس از ورود جمعیت اخوان‌المسلمین به صحنه فعالیت‌های سیاسی و آغاز منازعات میان این جمعیت و نظام‌هایِ سیاسی حاکم، این نظام‌ها در زمینه‌های گوناگون عرصه را بر اخوانی‌ها تنگ کردند. یکی از زمینه‌هایی که نظام‌هایِ مخالف اخوان روی آن دست گذاشتند، رسانه بود. در واقع، نظام‌های سیاسی حاکم تمام تلاش خود را به کار بستند تا فعالیت‌های رسانه‌ای اخوان‌المسلمین را حتی‌المقدور محدود سازند.
در این میان، رهبران اخوانی در دهه ۹۰ به استفاده از «اینترنت» به عنوان فرصتی برای ظهور و بروز رسانه‌ای خود نگریستند. بنابراین، آن‌ها تلاش کردند نوع جدیدی از فعالیت‌های رسانه‌ای را تجربه کنند. روی آوردن اخوانی‌ها به استفاده از رسانه‌های الکترونیک، فضایی وسیع و البته بی‌دردسَر را برای آن‌ها جهت انجام فعالیت‌های رسانه‌ای ایجاد کرد. درست به همین دلیل است که اخوان‌المسلمین مدتی بعد به تأسیس مجموعه‌ای از رسانه‌های الکترونیک که متضمن صفحات مختلف در شبکه‌های ارتباط جمعی، وبگاه‌های خبری و… بودند، مبادرت ورزید. در اینجا یک سؤال اصلی و اساسی مطرح می‌شود و آن، این است که آیا استفاده از رسانه‌های الکترونیک توسط جمعیت اخوان‌المسلمین به ویژه پس از سرنگونی حکومت اخوان در مصر در تاریخ ۳ ژوئیه سال ۲۰۱۳ دارای تأثیرگذاری مطلوب بوده است؟ هرچند که جمعیت اخوان‌المسلمین در جریان انقلاب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ و نیز در دوران حکمرانی خود پس از انقلاب از رسانه‌های الکترونیک بهره‌برداری کرد، اما پس از سقوط حکومت خود در سال ۲۰۱۳ با چالشی جدی مواجه گشت. سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا رسانه الکترونیک یا دیجیتالی توانسته به اخوان‎‌المسلمین در مواجهه با این چالش بزرگ و جدی کمک کند؟ این همان سؤالی است که ما تلاش می‌کنیم در مقاله پیش‌روی به آن پاسخ دهیم.
اول؛ رسانه اخوان‌المسلمین؛ از پیدایش تا تکامل
جمعیت اخوان‌المسلمین خیلی زود به اهمیت رسانه در تحقق اهداف و خواسته‌های خود به ویژه در زمینه گسترش دادن افکار، ‌اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌هایش پی بُرد. رهبران اخوانی به این نتیجه رسیدند که برای جلب همبستگی افکار عمومی و نیز جذب اعضای بیشتر در صفوف خود باید به نحو احسن از ابزار رسانه بهره‌برداری نمایند. البته اخوانی‌ها تنها قائل به استفاده و بهره‌برداری از رسانه‌های سنتی نبودند. در واقع، می‌توان گفت که جمعیت اخوان‌المسلمین در مقایسه با دیگر گروه‌هایِ اسلامی ـ سیاسی، از پیشگامان استفاده از رسانه‌های نوین محسوب می‌شود. این جمعیت حتی در استفاده از رسانه‌های نوین مهارت بسیار زیادی از خود به نمایش گذاشت؛ اتفاقی که در جریان انقلاب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ و نیز حوادث پس از آن به خوبی به چشم آمد.
۱ـ پیدایش رسانه اخوانی و تکامل آن
«حسن البنا» بنیانگذار جمعیت اخوان‌المسلمین از همان ابتدای امر به اهمیت رسانه در تحقق اهداف این جمعیت واقف بود. با این حال، او در زمان پیدایش جمعیت اخوان‌المسلمین در سال ۱۹۲۸ بیشتر بر ارتباط مستقیم با افکار عمومی از طریق سخنرانی در مساجد و یا سخن گفتن با مردم در اماکن عمومی، تکیه کرد. هنوز ۵ سال از تأسیس جمعیت اخوان‌المسلمین سپری نشده بود که اولین نشریه وابسته به این جمعیت به اسم «نشریه اخوان‌المسلمین» منتشر شد. این نشریه به صورت هفتگی منتشر می‌شد. پس از آن نیز، نشریات دیگری توسط اخوان‌المسلمین به چاپ رسیدند که عمدتاً روزانه، هفتگی و یا ماهانه بودند. مجله هفتگی «النذیر» در سال ۱۹۳۸، مجله «المنار»، مجله هفتگی «التعارف» در سال ۱۹۴۰، مجله هفتگی «الشعاع» در سال ۱۹۴۰، مجله روزانه «اخوان‌المسلمین» در سال ۱۹۴۲، مجله ماهانه «الشباب» در سال ۱۹۴۷، مجله «الکشکول الجدید» در سال ۱۹۴۸ و مجله «الدعوه» در سال ۱۹۵۱ توسط جمعیت اخوان به چاپ رسیدند. در میان نشریه‌های مذکور باید از مجله «الدعوه» به عنوان مشهورترین نشریات تاریخ اخوانی‌ها یاد کرد؛ مجله‌ای که انتشار آن تا سال ۱۹۵۴ ادامه پیدا کرد. چاپ این مجله پس از منازعات گسترده جمعیت اخوان‌المسلمین با نظام حاکم در مصر به رهبری رئیس‌جمهور «جمال عبدالناصر» متوقف شد، چراکه وی هرگونه فعالیت تبلیغی، سیاسی و سازمانی اخوان‌المسلمین را ممنوع اعلام کرد.
زمانی که «انور سادات» در سال ۱۹۷۱ در مصر به ریاست‌جمهوری رسید، تلاش کرد تا از جریانِ اسلامی برای مقابله و مواجهه با دشمنانش یعنی ناصری‌ها و چپگرایان، استفاده کند. همین سیاست «سادات» موجب شد تا جمعیت اخوان‌المسلمین یک بار دیگر وارد صحنه سیاسی شود. بدین‌ترتیب، اخوانی‌ها پس از موافقتِ ضمنی «انور سادات» چاپ مجله «الدعوه» را از سر گرفتند. افزون بر این، رهبران اخوانی تلاش کردند تا از تریبون‌های دانشجویی و برخی نشریه‌ها به عنوان یک ابزار رسانه‌ای در داخل دانشگاه‌ها بهره‌برداری کنند. با این‌حال، تلاش اخوانی‌ها در این زمینه خیلی زود متوقف شد، چراکه آن‌ها در اواخر دوران حکمرانی «انور سادات» و به طور دقیق در اواخر دهه ۷۰ با وی به مشکل خوردند. در رابطه با اوضاع اخوانی‌ها دوران حکمرانی «حسنی مبارک» در مصر نیز باید گفت که وی اجازه نداد جمعیت اخوان‌المسلمین از هیچ ابزار رسانه‌ای برخوردار باشد. هرچند که در زمان «مبارک»، جمعیت اخوان‌المسلمین از نوعی آزادیِ عمل در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردار بود، اما از استفاده از رسانه محروم ماند. به همین دلیل، جمعیت اخوان‌المسلمین در دهه ۸۰ با جذب برخی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران در صفوف خود تلاش کرد تا به صورت غیر مستقیم در رسانه‌ها نفوذ پیدا کند. اخوانی‌ها حتی به «اسلامگرایانِ نسل جدید» متوسل شدند؛ کسانی که ـ از روی آگاهی و یا نا آگاهی ـ به انتشار ایدئولوژی محافظه‌کارانه پرداختند و در خدمتِ طرح‌ها و پروژه‌های اخوانی قرار گرفتند.
با فرارسیدن دهه ۹۰ قرن گذشته، در حالی که نخبگان فکری و فرهنگی در سراسر جهان منتظر دوران «ما بعد از استعمار» و «ما بعد از مدرنیته» بودند، مرحله «ما بعد از اسلامِ سیاسی» ظهور و بروز پیدا کرد. در این مرحله، رسانه‌های اخوانی از بسیاری از شعار‌ها و اهداف خود که در واقع جوهرِ گفتمان رسانه‌ای، سیاسی و دینی اخوان‌المسلمین در طول چند دهه محسوب می‌شدند، دست کشیدند. ازجمله می‌توان به گفتمان «برپایی دولت اسلامی»، «اسلامی ساختن جامعه»، «مواجهه با جریان‌های سکولار» و… اشاره کرد. در مقابل، اخوانی‌ها «دموکراسی» را به عنوان فرمول نهایی نظام حکمرانی پذیرفتند. آن‌ها همچنین کثرت‌‎گرایی دینی، فرهنگی و سیاسی و نیز جدایی فعالیت‌های تبلیغی از فعالیت‌های سیاسی را قبول کردند. این بدان معناست که اخوانی‌ها پذیرفتند که به عنوان یک حزبِ سیاسی حرفه‌ای وارد صحنه سیاسیِ مبتنی بر دموکراسی شوند. از همین روی، باید گفت که رهبران اخوانی میان فعالیت‌های دینی و فقهی از یک سوی و فعالیت‌های سیاسی و حزبی از سوی دیگر، تمایز قائل شدند. بدین ‎ترتیب، واضح است که اخوانی‎‌ها در این مرحله دچار تحول فکری شدند و آراء و دیدگاه‌های خود در زمینه‌های فقهی و دینی و همچنین فعالیت‌های رسانه‌ای خود را مورد بازنگری قرار دادند.
۲ـ از رسانه سنتی تا رسانه نوین
جمعیت اخوان‌المسلمین گمشده خود را در رسانه‌های نوین پیدا کرد. رهبران اخوانی پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که با استفاده و بهره‌برداری از رسانه‌های نوین قادر خواهند بود محاصره رسانه‌ای تحمیل‌شده علیه خود را بشکنند. از همین روی، اخوانی‌ها در استفاده از رسانه‌های نوین برای مواجهه با تحریم رسانه‌ای، لحظه‌ای درنگ نکردند. آن‎‌ها تصمیم گرفتند از شبکه‌های ارتباطی جدید در عرصه رسانه‌ای بهره‌برداری نمایند تا از این طریق بتوانند افکار و‌اندیشه‌های خود را نه تنها در سطح جامعه مصر که حتی در خارج از مرز‌های این کشور نیز ترویج کنند. در این میان، اخوانی‌ها بر روی اینترنت به عنوان شبکه ارتباطی‌ای که نقاط مختلف جهان را به یکدیگر متصل می‌کند، حساب ویژه‌ای باز کردند. نظام حاکم نیز نتوانست در این عرصه جلویِ آن‌ها را بگیرد. اولین بهره‌برداریِ جمعیت اخوان‌المسلمین از رسانه نوین به سال ۱۹۹۸ بازمی‌گردد؛ یعنی زمانی که این جمعیت یک پایگاه الکترونیکی برای نشریه چاپیِ «الدعوه» راه‌اندازی کرد. افزون بر این، اخوانی‎‌ها در یک بازه زمانی کوتاه تعدادی پایگاه الکترونیک راه‌اندازی کردند؛ پایگاه‌هایی که به مثابه یک «مجموعه رسانه‌ای تکامل‌یافته» بودند. ازجمله این پایگاه‌ها می‌توان به «اخوان آنلاین» در سال ۲۰۰۳، «اخوان وب» در سال ۲۰۰۵، «اخوان تیوب» و «اخوان ویکی» در سال ۲۰۰۹ و «اخوان بوک» در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد. در کنار تمامی این‌ها، جمعیت اخوان‌المسلمین از شبکه‌های اجتماعی ازجمله فیسبوک، تلگرام، کلاب هاوس و… به صورت گسترده استفاه کرد. در ادامه به ارائه توضیحاتی در خصوص استفاده اخوانی‌ها از این شبکه‌های اجتماعی می‌پردازیم؛
الف: شبکه اجتماعی «فیسبوک»
جمعیت اخوان‌المسلمین از اولین گروه‌های سیاسی بود که به استفاده از شبکه‌های ارتباط جمعی و به ویژه «فیسبوک» روی آورد. شبکه اجتماعی «فیسبوک» از سال ۲۰۰۸ بزرگترین و تأثیرگذارترین شبکه در سطح مصر و منطقه محسوب می‌شود. از همین روی، اعضاء و رهبران جمعیت اخوان‌المسلمین از اوایل سال ۲۰۱۰ مشارکت خود در این شبکه اجتماعی را تقویت کردند تا بتوانند حضور پررنگی در فضای اینترنتی داشته باشند. رسانه‌های وابسته به اخوان‌المسلمین هم به خوبی به میزان تأثیرگذاری شبکه‌های ارتباط جمعی بر افکار عمومی پی بُرده بودند. به همین دلیل، اخوانی‌ها حساب‌های کاربری مختلفی در شبکه‌های ارتباط جمعی نظیر «فیسبوک» ایجاد کردند. رهبران اخوانی خود مشارکت گسترده‌ای در «فیسبوک» داشتند. اخوانی‌ها از طریق شبکه‌های ارتباط جمعی تلاش کردند تا با تمامی اقشار جامعه ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال، اخوانی‌ها با اهتمام به تعداد کاربران شبکه اجتماعی «فیسبوک» که شمار آن‌ها به ۵۳.۶ میلیون نفر در مصر می‌رسید، به راه‌اندازی صفحات مختلف بر اساس مناطق جغرافیایی مبادرت ورزیدند. آن‌ها صفحاتی نظیر «اخوان الفیوم»، «اخوان پورت‌سعید»، «اخوان الشرقیه» و… را راه‌اندازی کردند.

اخوانی‌ها در راه‌اندازی صفحات خود در «فیسبوک» علاوه‌بر مناطق جغرافیاییِ کاربران، به جنسیت آن‌ها نیز اهتمام داشتند؛ به گونه‌ای که میدانستند ۶۲.۱% از کاربران مصری را مَردان و ۳۷.۹ درصدشان را زنان تشکیل می‌دهند. لذا اخوانی‌ها متناسب با جنسیت کاربران مصری در «فیسبوک»، به صورت مجزا نسبت به راه‌اندازی صفحات خاص زنان و مردان اقدام کردند. علاوه بر این، آن‌ها صفحاتی را نیز در «فیسبوک» به جوانان اختصاص دادند. به همین منظور، جمعیت اخوان‌المسلمین صفحه «جوانان اخوان» را تأسیس کرد؛ صفحه‌ای که ۲۸ هزار جوان مصری آن را دنبال کردند. با عزل «محمد مرسی» از قدرت در تاریخ ۳ ژوئیه سال ۲۰۱۳ و بسته شدن بسیاری از مراکز رسانه‌ای وابسته به جمعیت اخوان‌المسلمین در سراسر مصر، رهبران اخوانی به فکر افزایش فعالیت‌های خود در فضای مجازی افتادند تا از این طریق بتوانند به اهدافشان جامه عمل بپوشانند. رهبران اخوانی به خوبی میدانستند که میانگین استفاده مصری‌ها از اینترنت بالا است. به عنوان مثال، طبق تحقیقاتِ انجام‌شده، مشخص شد که ۵۹% از مصری‌ها در سال ۲۰۲۱ به صورت گسترده از اینترنت استفاده می‎‌کنند. در نتایج تحقیقات مذکور آمده است که مصری‌ها به صورت میانگین بیش از ۷ ساعت روز را به استفاده از اینترنت اختصاص می‌دهند.
جمعیت اخوان‌المسلمین بر مبنای داده‌ها و اطلاعاتی که از کاربران «فیسبوک» در اختیار داشت، به استفاده از این شبکه ارتباط جمعی مبادرت ورزید. این جمعیت با راه‌اندازی صفحات متعدد در شبکه اجتماعی «فیسبوک» تلاش کرد بیشترین تعداد از شهروندان مصری را با خود همراه سازد. روش اخوانی‌ها به این صورت بود که ابتداء با شهروندان در شبکه اجتماعی ارتباط برقرار می‌کردند و در مرحله بعدی، به تدریج موضوعات و مسائل مورد اهتمام‌شان را با آن‌ها مطرح می‌ساختند. در این مرحله، اخوانی‌ها مردم را به تلاش برای ساقط کردن نظام حاکم و نابودی آن فرامی‌خواندند. جمعیت اخوان‌المسلمین همچنین گروه‌هایی را در «فیسبوک» تشکیل می‌داد و پس از همراه ساختن کاربران مصری با خود به یکباره نام این گروه‌ها را تغییر می‌داد تا به اهداف سیاسی خود جامه عمل بپوشاند. به عنوان مثال، جمعیت اخوان‌المسلمین در روز ۱۸ ژانویه سال ۲۰۱۹ گروهی را تحت عنوان «زنان عفیف و محجبه» در شبکه اجتماعی «فیسبوک» تأسیس کرد و به یکباره در روز ۱۷ سپتامبر همین سال نام آن را به «سیسی… کافی است» (enough_Sisi) تغییر داد. اینجا بود که اخوان‌المسلمین از هویت واقعی خود برای کاربران مصری در شبکه «فیسبوک» پرده برداشت.

ب: شبکه اجتماعی «تلگرام»
اخوان‌المسلمین، گروه‌های زیادی را در شبکه اجتماعی «تلگرام» برای خود تشکیل داده است. این شبکه اجتماعی در مقایسه با دیگر شبکه‌ها، امنیت بیشتری را برای اخوانی‌ها به ارمغان می‌آورد. در واقع، «تلگرام» به بستری برای تبادل افکار و‌اندیشه‌های جمعیت اخوان‌المسلمین تبدیل شده است. شاید متوسل شدن اخوانی‌ها به «تلگرام» به این دلیل بود که بهره‌برداری از این شبکه لزوماً نیاز به استفاده از شماره تلفن همراه نداشت و با یک آدرسِ‌ایمیل (به صورت کاملاً رمزگذاری‌شده) امکان استفاده از آن مهیّا می‌شد. افزون بر این، «تلگرام» محیط بسیار امنی بود که اخوانی‌ها از آن برای انتقال و بسط فایل‌های خود (اعم از صوتی و تصویری) و نیز فایل‌های مکتوب‌شان بهره‌برداری می‌کردند. دکتر «ابراهیم نجم» مشاور مفتیِ مصر تصریح می‌کند: «رهبران جمعیت اخوان‌المسلمین در سال ۲۰۱۹ به استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام مبادرت ورزیدند. آن‌ها از تلگرام برای ترویج افکار و‌اندیشه‌های‌شان بهره‌برداری کردند. به طور کلی باید گفت که اخوانی‌ها در فعالیت‌های خود در فضای مجازی ۲۸ درصد به توئیتر، ۲۲ درصد به فیسبوک، ۲۰ درصد به تلگرام، ۱۸ درصد به یوتیوب و ۱۲ درصد نیز به دیگر شبکه‌های ارتباط جمعی تکیه کردند».

ج: کلاب هاوس
در ابتدا، این شبکه اجتماعی که در سال ۲۰۲۰ توسط «پل دیویسون» و «روهان ست» توسعه و ارتقاء یافت به دستگاه‌های آیفون محدود شد، اما خیلی زود یعنی پس از یک سال، در دستگاه‌های اندرویدی نیز در دسترس قرار گرفت. از آن زمان به بعد بود که اتاق‌های گفتگوی «کلاب هاوس» به صحنه اصلی گفتگوی اعضای اخوان تبدیل شد. این مسأله دلایل متعددی داشت که مهمترین آن‌ها عبارت است از: اقبال روزافزون جوانان مصری به شبکه اجتماعی کلاب هاوس. اگر اقبال جوانان مصری به این شبکه اجتماعی به همین ترتیب ادامه پیدا کند، این امکان وجود دارد که «کلاب هاوس» از نظر برخورداری از تعداد بالای کاربران، از شبکه‌های اجتماعی نظیر «فیسبوک»، «توئیتر» و «اینستاگرام» پیشی گیرد. استفاده از «کلاب‌هاوس» این امکان را به رهبران و اعضای جمعیت اخوانی داد تا از هرگونه نظارت‌های دستگاه حاکمیتی در‌امان باشند. استفاده از «کلاب‌هاوس» موجب شد تا ثبت و ضبط اقدامات اخوانی‌ها در این شبکه اجتماعی بسیار سخت شود. علت این مسأله هم آن است که هیچگونه داده و اطلاعات ذخیره‌شده‌ای بر روی «کلاب هاوس» وجود ندارد که در صورت وجود هرگونه شکایت، بتوان به آن‌ها [داده‌ها و اطلاعات] مراجعه کرد و انتشاردهندگان‌شان را مورد بازخواست قرار داد. گفتگو‌ها در بستر «کلاب هاوس» به صورت مستقیم انجام می‌شوند و محتوای آن‌ها هیچگاه آرشیو نمی‌شود. لذا عملاً امکان مراجعه به داده‌های ذخیره‌شده در این شبکه اجتماعی وجود ندارد.

رهبران جمعیت اخوان‌المسلمین در سال ۲۰۱۹ به استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام مبادرت ورزیدند. آن‌ها از تلگرام برای ترویج افکار و‌اندیشه‌های‌شان بهره‌برداری کردند. به طور کلی باید گفت که اخوانی‌ها در فعالیت‌های خود در فضای مجازی ۲۸ درصد به توئیتر، ۲۲ درصد به فیسبوک، ۲۰ درصد به تلگرام، ۱۸ درصد به یوتیوب و ۱۲ درصد نیز به دیگر شبکه‌های ارتباط جمعی تکیه کردند

اعضای جمعیت اخوان‌المسلمین خیلی زود به «چت صوتی» در شبکه اجتماعی «کلاب هاوس» روی آوردند. آن‌ها به صورت کاملاً گسترده و البته فشرده در «چت روم صوتی» حضور یافتند و از این طریق، جلسات خود را برگزار کردند. اخوانی‌ها با روی آوردن به «کلاب هاوس» توانستند حضورشان در فضای مجازی را تقویت کنند، چراکه پیشتر کشور‌های عربی و حاشیه خلیج [فارس] توانسته بودند عرصه را بر جمعیت در شبکه‌های ارتباط جمعی سنتی نظیر «فیسبوک» و «توئیتر» تنگ و تنگ‌تر کنند. بر این اساس، استفاده از «کلاب هاوس» گزینه‌ای بود که می‌توانست حضور اخوانی‌ها در فضای مجازی را پررنگ‌تر سازد. آن‌ها از این شبکه اجتماعی برای احیای تجارب سابق خود بهره‌برداری کردند. هدف اصلی و اساسی اخوان‌المسلمین انتشار افکار و‌اندیشه‌های این جمعیت و نیز جذب اعضاء و پیروان جدید در صفوف خود بود.

دوم؛ میزان تأثیرگذاری رسانه‌های اخوانی
جمعیت اخوان‌المسلمین در ابتدای دهه اول قرن بیست و یکم توانست به صورت گسترده از رسانه‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی بهره‌برداری نماید. این جمعیت در جریان انقلاب روز ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ و نیز حوادث پس از آن تا سقوط حکومت خود در ژوئیه سال ۲۰۱۳ استفاده فراوانی از رسانه‌های نوین داشت. جمعیت اخوان‌المسلمین از طریق رسانه‌های دیجیتال توانست تمامی شعار‌های خود را سَر داده و مفاهیمی را که می‌خواهد، ترویج کند. علت اصلی موفقیت اخوانی‌ها در این مرحله استفاده آن‌ها از رسانه‌های دیجیتال بود. آن‌ها از این رهگذر توانستند شرایط مناسب برای به کار گرفتن اعضای جدید در صفوف خود را فراهم آورند. سلسله شرایط اقتصادی و اجتماعی که مصر در ۱۰ سال آخرِ حکمرانی «حسنی مبارک» با آن دسته و پنجه نرم می‌کرد، موجب شد تا رسانه‌های دیجیتالی وابسته به اخوان‌المسلمین سیاست جدیدی را اتخاذ کنند و آن، تمرکز کردن بر خشم مردم از مشکلات اقتصادی و اجتماعی بود. این رویکرد با استقبال اقشار مختلف جامعه مصر مواجه شد. با تمامی این‌ها، اخوانی‌ها نتوانستند در طول یک سال حکمرانی خود از رسانه‌های دیجیتال بهره‌برداری گذشته را داشته باشند. همین مسأله شکست استفاده از رسانه‌های دیجیتال توسط آن‌ها را به دنبال داشت. ازجمله علل و عواملی که موجب شکست استفاده از رسانه‌های دیجیتال در طول یک سال حکمرانی جمعیت اخوان‌المسلمین در مصر شد، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد؛

  • اخوانی‌ها به رسانه‌های دیجیتالی جنبه ایدئولوژیک بخشیدند و تنها بر شعار‌های دینی تأکید کردند. ازجمله این شعار‌ها «اسلام راه حل است»، «جهاد»، «خلافت اسلامی» و… بود. با این‎‌حال، هیچیک از این شعار‌ها راه‌حل‌های عملی برای حل و فصل مشکلات و معضلاتی که مردم در جامعه با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کردند، ارائه ندادند.

 

  • اخوانی‌ها از طریق رسانه‌های دیجیتالی همچنان به تثبیت ارزش‌های اصلی جمعیت در نزد اعضاء و پیروان‌شان پرداختند؛ ارزش‎‌هایی نظیر «وفاداری به اوامر» و «پیروی و تبعیت» که در واقع ستون اصلی ساختار سازمانی و اداری اخوان‌المسلمین محسوب می‌شوند.

 

  • رهبران جمعیت اخوان‌المسلمین از رسانه‌های دیجیتالی برای مدیریت اختلافات با دشمنان و رقبای سیاسی خود بهره‌برداری کردند. بدین‌ترتیب، رسانه‌های دیجیتالی به ابزاری برای اخوانی‌ها جهت مبارزه با دشمنان‌شان و خدشه وارد ساختن به چهره آن‌ها تبدیل شدند.

باید گفت که میزان تأثیرگذاری رسانه‌های دیجیتالِ وابسته به جمعیت اخوان‌المسلمین پس از انقلاب ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۳ به تدریج کاهش پیدا کرد. این انقلاب به عنوان یک حادثه تاریخی مهم تأثیر منفی بسیار بزرگی بر جمعیت اخوان‌المسلمین و عملکرد رسانه‌ای آن گذاشت. تأثیرگذاری منفی انقلاب ۳۰ ژوئن بر عملکرد رسانه‌ای اخوانی‌ها در فروپاشی شعار‌هایی نظیر «عدالت اجتماعی»، «مسالمت‌آمیز بودن فراخوان‌ها»، «راه حل بودن اسلام» و دیگر شعار‌هایی که رهبران جمعیت از طریق رسانه‌های سنتی و نوین به ترویج آن‌ها می‌پرداختند، نمود پیدا کرد. پس از فروکش کردن تأثیرگذاری رسانه‌های دیجیتال در نزد جمعیت اخوان‌المسلمین بود که رهبران این جمعیت تصمیم گرفتند به ترکیه پناه ببرند. آن‌ها در آنجا [ترکیه] به راه‌اندازی کانال‌های رسانه‌ای اخوانی و رسانه‌های دیجیتال جدید مبادرت ورزیدند. این مسأله را نیز باید در نظر گرفت که حضور رسانه‌ای اخوان‌المسلمین در ترکیه ـ چه در عرصه استفاده از رسانه‌های سنتی و چه رسانه‌های نوین ـ تأثیر منفی بر روی این جمعیت داشت، زیرا اخوان‌المسلمین قدرت اثرگذاری خود بر جامعه مصر را از دست داد. از آن زمان، مصری‌ها به رسانه‌های اخوان به عنوان رسانه‌های دنباله‌روی بیگانگان نگریستند و به این باور رسیدند که رهبران اخوانی تنها به دنبال تحقق منافع و مصالح خود هستند.
افزون بر این، بحران رسانه‌های اخوان‌المسلمین در ترکیه زمانی بیش از پیش تشدید شد که ترکیه به فکر برطرف ساختن اختلافات خود با نظام حاکم در مصر به ریاست «عبدالفتاح السیسی»، افتاد. این رویکرد دولت آنکارا باعث شد تا فعالیت‌های رسانه‌ای اخوان‌المسلمین در اراضی ترکیه به شدت محدود شود. رسانه‌های اخوان توسط دولت آنکارا از هرگونه هجمه علیه نظام حاکم در مصر منع شدند. از همین روی، تأثیرگذاری رسانه‌های اخوان بیش از هر زمان دیگری کاهش پیدا کرد. در کنار این مسائل، سلسله منازعات و شکاف‌های داخلی در صفوف اخوان‌المسلمین نیز بر عملکرد رسانه‌ای اخوانی‌ها تأثیرگذار بود، چراکه این اختلافات و شکاف‌ها باعث شد تا گفتمان رسانه‌ای اخوان دچار تشتت و تناقض شود. بنابراین، واضح است که گفتمان رسانه‌ای اخوان از شکاف‌ها و اختلافات داخلی اخوانی‌ها تأثیر پذیرفت. هریک از طرف‌های درگیر در اخوان‌المسلمین تلاش کردند تا رسانه‌های این جمعیت را در مسیر محقق ساختن اهداف خود بکار گیرند. این همان چیزی بود که به ظهور و بروز تشتت و تناقض در گفتمان رسانه‌ای اخوان دامن زد.

بحران رسانه‌های اخوان‌المسلمین در ترکیه زمانی بیش از پیش تشدید شد که ترکیه به فکر برطرف ساختن اختلافات خود با نظام حاکم در مصر به ریاست «عبدالفتاح السیسی»، افتاد. این رویکرد دولت آنکارا باعث شد تا فعالیت‌های رسانه‌ای اخوان‌المسلمین در اراضی ترکیه به شدت محدود شود.

پایان
جای هیچ شک و تردیدی نیست که جمعیت اخوان‌المسلمین از رسانه‌های سنتی و دیجیتالی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف خود و نیز ترویج افکار، ‌اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌هایش بهره‌برداری کرده و در این زمینه نیز موفقیت‌هایی را محقق ساخته است. اوج این موفقیت در انقلاب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ و حوادث پس از آن که به روی کار آمدن یک شخصیت اخوانی به عنوان رئیس‌جمهور مصر در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲ منجر شد، نمود پیدا کرد. با تمامی این‌ها، سلسله منازعاتی که در طول یک سال حکمرانی جمعیت اخوان‌المسلمین و نیز پس از آن رخ داد، موجب پایان دوران رسانه‌ایِ درخشانِ اخوان‌المسلمین شد. اوضاع رسانه‌ای اخوانی‌ها به ویژه پس از آنکه مراکز رسانه‌ای آن‌ها در مصر تعطیل شد، رو به وخامت نهاد.از سوی دیگر، وضعیت رسانه‌های اخوان پس از انتقال بسیاری از مراکز رسانه‎‌ای آن به ترکیه بدتر هم شد، زیرا به دلیل سیاست‌هایی که اخوانی‌ها اتخاذ کردند، عملا تأثیرگذاری‌ رسانه‌های‌شان بر جامعه مصر را از دست دادند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا