گسترش توامان افراطگرایی مذهبی و افراطگرایی لیبرال در اندونزی
لیبرالیسم و آزادیخواهی که بعد از دوره اصلاحات اندونزی به وجود آمد نیز افراطگرایی بود. زیرا نظام سرمایهداری و آزادیخواهی تهدیدی برای دولت واحد اندونزی میباشد. پس از ۴ اصلاحیهای که قانون اساسی کشور متحمل شد، بسیاری از جنبههای اساسی اجتماعی اندونزی به طرز «افراطی» تغییر یافت، مانند مجلس شورای مردمی که دیگر جایگاه بلندی نداشت، مقالاتی که در مورد حقوق بشر نوشته میشد به شدت لیبرال بود، حذف شرط «اندونزیایی الاصل بودن» برای نامزدی ریاست جمهوری و دیگر موارد که نمونههایی از رادیکالیسم است.

جاکارتاپست
ترجمه: مهدی صالحی
افراطگرایی و رادیکالیسم در اندونزی باعث شده تا اخیرا این کشور در وضعیت اضطراری قرار بگیرد. در حال حاضر افراطگرایی و تروریسم تبدیل به دو معضل اصلی اندونزی شده و برای کنترل این وضعیت اقداماتی نیز صورت گرفته است.
عباراتی همچون «اسلامگرایی»، «خلافت» و «وهابیگری» از لحاظ امنیتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. حکومت نیز سیاستهایی را در پیش گرفته تا افراطیگری موجود در سطح جامعه را کاهش دهد. مساجد، دانشگاهها، تشکیلات اقتصادی دولتی و حتی موسسات آموزشی کودکان نیز آشکارا تا حدی در معرض این افراطیگری قرار گرفتهاند که موجب اختلافات و مناقشات داخلی شده است.
چنانچه مفهوم افراطگرایی را اقدامات خشونتآمیز بدانیم، کارهای مختلفی همچون بمبگذاری، حملههای فیزیکی و دیگر اعمال خشونتآمیز که در اندونزی به وقوع پیوسته، بهخوبی روشن میسازد که رادیکالیسم مذهبی، حقیقتی غیرقابل انکار در جامعه این کشور میباشد. دولت به همراه دیگر اجزای تاثیرگذار جامعه در تلاشی مشترکانه سعی بر این دارند تا افکار و عقاید افراطی که منجر به خشونت و اختلال در زندگی مردم میشود را از جامعه اندونزی دور نمایند. با توجه به جنبشهای افراطی مانند حزبالتحریر، القاعده و جماعت الاسلامی (اندونزی) و دیگر گروههای جهادی که در سطح جهانی، داخلی و محلی فعالیت میکنند، وجود افراطیگرایی و رادیکالیسم به عنوان حقیقتی اجتماعی در جامعه اندونزی غیرقابل انکار است که به هیچ وجه نباید این مساله را نادیده گرفت. با این حال مفهوم تفکر افراطی، در واقع جهانی و بینالمللی است. برای مثال در حمله تروریستی به مسجدی در نیوزیلند که ۴۹ کشته برجای گذاشت، توسط مسلمانان انجام نشده بود بلکه این بار نمازگزاران مسلمان قربانی حادثه تروریستی بودند. حوادث مشابه دیگری نیز در اندونزی صورت گرفته از جمله به آتش کشیدن مسجدی در «تولکارا»، حمله گروهی مسلح در «پاپوا» که منجر به کشته شدن ۳۳ نفر و زخمی شدن صدها نفر گردید و هزاران نفر مجبور به ترک پاپوا شدند، کشته شدن ۳۱ کارگر در پاپوا و همچنین فعالیت جنبش جداییطلب که امنیت داخلی و عمومی اندونزی را با خطر مواجه کردهاند.
لیبرالیسم و آزادیخواهی که بعد از دوره اصلاحات اندونزی به وجود آمد نیز افراطگرایی بود. زیرا نظام سرمایهداری و آزادیخواهی تهدیدی برای دولت واحد اندونزی میباشد. پس از ۴ اصلاحیهای که قانون اساسی کشور متحمل شد، بسیاری از جنبههای اساسی اجتماعی اندونزی به طرز «افراطی» تغییر یافت، مانند مجلس شورای مردمی که دیگر جایگاه بلندی نداشت، مقالاتی که در مورد حقوق بشر نوشته میشد به شدت لیبرال بود، حذف شرط «اندونزیایی الاصل بودن» برای نامزدی ریاست جمهوری و دیگر موارد که نمونههایی از رادیکالیسم است.
چنانچه افراطی گری را ترکیبی از دیدگاهها و گرایشات افراطی بدانیم بنابراین میتوان این چنین نتیجه گرفت که رادیکالیسم و افراطیگری سیاسی، ایدئولوژیک، اقتصادی و همچنین فرهنگی به اندازه افراطیگری دینی، نقش مخربی در آینده اندونزی خواهند داشت.
ایدئولوژی «پانچاسیلا»، نظریه فلسفی رسمی کشور اندونزی، میانهروی و اعتدال است که منعکس کننده شخصیت میانهرو و آرام ملت این کشور است. برای همسو کردن جامعه با فلسفه پانچاسیلا، میانهروی و اعتدال بهترین منبع راهبردی برای افراطزدایی و از بین بردن تفکر رادیکالیسم است. بدونشک میانهروی و اعتدال در اندونزی، غایت و هدف تمام جنبههای زندگی جامعه این کشور است. اندونزی باید خود را از چنگال هرگونه افراطیگری و رادیکالیسم رها کند، چه افراطیگری در لیبرالیسم و سکولاریسم و چه در زندگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی. بنابراین محدود کردن رادیکالیسم به افراطیگرایی دینی و علیالخصوص افراطیگرایی اسلامی، عملی مغرضانه و البته ناپسند است. این دیدگاههای مغرضانه علاوه بر این که مغایر با پانچاسیلا میباشد، باعث میشود که در زمینه افراطگرایی تنها اسلام و مسلمین مورد سرزنش قرار بگیرند و در نتیجه از دیگر انواع رادیکالیسم نیز که خطرناک و مشکلساز هستند، چشمپوشی می شود.
با این حال این مساله به هیچ عنوان حضور رادیکالیسم دینی به خصوص در بخشهایی از جامعه اسلامی اندونزی را نفی نمیکند. برای مقابله با افراطیگری اسلامی، میانهروی و اعتدال و همچنین تاکید بر وجهه رحمه للعالمین بودن اسلام بسیار ضروری بهنظر میرسد.
ساختار رادیکالیسم موجود در اندونزی ممکن است این کشور را از لحاظ افراطیگری در وضعیت اضطراری قرار دهد در حالی که در جامعه هنوز جنبههایی از اعتدال و میانهروی وجود دارد که میتواند اندونزی را به کشوری پیشرفته، یکپارچه، مقتدر و مرفه تبدیل کند.
چنانچه بمبگذاریها و ترویج عقاید افراطی را رادیکالیسم مذهبی بدانیم، محدود کردن مناطق خطرناک و همچنین اجرای دقیق قانون در این مناطق میتواند مانع از گسترش افراطگرایی به بخشهایی شود که در محدوده امن و آرام میانهروی و اعتدال قرار دارند. بنابراین اندونزی باید بر روی رشد نسل طلایی خود بیشتر تمرکز کند، جامعه را به آیندهای روشن امیدوار نماید و مانع از این شود تا پیامهای منفی رادیکالیسم به یک واقعیت گستردهای در جامعه تبدیل شود.