پیشنهاداتی برای همراهسازی بیشتر اهلسنت با تجمع اربعین
مسائل مشترک امت اسلامی خصوصاً مسئله تکفیریون یا مسئله فلسطین و نمادهایی چون پرچم این کشور در اربعین، باید بازنمایی شوند تا احساس جدا بودن این سنت از دغدغهها و عقاید سایر مسلمانان کاهش یابد. خوب است که این مسائل همچون ادبیات امام خمینی (ره) با ادبیات حماسی و ضدظلم عاشورایی ترکیب شوند
علیرضا کمیلی
اندیشکده راهبردی تبیین – «امسال شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیونها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها- البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّیها هم بودند- که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد میکنند.» (رهبر انقلاب، ۱۹/۱۰/۱۳۹۳)
سنّت پیادهروی اربعین که یک اقدام نمادین در زنده نگاه داشتن یاد شهدای قیام عاشورا بوده، از دیرباز مورد عنایت مردم عراق و خصوصاً شیعیان این کشور بوده است. پس از صدام و با حاکمیت دولت مردمی، این حس که میتوان آزادانه به اجرای مراسم مذهبی اقدام نمود، تقویت شد و مردم عراق، پرشورتر از گذشته، سنّت پیادهروی اربعین را احیاء کردند که با توجه میلیونی همه شیعیان جهان نیز همراه شد.
جالب اینکه اهل سنت و خصوصاً اهل سنت عراق نیز همچون شیعیان این کشور به احیای این سنت دست زدند چرا که حبّ به امام حسین علیه السلام در اعماق وجود آنان جای دارد و تا جایی پررنگ است که حتی رهبر داعش، لقب خود را «حسینی» مینامد و عمّامه مشکی بر سر میگذارد و خود را همچون عبّاسیان، مزورانه به خاندان نبوت منتسب میکند! اما در چند سال اخیر اتفاقاتی رخ داد و موانعی ایجاد شد که متأسفانه بتدریج این حضور را کمرنگ نمود و آن هم تلاش برای احیای درگیری مذهبی در منطقه و خصوصاً عراق بود.
این عامل که پس از فعال شدن جریانات مسلح و تکفیری در عراق از حوالی ۲۰۰۳ و خصوصاً پس از تحولات اخیر منطقه در سوریه و عراق تقویت شد، بر تعاملات درونی شیعه و سنی در عراق نیز تأثیر گذاشت و خصوصاً با بالاگرفتن فعالیتهای بیرحمانه داعش و شایعاتی که درباره حشد شعبی در عراق منتشر میشد، بدبینیهای طرفین را فزونی بخشید و به این خونریزیها، غیرواقعبینانه رنگ مذهبی بخشید! همین مسئله باعث شد تا هم حضور اهل سنت در این مراسم کمرنگتر شود و هم استقبال شیعیان از موکبهای اهل سنت مانند گذشته نباشد.
نکته دیگری که در ذیل همین «حاکمیت فضای درگیری مذهبی در منطقه» و خصوصاً با فعالیت رسانههای متعددی که زبان طائفیگری داشتند قابل توجه است، روایت شیعی از «راهپیمایی اربعین در عراق» در مقابل همه مسلمین میباشد. بهعبارتی، دشمن در تلاش است تا این اقدام را یک ابداع و اختراع شیعی و در مقابل عقاید مسلمانان توصیف کند و آن را با تعابیری چون «حج شیعیان!» به اقدامی مختص شیعه منتسب نموده و از همدلی و همنوایی اهل سنت با آن بکاهد یا آن را اقدامی شرکآلود و غلوّآمیز تعبیر کند که نوعی انحراف از روح عبودیت و توحید میباشد!
از همین رو در این رابطه چند راهکار محوری توصیه میشود:
الف) باید سعی کنیم در شعارهای اربعین و بازنمایی تصویر اربعین در رسانهها، واسطه بودن امام حسین علیه السلام برای تقویت عبودیت و رسیدن به حضرت الله از طریق این کشتی نجات را ضریب بدهیم. شاید بازنمایی نمازهای میلیونی یا ایجاد جلسات قرائت قرآن در این ایام بتواند نشانه خوبی برای این امر در ذهن سایر مسلمین جهان باشد.
ب) باید شعارها و رویکردهای تقریبی و اسلامی در اربعین تقویت شوند تا در بازنمایی اربعین تأثیر مناسبی بر مسلمانان بر جای بگذارند. وقتی مسلمانان ببینند که شعارهای توحیدی و اسلامی در اربعین ضریب جدی دارند و برخلاف تصور آنان ادبیات صرفاً شیعی یا طائفی کمرنگ است، بتدریج تصویر ذهنیشان را نسبت به این پدیده اصلاح خواهند کرد.
ج) مسائل مشترک امت اسلامی خصوصاً مسئله تکفیریون یا مسئله فلسطین و نمادهایی چون پرچم این کشور در اربعین بازنمایی شوند تا احساس جدا بودن این سنت از دغدغهها و عقاید سایر مسلمانان کاهش یابد. البته باید بدانیم که مردم عراق بدلیل حمایتهای مزورانه صدام از فلسطین، نگاه مثبتی به این امر ندارند. خوب است که این مسائل همچون ادبیات امام خمینی (ره) با ادبیات حماسی و ضدظلم عاشورایی ترکیب شوند تا هم از طرف شیعیان برداشت سیاسی کردن اربعین پیش نیاید و به افراطیون شیعه مجال فعالیت ندهد و هم مخاطبان سنّیمذهب را با پیام عمومی و فراگیر عاشورا آشنا و آنان را به این سنت خوشبین سازد.
د) جلوی هر نوع اقدام تندروانه و توهین به مقدسات مسلمین در این مراسم گرفته شود که البته با توجه به شرایط عراق باید این مسئله با گفتمانسازی رخ بنماید و شاید دولت نتواند قانوناً با برخی افراطیون برخورد نماید. باید برای کاستن از ضررهای افراطیون در این راه اقدامات متعددی را سامان بخشید. تبیین شعارهایی چون «امام حسین محور وحدت همه مسلمین» و «زینت اهلبیت باشیم» و امثالهم، میتواند نوعی گفتمان مناسب را در شیعیان ایجاد کند که بدون تصور عقبنشینی از عقاید، به تعامل بهتر با همه زوار ابا عبدالله الحسین علیه السلام از هر دین و مذهبی که هستند منجر شود.
ه) تلاش کنیم تا از اهل سنت جهان، خصوصاً صوفیها که شیفته زیارت حرم امام حسین(ع) هستند، در این مراسم شرکت دهیم. این مسئله هم جلوی افراطیون را تا حدودی سدّ میکند و هم رنگ شیعی این سنت را به رنگ اسلامی و وحدوی تغییر خواهد داد. بریلویهای پاکستان[۱] و برخی از صوفیهای کشورهای منطقه هماینک نیز در این مراسم شرکت میکنند که شیعیان معتدل میتوانند زمینه حضور گستردهتر ایشان را مهیا سازند و به نحوی این حضور را بازنمایی کنند که امکان مصادره آن توسط رسانههای افراطی منطقه ممکن نباشد.
[۱]. مکتب بریلوی تقریبا «انعطاف پذیر» است؛ آنها به زیارتگاهها میروند و در فقه پیرو یکی از چهار امام «ابوحنیفه»، «حنبل»، «شافع»، و «مالک» هستند.البته اغلب آنان از امام حنیفه پیروی میکنند، دارای سعه نظر بوده و فرقههای دیگر را کافر نمیدانند. نام بریلوی به «امام احمدرضاخان بریلوی» (۱۹۳۱-۱۸۷۶) نسبت داده میشود که در هند جنبشی را علیه تعالیم مکتبهای وهابی- دیوبندی با موفقیت رهبری کرد.