جوابیه حزبالتحریر به گزارش «آیا حزبالتحریر برای برپایی خلافت همچنان روی ارتشها حساب باز میکند؟»
خطمشیِ حزب التحریر در کمکخواهی از اصحاب قدرت و ثروت برای برپایی خلافت اسلامی همواره زیر ذربین سیاسی کشورهای غربی و دشمنان اسلام قرار گرفته به گونهای که به نظر میرسد این خطمشی، خواب را از چشمان غرب و اذناب آن ربوده است. درحال حاضر نیز ما کوچکترین شکی در مشروعیت این خطمشی نداریم، چراکه آن، یک حکم شرعی است که حزب التحریر نمیتواند از آن عدول کند.

ترجمه: رامین حسین آبادیان
«حزب التحریر» به گزارش «عربی ۲۱» تحت عنوان «آیا حزب التحریر برای برپایی خلافت همچنان روی ارتشها حساب میکند؟» پاسخ داد.
پیشتر در گزارش «عربی ۲۱» به خطمشیِ «حزب التحریر» از زمان تأسیس آن توسط «تقیالدین نبهانی» روحانی فلسطینی در سال ۱۹۵۳ پرداخته شده بود. در گزارش مذکور عنوان شده بود که یکی از خطمشیهای اصلی حزب التحریر، درخواست کمک از ارتشها با هدف ازسرگیری حیات اسلامی به منظور برپایی خلافت، بوده است.
متن کامل پاسخ حزب التحریر:
«بسام ناصر» نویسنده و روزنامهنگارِ پایگاه «عربی ۲۱» در تاریخ ۲۲/۰۸/۲۰۱۹ مقالهای را تحت عنوان «آیا حزب التحریر برای برپایی خلافت همچنان روی ارتشها حساب میکند» به رشته تحریر درآورد که لازم است به آن پاسخ داده شود.
واقعیت این است که نویسنده و روزنامهنگار مذکور پیشتر و در تاریخ ۰۹/۱۱/۲۰۱۶ مقاله دیگری را نیز تحت عنوان «آیا پیامبر اکرم خطمشی مشخصی را برای برپایی دولت اسلامی مشخص کردند؟» نگاشته بود. در آن زمان، این نویسنده مقاله خود را با این جمله آغاز کرده بود که: «شریعت اسلامی برای برپایی دولت اسلامی، روش و خطمشی شرعیِ مشخصی را تعین نکرده و این مسأله را به خودِ مسلمانان واگذار کرده است تا آنها از طریق روشهای مناسب و البته متناسب با شریعت و بر اساس شرایط زمانی و مکانی خود، به برپایی دولت اسلامی بپردازند».
همانطور که ازجمله ابتدایی مقاله پیشین «بسام ناصر» پیداست، وی به صورت مستقیم و بدون هیچگونه مناقشه و بحثی، صراحتا میگوید که شریعت اسلامی خطمشی خاصی را برای پیروان خود به منظور برپایی دولت اسلامی مشخص نکرده و این مسأله را به مسلمانان واگذار کرده است. این نوع ادبیات بیش از هر چیزی، دوری نویسنده از اصول حرفهایگری و بیطرفی را نشان میدهد؛ آن هم در طرح موضوعی که برای مسلمانان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان ابتدایی نویسنده مذکور در مقاله پیشین خود همچنین نشان از آن دارد که وی قصد بررسی مسأله «روشهای برپایی دولت اسلامی» را نداشته است، چراکه از همان ابتدا تصریح میکند که شریعت اسلامی اساسا روشی را برای برپایی دولت اسلامی معین نکرده است.
این درحالی است که در همان مقاله، نویسنده گفتگویی را با نایبرئیس دفتر رسانهای حزب التحریر در اردن در آن زمان، منتشر کرده بود. درهمین ارتباط، در بخشی از مقاله مذکور که آن را بدون کم و زیاد نقل میکنیم، اینطور آمده بود که:
«نایبرئیس دفتر رسانهای حزب التحریر در اردن تصریح کرد که حزب التحریر خطمشی شرعی برای برپایی دولت اسلامی را مشخص نکرده، بلکه شریعت، خود این خطمشیِ برآمده از سیره نبوی را تعیین کرده است. وی همچنین تأکید کرد که حزب التحریر تحقیق ویژهای را در خصوص سیره نبوی انجام داده و به دنبال آن به یک راهکار و خطمشیِ مشخصِ برآمده از سیره پیامبر اکرم برای برپایی خلافت رسیده است. خودِ رسول اکرم نیز در برپایی خلافت به این خطمشی پایبند بودند و به منظور التزام به دستور خداوند، هیچگاه از این خطِمشی عدول نکردند».
نویسنده «عربی ۲۱» در مقاله خود به منظور تشریح مواضع حزب التحریر درخصوص راه و روشهای برپایی خلافت به گفتگو با افرادی روی آورده است که اساسا آنها یا گرایشی به این حزب ندارند و یا در زمره کسانی هستند که حزب را ترک کرده و یا از آن اخراج شدهاند. او در مقاله خود از دیدگاههای مشوش و آمیخته با سرزنش افراد مذکور حمایت میکند و این مسأله نشان میدهد که نویسنده مقاله به دنبال تحقیق و استدلال درخصوص «کتاب و سنت» که حزب التحریر همواره آن را در عرصه حیات اسلامی نصب العین خود قرار داده است، نیست. او در مقاله خود به «خطِمشیِ درخواست کمک» حزب التحریر برای برپایی دولت اسلامی طعنه میزند؛ درحالی که خود نیک میداند حزب التحریر با استناد به سیره نبوی چنین خطمشیای را انتخاب کرده است.
[aparat id=”YGEWh”]
واقعیت این است که خطمشیِ حزب التحریر در کمکخواهی از اصحاب قدرت و ثروت برای برپایی خلافت اسلامی همواره زیر ذربین سیاسی کشورهای غربی و دشمنان اسلام قرار گرفته به گونهای که به نظر میرسد این خطمشی، خواب را از چشمان غرب و اذناب آن ربوده است. درحال حاضر نیز ما کوچکترین شکی در مشروعیت این خطمشی نداریم، چراکه آن، یک حکم شرعی است که حزب التحریر نمیتواند از آن عدول کند.
«بسام ناصر» چند روز پیش از انتشار مقاله «تکیه حزب التحریر بر روش کمکخواهی» با دفتر رسانهای حزب در اردن تماس برقرار کرده و خواستار پاسخگویی دفتر به سؤالاتی پیرامون خطمشی مذکور [کمکخواهی] شده تا بدینترتیب به پاسخهایی مشابه آنچه که در مقاله قبلتر خود آورده بود، برسد. او در جریان این تماس به دنبال آن بود که به پاسخ این سؤال که «آیا حزب التحریر همچنان بر خطمشیِ خود علیرغم بیفایده بودن آن پافشاری میکند؟» دست پیدا کند.
بر اساس آنچه که گفته شد، ما اعتقاد داریم که «بسام ناصر» به دنبال تکرار اقدامات گذشته خود در مقالاتش است. این بدان معناست که وی قصد دارد همچنان به مواضع افرادی که به هر دلیل از حزب التحریر جدا شدند، استناد کنند. این مسأله در مقالات گذشته وی کاملا آشکار است. او در فضای مجازی مینویسد: «موضوع گزارش مشخص است و آن، درخواست کمک حزب التحریر برای برپایی دولت اسلامی است؛ این درحالی است که براساس پیگیریهای من، این خطمشی بسیار جنجالآفرین بوده و بسیاری از اعضای سابق التحریر از آن انتقاد میکنند».
علیرغم آمادگی ما برای بحث و گفتگو پیرامون ماهیت مسأله و همچنین پاسخگویی به هر سؤالی درباره مسائل مورد اهتمام امت اسلامی ازجمله برپایی دولت اسلامی طبق سیره نبوی، اما او مانع از این پاسخگویی شد. ازهمینروی، ما صراحتا به او گفتیم پاسخ ما به طور خلاصه این است که: «به تبعیت از خداوند و پیروی از اوامر او پایبند هستیم و معتقدیم که وعده خداوند درخصوص نتایج روشِ درخواست کمک ـ هرچند که به مدت زیادی به طول بیانجامد ـ در نهایت محقق خواهد شد. اما تو به ما بگو که راه و روش دیگران در این زمینه کِی و کجا موفقیتآمیز بوده است که اکنون علیرغم گذشت زمانی طولانی و عدم تحقق نتایج، آن را مورد سرزنش قرار نمیدهی».