اندیشمندان و چهره های فرهنگیمعرفی کتاب

معرفی، مرور و خلاصه‌ای از کتاب «امام موسی صدر، عالم تراز»

علی اکبری

«عالم تراز» جدید ترین اثر مکتوب از دین‌پژوه معاصر، حجت الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی است. این کتاب حاصل پانزده درس گفتار از مولف محترم در راستای تبیین شخصیت و اندیشه های امام موسی صدر است که در سالهای اخیر در جمع علاقه‌مندان به پیگیری اندیشه‌های ایشان ارائه و تبیین شده است. محتوای کتاب در 380 صفحه، با عناوین زیر تنظیم و تدیون شده است:

  • اندیشه های قرآنی
  • مباحث زنان
  • انسان، تکثر و گفتگو
  • عاشورا
  • نقد و بررسی دو کتاب

عالم تراز در پاییز 1400 توسط انتشارات موسسه دین پژوهشی بشرا با همکاری مرکز تحقیقات امام موسی صدر به چاپ رسیده است.

در ادامه علاوه بر معرفی و بیان ضرورت مطالعه کتاب، سعی خواهیم کرد تا چکیده ای از مباحث مطرح شده در هر فصل را مرور کنیم.

ایشان به درستی یک عالم تراز دینی است. عالمی که معتقد است دین در خدمت انسان است نه انسان در خدمت دین. عالمی که معتقد است تا معضلات و مشکلات اجتماعی انسان ها در جامعه حل و مرتفع نشود، طرح مباحث دینی راه به جایی نخواهد برد. شخصیتی که به باور مولف در عمل نشان داد که در ارتباط با مردم حس اخوت دارد نه حس ابوت.

ضرورت مطالعه

کم هستند افرادی که در قامت مصلح اجتماعی برخاسته از نهاد دین، به مردم و جامعه خود خدماتی ماندگار ارائه داده باشند، و در عین حال نقطه تحول و اثرگذاری در تاریخ معاصر خود باشند. شخصیت هایی همچون امام موسی صدر از شخصیت های کم نظیر اسلامی است، که باید منهج فکر و روش اثرگذاری اش را پی گرفت، و بدنبال تبیین جامع شخصیت و تفکراتش باشیم. چرا که با این تبیین و مواجهه های عالمانه است که میتواند فکر و ایده اصلاحی آنان را احیاء کرده، و بدنبال امتداد اجتماعی آنان به عصر کنونی خود باشیم.

برای فهم اندیشه و شخصیت این اشخاص، ناگزیر از طی کردن مراحل زیر هستیم :

  • مطالعه تاریخ و محیط زندگانی ایشان
  • مطالعه و فهم آثار مکتوب و غیر مکتوب ایشان
  • تبیین زوایای پنهان آن شخصیت در گفتگو با نزدیکان، شاگردان و دوستانش
  • مطالعه و بررسی نظریات دیگر محققان از ایده ها، اندیشه ها، و تحلیل شخصیتی آن متفکر

کتاب عالم تراز، در واقع در مرحله چهارم از مراحل ذکر شده قرار دارد. در این اثر مخاطب شاهد مطالب زیر خواهد بود :

  • تبیین شاکله و نظام اندیشه ی امام موسی صدر
  • طرح برخی ایده ها و دغدغه های ایشان
  • بررسی برخی ویژگی های شخصیتی امام صدر
  • مستند نگاری برخی نظریات امام صدر به منابع دینی توسط مولف
  • معرفی شخصیت ها و جریان های فکری – دینی ( به عنوان نمونه مولف در مباحث زنان به سه جریان سنتی، اجتماع گرا و نوگرا در مسائل و چالش های زنان اشاره و آنها را تبیین میکند)
  • بیان نظریات و دید گاه های خود مولف در برخی مباحث

مطالعه آثاری از این طیف مکتوبات میتواند به مخاطب در فهم آراء دین شناسانه امام موسی صدر کمک شایانی بکند.

امام صدر در نگاه مولف کتاب دارای 5 خصلت می باشد: ایمان به کرامت انسان، عالم به زمانه بودن و فهم انسان معاصر و خواسته هایش، عالم به گفتگو، حامی محرومان و طبیب دوره گرد، کسی که به دنبال مردم می‌رود برای دستگیر از آنان

ویژگی ها فکری و خصوصیات شخصیتی امام موسی صدر

جناب آقای مهریزی در مقدمه کتاب 3 ملاک برای ارزیابی عالمان دینی مطرح میکند:

  • میزان باور او به انسان، تکثر و گفتگو
  • میزان اهتمام عملی او به فقرا و ظلم در جامعه
  • میزان صداقت در گفتار و کردار

ایشان معتقد است که براساس این ملاک ها، وقتی با شخصیت امام موسی صدر مواجهه میکنیم، مشاهده خواهیم کرد که ایشان به درستی یک عالم تراز دینی است. عالمی که معتقد است دین در خدمت انسان است نه انسان در خدمت دین. عالمی که معتقد است تا معضلات و مشکلات اجتماعی انسان ها در جامعه حل و مرتفع نشود، طرح مباحث دینی راه به جایی نخواهد برد. شخصیتی که به باور مولف در عمل نشان داد که در ارتباط با مردم حس اخوت دارد نه حس ابوت.

آقای مهریزی در کتاب تصریح میکند که صدر یک قرائت انسانی از دین دارد که خود عامل به آن است.

امام صدر در نگاه مولف کتاب دارای 5 خصلت می باشد:

  • ایمان به کرامت انسان
  • عالم به زمانه بودن و فهم انسان معاصر و خواسته هایش
  • عالم به گفتگو
  • حامی محرومان
  • طبیب دوره گرد، کسی که به دنبال مردم می‌رود برای دستگیر از آنان

مولف معتقد است محیط غیر از تجربه است. لذا علاوه بر تجربه های خاص و متفاوت امام صدر، و هم چنین تربیت خانوادگی، و هوش، استعداد ایشان، محیط لبنان هم بسیار بر شخصیت و اندیشه های ایشان تاثیر گذاشته است.

موسی صدر باور داشت که همه انسانها با یکدیگر متفاوتند و در راستای مدیریت این تفاوتها قدم برداشت و بدنبال بهره بردن از آنها بود، به جای آنکه مانند دیگران تفاوت ها را به تضاد تبدیل کند و به دامن اختلافات چنگ بزند.

مجموعه این عوامل شخصیتی از ایشان ساخته است که علاوه بر اشراف بر نظریه های مختلف دینی و غیردینی، دارای روحیه انتقادپذیری و نگاه تقریبی باشند. در عین حال که باورهای مذهبی را در برخی مسائل مورد بازخوانی انتقادی قرار میدهند، غیرت دینی هم داشته اند. دینداری واقعی در نظر مولف آن است که علاوه بر التزام به مناسک دینی، انسان مسولیت اجتماعی را احساس کند. کاری که امام موسی صدر در مواجهه با مخاطب به دنبال تبیین و تائید آن بود.

موسی صدر باور داشت که همه انسانها با یکدیگر متفاوتند و در راستای مدیریت این تفاوتها قدم برداشت و بدنبال بهره بردن از آنها بود، به جای آنکه مانند دیگران تفاوت ها را به تضاد تبدیل کند و به دامن اختلافات چنگ بزند.

 اندیشه های قرآنی

در کتاب بیان شده است که امام صدر به دو صورت با قرآن مواجهه داشتند :

1- فهم عصری در مواجهه علمی و تفسیری آن

2- عمل کردن به قرآن

منظور از فهم عصری چیست؟ مولف در یک دسته بندی از تفاسیر معاصرانه قرآن، دو گونه تفسیر را ذکر میکند. اول تفسیر رسالی یا هدایتی که شامل تفاسیری همچون «من وحی القرآن» علامه فضل الله، تفسیر شهید صدر و… میشود. این تفاسیر  دارای 5 شاخصه هستند:

  • اعتقاد به فهم پذیری همگانی قرآن
  • اعتقاد به مرجعیت قرآن
  • فهم عصری از قرآن
  • نیاز سنجی و مخاطب شناسی در عرضه قرآن
  • اعتقاد به لایه های گوناگون معنایی آیات

دوم تفسیر یا فهم عصری که تفسیر امام موسی صدر از این دسته است و دارای سه عنصر مهم می باشد[1]:

  • مساله محور بودن
  • به لایه های معنایی ورود کردن
  • آگاه بودن و عالم بودن به تجارب و دانش های بشری و تحولات زندگی انسانی.

در مقابل فهم عصری سه رقیب دیگر از جریانات در مواجهه با قرآن وجود دارد: 1- جریانی که معتقد است قرآن برای عموم غیرقابل فهم است و برای نخبگان هم از طریق روایات تفسیر پذیر است، 2- فهم و تفسیر جامدانه از آیات داشتن، 3- فهم و تفسیر رمزی و عرفانی ارائه کردن.

از نمونه برداشت های عصری امام موسی صدر از «وسوسه خناس و جن»، پرهیز از گفتگوها و حرفهایی هست که رنگ و بوی ناامیدی و یاس دارد. نویسنده تصریح میکند که امام در تفسیر خود یکی از عوامل خمودگی انسان در عمل را همین گفتگوها، و سخنان مستمر در خصوص گرفتاری ها و مشکلات زندگی میداند. لذا باید از این وسوسه بزرگ نیز پرهیز کرد. آقای مهریزی نیز در تکمیل این مباحث معتقد است که یکی از برداشت ها از جن، شیطان درونی است که دائما باعث میشود از گرفتاری ها و ناامیدی ها سخن بگوییم. کاری که جز خمودگی و کاهلی چیزی را به بار نمی آورد.

مولف در پاسخ به احتمال تفسیر به رای بودن در فهم عصری می گوید: تفسیر به رای زمانی محقق میشود که شخص به زبان عربی و ساختار قرآن تسلط نداشته باشد و بخواهد بیش از ظرفیت های زبانی مطالبی را به قرآن تحمیل کند.

تفسیر یا فهم عصری که تفسیر امام موسی صدر از این دسته است و دارای سه عنصر مهم می باشد: مساله محور بودن، به لایه های معنایی ورود کردن و آگاه بودن و عالم بودن به تجارب و دانش های بشری و تحولات زندگی انسانی.

در نهایت مولف اشاره میکند که معتقد است در روش تفسیر قرآن به یک نظریه سه ضلعی رسیده که با انجام آن میتوان به نتایج مطلوب و جامع تری رسید:

1- نگاه تنزیلی در مواجهه با آیات قرآن

2- تفسیر قرآن به قرآن

3- مساله محور بودن فهم و تفسیر

 عمل کردن به قرآن به چه معنی است؟

امام موسی صدر قرآن را «کتاب عمل دانستن» می داند. آقای مهریزی در توضیح این جمله سه برداشت را مطرح میکند:

1- به آموزه های قرآنی عمل کردن.

2- قرآن را تراز دانش ها و انتسابات نظریات و احکام به دین دانستن. و در صورتیکه با معیارهای قرآنی همخوانی نداشت به نام دین آن را ثبت نکنیم.

3- گرفتن ایده ها و افق های جدید از قرآن.

این گروه نیر همچون دسته دوم به واحد بودن جوهر این دو جنسیت قائل است با این تفاوت که معتقد است نه تنها مجاز است که زنان در مباحث اجتماعی ورود کنند، بلکه مطلوب است و باید ورود کنند. چون نیمی از جامعه به آنان اختصاص دارد و در نیمه دیگر هم نقش اثرگذار و تعیین کننده دارند. باورمندان به رویکرد نوگرا در مواجهه با مباحث دینی و چالشی مساله زنان به بازخوانی تراث و باور علمای سلف روی آورده و میگویند مجددا باید منابع فقهی را مورد بازخوانی قرار دهیم. چراکه قرار نیست به فهم گذشتگان تکیه کرده و آن را صحیح و در جایگاه میزان تلقی کنیم.

مباحث زنان

در یک رویکردشناسی از فقها در مساله زنان، مولف امام موسی صدر را از کسانی به شمار می آورد که دارای رویکردی نو و متفاوت به مساله زنان دارد.

سه تلقی و رویکرد از مساله زنان در حوزه مباحث دینی وجود دارد:

1- سنت گرا: این گروه معتقدند بین زن و مرد تفاوت ماهوی وجود دارد. از طرفی هم میگویند که زن دارای جایگاه اجتماعی نیست و حق ورود به فعالیت های اجتماعی را ندارد. بسیاری از علمای اسلام در این دسته قرار میگیرند.

2- اجتماع گرا: این گروه معتقدند که بین زن و مرد تفاوت ماهوی نیست، و دارای جوهر واحد هستند. از طرفی نیز باور دارند که زنان دارای جایگاه اجتماعی هستند و مجازند تا در فعالیت های اجتماعی ورود کنند. معتقدان به این اندیشه در خصوص تفاوت های بین دو جنسیت که در مباحث دینی آمده به رویکرد تبیین عقلانی روی آورده اند و برای فقهیاتی همچون ارث، بلوغ و… به توجیهات و دلایل عقلی تمسک می‌کنند. شخصیت هایی همچون محمد تقی شریعتی، شهید مطهری، علامه طباطبایی، یحیی نوری در این دسته قرار میگیرند.

3- نوگرا: این گروه نیر همچون دسته دوم به واحد بودن جوهر این دو جنسیت قائل است با این تفاوت که معتقد است نه تنها مجاز است که زنان در مباحث اجتماعی ورود کنند، بلکه مطلوب است و باید ورود کنند. چون نیمی از جامعه به آنان اختصاص دارد و در نیمه دیگر هم نقش اثرگذار و تعیین کننده دارند. باورمندان به رویکرد نوگرا در مواجهه با مباحث دینی و چالشی مساله زنان به بازخوانی تراث و باور علمای سلف روی آورده و میگویند مجددا باید منابع فقهی را مورد بازخوانی قرار دهیم. چراکه قرار نیست به فهم گذشتگان تکیه کرده و آن را صحیح و در جایگاه میزان تلقی کنیم.

شخصیت هایی همچون امام موسی صدر، علامه فضل الله، آیت الله جناتی، آیت الله صانعی و علامه شمس الدین در این دسته قرار میگیرند.

آقای مهریزی معتقد است کج فهمی ما در مباحث دینی باعث شده تا از اسلام یک قرائت منفک از مسائل اجتماعی ارائه کنیم. این کج فهمی هم ناشی از روش مطالعه و مواجهه ما با دین است. ما اسلام را ابتدائا از احادیث و روایات که بعدا شکل گرفته می خوانیم و آشنا میشویم. در حالیکه باید اسلام را از قرآن شروع کنیم. رویکرد صحیح امام موسی صدر در مواجهه با اسلام باعث شده تا ایشان یک قرائت انسانی از اسلام داشته باشد و از گروه نواندیشان به شمار آید.

مبانی نواندیشی امام موسی صدر در تقریر آقای مهریزی عبارت است از:

1- توجه به قرآن و مرکزیت دادن به آن در فهم

2- تفاوت گذاشتن بین اسلام با آداب و رسوم مسلمانان

3- تفاوت گذاشتن بین احکام ثابت و احکام تاریخ مند اسلام

4- تلاش برای کشف روح دین و شریعت

5- درک کردن واقعیت و شرایط جامعه برای فهم مسائل دینی و در نظر گرفتن آنها

مولف در این فصل به برخی رویکرد های آسیب زا در مواجهه با مسائل دینی همچون زنان نیز اشاره می‌کند. نسبت به رویکرد آقای محسن کدیور منتقد است و میگوید ایشان با تحلیل برون دینی میخواهد مساله دینی را حل کند که این اشتباه است. ما باید از روش درون دینی و حوزوی با مسائل برخورد کنیم. در ضمن این نکته را هم باید در نظر گرفت که نمیشود اعتقادات و باورهای مسلمانان را به یک‌باره تغییر داد.

مبانی نواندیشی امام موسی صدر در تقریر آقای مهریزی عبارت است از: 1- توجه به قرآن و مرکزیت دادن به آن در فهم 2- تفاوت گذاشتن بین اسلام با آداب و رسوم مسلمانان 3- تفاوت گذاشتن بین احکام ثابت و احکام تاریخ مند اسلام 4- تلاش برای کشف روح دین و شریعت 5- درک کردن واقعیت و شرایط جامعه برای فهم مسائل دینی و در نظر گرفتن آنها

به عنوان نمونه در آیه «الرجال قوامون علی النساء»[2] این برداشت که مردان همه کاره زنان هستند و بر آنان سلطه دارند را نقد کرده و برداشت خود را مطرح میکند که:

  1. ریاست مردان مقید به عدم ظلم است.
  2. مقید به معاشرت به معروف است.
  3. قوام به معنی مدیریت و سرپرستی است نه مهجوریت زنان.

از طرفی هم به رویکردی که مردان را پیش‌کار زنان می‌داند، مانند برداشت بانو طاهره صفارزاده انتقاد کرده و آن را اشتباه می‌داند.

انسان، تکثر و گفتگو

در اندیشه مولف، پذیرش تکثر از مقدمات و ملزومات گفتگو است. مباحث این فصل بیشتر حول دو عنوان دین و انسان است. آقای مهریزی دراین فصل اشاره میکند که خدا مبدا است. انسان هم باید به خدا برگردد. لذا اصالت با اوست. دین هم واسطه است بین انسان و خدا.

پیامبران واسطه اند: انبیاء هم واسطه اند. با این دیدگاه علت پیروی و اطاعت ما از پیامبر به خاطر سلطه داشتن و پدر بودن ایشان بر ما نیست، بلکه بخاطر واسطه بودنشان است. در ضمن پیامبر در قرآن «اخ» خطاب شده است نه «اب». پیامبران آمده اند تا بستری را فراهم کنند که انسانها عادل و قائم به قسط شوند نه اینکه عدل را فقط برپا کنند. لذا فرمود لیقوم الناس بالقسط[3] نه لیقیموا القسط.

هدف دین: دین برای واسطه گری آمده است. هدف آن «لعلهم یتفکرون» است نه «یعملون و یتقلبون». لذا وقتی تفکر باشد پرسش و پاسخ و بحث و گفتگو هم هست.

اصالت با انسان است یا دین: امام صدر اصالت را به انسان میدهد و می گوید دین در خدمت انسان است. نتایج این اصالت عبارت است از:

1- اصالت تکثر: اگر دین اصل باشد آنوقت یک دین حق و بقیه ادیان باطل هستند، اما وقتی اصالت را به انسان دادید، تکثر و احترام هم هست.

2- دین در این اندیشه کارکرد واسطه گری دارد.

در قرآن هشت ویژگی برای انسان ذکر شده است:

1- خلقت متکامل و متعادل

2- برخورداری از ابزار ادراکی

3- قدرت تشخیص

4- برخورداری از روح الهی

5- کرامت (ذاتی است و از درون می آید نه اکتسابی)

6- خلیفه اللهی

7- هدف خلقت بودن

8- برخورداری از استقلال و عدم قیم داشتن

انبیاء هم واسطه اند. با این دیدگاه علت پیروی و اطاعت ما از پیامبر به خاطر سلطه داشتن و پدر بودن ایشان بر ما نیست، بلکه بخاطر واسطه بودنشان است. در ضمن پیامبر در قرآن «اخ» خطاب شده است نه «اب». پیامبران آمده اند تا بستری را فراهم کنند که انسانها عادل و قائم به قسط شوند نه اینکه عدل را فقط برپا کنند.

انسانها با یکدیگر هشت تفاوت دارند:

1- جنسیتی

2- استعدادی

3- نژادی

4- تمایلات فردی و جمعی

6- فیزیولوژی

7- منبع معرفتی

8- محیط، جغرافیا، آب و هوا

این تفاوت های هشت گانه نتایجی را به دنبال خواهد داشت که مجموعه آنها با هم، تمدن و فرهنگ بشری را می سازد:

1- بر آگاهی و دانش تاثیر میگذارد

2- بر باورهای انسانی اثر میگذارد

3- آداب و رسوم متفاوت خلق میکند

4-  رفتار متفاوت ایجاد میکند

در قبال این تفاوت ها میتوان دو رویکرد را در نظر گرفت:

1- حذف یکی و تقویت دیگر مانند مرد سالاری و…

2- مدیریت تفاوتها و قرار گذاشتن هرکس در جای خودش.

امام موسی صدر کاری که انجام میدهد همین مدیریت تفاوتها است.

زمانی یک فرهنگ رشد میکند که همه اندیشه ها حضور داشته باشند نه اینکه یک اندیشه باشد و بقیه حذف شوند. متاسفانه ما شعار میدهیم و خیلی کم برای آرمان ها و شعارهایمان استدلال می آوریم و خیلی نادر به آنها باور داشته و از آنها دفاع میکنیم.

  • سه اصالت در امام موسی صدر هست:

1- انسان

2- تکثر

3- گفتگو

 عاشورا

 در مکتوبات عاشورایی سه نوع مواجهه را خواهیم دید:

1- عاطفی

2- حماسی

3- انسانی

 در خاندان صدر شاهد سه نوع عاشورا پژوهی هستیم:

  • آیت الله سید رضا صدر: کتاب ایشان در عاشورا را میتوان یک لهوف مدرن تلقی کرد. محتوای کتاب ایشان در فضای تاریخی، عاطفی، احساسی و تربیتی سیر میکند. مواجهه ایشان از نوع عاطفی است.
  • شهید آیت الله محمد باقر صدر: ایشان در آثارش یک بحث سیاسی، حماسی و مبارزاتی دارد. ایشان می گوید که جامعه سه رکن دارد: دولت که بعد از پبامبر اکرم (ص) منحرف شد، مجتمع (جامعه) که با دولت ارتباط مستقیم دارد و امت که توده های مردم هستند. لذا ائمه (ع) با دولت های منحرف می‌جنگیدند و از امت محافظت می‌کردند تا نابود نشوند چراکه دولت اسلامی و به تبع آن جامعه اسلامی بعد از پیامبر از بین رفته است. مواجهه ایشان از نوع دوم یعنی حماسی است.
  • امام موسی صدر: مواجهه ایشان علاوه بر اینکه انسانی است، شامل دو رویکرد قبلی هم میشود. در تفسیر عاشورا ایشان به سه اصل زیر خیلی تاکید دارند: نقش زن در کربلا، گفتگو و صلح (پیوند پاینده اسلام و مسیحیت)

در اصلاح جامعه سه نگاه و ایده وجود دارد:

1- اصلاح فرد فرد جامعه، سپس اصلاح فرهنگ و… (اصلاح و تربیت). آیت الله سید رضا صدر دارای این نگاه بود. نگاهی که به بازرگان نزدیک است.

2- اصلاح راس حکومت و حاکم. امام خمینی و شهید صدر از این گروه اند.

3- تلفیق این دو نگاه با هم، که امام موسی صدر از معتقدین به آن است.

در خصوص تفسیر و برداشت های مختلف از متون مقدس و اتفاقات تاریخی مانند عاشورا باید این اصول را رعایت کنیم وگرنه ممکن است دچار خطا شویم:

1- برداشت ها باید با واقعیت تاریخی سازگار باشد

2- با اصول کلی و اهداف دین سازگاری داشته باشد

3- برداشت ها فراگیر باشد و بتواند تمام ابعاد مختلف را پوشش دهد

 نقد دو کتاب

صدر یک قرائت انسانی از دین دارد که خود عامل به آن است. چهار ویژگی میتوان برای امام صدر ذکر کرد:

1- حضور و اشراف بر نظریه ها

2- نگاه تقریبی

3- روحیه انتقاد پذیری

4- غیرت دینی

دین داری سه سطح دارد:

1- سطح اول آن برقراری قسط در ارتباط با دیگران است

2- سطح دوم آن داشتن مکارم اخلاق است

3- سطح سوم آن تسلیم محض حق تعالی است

پانوشت:

[1]  به نظر می رسد بین فهم عصری و تفسیر رسالی و هدایتی تفاوت زیادی وجود نداشته باشد. مگر اینکه تفسیر هدایتی رویکرد تربیتی صرف به آیات داشته باشد که خود مولف این رویکرد را در کتاب از فهم عصری و هدایتی جداکرده است. لذا یک این همانی بین رویکرد تفسیری امام موسی صدر با تفاسیری همچون من وحی القرآن برای مخاطب ایجاد میشود. تفاوت روشی و گرایشی تفاسیر این اندیشمندان را باید در مجال دیگری بطور مفصل پیگیری کرد.

[2] 34 نساء

[3]  25 حدید

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا