«طیف سلفی» در زیدیه یمن
محمدرضا عشوری مقدم
هرچند به نظر مى رسد بعد از سال ها امروز این گرایش از سوى شیعیان زیدی طرد شده، اما بنا به شواهدی نمیتوان از برخی تاثیرات آن گذشت (که محل بحث نیست).
براى فهم این سلفگرایى، افکار دو نماینده اصلی این جریان یعنی علامه #صنعانی و #شوکانی بسیار مهم است. به لحاظ زمانی، صنعانی پیشگام است بویژه آنکه هم عصرِ محمد بن عبدالوهاب بود و حتی با وی نامهنگاری هم داشت اما به لحاظ تاثیرگذاری، نقش شوکانی به عنوان قاضی القضات زیدیان یمن، بسیار محوریتر است.
١- ابن امیر صنعانی: گرچه گفته میشود صنعانى سرانجام از عقاید سلفى اش بازگشت اما آثاری که وی در حمایت از دعوت سلفیه نوشت بر دورههای بعد تاثیرگذار بود. صنعانی در آثارش بر جایگاه محوری کتاب و حدیث تاکید داشت اما مشخصا در برخی نوشتههایش مانند «الانصاف» به حمایت از عقاید سلفی ابن عبدالوهاب در خصوص معنای توحید و شرک و «نفی کرامت اولیاء درگذشته» نیز پرداخت. با این حال واقعیت آن است که حتی همین اندیشه صنعانی را نمیتوان یک سلفگرایی متعصبانه و اصیل دانست و تاثرات میراث زیدی در آن مشهود است. به همین جهت است که برخی از آن با عنوان سلفیگری معتدل یاد میکنند.
٢- بدر الدین شوکانی: همانطور که گفته شد «شوکانی» نقش مهمتری در این زمینه دارد تا آنجا که بعدها از این جریان با عنوان «سلفی شوکانی» یا شوکانیه یاد شده است. سلفگرایی شوکانی هم اساسا یک اندیشه جامع سلفی نبود هرچند امروز در محافل سلفی وهابی به آثار شوکانی استناد میشود. اساسا شوکانی در سلفگرایى، اعتدالگرا بود چرا که (هرچند در بحث تطهیر اعتقاد توحیدی مطالب بسیاری دارد) اما بیشتر آموزههایش، بر آن بخشی از عقاید سلفیه تاکید دارد که بر محور نفی تعصب بر مذهب خاص و «فتح باب اجتهاد» متکی بود. این رویکرد بیش از همه در «القول المفید» مشهود است که تلاش کرد در پاسخ به انتقاد هممسلکان زیدیاش با نقل احادیثی از اهل بیت پیامبر(ص) تقلید و انسداد اجتهاد را مذموم و حرام بشمرد.
منبع: کانال تلگرام «تحولات اسلامگرایی سیاسی»