جام جهانی 2022 قطر؛ چگونه «فوتبال» در جهان عرب نقش محوری پیدا کرد؟

عبدالله العریان – نون پست
ترجمه: رامین حسین آبادیان
مهمترین تیترهای اخبار اصلی فوتبال جهان در تابستان امسال به تصمیم «کیلیان امباپه» بازیکن جوان فرانسوی مبنی بر تمدید سه ساله قراردادش با تیم فوتبال «پاریسن ژرمن»، اختصاص یافت. وی با این تصمیم، حتی حاضر شد از آرزوی دیرینه خود برای انتقال به تیم بزرگی همچون «رئال مادرید» اسپانیا صرف نظر کند. تیم فوتبال «پاریسن ژرمن» فرانسه که مالکیت آن را سازمان سرمایهگذاری قطر برعهده دارد، موجب شد تا «کیلیان امباپه» 23 ساله به پُردرآمدترین بازیکن جهان تبدیل شود. این باشگاه حتی مبلغ 125 میلیون دلار را به عنوان پاداش تمدید قرارداد به «امباپه» پرداخت کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که هیچ تیمی تاکنون چنین مبلغی را برای حفظ یکی از بازیکنانش پرداخت نکرده است.
در یک رویداد دیگر که در اواخر ماه مِی به وقوع پیوست، تیم ملی آرژانتین، دیدار دوستانه خود با تیم اسرائیل را که پیشتر برنامهریزیشده بود، لغو کرد. این اتفاق پس از درخواستهای مکرر تیم باشگاهی «الخضر» فلسطین رخ داد؛ تیمی که نظامیان اشغالگر اسرائیلی در ماه آوریل یکی از بازیکنان آن به نام «محمد علی» را به ضرب گلوله به قتل رساندند. «محمد علی» تنها 19 سال داشت که توسط نظامیان اسرائیلی به قتل رسید. چند هفته پیش از این اتفاق نیز تیم ملی مصر به یکباره خود را در قلب یک بحران منطقهای بزرگ دید. این بحران پس از شکست 2 بر صفر مصر در برابر تیم ملی اتیوپی در جریان مسابقات مقدماتی صعود به جام ملتهای آفریقا در سال آتی، به وقوع پیوست. علت اصلی وقوع این بحران هم آن بود که هواداران و مسئولان سیاسی مصر عملکرد بازیکنان تیم ملی فوتبال این کشور را به اختلافات مستمر و دامنهدار میان قاهره و آدیسآبابا در خصوص سد «النهضه» ارتباط دادند. در واقع، مصریها سد «النهضه» را یک تهدید موجودیتی برای خود میدانند، زیرا معتقدند که مانع از بهرهبرداریشان از آب رود نیل میشود.
در همین حال، در دیگر اخبار نیز مشاهده کردیم که «میگل سالگادو» فرزندِ 17 ساله «میشل سالگادو» مدافع سابق تیم ملی «اسپانیا» و باشگاه «رئال مادرید»، اخیرا به تیم ملی فوتبال زیر 20 سال امارات دعوت شد. لازم است بدانیم که پدر «میگل» یعنی «میشل سالگادو» پیش از یک دهه قبل یعنی زمانی که از فوتبال کنارهگیری کرد، در این کشور حاشیه خلیج [فارس] اقامت گزید و مشغول به کار شد.
تمامی اخبار و تحولاتی که بدان اشاره شد، نشان دهنده این واقعیت هستند که «فوتبال» از جایگاه مهمی در سطح خاورمیانه برخوردار گشته است. این اخبار همچنین میزان تأثیرگذاری این منطقه [خاورمیانه] بر فوتبال جهان را نشان میدهند. واقعیت این است که فوتبال همواره و از دیرباز محبوبترین ورزش در نزد ساکنان خاورمیانه بوده است. این رشته ورزشی، میلیونها نفر از مردم را به سمت خود کشانده است و تعداد هواداران و دوستدارانش همچنان نیز روز به روز در حال افزایش است.
ظهور و بروز پدیدههای گستردهتر
باید به این مسئله توجه داشت که فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش ساده است، زیرا نقش بسیار مهمی در عرصههای سیاسی و اقتصادی ایفاء میکند. از زمانی که فیفا تمامی هواداران و دوستداران فوتبال را با تصمیم خود در سال 2010 مبنی بر اعطای حق میزبانی مسابقات جام جهانی به قطر غافلگیر ساخت، روزنامهنگاران، شخصیتهای آکادمیک، فعالان، رهبران سیاسی و … در سراسر جهان جملگی خواستار تبیین پیامدهای این تصمیم شدند، زیرا معتقد بودند که امتیاز میزبانی از محبوبترین ورزش روی کُره زمین نباید به یک کشور عربی کوچک سپرده میشد. در آن زمان، در حالی که مسائلی نظیر «حقوق کارگران»، «سیاستهای قدرت نرم» و نیز «نقش پول در فوتبال» محور بسیاری از بحثها پیرامون جام جهانی 2022 را تشکیل میدادند، برخی دیگر معتقد بودند که فوتبال، فضای جدیدی را برای ظهور و بروز پدیدههای گستردهتر در منطقه [خاورمیانه] فراهم خواهد کرد.
بر اساس تمامی آنچه که گفته شد، ما پروژهای را در خصوص فوتبال در خاورمیانه به انجام رساندیم. این پروژه در نهایت به انتشار یک کتاب تحت عنوان «فوتبال در خاورمیانه؛ دولت، جامعه و مسابقه زیبا» منجر شد. کتاب مذکور در واقع یک کتاب جدید است که طی آن 12 پژوهشگر با بیان دیدگاهها و نقطهنظرات خود، به بررسی این مسئله میپردازند که فوتبال چگونه به صحنه رقابت و منازعه در خصوص طِیف گستردهای از مسائل و قضایا شد؟ کاملا واضح و آشکار است که میراثِ فوتبال در خاورمیانه دارای تاریخی بسیار قدیمیتر از عهدهداری میزبانی جام جهانی و یا دوران صَرف ثروتهای نفتیِ بیبدیل در بازار نقل و انتقالاتِ اروپایی، است. در واقع، فوتبال از بیش از یک قرن پیش، همراه با استعمارگران وارد منطقه [خاورمیانه] شد و از آن به عنوان ابزاری برای جداسازی میان مستعمران و ملتهایِ تحت استعمار، بهرهبرداری گشت. در مقابل، مبارزات ملیگرایانه به رهبری نخبگانِ محلی به ورزشِ سازمانیافته به عنوان الگو و نشانه پیشرفت فرهنگی و تمدنی، به شدت ایمان آوردند. راهاندازی لیگ برتر باشگاههای فوتبال مصر، یکی از نمونههای توجه و اهتمام ویژه به ورزش بود. همراه با تأسیسِ زودهنگام باشگاههای فوتبالِ اصیل و ریشهدار نظیر «الأهلی» و «الزمالک» مصر، راهاندازی لیگ برتر نیز موجب شد تا فضای جدیدی برای پرداختن به مسائلی همچون «هویت ملی»، «طبقه اجتماعی»، «تحرک اقتصادی» و «توزیع قدرت سیاسی» فراهم گردد. تلاش برای تحقق پیروزی در زمینه مسابقه، نشاندهنده رقابت سرسخت میان سازمانهای ورزشیِ نوپا و نوظهور برای دستیابی به درآمدهای مالی، بازیکنانِ آیندهدار و نیز خوشحال ساختن هواداران مصری در سراسر جهان است.
روابطِ تنشآلود
اینکه به دنبال روی کار آمدن «جمال عبدالناصر» در مصر پس از دوران استعمار، فوتبال بار دیگر به عرصهای برای نبرد سیاسی تبدیل شد، اصلا تعجببرانگیز نبود. این نبرد این بار میان شهروندان مصری و یک نظام استبدادی نوظهور رخ داد؛ نظامی که تلاش کرد ابعاد مختلف زندگی میلیونها تَن از هواداران و دوستداران پُر شور و اشتیاق فوتبال را تحت سیطره و کنترل خود درآورد. همزمان با افزایش محبوبیت «جمال عبدالناصر»، وی به عنوان مدیر افتخاری باشگاه فوتبال «الأهلی» انتخاب شد. او سپس خیلی زود یک مقامِ نظامیِ مورد اعتماد خود را به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال مصر منصوب کرد. پس از گذشت مدتزمان کوتاهی یعنی در سال 1957 بود که «جمال عبدالناصر» در تشکیل فدراسیون فوتبال آفریقا نقشآفرینی کرد. درست در زمانی که مصر به دلیل به چالش کشیدن قدرتهای استعمارگر سابق یعنی بریتانیا و فرانسه، با عزلت و انزوای بینالمللی دست و پنجه نرم میکرد، «عبدالناصر» نسبت به راهاندازی جام ملتهای آفریقا مبادرت ورزید. تیم ملی مصر در اولین دوره از جام ملتهای آفریقا، جام قهرمانی را بالای سَر بُرد و تاکنون بیش از هر تیم ملی آفریقایی دیگر، 7 جام قهرمانی در آفریقا را کسب کرده است.
به مرور زمان، کشورهای مختلف، پروندهها و پروژههای سیاسیشان را در تیمهای ملیِ مختصِ خود دخیل کردند. به عنوان نمونه، در جریان مسابقات جام جهانی سال 1998 در کشور فرانسه، مسابقهای در دور گروهیِ بازیها میان تیمهای ملی فوتبال ایران و ایالات متحده آمریکا برگزار شد. این درحالی است که تاریخ دشمنی و خصومت میان دو طرف به دوران انقلاب ایران در سال 1979 بازمیگردد. این مسابقه که ایران در جریان آن توانست به صورت کاملا دراماتیک با نتیجه دو بر صفر آمریکا را شکست دهد، تحت پوشش رسانهای فشرده و گسترده برگزار شد. همه نگاهها به این مسابقه دوخته شده بود؛ کما اینکه احساساتِ سیاسی هوادارانِ هر دو تیم برانگیخته شده بود. تمامی اینها درحالی است که رؤسای جمهور هر دو کشور آمریکا و ایران فرصت را غنیمت شمردند تا نیت خود برای انجام مصالحه، کنار گذاشتن اختلافات و عبور از روابطِ تنشآلود را نشان دهند. از قضاء، قرار است تیمهای ملی فوتبال ایران و ایالات متحده آمریکا یک بار دیگر در جریان بازیهای گروهی جام جهانی 2022 قطر در استادیوم «الثمامه» این کشور رو در روی یکدیگر قرار گیرند. در گیرودار رقابت منطقهای فزاینده میان تهران و واشنگتن و نیز در بحبوحه تلاشهایِ فشرده برای احیای توافق هستهای، بدون شک و تردید، دیدار میان تیمهای ملی ایران و آمریکا در مسابقات جام جهانیِ پیش روی، بیش از یک مسابقه و رقابتِ ورزشیِ عادی اهمیت خواهد داشت.
بسیج مردم
علاوه بر تلاشها برای حمایت از حکام مستبد و یا به چالش کشیدن دولتهایِ رقیب از طریق فوتبال، از شور و شوقِ گسترده هوادارانِ این رشته ورزشی برای بسیج کردن مردم، استفاده و بهرهبرداری شد. به عنوان نمونه، گروههایی از هواداران تیم فوتبال «الأهلاوی ألتراس» در «قاهره» نقش مهمی در اعتراضات مردمی علیه نظام «حسنی مبارک» ایفاء کردند. این هواداران تا سَر حدّ مرگ به مواجهه با نیروهای امنیتی وابسته به «حسنی مبارک» پرداختند. اخیرا نیز گروههای وابسته به جنبش اعتراضی در «الجزایر» ـ که تلاش کردند تا از نامزدی دیکتاتور عبدالعزیز بوتفلیقه جهت تصدی پست ریاست جمهوری برای پنجمین دوره متوالی جلوگیری کنند ـ در جریان اعتراضات علیه نظام حاکم، از شعارها و سرودهایی استفاده کردند که معمولا در مسابقات فوتبال مورد استفاده قرار میگیرند. افزون بر آنچه که گفته شد، جنبش فلسطینی «بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» هم فرصت را غنیمت شمرد و از تیمهای فوتبالِ ملی و باشگاهی و همچنین هواداران آنها و حامیان مالیشان خواست تا در واکنش به تداوم اشغالگری اسرائیل در اراضی فلسطینیان و نقض گسترده حقوق بشر توسط آن [اسرائیل]، تحریم فرهنگی «تلآویو» را در دستور کار خود قرار دهند.
درست مانند روش «تحریم ورزشی» که نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی را هدف قرار داد، جنبش فلسطینی «بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» از طریق لغو بازی دوستانه میان آرژانتین و اسرائیل، تا حدودی توانست اذهان را به سمت و سوی درد و رنج ملت فلسطین هدایت کند. این جنبش از تیمهای فوتبال مختلف و هوادارانشان خواست تا شرکت پوشاک ورزشی «پوما» (Puma) را به دلیل حمایت از تیمهای مستقر در شهرکهای اسرائیلی تحت تحریم قرار دهند. بسیاری از پژوهشگران در کتاب «فوتبال در خاورمیانه» اعلام کردند که نظارت بر نقش فوتبال در جوامع میتواند به ارائه تصویری مفید از قضایا و مسائل عمیقتری بینجامد که نه تنها بر بازیکنان و هواداران که بر عمومِ ملتها تأثیرگذارهستند. هنوز هم پناهندگانی که در نتیجه سیاست «کوچ اجباری» اسرائیل در قبال صدها هزار تَن از فلسطینیان در سال 1948 به لبنان فرار کردند، بدون برخورداری از تابعیت به زندگی خود ادامه میدهند و از بسیاری از حقوق اساسیشان ازجمله دستیابی به شغلِ مشخص، محروم هستند. در این میان، سازمان برگزارکننده مسابقات لیگ برتر فوتبال لبنان، این تبعیضها علیه فلسطینیان را نهادینه و تثبیت کرده است. سازمان مذکور از طریق تعیین سهمیه مشخص برای تعداد بازیکنان فلسطینی در هر باشگاه و حتی محروم ساختنِ آنها [فلسطینیان] از فرصت بازی، این تبعیضها را نهادینه ساخته است.
تبعیض جنسیتی
برگزاری جام جهانی فوتبال 2022 در کشور قطر موجب شد تا برخی از قضایا و مسائل مهم به ویژه در منطقه خلیج [فارس] مورد توجه و اهتمام همگان قرار گیرد. به عنوان نمونه میتوان به مسئله بازیکنان تغییر تابعیتداده شده اشاره کرد. بسیاری از رسانهها بر روی بازیکنان قطری و اینکه برخی از آنها ازجمله بازیکنان تغییر تابعیتدادهشده هستند، متمرکز شدند. این درحالی است که آنها هماکنون شهروندان قطر محسوب میشوند و از سالها پیش در این کشور زندگی میکنند. با تمامی اینها، ما شاهد آن هستیم که در مصاحبههای رسانهای، مطالب منتشرشده در شبکههای ارتباطِ جمعی و یا حتی در جریان شادیهای پس از به ثمر رساندن گل در زمین مسابقه، مفاهیم مرتبط با «هویت و شهروندی در کشورهای حاشیه خلیج [فارس]» تحت الشعاع موضوع «هویت ملی» قرار میگیرند. در خصوص مسئله «حقوق کارگران مهاجر» نیز باید گفت که انجام اقدامات مقدماتی برای برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2022 موجب برملا شدن وقوع تخلفات در نظام کفالت شد. در حالی که مقامات دولت قطر، شرکتهای بینالمللی ساخت و ساز و نیز آژانسهای جهانی بر پروژههای عمرانی مربوط به زیرساختهای مسابقات جام جهانی نظارت داشتند، اما باز هم این فشارهای بینالمللی بود که دوحه را وادار به انجام اصلاحات در خط مشیِ خود در قبال کارگران و فعالیتهای عمرانی، کرد. در همین راستا، دولت قطر در سال 2017 با صدور بیانیهای از اجرای سلسله اصلاحات جدید خود در زمینه مذکور خبر داد. در ادامه کار نیز، قطریها دفتری را برای سازمان بینالمللی کار [وابسته به سازمان ملل] در شهر «دوحه» بازگشایی کردند و همین مسئله موجب شد تا تغییرات ملموسی در شرایط کاری کارگران مهاجر در این کشور ایجاد گردد.
نقشآفرینی دولتهای حاشیه خلیج [فارس] در فوتبال اروپا
جام جهانی فوتبال 2022 نماد نقشی است که کشورهای ثروتمند و غنی در ایجاد تغییر در مرکز ثقل در فوتبال جهان ایفاء میکنند. در طول دو دهه گذشته همزمان با جهانی شدن مسابقات و توسعه روزافزون آنها، تغییر و تحولات مهمی در عرصه فوتبال به وقوع پیوسته است. در همین راستا، امتیاز مالکیت تیم فوتبال «منچسترسیتی» انگلیس در سال 2008 توسط یک سازمان سرمایهگذاری اماراتی خریداری شد. پس از آن نیز سازمان سرمایهداری قطر موفق شد مالکیت تیم فوتبال «پاریسن ژرمن» فرانسه را عهدهدار شود. همین مسئله نشان داد که دوران تازهای در عرصه فوتبال برای کشورهای حاشیه خلیج [فارس] آغاز شده است. بنابراین، کشورهای مذکور توانستند خود را در سطح جهان مطرح سازند. در کنار نتایج میدانی، کشورهای حاشیه خلیج [فارس] از ثروتهای خود در زمینه دیپلماسی قدرت نرم و تحقق منافع ژئوپلیتیکی بهرهبرداری کردند. روزنامه انگلیسی «گاردین» در سال 2015 با انتشار گزارشی اعلام کرد: «اعضای هیئت مدیره باشگاه فوتبال منچسترسیتی بر دولت انگلیس برای انجام تحقیقات علیه جمعیت اخوانالمسلمین فشار اعمال کردند». ناظران تحولات منطقهای اعلام کردند که این اقدام باشگاه «منچسترسیتی» که مالکیت آن را امارات برعهده دارد، در راستای تلاشهای مستمر «ابوظبی» علیه اخوانالمسلمین در منطقه صورت گرفته است. افزون بر آنچه که گفته شد، سیطره صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی بر باشگاه انگلیسی «نیوکاسلیونایتد» گمانهزنیها در خصوص دست داشتن ریاض در پولشویی ورزشی را تقویت کرد؛ به ویژه اینکه این گمانهزنیها در سایه نقض حقوق بشر توسط عربستان در داخل و خارج از این کشور، مطرح شدند.
از سوی دیگر، مسئله جنگ بر سَر حق پخش مسابقات فوتبال به خبر اصلی رسانههای بینالمللی تبدیل شد. این درحالی است که قطر در سال 2017 توسط کشورهای همسایه خود تحت تحریم و محاصره اقتصادی قرار گرفت. در این راستا باید گفت که یک شبکه ورزشی تحت عنوان « beoutQ» در عربستان راهاندازی شد؛ شبکهای که از دو سال پیش تاکنون مسابقات فوتبال را پخش میکند. این مسئله موجب شده است تا شبکه ورزشیِ قطری « beIN SPORTS» که حق پخش پُربینندهترین مسابقات فوتبال جهان را برعهده دارد، متحمل خسارتهای فراوانی گردد.
بر اساس تمامی دادهها و اطلاعاتی که در جریان مقاله مذکور ارائه شد، پیشبینی میشود که همزمان با فرایند تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در منطقه، آینده فوتبال در خاورمیانه پیچیدهتر از گذشته باشد. از آنجایی که این ورزشِ زیبا و هیجانانگیز روز به روز در جوامع گسترش مییابد و ارتباط قویتری با منافع کشورها و سازمانهای اقتصادی پیدا میکند، قطعا موجب ایجاد سؤالات جدیدی پیرامون مصرفگرایی، منافع ملی، حقوق کارگران، ثبات نظامهای سیاسی و نیز آزادیهای سیاسی، خواهد شد. همچنین با توجه به اینکه پیامدهایِ افت و خیزهای این ورزش [فوتبال] حتی به خارج از زمین مسابقه تسرّی پیدا میکند، بنابراین برای همگان به خوبی مسجل خواهد شد که فوتبال چیزی فراتر از یک بازی است.