بررسی عملکرد شبکه الجزیره؛ چه شد که الجزیره، الجزیره شد؟!
سران قطری دست مدیران الجزیره را باز گذاشتند و در پرتو الجزیره، نوعی آزادی بیان بیسابقه در فضای جهان عرب شکل گرفت. خیلی از حرفها که رسانههای دیگر از ترس حکومتهایشان نمیزدند، از الجزیره شنیده میشد. نقد آمریکا، اسرائیل، سعودی و سایر دیکتاتورهای منطقه، ازجمله مسائلی بود که الجزیره به آنها میپرداخت و دیگران نمیپرداختند. درواقع الجزیره سعی کرد صدای مردم باشد نه حکام. حداقل در ظاهر سعی کرد خود را اینگونه بنمایاند. و موفق بود.
حامد رضایی
قله رسانههای محور ترکی – قطری کماکان شبکۀ خبری-تحلیلی «الجزیره»[1] است. همان رسانهای که در ابتدا، کمتر کسی میتوانست بفهمد در سرش چه میگذرد! الجزیره اسلامگرا است؟ هم هست و هم نیست! ضدآمریکایی است؟ هم هست و هم نیست! هواخواه القاعده و جهادیها است؟ هم هست و هم نیست!
الجزیره، هم بیسابقه ترین مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی را میگرفت و هم تابوی حضور عناصر اسرائیلی در شبکههای عربی را میشکست! از طرفی، به حمایت از گروههای جهادی، چون القاعده میپرداخت و از سوی دیگر از سیاستهای آمریکا جانبداری میکرد!
شاید همین تعارضات و تناقضات، الجزیره را جذاب کرده بود. امروز اما پردهها کنار رفته و به موازات جایابی قطر در نظام بینالملل و توازن قوا در منطقه، نقش الجزیره هم در این پازل، مشخص شده است.
الجزیره را کارکنانِ بیکارشدۀ «بیبیسیِ عربی» و شبکۀ «اوربیت»، در سال 1996 راهاندازی کردند. هم «بیبیسیِ عربی»و هم «اوربیت» با حکومت سعودی درگیری داشتند. «بیبیسیِ عربی» دربرابر درخواستهای سعودی برای سانسور، دوام نیاورد و منحل شد. اوربیت هم که مراسم تشییع جنازه یکی از شاهزادگان مونث سعودی را پخش کرده بود، مورد غضب قرار گرفت و تعطیل شد. قطریها اما از فرصت استفاده کردند و با جذب این دو تیم رسانهای حرفهای، الجزیره را راهاندازی کردند.
گویا تنها خواستهای که سران قطری از مدیران الجزیره داشتهاند این بوده، که سر به سر حکومت قطر نگذارند! «حسام الدین آشنا» می گوید: «در دیداری که با آقای «وضاحخنفر»، رئیس الجزیره داشتم، از ایشان پرسیدم که در قبال این فعالیت، دولت قطر از شما چه درخواستی داشته، که «خنفر» جواب داد: از ما قول گرفتند که با دولت قطر کاری نداشته باشیم»[2]
سران قطری دست مدیران الجزیره را باز گذاشتند و در پرتو الجزیره، نوعی آزادی بیان بیسابقه در فضای جهان عرب شکل گرفت. خیلی از حرفها که رسانههای دیگر از ترس حکومتهایشان نمیزدند، از الجزیره شنیده میشد. نقد آمریکا، اسرائیل، سعودی و سایر دیکتاتورهای منطقه، ازجمله مسائلی بود که الجزیره به آنها میپرداخت و دیگران نمیپرداختند. درواقع الجزیره سعی کرد صدای مردم باشد نه حکام. حداقل در ظاهر سعی کرد خود را اینگونه بنمایاند. و موفق بود.
شیخ حمد بن ثامر آل ثانی رییس الجزیره در کنار امیر قطر
«حسام الدین آشنا» به نقل از «وضاح خنفر» مدیر سابق الجزیره می گوید: «در الجزیره از عنصر کاملاً طرفدار ایران تا عنصر کاملاً لائیک و طرفدار آمریکا وجود دارد. در الجزیره کسی بوده که با یک واسطه میتوانسته با «بن لادن» ارتباط داشته باشد و از طرف دیگر کسی هم وجود داشته که میتوانسته مقامات آمریکایی را به شبکه دعوت کند.»[3]
آزادی عمل مدیران میانی الجزیره در بیان مباحث و دعوت از مهمانان متفاوت، هرچند تناقضات زیادی را موجب شد ولی شاید همین تناقضات بود که الجزیره را جذاب میکرد. شبکهای که غیرقابل پیش بینی بود و همیشه حرفهای جدیدی داشت که در سایر رسانههای رسمی گفته نمیشد.
تریبون دادن به افراد و جریانات مختلف و متضاد، از سران اسرائیل گرفته تا سران القاعده و طالبان، از الجزیره شبکهای ویژه و خاص ساخت. چرا که این شبکه تنها جایی بود که میشد در آن حرفهای رئیس القاعده را بدون واسطه شنید؛ همانطور که بعضی از سران اسرائیلی هم برای اولین بار در شبکه الجزیره بودند که مستقیماً با مخاطب عرب وارد گفتگو میشدند.
حضور مقامات اسرائیلی در برنامههای الجزیره
یکی از نقاط عطف در تاریخ الجزیره، انفجار مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001 و اتفاقات بعد از آن بود. هنگامی که تمام دنیا در شوک فرو رفته بود و میخواست بداند که «القاعده» چیست و در سر «اسامهبنلادن» چه می گذرد، الجزیره به دور از تصویرسازی جریان اصلی رسانهای از القاعده، جایی بود که به وسیلۀ آن، میشد فهمید که واقعاً در اندیشۀ طراحان عملیات 11 سپتامبر چه میگذرد و این مسئله، نام این شبکه را بر سر زبانها انداخت و مخاطبین زیادی را جذب الجزیره کرد.
البته رسانههای دیگری هم بودند که میخواستند پیامهای تصویری بن لادن از شبکه آنها پخش شود، ولی ارتباطات قوی کارکنان الجزیره با القاعده که حتماً با اعتمادسازی همراه بوده، این شانس را به الجزیره داد که در این حوزه به یک رسانه مرجع تبدیل شود؛ همچنین استفادۀ «بن لادن» از تریبون الجزیره، برای بیان مواضعش، منحصر به سال 2001 نبود؛ بلکه او همواره پیامهایش را از دریچۀ این شبکه، به جهان مخابره کرده است. ازجمله این پیامها میتوان به پیام او درباره جنگ 22 روزه و پیامهای او درباره جهاد با غربیها درخلال اشغال عراق اشاره کرد.
نمونه از پیامهای تصویری بنلادن که در الجزیره منتشر شد
پس از قضایای 11 سپتامبر نیز که زمینهساز حملۀ آمریکا به افغانستان شد، الجزیره تنها شبکه اى بود که در جریان حملۀ آمریکا به کابل و شهرهاى دیگر افغانستان، با پخش زنده و ۲۴ ساعتۀ از مناطق مسکونى ویران شده، برخلاف خواست آمریکا حرکت مى کرد و همین مسئله سبب شد تا میانه الجزیره و آمریکا شکرآب شود. البته خود الجزیره هم بدش نمی آمد اینگونه وانمود کند که آمریکایی ها الجزیره را به خاطر پوشش بیطرفانۀ اخبار حمله به افغانستان، مورد غضب قرار داده اند؛ تا جایی که مدعی شدند آمریکا میخواسته به مقر این شبکه در قطر حمله نظامیکند.[4] آنها همچنین گفتند که دفترشان در کابل توسط نیروهای آمریکایی مورد حمله هوایی قرار گرفته است.[5]
تصویر کتاب «غوانتنامو قصتی» اثر «سامی الحاج»، یکی از خبرنگاران الجزیره که عازم پوشش اخبار جنگ افغانستان بود، اما در راه، توسط ارتش پاکستان دستگیر و به زندان گوانتانامو منتقل شد و 6 سال در آنجا ماند.[6]
در آن سالها کار الجزیره خیلی خوب گرفته بود. مـطابق نظرسنجی سال ٢٠٠٢ مؤسسۀ «گالوپ»، شبکۀ الجزیره در ٩ کشور عربی، مخاطبان زیادی داشته است. به طوری که ۵۶ درصد مردم کویت، ۴٧ درصد مردم عربستان، ۴۴ درصد مردم اردن، ٣٧ درصد مـردم لبنـان و ٢٠ درصـد مـردم مـراکش، شـبکۀ الجزیره را بـر رسانههای دیگـر تـرجیح می دادند.[7] در این مقطع الجزیره رقیب جدی هم نداشت و به تنهایی ترک تازی میکرد.
در همین ایام، موفقیت الجزیره سایر بازیگران سیاسی منطقه را متوجه ارزش و اهمیت عنصر رسانه در پیشبرد اهداف بینالمللی خود کرد و اینگونه شد که سعودی هم در سال 2003 در مقابل، العربیه را راهاندازی کرد. ایران نیز در همین سال «العالم» را تأسیس کرد.
سال 2003 یکی دیگر از نقاط عطف در تاریخ الجزیره است. چرا که در این سال، حملۀ آمریکا به عراق رخ داد و باز الجزیره جایی بود که اخبار این جنگ را به شکلی متفاوت از رسانههای جریان اصلی مخابره میکرد.
در این جنگ هم رویکرد ضد آمریکایی الجزیره مشهود بود و این چیزی بود که مورد پسند تودههای جهان اسلام بود. کار این شبکه با آمریکا در جریان این جنگ تا جایی بالا گرفت که الجزیره مدعی شد آمریکا دفتر آن را در بغداد با موشک مورد اصابت قرار داده است و «طارق یعقوب» گزارشگر این شبکه هم در خلال حملات آمریکا به شهرهای عراق، کشته شده است.[8] در همین ایام بود که «جاسم العلی» اولین مدیر الجزیره، به اتهام ارتباط با استخبارات «صدام» و با فشارهای آمریکا، از مدیریت این شبکه کنار گذاشته شد.[9] البته «غسان بن جدو» از مجریان مطرح این شبکه می گوید: پوشش اخبار این جنگ، اغراق آمیز و درجهت حمایت از «صدام» بود.[10]
سال 2006 و در ایام جنگ 33 روزه هم الجزیره یکی دیگر از نقاط عطف تاریخ خود را تجربه کرد. پخش اخبار دقیق جنگ و جنایات اسرائیل در آن جنگ، این شبکه را به رسانهای مرجع تبدیل کرد. این شبکه بعد از اتمام جنگ یک مصاحبه مفصل با «سیدحسننصرالله» انجام داد.[11] البته الجزیره پیش از آن، در سال 2000 نیز برای نخستین بار جشن پیروزی حزبالله بر اسرائیل و سخنرانی دبیر کل آن را به طور کامل پوشش داده بود.
در این سالها نگاه الجزیره به ایران چندان منفی نبود. در آن دوران از جمله افراد شاخص ایرانی که در الجزیره حضور پیدا کردند میتوان به «هاشمی رفسنجانی» اشاره کرد که در مناظرهای معروف با «یوسف القرضاوی» درباره مسئلۀ تقریب مذاهب شرکت کرد.[12]
مناظرۀ هاشمی رفسنجانی و قرضاوی در شبکۀ الجزیره: قرضاوی حتی وقتی با ایران رابطه بدی نداشت در مناظره با هاشمی رفسنجانی انتقاداتی را متوجه رفتار ایران در مسئله تقریب مذاهب میکرد.
نقطه عطف دیگر در سال 2011 و با شروع «بهار عربی»[13] کلید خورد. درحالی که العربیه سعی میکرد مردم عصبانی از حاکمان خود را آرام کند، الجزیره بدون محافظهکاری اتفاقاً بر آتش اعتراضات بنزین میریخت. خصوصاً در کشورهایی مثل مصر، سوریه و تونس. اینجا هم الجزیره به رسانۀ مرجع تبدیل شد و سعی کرد صدای مردم باشد.
البته دربارۀ بحرین مسئله فرق میکرد. هرچند الجزیره با پرداختن موقتی و کمرمق به مسئلۀ بحرین سعی کرد کماکان خود را رسانهای غیرجانبدار نشان دهد[14] ولی حجم پرداختن به مسئله بحرین با مقدار انرژی ای که این شبکه برای بزرگنمایی مسئله سوریه خرج کرد، هر ناظری را متوجه جهت گیری های عمدی الجزیره میکرد و در نهایت پنهان کردن سرکوبهای «آل خلیفه» و به حاشیه راندن اخبار قیام مردم این کشور، ضربه بزرگی بر اعتماد سمپاتهای «محور مقاومت» و شیعیان منطقه بود که پیش از این ذهنیت مثبتی از الجزیره در ذهن داشتند.
از سوی دیگر هرچند إخوانیها از قدیم الایام در الجزیره حضور و نفوذ داشتند ولی در خلال سال های پس از «بیداری اسلامی»، جانبداری الجزیره از إخوان هم علنیتر شد. خصوصاً درجریان کودتای «عبدالفتاح السیسی» علیه «محمد مرسی» در سال 2013. الجزیره، هم در حین کودتا و هم پس از سرکوب إخوانیها توسط دولت کودتا، در حمایت از إخوانیها چیزی کم نگذاشته است.[15]
الجزیرهاتفاقات رابعه العدویه در مصر را «کشتارگاه مستمر» نامیده و در برنامههای متعددی خاطرات شاهدان این جنایات را بازخوانی کرده است.
بنابراین میتوان گفت که تقریباً از شروع بیداری اسلامی بود که الجزیره کم کم از قامت یک رسانۀ بیطرف و «متعلق به همه» به رسانهای جانبدار تبدیل شد؛ رسانهای که سیاستهای یک محور خاص سیاسی را دنبال میکند و بویژه این مسئله با اختلافات اخیر میان «محور قطر-ترکیه» و «محور سعودی – اماراتی» شدت بیشتری گرفته است و بهواقع ایران ستیزی، سوریه ستیزی و حزبالله ستیزی در خلال سال های 2011 تا 2017 و سعودی ستیزی و امارات ستیزی آن از سال 2017 تاکنون، چهرۀ الجزیره را به عنوان یک رسانه بیطرف به شدت مخدوش کرده است و امروزه کمتر کسی است که الجزیره را بیطرف بداند. اکنون الجزیره تبدیل به رسانه رسمی «محور قطر-ترکیه» شده است. البته با این وجود کماکان الجزیره محبوبترین و یا حداقل یکی از محبوبترین شبکههای خبری جهان عرب است.
مدیران و افراد مؤثر در الجزیره
ریاست الجزیره از ابتدای تأسیس در دست «حمد بن ثامر آل ثانی»، یکی از عموزادههای امیر قطر بوده است. او که سابقه معاونت وزیر اطلاع رسانی قطر را در کارنامه دارد[16]، سایر رسانههای قطری را نیز زیرنظر دارد. درواقع «حمد بن ثامر» پدر معنوی همه رسانههای قطری است که گرایشات اخوانی دارد.
حمد بن ثامر آل ثانی، رئیس مجموعۀ رسانهای الجزیره
اما اولین مدیر شبکه تلویزیونیِ الجزیره عربی «جاسم العلی» بود که در سال 2003 بر اثر فشار آمریکاییها که او را متهم به ارتباط با «صدام حسین»، دیکتاتور عراق کردند، از کار برکنار شد؛ چراکه در میان اسناد اداره استخبارات عراق، نوار ویدئویی دیدار او با «عدی»، پسر «صدام» کشف شده بود. [17] اساسا نقش الجزیره در تصویرسازی قهرمانانه از «صدام»، پس از اشغال عراق توسط آمریکا و گسترش روحیات ضد آمریکایی در بدنۀ جهان اسلام غیرقابل انکار است.
بعد از «جاسم العلی»، «عدنان شریف» جایش را گرفت که بعد از مدت کوتاهی او هم جای خود را به «وضاح خنفر» داد. اما «خنفر» به تنهایی یک غول رسانهای بود، آنقدر تأثیرگذار که مجله «فوربس» در سال 2009 او را تأثیرگذارترین شخصیت جهان عرب معرفی کرد.[18]
«خنفر» إخوانی بود و این را همه میدانستند. یک إخوانی معتدل که البته اعدام «صدام» در روز عید قربان، او را نیز مانند بسیاری دیگر از اهل سنت تحت تأثیر قرار داده بود.[19] او سال 2011 از الجزیره استعفا داد ولی در باند رسانهای قطر ماند و شبکه ای را از رسانههای حامی«محور ترکی-قطری» مشتمل بر چند وبگاه خبری-تحلیلی از جمله «هافینگتون پست عربی» که بعدها به «عربیپست» تغییر نام داد، راهاندازی کرد.
«وضاح خنفر»، معروفترین مدیر شبکۀ الجزیره که کماکان به فعالیتهای جدی رسانهای در «محور قطر-ترکیه» ادامه میدهد.
بعد از «وضاح خنفر» «احمد بن جاسم بن علی» روی کار آمد که یک تاجر، سیاستمدار و عضو خاندان سلطنتی آل ثانی بود. در سال 2014 نیز الجزیره اعلام کرد «یاسر ابوهلاله» مدیر این شبکه شده است. وی که سابقا مدیریت دفتر الجزیره در اردن را برعهده داشت، همواره متهم به گرایشات إخوانی بوده است.
1- «فیصل القاسم»: او معروفترین مجری الجزیره است. «القاسم» جزو تیم «بیبیسیِ عربی» بود که به الجزیره منتقل شدند. برنامه «الإتجاه المعاکسِ» او از معروفترین برنامههای تلویزیونی جهان عرب است. در این برنامه دو نفر از دو جریان متفاوت دعوت شده و نوعی مناظرۀ بیرحمانه میان آنها صورت میگیرد. و خود «فیصل القاسم» میداندار این دعوا است، میدانداری که همیشه هم بیطرف نیست و بعضاً یک طرف دعوا میایستد.
بعضی از اوقات در «الاتجاه المعاکس» کار به درگیریِ فیزیکیِ مهمانان هم میرسد و «فیصل القاسم» آنها را جدا میکند!
وی اهل سوریه و عربگرا است. او بعد از بحران سوریه، شدیداً رویکرد ضد ایرانی پیدا کرده است، همچنان که نفرت عجیبی از بشار اسد و حکومتش دارد. جالب است که سنی نیست ولی بعضاً در جایگاه مدافع حقوق اهل سنت قرار میگیرد! او البته قبل از بحران سوریه نگاهی مثبت تر به ایران داشت. حتی در بعضی از برنامههای قدیمیاش تعریف و تمجیدهای عجیبی از ایران میکرد. کمااینکه به مدح سوریه و بشار اسد هم میپرداخت.[20] انتقاد و مخالفت با آمریکا و اسرائیل به وفور در نوشته های فیصل القاسم دیده میشود و البته هم حکومت ایران و هم حکومت سوریه را، همپیمان آمریکا و اسرائیل میداند که علیه اعراب توطئه میکنند. بهعنوان مثال در یکی از مقالاتی که در وبگاه الجزیره منتشر کرده است می گوید: اگر واقعاً اسرائیل مخالف ایران است چرا اجازه داده که ایران وارد سوریه شده و حتی به نزدیکی مرزهای اسرائیل هم برسد؟![21]
فیصل القاسم یک عربگرای ضد اسرائیلی، ضد آمریکایی، ضد سعودی و ضد ایرانی است!
2- «خدیجه بن قنه»: از معدود مجریان محجبۀ رسانههای عربی و روزنامهنگاری الجزایری است. وی از سال ۱۹۹۶فعالیت خود را در بخش گفتگوها در شبکه الجزیره آغاز کرد و پس از چند سال فعالیت در الجزیره، تصمیم گرفت که محجبه شود. او همچون «فیصل القاسم» از گردانندگان نسل اول شبکه الجزیره به حساب میآید که تجربۀ حدود 20 سال فعالیت در این شبکه را دارد.
«فیصل القاسم» و «خدیجه بن قنه» دو مجری معروف الجزیره در کنار امیر قطر
او در یکی از مصاحبههای خود می گوید: «من از وقتی به خانواده «الجزیره» ملحق شدم تاکنون ندیدم که مسئولی به من بگوید این مهمان را دعوت کن یا نکن و یا این مسئله را مطرح کن یا نکن. یعنی اختیار امر با خبرنگار و یا تهیه کننده است و این به دلیل اطمینان اداره به ما است. ما در زمینۀ انتقال خبر، آزادی زیادی داریم و این تنها مختص به خبرنگار و تهیه کننده نیست بلکه از مدیر گفت و گوها گرفته تا گزارشگر و خبرنگار، همه از آزادی کامل برخوردار هستند.»[22]
3- «احمد منصور»: احمد منصور روزنامهنگاری مصری است که به عنوان مجری و تهیه کنندۀ برنامههای تلویزیونی و مصاحبهگر از سال 1997 در شبکه الجزیره مشغول فعالیت است. وی از جمله افراد پرنفوذ در الجزیره است که برخلاف افراد فوق الذکر، رویکردهای إخوانی واضح و روشنی دارد. او یک إخوانی متعصب و از مخالفان جدی حکومت سیسی در مصر است.
احمد منصور در کنار یوسف القرضاوی … او یک إخوانی سرسخت است.
وی از ابتدای کار در الجزیره، برنامه «بلاحدود» را بر روی آنتن برده است. «بلاحدود» برنامۀ گفت و گوی سیاسی هفتگی است که مهمترین مسائل روز را مورد بحث قرار میدهد.
مصاحبه احمد منصور با محمد الجولانی رهبر جبهه النصره، سر و صدای زیادی در جهان اسلام به پا کرد.
از دیگر برنامههایی که وی از سال 2009 پخش آن را آغاز کرده است برنامه «شاهد علی العصر» است. این برنامه به بیان خاطرات میدانی صاحبان قدرت میپردازد.[23]
1- «الإتجاه المعاکس»: برنامهای پرهیجان و گفتوگومحور که مجریگری جذاب «فیصل القاسم» و حضور مهمانان موافق و مخالف در آن، نقش ویژهای در پرمخاطب بودن آن ایفا میکنند. داغترین موضوعات روز منطقه و جهان، از فرهنگ و سیاست و اقتصاد در این برنامه به مناظره گذاشته میشود. سعی مجری برنامه در القای بیطرفی نسبت به مسألۀ مورد بحث، از فاکتورهای دیگری است که به جذابیت برنامه میافزاید.
پررنگ کردن وجود «محور اماراتی-سعودی-اسرائیلی» و نقش مخرب آنان علیه مسلمانان و منطقه، سلطهطلبی ایران در قضایای سوریه و عراق، ظلمهای نظام اسد با پشتیبانی سوریه و روسیه در حق مردم سوریه، بحران انسانی در یمن و نقش «محور سعودی-امارات» از یک سو و اقلیت سلطهجوی «حوثیها» از سوی دیگر، پرداختن به مسئله فلسطین و قدس و رسوا کردن جریانی که به دنبال عادیسازی روابط با اسرائیل است و افشای پشتپردۀ آنان از جمله موضوعات داغی است که تاکنون در برنامههای مختلف و با عناوین متفاوت، محور مناظرات قرار گرفتهاند. در تمام برنامههای «الاتجاه المعاکس»، دو نفر از دو طیف مخالف به مناظره میپردازند و در هیچ یک از این برنامهها، متکلم وحده وجود ندارد.
2- الصندوق الاسود: همچنانکه از نام برنامه(جعبه سیاه) پیدا است، مجموعۀ مستندی است که به بررسی موضوعات کمتر رسانهای شده و دستهای پشتصحنۀ در قضایای منطقهای میپردازد؛ از قضایای اجتماعی گرفته تا اقتصادی و سیاسی و نظامی و امنیتی.
3- «ما خفی أعظم»: مجموعه مستندهایی که از خِلال مصاحبه با شخصیتهای دست اول درگیر در قضایای مختلف منطقهای، به بررسی زوایای پنهان موضوعات حساس و کمتر پرداخته شدۀ سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی میپردازد. پیجویی رد پای امارات، سهم ویژهای در این مجموعه مستند دارد. همچنانکه زوایای پنهان طراحی اسرائیل و همدستان منطقهایِ آن علیه مقاومت و مجاهدان فلسطین نیز، چند قسمت از این سلسله مستند را به خود اختصاص داده است. حضور فعال مستندساز در مناطق مختلف غرب آسیا برای رسیدن به سرنخها، جذابیت ویژهای به این مجموعه میدهد.
4- «للقصه بقیه»: برنامهای ترکیبی (گفتگوی مستندمحور) که به قضایای روز منطقه و جهان اسلام میپردازد. در گفتگوی این برنامه، از دو مهمان مخالف و موافق دعوت میشود و این به جذابیت برنامه میافزاید. در این برنامه نیز افشای نقشههای «محور امارات-سعودی-اسرائیل»، جایگاه ویژهای دارد و بر این نکته تأکید میشود که طراحی با امارات بوده و سعودی صرفاً مجری است. پرداختن به قضایای مسلمانان مظلوم مناطق شرق آسیا که در رسانههای دیگر به آنان پرداخته نمیشود و همچنین دیدگاه بشردوستانه نسبت به وضعیت مردم در یمن و سوریه و بحرین از ویژگیهای مثبت این برنامه است. از دیگر نقاط جذاب این برنامه، اختصاص برنامههای متعدد به موضوع همپیمانی حکومتهایی چون اردن و مصر با اسرائیل، اقدامات آنان علیه فلسطین و اسلامگرایان و پایمال کردن منافع ملی و اسلامی توسط ایشان است.
5- بلاحدود: یک برنامۀ گفتوگومحور دیگر که با دعوت از کارشناسان و مسؤلان کشورهای مختلف، به بررسی بیپرده مسائل روز جهان و منطقه میپردازد.
6- «فوق السلطه»: برنامهای سیاسی- اجتماعی است که با زبان طنز، اخبار روز منطقه و جهان را بررسی میکند و تناقضات رفتاری ستارگان، علما و سیاستمداران را هدف قرار میدهد. تمسخر حکام دیکتاتور منطقه، به ویژه سعودی ، امارات و بحرین و نیز تمسخر «بشار اسد» و «عبد الرحمن سیسی»، از پرتکرارترین موضوعاتی است که در این برنامۀ جذاب به چشم میآید. همچنین گاهی بر اساس زاویۀ نگاه خود، به استهزاء تناقضات رفتاری و اعتقادی ایران و همراهانش در منطقه میپردازد.
7- «شاهد علی العصر»: برنامهای که جزو برنامههای قدیمی و مهم الجزیره است که «احمد منصور» آن را اجرا میکند. این برنامهها معمولاً بسیار مفصل و در قسمت های متعدد، خاطرات افراد شاخص سیاسی را درباره اتفاقات جهان اسلام، به صورت جزئی مورد بررسی قرار داده و از این طریق به کالبدشکافی تاریخ معاصر جهان اسلام میپردازد. این برنامهها منبع خوبی برای شناخت دقیق تاریخ معاصر جهان عرب به شمار میروند و متن تعدادی از این برنامهها تبدیل به کتاب هم شده است.
از جمله مهمترین افرادی که مهمان این برنامه بودند میتوان به «منصف المرزوقی» رئیس جمهور سابق تونس، «احمد بن بلا» رئیس جمهور سابق الجزایر، «حسن الترابی» متفکر برجستۀ إخوانی، «صادق المهدی» نخست وزیر سابق سودان، «عبدالفتاح مورو» از رهبران برجستۀ اسلامگرا، «عبدالحکیم حنینی» از افراد شاخص حماس، «حامد الجبوری» از بزرگترین شخصیتهای «قومی-عربی» و وزیرخارجۀ سابق عراق، «طلال بن عبدالعزیز» شاهزادۀ برجستۀ سعودی و «حسین الشافعی» معاون سابق رییس جمهور مصر اشاره کرد.
الجزیره را باید محل تجمیع اسلامگرایان إخوانی و عربگرایان تحتالحمایۀ قطر دانست. گفتمان اسلامگرایی و گفتمان عربگرایی در این شبکه حضور جدی دارد. درواقع الجزیره جایی است که تمامی نیروهای حاضر در اردوگاه «محور قطر-ترکیه» در آن نماینده دارند. البته این تعدد نیروها بعد از غربالی است که در سالهای اخیر صورت گرفته و الجزیره را تقریباً از نیروهای مخالف قطر خالی کرده است.
ازجمله نیروهای مغضوب واقع شده، میتوان به «غسان بن جدو» و «کوثر البشراوی» اشاره کرد. «غسان بن جدو» اهل تونس و عضو سابق «النهضه» بود که مدتی ریاست دفتر الجزیره در تهران را بر عهده داشت. او در سال 2007 به عنوان پرمخاطبترین مجری الجزیره شناخته شد.[24] «بن جدو» از ابتدا به جبهۀ «مقاومت» تعلق خاطر داشت و در نهایت هم به خاطر اختلاف نظر با مدیران الجزیره، دربارۀ بحران سوریه، مجبور به جدایی از آن شد و «المیادین» را راهاندازی کرد.
«کوثر البشراوی» هم از جمله مجریان این شبکه، در اردوگاه جبهۀ «مقاومت» بود و او هم نتوانست در الجزیره تاب بیاورد. او نقدهای جدی به چگونگی بازنمایی اتفاقات بحرین و سوریه در الجزیره داشت. بوسیدن پوتینِ سرباز سوری در مقابل دوربین های تلویزیونی، جنجالهای بسیاری را علیه او در فضای مجازی به پا کرد.[25]
بعضی تحلیلگران عرب ادعا میکنند حدود 50 درصد کادر الجزیره را إخوانیها تشکیل میدهند[26] و هرچند الجزیره دربست در خدمت إخوانیها نبوده، ولی به جرأت میتوان گفت از مهمترین رسانه إخوانیها در 20 سال گذشته بوده است. در این راستا باید به برنامۀ «الشریعه و الحیاه» که تریبونی برای گسترش آرای مذهبی «یوسف القرضاوی» اشاره کرد که پدر معنوی إخوانالمسلمین و سایر علمای إخوانی به حساب میآمد. برنامهای که گفته میشود بین 40 تا 60 میلیون مخاطب داشته است.[27] البته هرچند عمدۀ برنامههای «الشریعه و الحیاه» متعلق به علمای إخوانی بود اما گاهی به بزرگان سایر مکاتب هم تریبون می داد. مثلاً «علامه فضل الله» از مراجع شیعۀ لبنان هم در یکی از این برنامهها شرکت کرده است. [28]
در این شبکه مواضع سیاسی إخوان را هم امثال «احمد منصور» نمایندگی و پیگیری میکنند و پس از بیداری اسلامی و مرزبندی جدیتر نیروهای منطقه، همپیمانی قطر و إخوانالمسلمین هم عیانتر شده و الجزیره نیز در این ائتلاف بیش از گذشته به خدمت گرفته میشود.
اما الجزیره محصور در نیروهای إخوانی نیست. نیروهای چپ و عربگرای تحتالحمایۀ قطر همچون «عزمی بشاره» نیز در الجزیره نفوذ و پایگاه دارند. افرادی همچون «فیصل القاسم» که رویکردهای پانعربی دارند نیز جای پای محکمی در الجزیره دارند. اما تقریباً همۀ این جریانات با تمام اختلافاتی که با هم دارند و با تمام آزادی عملی که از آن بهرهمند هستند، به کلیات سیاستهای «محور قطر-ترکیه» پایبند هستند و به عهد اولی که با سران قطر بستند متعهد هستند. اینجا هیچ کس سر به سر حکومت قطر نمیگذارد!
الجزیره از روز شکلگیری، موی دماغ حکومتهای منطقه بود. این شبکه از ابتدا خود را حامی انقلابهای مردمی در «بهار عربی» نشان داد و برخلاف رسانههای وابسته به «محور سعودی-امارات» ، اخبار آن را با شوق و ذوق مخابره میکرد و به منبع اصلی پیگیری اخبار قیامهای مردم تبدیل شده بود. همین مسئله باعث شد که باز هم در افکار عمومی مورد تحسین قرار بگیرد. اغراق نیست اگر بگوییم که این شبکه در شعله ور شدن قیامهای مردمی موسوم به بیداری اسلامی نقشآفرینی جدی داشته است.
پخش مستقیم الجزیره مباشر از تظاهرات میدان تحریر در قاهره
در دمیدن بر آتش فتنۀ سوریه هم که با استفاده از تاکتیک بزرگنمایی، تحریف و فرافکنی کولاک کرد! بازی با احساسات تودههای جهان اسلام از طریق نسبت دادن کودککشی و قتل عام به نظام سوریه از رویه های معمول الجزیره بوده و هست.[29]
رویکرد الجزیرهدر بحران سوریه همواره بازی با احساسات تودهها بوده است.
ژستهای ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی همواره وجود داشته است. اوج ژستهای ضدآمریکاییِ الجزیره هم در جریان حملۀ آمریکا به افغانستان و عراق تجلی یافت. با اینکه الجزیره در جریان «جنگ 33 روزه» در حمایت از حزبالله لبنان کم نگذاشت و در اوج حملات رسانهای «محور سعودی –امارات» علیه «محور مقاومت»، بعضاً حمایتهای جانانهای از ایران میکرد، اما بعد از بحران سوریه در مخالفت با ایران، حزبالله و حکومت سوریه از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. با این حال در سال های اخیر و خصوصاً بعد از اوج گرفتن درگیری میان قطر و سعودی، الجزیره هم فیتیلۀ ضد ایرانیاش را پایین کشیده و همچون گذشته بر ایران و «محور مقاومت» نمیتازد.
رویکرد ضد سعودی و ضد اماراتی این شبکه پس از درگیری های اخیر قطر و سعودی به شکل فزاینده ای افزایش یافته است. به طوری که مسئله یمن که الجزیره تا پیش از این چندان بدان نمیپرداخت به یکی از مسائل پربسامد این شبکه تبدیل شد. الجزیره به امارات و سعودی میتازد ولی حمایت علنی چندانی از حوثیها نمیکند. محتوای اصلی که بدان پرداخته میشود، کشتار مردم و غیرنظامیان توسط نیروهای ائتلاف و محکوم کردن آنها بدون جانبداریِ پررنگ از طرف مقابل است.
نمونه ای از رویکرد ضد ائتلاف الجزیره در قضیه یمن
گفتنی است الجزیره همواره رویکردی ضد صهیونیستی داشته است و توانسته خود را به عنوان مهمترین رسانه در حوزه آرمان فلسطین جا بیاندازد. پوشش لحظه به لحظۀ اخبار فلسطین با رویکرد حمایتی از مردم فلسطین و تشویق آنها به مقاومت، از رویه های ثابت این شبکه است. اینها سبب شده تا الجزیره در میان تودههای فلسطینی جایگاه ویژه ای پیدا کند. به طور مثال الجزیره در میان رسانههای منطقه، بهترین پوشش خبری را از سلسله تظاهرات «جمعۀ بازگشت» داشته است. الجزیره علاوه بر پوشش جزئی تمام اتفاقات مربوط به فلسطین و گزارشهای متعدد از تظاهراتها و جنایات اسرائیل، دهها مستند نیز در این باره تولید کرده است.
پوشش مستقیم راهپمایی جمعه بازگشت و خبرنگارانی که در دل تظاهرات، گزارش ارسال میکنند.
بطور خلاصه میتوان گفت الجزیره راهبردهای زیر را در مجموعۀ فعالیتهای رسانهای خود پیگیری میکند:
– حمایت از جریانات اسلامگرا خصوصاً إخوانالمسلمین
– پررنگ کردن هویت عربی و اسلامی در مردم منطقه
– مخالفت با حکومت های دیکتاتوری منطقه خصوصاً مخالفین قطر همچون سعودی و امارات
– تبلیغ و ترویج نوعی اسلامگرایی تعدیل شده که در «الگوی ترکیه» متجلی است
– زمینهسازی و تلاش برای ایجاد یک کمربند إخوانی در حکومت های منطقه (متشکل از قطر، ترکیه، سوریه، مصر، تونس، یمن، فلسطین و لیبی)
– تلاش در جهت استفاده از احساسات عمومی جهان اسلام در قبال مسئلۀ فلسطین و زمینهسازی برای القای راهبرد اسلامگراییِ تعدیل شده در قبال مسئلۀ فلسطین
– تلاش در جهت تضعیف «محور مقاومت» و یا حداقل جلوگیری از رشد و گسترش آن
– زمینهسازی برای گسترش دموکراسی در منطقه، در جهت اسقاط حکومتهای مخالف قطر و قدرت گیری إخوانالمسلمین
– تلاش برای بیطرفنمایی شبکه درجهت کسب اعتماد مخاطبین
جایگاه الجزیره در افکار عمومی منطقه
هرچند در سالهای اخیر به دلیل افزایش رقبای رسانهای و همچنین کمرنگ شدن ژست بیطرفیِ الجزیره و جانبداریهای علنیاش از یک محور سیاسی خاص، از حجم مخاطبین و اثرگذاری آن کاسته شده، ولی کماکان الجزیره یکی از قطبهای اصلی رسانهای جهان عرب بوده و به صورت جدی در تحولات منطقه نقشآفرینی میکند.
ازجمله مواردی که دربارۀ کاهش مخاطبین الجزیره میتوان بدان اشاره کرد، ایجاد محدودیت توسط سعودی برای پخش این شبکه در فرستندههای ماهوارهای است.
اما بطور خلاصه ازجمله مواردی که به اقبال افکار عمومی نسبت به الجزیره منجر شده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پیگیری حقوق مردم فلسطین
- تابوشکنیهای سیاسی و رسانهای و تریبوندادن به چهرهها و جریاناتی که در سایر رسانهها امکان حضور ندارند
- رویکردهای ضد آمریکایی
- رویکرد انتقادی نسبت به حاکمان کشورهای منطقه
- دعوت از افراد و جریانات مختلف و متعارض که زمینهسازِ شنیدن سخن همۀ جریانات توسط مخاطب میشود
حمایت مردم «بنغازی» از الجزیره در پی کشته شدن فیلمبردار این شبکه در جریان پوشش درگیریهای لیبی در سال 2011[36]
علاوه بر مسائل محتوایی، باید به ساختار کوچک و چابک الجزیره هم اشاره کرد که با دوری از پیچیدگی کلافه کننده بروکراتیک، توانسته است سرعت عمل و ابتکار را سرلوحۀ خبررسانی قرار دهد و بازدهی خود را بالا ببرد.
پانوشت:
[1] . وبگاه: <www.aljazeera.net>
[2] .«آشنا:فیلم غیررسمی اعدام صدام به سفارش «الجزیره» گرفته شد»، 1385، خبرگزاری فارس : <https://www.farsnews.com/news/8510190445>
[3] . «آشنا:فیلم غیررسمی اعدام صدام به سفارش «الجزیره» گرفته شد»، 1385، خبرگزاری فارس : < https://www.farsnews.com/news/8510190445>
[4] . “Memo: Bush wanted Aljazeera bombed”, 2005, Aljazeera : <https://www.aljazeera.com/archive/2005/11/2008410151627996559.html>
[5] . “Al-Jazeera accuses US of bombing its Kabul office”, 2001, The Guardian:
<https://www.theguardian.com/media/2001/nov/17/warinafghanistan2001.afghanistan >
[6] . “Call for Sami Al-Haj’s release from Guantanamo after lawyer provides new information”, 2006, Reporters sans frontières (RSF): <https://rsf.org/en/news/call-sami-al-hajs-release-guantanamo-after-lawyer-provides-new-information>
[7] . محمد نیک ملکی، «شبکههای خبری و بیداری اسلامی، الجزیره و العربیه»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 46، 1390
[8] . “Al-Jazeera hit by missile”, 2003, BBC : <http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/2927527.stm>
[9] . «آشنا:فیلم غیررسمی اعدام صدام به سفارش «الجزیره» گرفته شد»، 1385، خبرگزاری فارس : <https://www.farsnews.com/news/8510190445>
[10] . «الجزیره مرز بندی خود با دشمن را شکست»، غسان بن جدو در گفتگوی اختصاصی با خبر آن لاین ، 1390، خبرگزاری خبر آن لاین : < https://www.khabaronline.ir/detail/153800/World/middle-east>
[11] . «لقاء خاص مع حسن نصر الله – الجزء الأول»، 2007، قناه الجزیره(YouTube) : < https://www.youtube.com/watch?v=KnFPGEI9owU >
[12] . «مناظره بین الشیخ یوسف القرضاوی والرئیس الإیرانی السابق علی أکبر هاشمی رافسنجانی»، 2007، قناه الإمام یوسف القرضاوی(YouTube) : <https://www.youtube.com/watch?v=x3jIFWwt1Rk>، متن فارسی این مناظره را میتوانید در این لینک بخوانید: <http://okhowah.ir/fa/11182>
[13] . الربیع العربی (بهار عربی) مجموعه انقلابها و اعتراضات اواخر سال 2010 م. و اوائل سال 2011 م. است که در برخی کشورهای جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا شکل گرفت. از این مجموعه وقایع در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران با عنوان «بیداری اسلامی» یاد میشود.
[14] . برای نمونه بنگرید: «للقصه بقیه – سجون البحرین.. شهادات مروعه لانتهاکات ممنهجه»، قناه الجزیره(YouTube): < https://www.youtube.com/watch?v=Us3YDdMVpp4&t=1577s >
[15] . نمونه ای از گزارشاهای «الجزیره» درباره ی کشتار رابعه العدویه: «تقریر قناه الجزیره عن مجزره فض اعتصامى النهضه و رابعه العدویه»، کنال Misry ELyoom(YouTube): < https://www.youtube.com/watch?v=zJmdy5ShpG8>
[16]. “Sheikh Hamad bin Thamer Al-Thani, Chairman of the Board of Al-Jazeera”, 2001, By “Transnational Broadcasting Studies”, Arab Media & Society: <https://www.arabmediasociety.com/sheikh-hamad-bin-thamer-al-thani-chairman-of-the-board-of-al-jazeera>
[17] . «آشنا:فیلم غیررسمی اعدام صدام به سفارش «الجزیره» گرفته شد»، 1385، خبرگزاری فارس : < https://www.farsnews.com/news/8510190445>
[18] . «هل سیعود لجنین؟..وضاح خنفر یرحل من رئاسه الجزیره»، 2011، شبکه رایه الإعلامیه : < https://www.raya.ps/news/528644.html >
[19] . مصاحبۀ نگارندگان با آقای دکتر عبّاس خامه یار، رایزن فرهنگی سابق ایران در قطر
[20] . برای نمونه ببینید: «فیصل القاسم یدافع عن ایران والاسد فیدیو ینشر لاول مره»، YouTube: <https://www.youtube.com/watch?v=rXk5VSw-wq0>
[21] . « إیران وإسرائیل تضحکان علیکم أیها العرب»، 2018، مدونات الجزیره : < http://tiny.cc/g53n9y >
[22] . مصاحبه «خدیجه بن قنه» با خبرنگار روزنامهۀ «سیاست روز»، روزنامۀ سیاست روز 9 بهمن 1386، وبلاگ islamicmedia:
<http://islamicmedia.blogfa.com/post/17>
[23] .” Ahmad Mansour, a Famous but Controversial Journalist”, 2015, Fanack : <https://fanack.com/egypt/faces/ahmad-mansour-a-famous-but-controversial-journalist>
[24] . ” 100 most powerful Arabs 2007 “, 2007, Arabian Business:
<http://www.arabianbusiness.com/100-most-powerful-arabs-2007-147830.html>
[25] . « کوثر البشراوی تقبل حذاء عسکری»، 2015، YouTube: < https://www.youtube.com/watch?v=Qsg-wL9iz8k>
[26] . اندیشکدۀ مرصاد، کتاب اطلس رهبران، ص 131، 1394، نشر معارف
[27] . اندیشکدۀ مرصاد، کتاب اطلس رهبران، ص 138، 1394، نشر معارف
[28] . « الشریعه والحیاه – العمل السیاسی الإسلامی»، 2007، قناه الجزیره(YouTube):
< https://www.youtube.com/watch?v=0DaxuQVbm1c&index=23&list=PLnNqNGJYAT8EoQi0mIxiYHBi94moFtVCb>
[29] . نمونه ای از پرداخت احساسی به مسئله سوریه در الجزیره:
[30] . Forbes Middle East: <www.forbesmiddleeast.com>
[31] . “TOP TV CHANNELS ONLINE IN THE ARAB WORLD”, Forbes Middle East:
< https://www.forbesmiddleeast.com/en/list/top-tv-channels-online-in-the-arab-world >
[32] . Alexa: < www.alexa.com >
[33] . “aljazeera.net Competitive Analysis, Marketing Mix and Traffic”, 2018, Alexa: <https://www.alexa.com/siteinfo/aljazeera.net>
این آمارها در تابستان 1397 استخراج شدهاند.
[34] . Al Jazeera Channel – قناه الجزیره, facebook: <https://fa-ir.facebook.com/aljazeerachannel>
[35] . قناه الجزیره، twitter : <https://twitter.com/AJArabic>
[36] . “Al Jazeera staffer killed in Libya”, 2011, Al jazeera: <https://www.aljazeera.com/news/africa/2011/03/2011312192359523376.html>