آیا «حزب التحریر» برای برپایی خلافت همچنان روی ارتشها حساب میکند؟
حزب التحریر در ادبیات و نشریات خود همچنان بر پایبندی به سیاست و خطمشیاش که از زمان تأسیس آن توسط «تقی الدین النبهانی» روحانی فلسطینی در سال 1953 وجود داشته است، پافشاری میکند. ازجمله این موارد میتوان به درخواست کمک از ارتشها اشاره کرد که هیچگاه در آن تجدید نظر صورت نگرفت.
عربی 21
ترجمه: رامین حسین آبادیان
حزب اسلامگرایِ «التحریر» خطمشیِ خود در تلاش برای برپایی خلافت را به «خطمشیِ شرعی و عملیِ منتهی به تغییر فراگیر» توصیف میکند؛ خطمشیای که آن را از سیره رسول الله (ص) وام گرفته است. این خطمشی بر لزوم برپایی حکومت شرعی و پیروی از آن تأکید دارد و تحت هیچ شرایطی عدول از آن و گرایش به یک خط مشی دیگر را مجاز نمیداند.
در ادبیات حزب التحریر آمده است که این حزب در کنار سلسله اقدامات خود، صدور فراخوان کمک و یاریرسانی خطاب به کسانی که توانایی آن را دارند، در دستور کار قرار داده است. این حزب به 2 علت چنین اقدامی را انجام داده است. اولا؛ به منظور درخواست حمایت از خود جهت تأمین امنیتش برای گام برداشتن در مسیر دعوت به اسلام و ثانیا؛ رسیدن به قدرت و برپایی خلافت و بازسازی حکومت در زندگی، کشور و جامعه بر اساس شریعت الهی.
پژوهشگران معتقدند که حزب التحریر به دلیل برخورداری از یک خطمشی مشخص و قاطعانه، از دیگر جنبشها و احزابِ اسلامگرا متمایز گشته است. این خطمشی بر مبنای احکام شرعی و الزامآور بوده و تنها در انحصار التحریر قرار دارد. از ویژگیهای این خطمشی و راه و روش، ثبات و دوام است. حزب التحریر همواره به این خطمشی پایبند بوده و تلاش کرده تا آن را در عرصه عمل پیادهسازی کند و به همین دلیل بارها از اصحاب قدرت و نفوذ درخواست کمک و یاری کرده است. با اینحال، تمامی این تلاشها با شکست مواجه شده است.
«عبداللطیف الشطی» فعال اسلامگرا و عضو حزب التحریر در کویت میگوید: «حزب التحریر حامل یک اصل بوده و آن، اسلام است. التحریر تلاش میکند این اصل را در زندگی پیاده سازد. این حزب معتقد است آنچه که خداوند بر مردم واجب ساخته، یک راه و روش شرعی برای پیادهسازی دارد که نباید از آن عدول کرد و یا از آن منحرف شد، چراکه احکام شرعی، حساس هستند.»
او همچنین ادامه میدهد: «خداوند متعال اجرای اسلام در زندگی را واجب کرده و فرموده است: و تو ای پیامبر! به آنچه خدا فرستاده میان آنان حکم کن و پیرو خواهشهای آنها مباش و مبادا تو را فریب دهند و در بعضی از احکام که خداوند فرستاده تقاضای تغییر کنند. بر اساس این آیه قرآن، راه اجرای اسلام باید از خودِ اسلام وام گرفته شود و در غیر این صورت، اسلام دیگر اصل و مبدأ نبوده و ناقص تلقی میشود که البته اسلام از این مسائل و نقاصانها به دور است. این همان راه و روش و خطمشی رسول الله (ص) در برپایی دولت اسلامی در مدینه منور است.»
وی همچنین در پاسخ به سؤال «عربی 21» درباره اینکه آیا حزب التحریر همچنان روی کمک ارتشهای عربی برای برپایی دولت اسلامی حساب میکند، پاسخ داد: «درخواست کمک و یاری از جایگاه ویژهای برخوردار است. ارتشها جزئی از نیروهای جامعه هستند؛ هرچند که به جز آنها نیروهای دیگری نیز در جامعه وجود دارد. ما باید این مسأله را در چارچوب استفاده و بهرهبرداری از اسباب و عوامل، درک کنیم، چراکه بهرهبرداری از اسباب و عوامل پیروزی، برای تحقق آن یک وظیفه شرعی است.»
این عضو حزب التحریر همچنین اظهار داشت: «خداوند درخواست کمک و یاری برای اجرای اسلام را واجب گردانیده است؛ یعنی درخواست کمک از یک قدرتِ توانمند برای کمک به حزب جهت اجرای اسلام. براین اساس، باید تمامی اسباب و عوامل، به منظور شکلگیری قدرت جامعه برای کمک به حزب جهت اجرای اسلام در جامعه، بکارگرفته شوند. یکی از این اسباب و عوامل، عدم دست کم گرفتن هر شخص، فرد یا گروهی است که توانایی ارائه کمک را دارد.»
از سوی دیگر، «عمر صالح ابراهیم» فعال اسلامگرا و عضو سابق حزب التحریر میگوید: «حزب التحریر در سال 1962 پژوهشهای خود درخصوص سیره نبوی (ص) را مورد بازبینی قرار داد و بدینترتیب به مفهوم درخواست کمک و یاری رسید. این حزب، بهرهبرداری از مفهوم مذکور را به دیگر فعالیتهای خود اضافه کرد. این مفهوم به معنای برقراری ارتباط با صاحبان قدرت و نفوذ مانند ارتشها و مجاب کردن آنها به پذیرش اندیشه حزب است. بدینترتیب، حزب میتواند از ارتشها برای برپایی خلافت اسلامی درخواست کمک و یاری کند.»
وی در ادامه گفت: «در دهه 70 قرن گذشته بود که حزب التحریر تئوری سزارین را مطرح کرد و پس از مدتی با تطبیق دادههای میدانی مشخص شد که مقصود حزب از این تئوری درخواست کمک از کسانی است که توانایی انجام کودتای نظامی را دارند. التحریر در چند ولایت به همین روش عمل کرد و اکنون نیز بر اساس همین روش پیش میرود.»
«ابراهیم» تلاش حزب التحریر برای کمک گرفتن از ارتشهای عربی را چیزی جز نوعی توهم و کار بیهوده نمیداند. او معتقد است: «وزن حزب التحریر در جوامع، بسیار ضعیف است. علاوه بر این، واقعیتِ امروز ارتشهای عربی بر هیچکس پوشیده نیست. این ارتشها کاملا فروپاشیدهاند. بنابراین، جستجو برای یافتن ارتشهای مخلص که ابتکار عمل را در دست دارند، در واقع به مثابه گشتن دنبال سوزن در انبار کاه است.»
درهمین حال، ابراهیم درخصوص این امکان که افسران به انجام کودتای نظامی روی آورند و سپس به صورت کاملا داوطلبانه قدرت را به به التحریر برای برقراری خلافت واگذار کنند، میگوید: «این یک ایده غیر عملی است. بسیار بعید است که چنین چیزی محقق شود. آنچه که بعید بودن تحقق چنین چیزی را نشان میدهد، این است که تمامی طرح و نقشههای پیشین التحریر پیش از آنکه آغاز شوند، فاش میشدند.»
درهمین ارتباط، «عبدالکریم ابوغریبه» پژوهشگر فلسطینی در مسائل شرعی در گفتگو با «عربی 21» گفت: «درخواست کمک و یاری که التحریر بدان استناد میکند، در یک سبک و سیاق تاریخی خاص اتفاق افتاده است. رسول خدا (ص) چنین درخواستی را از شیوخ قبایل مطرح کردند؛ کسانی که در واقع از اصحاب قدرت بودند. در آن زمان، آنها به مانند دولتهای کنونی در زمان ما، بودند».
این پژوهشگر فلسطینی در ادامه یادآور شد: «متوسل شدن التحریر به تئوری سزارین که در واقع به مثابه کودتای نظامی برای رسیدن به قدرت است، یک ایده کاملا اشتباه است. این ایده در واقع نوعی تقلید از ایده کودتاهای نظامی است که در آن زمان یعنی در زمان افرادی همچون «عبدالناصر»، «حسنی الزعیم» و …، مرسوم بود. این ایده یک سلطان ظالم و متغلب است و با قاعده متعلق بودن سلطنت و پادشاهی به ملت، در تعارض است.» وی همچنین این سؤال را مطرح کرد که: «چگونه حکومت متعلق به امت است اما این امت زمام امور آن را در دست ندارد و زیر یوغ سلاطین نظامی قرار دارد که با انجام کودتاهای نظامی به آنها تحمیل شدهاند؟»
وی تأکید کرد: «اکنون شاهد آن هستیم که حزب التحریر علیرغم گذشت 70 سال از تأسیسش، در تحقق اهداف خود شکست خورده است. امروز میبینیم که اعضای این حزب همچنان در داخل صندوقهای اندیشههای خیالی که برای خود ساختهاند، زندگی میکنند و هرگونه بازبینی و تجدید نظر در آنچه که هستند را رد میکنند.»
گفتنی است، حزب التحریر در ادبیات و نشریات خود همچنان بر پایبندی به سیاست و خطمشیاش که از زمان تأسیس آن توسط «تقی الدین النبهانی» روحانی فلسطینی در سال 1953 وجود داشته است، پافشاری میکند. ازجمله این موارد میتوان به درخواست کمک از ارتشها اشاره کرد که هیچگاه در آن تجدید نظر صورت نگرفت. علت این مسأله هم آن است که التحریر معتقد است که «این اقدام یک خط مشی شرعی است که باید در چارچوب حرکت حزب به سمت ازسرگیری زندگی اسلامی جهت برپایی خلافت، دنبال شود.»
(لازم به ذکر است حزب التحریر جوابیهای بر این گزارش نوشته است. این جوابیه را میتوانید اینجا بخوانید.)