مقالات عبدالوهاب المسیری(۲): طنز تلخ و نگرانی واقعی؛ چگونه اسرائیلیها با فروپاشی احتمالی رژیم روبهرو میشوند

آیا پایان یک رژیم صرفاً رویایی است که در ذهن ملتهای عربی و اسلامی پرورانده میشود؟ مسلمانان گاه آن را هدف نهایی و آرزویی مقدس میدانند و گاه، از سر بیمسئولیتی یا فرار از عمل، تنها در خیال به آن میاندیشند. اما آیا این پایان واقعاً تنها یک رؤیای خیالی است، یا ساکنان سرزمینهای اشغالی خود از وقوع آن هراس دارند؟
این پرسش، دغدغه عبدالوهاب المسیری نیز بود. او پژوهشهای گستردهای در زمینه صهیونیسم انجام داد و دانشنامهای با عنوان «دانشنامه یهود، یهودیت و صهیونیسم» تدوین کرد که به اثری مرجع و جامع تبدیل شد. حتی از سوی اسرائیلیها تهدید به مرگ شد و این تجربه را در خاطرات خود ثبت کرده است.
مسیری برای یافتن پاسخ، رویکردی متفاوت در پیش گرفت. او به لطیفهها و شوخیهای رایج در جامعه رژیم صهیونیستی رجوع کرد و نشان داد که برای فهم ذهنیت این جامعه، باید از دل این طنزها و سخنان روزمره آنها جستوجو کرد.
اگرچه این مقاله سالها پیش نوشته شده است، اما بازتاب حال و روز کنونی رژیم نیز است و تصویری روشن از وضعیت امروز رژیم صهیونیستی ارائه میدهد.
شوخی یا لطیفه نقشهای گوناگونی دارد؛ گاهی منفی و گاهی مثبت. از دیدگاه منفی، ممکن است لطیفه فقط راهی برای خالی کردن خشم پنهان نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی ناعادلانه باشد. در این حالت، به جای اینکه فرد تلاش کند وضعیت را تغییر دهد، تنها به گفتن لطیفه و خندیدن به اوضاع موجود بسنده میکند.
اما از جنبه مثبت، لطیفه میتواند ابزار مهمی باشد. شوخی راهی است برای درک و کنار آمدن با موقعیتهای متناقضی که تغییرشان ممکن نیست. همچنین کمک میکند انسان بپذیرد که طبیعت او هم شامل خوبیها و هم بدیهاست و چارهای جز قبول این تضاد وجود ندارد. همین پذیرش، نشانهای از بلوغ فکری و انسانی است.
گاهی هم دلایل عینی و واقعی وجود دارد؛ یعنی فرد از بیان آشکار نظر خود میترسد، بنابراین آن را به شکلی غیرمستقیم و در قالب خنده و تمسخر بیان میکند، به گونهای که لزوماً باعث بازخواست و حسابکشی از سوی «مراجع مسئول» نشود.
من سالهاست که برخی لطیفهها را از روزنامههای اسرائیلی جمعآوری میکنم و دریافتهام که این لطیفهها بیانگر ناخودآگاه اسرائیلیها و نقشهی ادراکی واقعی آنهاست؛ یعنی همان شیوهای که با آن واقعیت را درک میکنند.
لطیفههایی که میان مردم رواج دارد، تصویری متفاوت از آن چیزی ارائه میدهد که در سخنان رسمی سیاستمداران صهیونیست دیده میشود. آنها در اظهارات خود مدام از قدرت شکستناپذیر دولت صهیونیستی میگویند؛ از رؤیای گسترش از نیل تا فرات یا از رود تا دریا، از پیشرفت علمی و تکنولوژیک خود، و از اینکه همهچیز با نقشه قبلی پیش میرود و در حال تحقق است.
این ادعاهای توخالی، متأسفانه در رسانههای عربی هم بازتاب پیدا میکند، طوری که گویی واقعیت دارند. همین موضوع فضای روانیِ شکست را ایجاد میکند و بهطور غیرمستقیم، مردم را به پذیرش شرایط و صلحی سوق میدهد که رژیم صهیونیستی مطابق خواستههای خودش تحمیل میکند.





