نجف و حوادث ایران؛ سکوتی قابل پیش بینی!

محمد صادقی
دو ماه از حوادث ایران می گذرد و هنوز کشور در التهاب اتفاقات پس از فوت خانم مهسا امینی به سر میبرد؛ رخدادهایی که در آن تجاوز به برخی نمادهای دینی مانند عمامه روحانیون و یا چادر زنان محجبه کم سابقه بوده است.
اما با این همه، حوزه علمیه نجف اشرف واکنشی متفاوت با آن چه در گذشته نسبت به حوادث ایران نشان می داد، از خود بروز نداده است. اگرچه این مساله امری غیر قابل پیش بینی از حوزه نجف نبود، اما در این میان اتفاقاتی نیز خلاف روال عادی این حوزه خبر ساز شد. خبرهایی که به موجب آن، برخی چهره های نزدیک به مرجعیت اعلای نجف دیدگاه خود را در مورد حوادث ایران بیش از پیش نشان دادند. در روز 18 آبان خبری توسط خبرگزاریها منتشر شد که در آن حجت الاسلام و المسلمین سید جواد شهرستانی داماد و نماینده آیت الله سیستانی در ایران به حوادث ایران واکنش نشان داده بود. در خبر منتشر شده این گونه درج شده بود:
این اغتشاشات اخیر به هیچ عنوان مردمی نیست و اینها جمعی از اراذل و اوباش هستند که معلوم نیست از کجا آمدهاند و از چه دشمنی خط گرفتهاند.[1]
این موضعگیری سیاسی به سرعت با واکنش دفتر مرجعیت در نجف روبرو شد.[2] این پیام از سویی شائبه اختلافات بین دفتر نجف و قم را بیش از گذشته تشدید کرد و از سوی دیگر نشان داد که آیت الله سیستانی بنا ندارند که برخلاف مشی سابقشان نسبت به حوادث ایران عمل کنند. چند روز بعد نیز وبگاه نزدیک به دفتر قم، در خبری اعلام کرد که دفتر حجت الاسلام شهرستانی بیان کرده که محتوای سخنان ایشان دگرگونه جلوه داده شده و کیست که مخالف حق مردم در بیان دیدگاه هایشان باشد؟[3]
این رفت و برگشتها موجب شد که برخی چهرههای نزدیک به دفتر مرجعیت در نجف نیز نسبت به این حوادث واکنش نشان دهند. یکی از این افراد ایلیا امامی است که در کانالش مواضع خود را اعلام میکند. وی پس از انتشار مقطعی از درس خارج آیت الله علوی بروجردی بیان کرد که نظر وی در این حوادث فتنهگون نظر ایشان است و نسبت به انتقاداتی که از آقای علوی بروجردی در شبکههای اجتماعی عراقی شده بود، واکنش نشان داد. ایلیا امامی که نظرات وی همیشه در حسابهای نزدیک به مرجعیت نجف مانند اکسیر الحکمه بازنشر میشود نوشت:
« نظر من در مورد تظاهرات ایران، نظر جناب آقای علوی بروجردی[4] است؛ بله، کسانی هستند که از خارج این تظاهراتها را تامین مالی کرده و برای به آتش کشیدن کل ایران تشویق میکنند ولی بخشی از این مشکل بخاطر رفتارهای نظام ایران در بسیاری از موضوعات است که باعث خشم مردم شده است. از این رو مومنینی که حرفشان شنیده میشود و جایگاه اجتماعی دارند مکلفند که از یک سو از برخی اقدامات تظاهر کنندگان حمایت نکنند و از سوی دیگر از نظام بخواهند که در رویکرد خود تجدید نظر کند. این چیزی است که آقای علوی بروجردی گفته و این چیزی است که من در این زمانه فتنه گون به آن ایمان دارم.»
کانال أبوتراب مولای اگرچه هویتی نامشخص دارد اما مطالب آن بارها توسط کانالهای نزدیک به مرجعیت سنتی نجف منتشر شده است. این کانال نیز در مطلبی که اشاره به انتقادات از آقای علوی بروجردی، داشته مینویسد:
« حمله به فقهای عادل به خاطر سیاست!! بدبخت کسی است که دین خود را در خدمت احزاب یا رژیمهای سیاسی، هر چه که هستند، قرار دهد و به فقها و مراجع عادل حمله کند. چرا ؟ چون آنها از حزب یا رژیم سیاسی کذا انتقاد کرده و یا موضعی متفاوت داشته اند؛ و البته همه این ها را ناشی از عمق دینداری اش تلقی کند.»
از سوی دیگر سلیم الحسنی از سران سابق حزب الدعوه در عین حال که مواضع جنجالیاش علیه مرجعیت نجف بعضا خبرساز شده است، حوادث ایران را بسیار نگران کننده میداند و در موضعی عجیب راه حل آن را در ورود مرجعیت اعلای نجف تصویر میکند. حسنی در کانال خود نوشته:
« رسانه ها و چهرههای دلسوز نظام اسلامی در ایران سعی می کنند خطر حوادث جاری را کم اهمیت جلوه دهند، اما من با این رویکرد مخالفم و قائلم این بحران نگران کننده شده است….مشکل واقعی این است که این تظاهرات یک تحول خطرناک است که باید متوقف شود، و علل آن باید حذف شود تا آتش قبل از اینکه بیشتر شعلهور شود، خاموش گردد.
راه حل محوری در این زمینه، موضع نجف در قبال ایران است. اکثریت ایرانیها از آیت الله سیستانی تقلید میکنند و مرجعیت ایشان نسبت به جمهوری اسلامی یا بی طرف و یا علیه رویکردهایش بوده است. این همان چیزی است که یک پشتوانه معنوی مهم برای تظاهرات و همچنین یک عامل محرک قوی برای نیروهای بین المللی است که حوادث ایران را به سمت آشوب و خشونت بکشانند. نجف میتواند خیابانهای ایران را به اتخاذ موضع آرام دعوت کند و علاوه بر آن از رهبران نظام تعهد بگیرد که ضمن غنیمت دانستن این آرامش، اصلاحات اجتماعی و اقتصادی را انجام داده تا خشم گسترش یافته در میان تظاهر کنندگان کاهش یابد.
البته این موضع نمیتواند معجزه کند ولی میتواند قدرتهای بین المللی را وادار به عقب نشینی کند وقتی که میبینند قدرت دینی وارد صحنه شده است. این کشورها خواهند دید که فتوای جهاد کفایی که عراق را از چنگ داعش نجات داد، به شکل دیگری صادر خواهد شد تا از رژیم ایران در برابر گروه های شورش و خشونت محافظت کند.»
گویا این موضع نقش مرجعیت نجف در ایران را مشابه آنچه در مشروطه رخ داده قلمداد میکند؛ نقشی که دهههاست تغییر کرده و حتی خوشبینترین افراد حامی مرجعیت در نجف هم گمان نمیکنند که بازآفرینی دوباره آن ممکن باشد.
باید گفت مرجعیت اعلای نجف نشان دادهاند در عین حال که تابعیت ایران را دارند، اما هیچ گاه نخواستهاند در مسائل ایران ورود پیدا کنند. طبعا ایران کشور شیعی و همسایه عراق است که مشترکات بیشتری با عراق نسبت به سایر کشورها دارد اما با این همه آیت الله سیستانی، ایران را کشوری خارجی میداند و نوع تعامل طرفین در موضوعات دیگر را متناسب با قواعد دو کشور تصویر میکند. در نماز جمعه تاریخ 15 نوامبر سال 2019 به این مساله این گونه اشاره شده است:
« مبارزه اصلاحی مردم شریف عراق نبردی ملی است که تنها به مردم عراق مربوط می شود و بار سنگین آن را عراقی ها به دوش می کشند و هیچ طرف خارجی با هر گرایشی جایز نیست در آن دخالت کند. مداخلات خارجی متقابل خطرات بسیاری دارد و میتوند کشور را به عرصه درگیری و تسویه حساب میان قدرتهای بین المللی و منطقهای تبدیل کند که در این صورت بزرگترین بازنده آن مردم هستند.»[5]
روشن است که قدرت بین المللی و منطقهای در نگاه ایشان چه کشورهایی هستند. این منطق را طبیعتا ایشان در قبال حوادث ایران نیز دنبال میکنند؛ امری که پیشتر در دیدار حسن روحانی رئیس جمهور سابق بدان اشاره شده بود.
« آقای سیستانی نیز از هر گونه اقدامی در راستای تقویت روابط عراق با همسایگان خود بر اساس منافع طرفین واحترام به حاکمیت کشورها وعدم دخالت در امور داخلی آنها استقبال نمودند».[6]
[1] https://www.farsnews.ir/qom/news/14010818000482/
[2] بسمه تعالی
قابل توجه همگان: آقای سیستانی (مد ظله) نماینده ای جهت ابراز نظر در مسائل سیاسی ندارند. هرگونه موضع گیری سیاسی معظم له از راه این کانال اطلاع رسانی می شود.
دفتر آقای سیستانی (مد ظله) – نجف اشرف
۱۴/ ربیع الثانی/ ۱۴۴۴
[3] https://fa.shafaqna.com/news/1475859
[4] https://youtu.be/cAgx9G64RWY
[5] https://www.sistani.org/arabic/archive/26359/
[6] https://www.sistani.org/persian/archive/26258/