اندیشمندان و چهره های فرهنگیعراق

از 14 خرداد تا 4 ذی القعده؛ از سید روح الله خمینی تا سید محمد صدر

محمد قطرانی
«یک روز رهبری سخت به دنبال مردمی بود و روزی دیگر مردمی حیران یافتن یک رهبر» مورخی عراقی این گونه عراق معاصر را توصیف می کند. آن زمان که سید محمد باقر صدر در سال 1359 توسط بعثی ها از خانه اش در نجف بیرون کشیده شد و خیلی زود خبر شهادتش در عراق پیچید، او را رهبری می انگارد که مردمش همراهی اش نکردند؛ و آن هنگام که شیعیان در انتفاضه شعبانیه سال 1369 به خروش برخاستند و البته خیلی زود خبر شهادتشان در عراق پیچید به مردمی توصیف می شوند که دنبال یافتن یک رهبر بودند. اما گویا این رهبر و مردم حیران یافتن دیگری جایی به یکدیگر رسیدند!
وقتی در اولین روزهای ذی قعده 1419(آخرین روزهای بهمن 1377) خبر ترور سید محمد صدر در نجف به گوش همگان رسید عراق در آستانه انتفاضه ای دیگر قرار گرفت. انتفاضه ای که اگرچه صدایش آن روزها خیلی بلند نشد اما پشتوانه مردمی اش سالها بعد پس از سقوط صدام خود را نشان داد. از جریان صدر امروزین گرفته تا حزب فضیلت به رهبری شیخ محمد یعقوبی تا برخی از گروه های محوری ذیل ساختار حشدالشعبی مانند عصائب اهل الحق و نجباء همه وامداران و شاگردان سید محمد صدر هستند.
حال که رحلت امام خمینی(ره) با شهید سید محمد صدر مقارن شده است ذکر نکته ای کلیدی در بازخوانی تجربه اسلام سیاسی در شیعه خالی از لطف نیست. اگرچه شهید سید محمد باقر صدر در میان مردم عراق محبوبیتی بسیار دارد اما هیچ گاه بسیج توده ها و حرکت مردمی که توسط صدر ثانی در عراق رخ داد را در تجربه مبارزاتی صدر اول دیده نمی شود.
ارتباط با توده‌های مردمی به گونه‌ای بود که در مورد تفاوت کار شهید صدر اول (سید محمد باقر) با صدر ثانی (سید محمد صدر) گفته می‌شود که صدر اول به دنبال تاسیس یک حزب سیاسی و مرتبط با نخبگان حوزه بود در حالی که صدر دوم به زندگی عشایر و مسائل زندگی روزمره می پرداخت. صدر ثانی می خواست که یک پایگاه اسلامی مردمی قوی تاسیس کند که کفایت ایستادن در برابر نظام قاتل طاغوتی بعث را داشته باشد. در نگاه او دورافتاده‌ترین مناطق و شهرهای عراق مانند منطقه اهوار جنوب عراق که عمدتا به واسطه حضور گروه‌های نظامی علیه صدام و یا بیماری‌های مختلف کم رفت و آمد بود هم باید مورد توجه قرار می‌گرفت.
در این میان برخی شاگردان شهید صدر ثانی مانند آیت الله شیخ محمد یعقوبی، حرکت سید محمد صدر را وامدار مزج تجربه صدر اول و امام خمینی می دانند. آنها قائلند که ارتباط گسترده با توده های مردم، سخن گفتن عامیانه و مواردی از این دست چیزهایی بود که سید محمد صدر از امام خمینی(ره) آموخته بود و اجرای این تجربه به موفقیت وی کمک کرد. اگرچه نمی توان بسط یدی که حکومت بعث پس از انتفاضه شعبانیه به سید محمد صدر داد و البته موج ایمان گرایی صدام را در موفقیت این مدل بی تاثیر دانست. اما باید گفت که نوعی پوپولیسم هم در مردم گرایی صدر ثانی دیده می شود که تاثیر آن را در تابعین وی و بخصوص صدری های کنونی می توان دید. شاید غلوهایی که توسط برخی صدری ها چه در نسبت با ایشان و چه در نسبت با سید مقتدی صدر دیده می شود نتیجه همین رویکرد باشد.
برخی ادعاها مانند این که من اعلم از مردگان و زندگان هستم و یا این که «گویا طاعه الله منحصر در نظرات من و تقلید از من است» نوعی جمود را در فکر طرفداران وی ایجاد کرده که برخی رشحات آن در جریان صدر به خوبی هویدا است. از این سو برخی تعاملات با رهبر جریان که سید مقتدی صدر باشد و یا این که برخی تعابیر در مورد شهید سید محمد صدر در مورد کمتر جریان و حزبی در عراق تکرار می شود. اما با همه این تفاسیر نمی توان از وزنه موفق جریان سازی در مطالعه جریان صدر غافل ماند و آن را صرفا به ظرف سیاسی و اجتماعی خاص فروکاست.
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا