جامعه شناسی کشورهای اسلامیشبه قاره و افغانستانکشور شناخت

درباره آموزش دینی در پاکستان؛ مدارس پاکستان فرقه‌گرا نیستند‌

سحر ندیم حمید، تانیا ندیم – مجله آموزش مذهبی انگلیس

ترجمه: محمدجواد اصغری

تاریخ و توسعه

تقریباً پس از دو قرن از حضور استعمار انگلیس در شبه قاره، در سال 1947 با ایجاد یک کشور جدید به نام پاکستان و کشور مستقل هند، این استعمار پایان یافت. در 14 اوت 1947، کشور پاکستان در درجه اول به عنوان سرزمینی برای مسلمانان تشکیل شد. این تقسیم به یکی از خونین‌ترین فرآیندهای مهاجرت انسان‌ها منجر شد. بیش از یک میلیون نفر در خشونت‌های جمعی جان خود را از دست دادند و تقریباً 14.5 میلیون نفر از مهاجران به هند یا پاکستان، آواره شدند. کشور جدید پاکستان از دو قسمت تشکیل شده بود: پاکستان غربی (پاکستان فعلی) و پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی). پاکستان شرقی و غربی فاصله‌ای معادل سرزمین هند به اندازه 1600 کیلومتر داشتند و هیچ مسیر زمینی برای اتصال دو بخش نبود. پس از چندین سال ناآرامی نهایتا در سال 1971 پاکستان شرقی به کشور مستقل بنگلادش تبدیل شد.

جمعیت پاکستان بر اساس سرشماری سال 2018، بیش از 212 میلیون نفر است و این کشور را به ششمین کشور پرجمعیت جهان تبدیل کرده‌است. زبان‌های رسمی این کشور اردو و انگلیسی است. نرخ سواد تقریبا 58٪ است اما این شامل افرادی است که فقط می توانند نام خود را بخوانند و بنویسند. بر اساس گزارش دیده‌بان حقوق بشر، تقریباً 96٪ مردم خود را مسلمان می دانند که 20٪ آنها شیعه و 76٪ اهل سنت هستند. پاکستان پس از ایران دومین جمعیت مسلمانِ شیعه را دارد. اهل تسنن آن از فرقه‌های مختلفی تشکیل شده است: بریلوی، سلفی و دیوبندی. در مورد درس مطالعات اسلامی، برنامه‌ی درسی رسمی کشور تمایلی ندارد که بر تفاوت‌های موجود در فرقه ها تمرکز کند. زیرا این کشور طی سال‌های گذشته شاهد برخی موج‌های خشونت‌بار فرقه‌ای بوده است. هدف از برنامه‌ درسی مطالعات اسلامی این نیست که در مورد مطالب آن اختلاف نظر ایجاد شود، بنابراین در مورد فرقه‌ها صحبت نمی شود. از سوی دیگر، نادیده گرفتن اختلافات بین فرقه‌ها امکان توسعه‌ی همزیستی و تحمل در میان مردم را فراهم نمی‌کند.

برنامه‌ی درسی رسمی کشور تمایلی ندارد که بر تفاوت‌های موجود در فرقه ها تمرکز کند. زیرا این کشور طی سال‌های گذشته شاهد برخی موج‌های خشونت‌بار فرقه‌ای بوده است.

براساس اولین قانون اساسی مصوب سال 1956، نام این کشور با تأکید بر هویت اسلامی آن، «جمهوری اسلامی پاکستان» شد. با این حال، فقط در قانون اساسی سال 1973 (ماده 2) بود که اسلام به عنوان دین رسمی اعلام شد. قانون اساسی 1973 همچنین توصیه کرد که باید گام‌هایی برداشته شود تا مسلمانان پاکستانی بتوانند طبق اصول اسلام (قرآن و سنت)، زندگی کنند. برای همین امر «مطالعات اسلامی» برای همه‌ دانش آموزان مسلمان در مدارس با هدف توانایی آنان در یادگیری و به کارگیری اصول اسلامی در تمام عرصه‌های زندگی، اجباری شد. البته آزادی بیان و عمل برای اقلیت‌های غیرمسلمان نیز در قانون اساسی پیش‌بینی شده و به دانش‌آموزان غیرمسلمان حق انصراف از مطالعات اسلامی داده شده است.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی پاکستان 1973 در ماده 22 (1) آمده است: هیچ شخصی که در موسسات آموزشی شرکت می‌کند، ملزم به رعایت دستورات دینی اعم از شرکت در مراسم مذهبی یا عبادت نیست در صورتی که مراسم مذهبی یا عبادت مربوط به مذهبی غیر از مذهب او باشد.

در ماده 22 (3) آمده است که موضوع قانون:

(الف) هیچ سازمان دینی یا مذهبی از ارائه دستورات دینی برای دانش‌آموزانِ مدارسِ آن سازمان یا مذهب در موسسات آموزشی تحت حمایت خود، منع نمی شود.

(ب) از پذیرش هر شهروندی در هر موسسه‌ آموزشی که از طریق درآمد عمومی حمایت می‌شود، به خاطر نژاد، دین و طبقه‌ اجتماعی منع نمی‌شود.

در سال 1974، نخست وزیر منتخب ذوالفقار علی بوتو، وزارت «نظارت بر امور مذهبی و اقلیت‌ها» را برای نظارت بر آموزش و توسعه مطالعات اسلامی به صورت جداگانه تأسیس کرد. در حال حاضر، این وزارتخانه «وزارت امور دینی و هماهنگی بین ادیان» نامیده می شود. یکی از مسئولیت های آن ترویج و حمایت از تحقیقات در مورد مطالعات اسلامی و سازماندهی مباحث مربوط به تدوین برنامه درسی «مطالعات اسلامی» است. این وزارت‌خانه همچنین به آموزش علمای دین کمک می کند و برنامه‌های تعاملی را برای علمای دین یا دانشجویان تنظیم می‌کند.

آزادی بیان و عمل برای اقلیت‌های غیرمسلمان نیز در قانون اساسی پیش‌بینی شده و به دانش‌آموزان غیرمسلمان حق انصراف از مطالعات اسلامی داده شده است.

از اولین خط‌مشی آموزش و پرورش تا آخرین «سیاست ملی آموزش»، هدف اصلی تعلیم و تربیت دینی، تفسیر «الهیات اسلامی» به عنوان پایه و اساس همه اعتقادات، عبادت ها و اعمال در زندگی روزمره است. این مقاله بیان می‌دارد که آموزش دینی اسلامی برای کلیه دانش آموزان مسلمان در مدارس و دانشکده‌ها اجباری است. دوره‌های اخلاق (آموزش اخلاقی) برای غیرمسلمانان نیز باید از کلاس های 3 تا 10 ارائه شود. تأکید بر «اهمیت حفظ سبک زندگی مسلمانان به عنوان ادای احترام به مبارزات استقلال‌طلبانه که منجر به ایجاد پاکستان به عنوان سرزمینی برای مسلمانان شد»، این خط‌مشی را تعیین کرده است که آموزش «قرآن» و «دین اسلام» اجباری است؛ اما یادگیری زبان عربی اختیاری است. در دهه هشتاد میلادی، زبان عربی به دلیل تاکید «ژنرال ضیاء الحق»، اجباری بود؛ اما در دهه نود میلادی، یادگیری این زبان به حالت انتخابی بازگشت. «سیاست ملی آموزش» اشاره می کند که آموزش زبان عربی باید به عنوان زبان قرآن تسهیل شود و این امر به دانش آموزان در درک بهتر این کتاب مقدس کمک می‌کند.

در پاکستان آموزش خواندن قرآن به زبان عربی بخشی از برنامه درسی مدرسه نیست بلکه کاری است که هر یک از والدین وظیفه انجام آن را به صورت خصوصی دارند. برخی معلمان نیز با دریافت شهریه‌هایی کلاس‌های خصوصی یا گروهی برای آموزش خواندن قرآن برگزار می‌کند. این کلاس‌ها فقط برای آموزش خواندن عربی است و نه آموزش زبان یا معنی آن. از این رو، در این کلاس ها معنای قرآن را آموزش نمی‌دهند. منظور از تعلیم و تربیت اسلامی در برنامه درسی رسمی این است که دانش آموزان آموزه‌های اساسی اسلام، سنت (آداب و رسوم سنتی، اجتماعی و هنجاری سبک زندگی اسلامی)، صراط (شیوه زندگی حضرت محمد «ص») را بیاموزند. که بتوانند تمام ابعاد جامعه (به عنوان مثال اقتصاد، سیاست، وضعیت فرهنگی و موارد دیگر) را مطابق با اصول اسلامی قالب ریزی کنند. از کلاس‌های 3 (7 سالگی) تا کلاس‌های 10 (14 سال و بیشتر)، «دین اسلام» به عنوان یک موضوع جداگانه 2 الی 3 بار در هفته تدریس می شود. برای کلاس‌های 1 و 2، «دانش اسلامی» با سایر دروس مانند اردو تلفیق می‌شود.

برنامه‌ی درسی «دین اسلام» برای کلاس‌های 3 تا 10 به شرح ذیل است: در درجه اول «نذیره» (معنای) 30 آیه قرآن، حفظ آیات و سوره‌های منتخب، ترجمه برخی از آیات و ادعیه، حدیث (مجموعه ای از سنت ها و سخنانی که به پیامبر اسلام (ص) می‌رسد و منبع اصلی هدایت مسلمانان پس از قرآن است)، «ایمانیات» (اعتقاد/ ایمان)، عبادت (نماز) ، سیره (کردار)، رفتارهای پسندیده، حقوق الله (حقوق خدا) ، حقوق العباد (حقوق مومنان) و در نهایت اینکه چگونه مشکلات روزمره با توجه به اصول اسلامی و زندگی و تاریخچه شخصیت‌های برجسته‌ مسلمانان حل می شود. به موسسات خصوصی نیز توصیه می شود که از همان برنامه درسی اسلامی پیروی کنند که منجر به وحدت آموزه‌های ارائه شده برای همه اقشار جامعه شود.

زمینه آموزشی فعلی

در قانون اساسی پاکستان آمده است که تحصیلات ابتدایی باید برای همه کودکان رایگان و اجباری باشد. با این حال، این یک هدف دشوار برای دستیابی به «سیستم واحد» مدرسه است که می تواند به سه بخش تقسیم شود. وجود مدارس دولتی با اداره توسط دولت و به صورت رایگان که از برنامه درسی و امتحانات تعیین شده توسط وزارت آموزش و پرورش پیروی می‌کنند. مدارس دولتی عمدتا به زبان اردو و بعضا با پیوست انگلیسی تدریس می‌کنند. آن‌ها بیشترین درصد ثبت نام را با حدود 60٪ دانش آموزان دارند. درصد ثبت نام در دوره دبستان بیشتر است و پس از آن کاهش می‌یابد. در مدارس دولتی کمبود معلمِ آموزش دیده و توانمند وجود دارد. آموزش و پرورش در پاکستان تنها حدود 3٪ از تولید ناخالص ملی را کسب می‌کند. این تأمین ضعیف باعث تضعیف این حوزه می‌شود.

در زمان استقلال، تعداد کمی از مدارس دینی وجود داشت، اما در دهه 1980 با جنگ افغانستان و حمایت فرمانده ارتش پاکستان ،ژنرال ضیاء الحق، پاکستان شاهد افزایش سریع تعداد مدارس مذهبی مورد حمایت بود. در حال حاضر، بیش از 30000 مدرسه‌ دینی وجود دارد که به بیش از 3 میلیون کودک آموزش می دهند.

در مدارس دولتی آموزش دین اسلام یک موضوع اجباری است که از کلاس 1 تا 10 شروع می شود (گروه سنی 5 تا 14 سال). «دین اسلام» همچنین یک درس اجباری برای دانشجویانی است که در سطح کاردانی و کارشناسی تحصیل می‌کنند. «اسلامیت» در سطح کارشناسی ارشد تدریس نمی شود اما یکی از امتحاناتی است که دانشجویان باید در هنگام تکمیل مدارک حرفه‌ای خود نمره لازم را کسب کنند. سابقه خشونت فرقه‌ای در پاکستان باعث شده است که هیئت‌های علمی مدارس دولتی کتاب های دینی تهیه کنند که تکیه آن‌ها بر تفاوت‌های مذهبی نباشد و در عین حال بر آموزش در مورد اسلام و مفاهیم اصلی قرآن و سنت تمرکز داشته باشد.

مدارس خصوصی رتبه دوم ثبت نام دانش آموزان است. مدارس خصوصی شهریه می‌گیرند و یا می‌توانند از فرآیند آزمون برای جذب دانش‌آموزان استفاده کنند. مدارس خصوصی عمدتا تمایل به تدریس به زبان انگلیسی و بعضا با پیوست اردو دارند. مدارس خصوصی که در سطح O [امتحان پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه] هستند، از برنامه درسی تعیین شده توسط «هیئت سنجش کمبریج» پیروی می کنند، با این وجود شرکت در آزمون‌های سطح O، مطالعات پاکستان و دین اسلام برای همه دانش‌آموزان پاکستانی اجباری است. دانش آموزان غیرمسلمان طبق قانون حق تحصیل در اسلامیت (دین اسلام) را در مدارس خصوصی و دولتی ندارند.

سومین جریان آموزش موجود، حوزه‌ها یا مدارس دینی است. هدف اصلی مدارس، پرورش عالمان دینی آینده است. حوزه‌ها، به عنوان یک سازمانِ آموزشی، در کشورهای مسلمان رایج بوده و قبل از استقلال در شبه قاره نیز وجود داشته است. این مدارس علم، اتاق و تخته را برای دانش آموزانِ طبقات اقتصادی و اجتماعی پایین، فراهم می‌کنند.

در زمان استقلال، تعداد کمی از مدارس دینی وجود داشت، اما در دهه 1980 با جنگ افغانستان و حمایت فرمانده ارتش پاکستان ،ژنرال ضیاء الحق، پاکستان شاهد افزایش سریع تعداد مدارس مذهبی مورد حمایت بود. در حال حاضر، بیش از 30000 مدرسه‌ دینی وجود دارد که به بیش از 3 میلیون کودک آموزش می دهند. بسیاری از مدارس علمیه پاکستان توسط موسسات خیریه بین المللی اسلامی تأمین می شوند، این حمایت، منجر به عدم شفافیت در برنامه‌ی درسی می‌شود.

پس از واقعه 11 سپتامبر 2001، در سطح بین المللی این نگرانی به وجود آمد که برخی از مدارس علمیه ممکن است افراطی‌گری را آموزش بدهند، بنابراین دولت شروع به فعالیت در زمینه منظم کردن، یکنواختی و بررسی بیشتر مدارس علمیه کرد. هدف آن همچنین ادغام آموزش اسلامی مدارس علمیه با مطالب ارائه شده در مدارس دولتی بود. از زمان مصوبه ثبت نام مدارس در سال 2002، طبق قانون تمام مدارس علمیه در پاکستان موظف به ثبت نام در یکی از پنج هیئت مستقل هستند که شامل مکاتب مختلف فکری در اسلام است. پنج هیئت، وفاق المدارس العربیه (دیوبندی)، تنظیم المدارس (بریلوی)، وفاق المداریس السلفیه (اهل حدیث)، وفاق المدارس الشیعه (شیعه) و رابطه المدارس الاسلامیه (جماعت اسلامی) است.

مدارس علمیه همانند موسسات خصوصی هستند و هر هیئت مدیره، برنامه درسی خود را طبق توصیه علما و نخبگان خود ایجاد و اجرا می کند. این امر منجر به تکثر برنامه‌های درسی و سیستم های امتحانی می شود. دولت در تلاش است تا برنامه های درسی همه گروه‌ها را یکنواخت‌تر کند. در مصوبه سال 2002 آمده است که مدارس برای پذیرش دانشجویان خارجی و بودجه خارجی به مجوز دولت احتیاج دارند. بیش از 70 درصد مدارس پاکستان به مکتب فکری دیوبندی تعلق دارند.

همچنین با هریک از پنج هیئت مستقل تفاهم‌نامه‌ای امضا شده است که همه مدارس علمیه را ملزم می‌کند به تدریج برخی موضوعات درسی مانند علوم طبیعی، انگلیسی، ریاضیات را راه‌اندازی کنند و نیز یک هیئت مستقل برای نظارت بر کیفیت آموزش مدارس علمیه ایجاد کنند تا تضمین کند که هیچ مفاد آموزشی‌ای نیست که منجر به خشونت فرقه ای یا مذهبی بشود. هدف، ایجاد یکنواختی در سطح آموزش و پرورش ارائه شده در همه مدارس علمیه است. البته پیشرفت در دستیابی به این هدف در وزارت امورکشور، کند بوده است.

برای اینکه یک معلم «دین اسلام» باشید، هیچ آموزش خاصی لازم نیست.

پاکستان کمبود معلم آموزش دیده دارد. سیاست مدارس دولتی ایجاب می‌کند که معلمان مدارس ابتدایی فارغ التحصیل کارشناسی آموزش و پرورش باشند و معلمان مدارس متوسطه باید دارای مدرک کارشناسی ارشد مرتبط باشند. با این حال، با توجه به کمبود تدریس در دانشگاه‌ها ، همه معلمان استخدام شده ممکن است مدارک لازم را نداشته باشند. برای اینکه یک معلم «دین اسلام» باشید، هیچ آموزش خاصی لازم نیست. توصیه‌هایی به معلمان می‌شود که باید به آنان به صورت مداوم آموزش داده شود، اما این توصیه به ندرت انجام می شود. مدارس خصوصی نیز از قوانین برای حداقل صلاحیت معلمان پیروی نمی کنند که علت اصلی آن نیز تقاضای استخدام معلمان بیشتر است. در مورد معلمان مدارس علمیه، آموزش کلام و اعتقادات لازم است اما آموزش در امر «معلمی» اجباری نیست.

اسلام بخش عمده‌ای از هویت پاکستان است و بنابراین اسلامیت به عنوان یک موضوع در کل سیستم آموزشی مورد تأکید است. تفاوت بین فرق مختلف به دلیل ترس از بروز خشونت مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، غالبا یک بحث انتقادی در آموزش اسلامیت وجود ندارد. حوزه‌ی آموزش انتقادی، باید بیشتر توسعه یابد زیرا برنامه‌ی درسی اسلامی می تواند به ایجاد تحمل و درک بهتر تفاوت بین هر فرقه کمک کند. در زمینه یکسان‌سازی برنامه درسی در انواع مختلف سیستم آموزش و پرورش و فنون تدریس باید کارهای بیشتری انجام شود. همچنین باید تمرکز بیشتری بر تحقیق و توسعه‌ی کتاب‌های درسیِ مشوق تفکر انتقادی و بحث باشد. منظور از اسلام، راه زندگی است که طبق آن مسلمانان می‌توانند برای همه جنبه های زندگی راهنمایی پیدا کنند. پس برنامه درسی اسلامیت که بر توسعه مسلمانان پاکستانی متمرکز شده است، می‌توانند از اصول ایمان آن‌ها برای تبدیل شدن به شهروندان خوب و انسان‌های نمونه که طبق آموزه های قرآن و سنت زندگی می کنند، استفاده کنند.

با این حال، تحقیقات بسیار کمی برای ارزیابی این سوال که «آیا برنامه درسی اسلامی یا روش‌های آموزشی فعلی اهداف تعیین شده برای پیشرفت دانشجویان مسلمان پاکستان را برآورده می‌کند»، انجام شده است.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا