تحلیل مسائل روزفلسطین

در هم شکستن حصر غزه، وظیفه‌ی ایران در این طوفان

علیرضا فرشچی – طلبه سطح چهار حوزه علمیه؛ پژوهشگر عرصه سیاست خارجی 

﴿وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یُهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایَتِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ حَتَّى یُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ ۝٧٢ الأنفال﴾

«و کسانی که ایمان آورده‌اند ولی مهاجرت نکرده‌اند، تا هنگامی که مهاجرت کنند ولایتی با شما ندارند، ولی اگر در دین از شما یاری خواستند، یاری ایشان بر شما بایسته است.»

اندیشمندان مطالعات روابط بین‌الملل معتقدند که جنگ‌ها، آبستن نظم جدید اند؛ یعنی پس از جنگ، بازی،بازیگرها و موازنهٔ قوا دستخوش دگرگونی فراوان می‌شود. بسیاری از تحولات سریع در روابط بین‌الملل، زاییدهٔ جنگ‌ها بوده‌است. چه؛ اعلامیهٔ بالفور و اعلام تشکیل رژیم صهیونیستی به ترتیب پیرو جنگ جهانی اول و دوم رقم خورد؛ پس هنگامی که نبردی سرنوشت‌ساز در منطقهٔ ما در جریان است، نمی‌توانیم سستی یا کندی کنیم، باید بهنگام و مقتدرانه تصمیم بگیریم تا از سیر سریع تحولات جا نمانیم و چنان نشود که تا مدت‌ها نتوانیم جبرانش کنیم.

اقدام بهنگام و مقتدرانه در این شرایط چه ویژگی‌ای باید داشته‌باشد؟ حال که غافلگیری صهیونیست‌ها ابتکار عمل را از آنان گرفته، در موضع واکنشی دست به اقدام‌های غیرمنطقی می‌زنند و از همیشه ضربه‌پذیرتر اند؛ از این رو هم احتیاط بیشتری لازم است تا از گزند حماقت ناگهانی‌شان در امان بمانیم، هم محافظه‌کاری بیجا نکنیم تا فرصتی که به دست آمده را نسوزانیم یا حتی به او تقدیم ننماییم. باید گام استوار برداشت.

هنگامی که نبردی سرنوشت‌ساز در منطقهٔ ما در جریان است، نمی‌توانیم سستی یا کندی کنیم، باید بهنگام و مقتدرانه تصمیم بگیریم تا از سیر سریع تحولات جا نمانیم و چنان نشود که تا مدت‌ها نتوانیم جبرانش کنیم.

چه کار کنیم که بیشترین کمک را به مقاومت کرده‌باشیم و کمترین آسیب را از واکنش احتمالی دشمن متحمل گردیم؟ با معادله‌ای چندمجهولی روبروییم: پاکسازی قومی فلسطینیان در غزه، نابودی مقاومت در آنجا، محاصرهٔ انسانی آنجا، تهدید مستمر آمریکا به ورود مستقیم، رقابت در سطح دیپلماسی رسمی و عمومی. باید برای هریک باید پاسخی داشته‌باشیم، از جنس: نظامی، سیاسی، تهدید، کمک، رسانه، … ولی باید تقسیم کار صورت گیرد، هریک از اعضای مقاومت گوشه‌ای را به دست بگیرد. به نظر می‌رسد ضربهٔ نظامی کم‌هزینه و اثرگذار به رژیم صهیونیستی، برای مقاومت حاضر در مرزهای فلسطین اشغالی فراهم‌تر باشد و قراین نیز این را تأیید می‌کند که مقاومت لبنان عهده‌دار واکنش نظامی در صورت لزوم شده‌باشد و احساس می‌شود مقاومت عراق و یمن نیز تا حدودی در برابر ورود آمریکا بازدارندگی ایجاد می‌کنند. رسانه هم در عمل و فارغ از انتخاب و اختیار ما، قسمت حامیان اسلامگرای مستقل از محور مقاومت شده، به ویژه «جزیرهٔ» قطر. پس سهم ما چه باشد؟

آیا سهم جمهوری اسلامی –قدرتمندترین حلقهٔ مقاومت و راهبُردار (استراتژیست) آن– تنها «تهدید» و کنش سیاسی باشد؛ چنانچه این روزها از زبان سیاست‌مداران کشور مایهٔ دلگرمی مقاومت شده؟ پس چه کسی حصر انسانی را بشکند؟ اگر فرضاً بمباران متوقف شود و حملهٔ زمینی منتفی یا مغلوب گردد، بازهم رژیم صهیونیستی احتمالاً محاصرهٔ غزه را به بدترین شیوهٔ ممکن ادامه خواهد داد و امتیازهای بسیاری در برابر رفع پاره‌ای از آن خواهد گرفت. گواه آن، معاملهٔ پیشنهادی اخیر بود که اسیران به ظاهر غیرنظامی دوتابعیتی در ازای پاره‌ای کمک بشردوستانه آزاد شوند و گویا همین هم مقبول صهیونیست‌ها نیفتاد. ممکن است این حصر چندان سختگیرانه دنبال شود که بلایی بدتر از بمباران بر سر غزه بیاورد و سیاست پاکسازی قومی را با فرسایش ملت غزه‌نشین به تحقق نزدیک سازد. امروز همهٔ چشم‌ها به سوی غزه است و مدت زیادی از حصر نگذشته؛ فردا معلوم نیست این فرصت باشد و افکار عمومی جهانی همراهی کند، معلوم نیست پیرمردانی که سرافراز از طوفان اقصی ویرانی خانهٔ ساخته از رنج ۴۰سالهٔ خویش را فدای سر فلسطین می‌خوانند و مردمی که خانهٔ خود را حتی به بهای به انتظار مرگ نشستن ترجیح می‌دهند، بر گریختن به اردوگاهی ایمن، پس از هفته‌ها و ماه‌ها فاصله گرفتن از شیرینی آن پیروزی و انباشته شدن فشار مضاعف‌شدهٔ حصر کمرشکن، همین را بگویند و بخواهند. این محاصره اگر به نحو مؤثر نشکند، محاصره‌شدگانش خواهند شکست.

آیا سهم جمهوری اسلامی –قدرتمندترین حلقهٔ مقاومت و راهبُردار (استراتژیست) آن– تنها «تهدید» و کنش سیاسی باشد؛ چنانچه این روزها از زبان سیاست‌مداران کشور مایهٔ دلگرمی مقاومت شده؟

ایران چگونه می‌تواند محاصره را جوری بشکند که هم التیام مقاومت باشد هم با واکنش جدی صهیونیست‌ها مواجه نشود؟ می‌توان با مباشرت ایران، برنامه‌ای مستمر و منظم برای فرستادن کشتی‌های حامل کمک‌های مردمی راه انداخت از مبدأ خلیج فارس یا مدیترانه. سازمان‌های بین‌المللی مانند آنروا اجازه می‌یابند محموله‌ها را بازدید کنند تا از بشردوستانه بودنش اطمینان حاصل کنند. این کاروان باید با هشدارهای بنیادبرافکن جمهوری اسلامی به تعرض احتمالی صهیونیست‌ها از مبدأ بدرقه شود تا به سلامت برسد و با استمرار هشدارها به پیشواز آن در مقصد بروند تا پس از بارگذاری در بندر منهدم نگردد و دست مردم از آن کوتاه نماند. صهیونیست‌ها به دلیل حساسیت بین‌المللی و عدم توجیه سیاسی و به پشتوانهٔ تهدید جمهوری اسلامی، به سادگی نمی‌توانند متعرض این محموله‌ها شوند و از سوی دیگر آمریکا حساسیت کمتری دارد و مُفت وارد کارزار با جمهوری اسلامی نمی‌شود تا مانع ورود کالاهای بشردوستانه گردد. اگر در صورت حماقت صهیونیست‌ها، با عملی ساختن تهدید، سیلی اول کوبنده به صورت صهیونیست‌ها بخورد چندانکه که نیرزد تا حماقت خود را ادامه دهد –تا اندازه‌ای مشابه نبرد کشتی‌ها میان ایران و رژیم صهیونیستی در سال‌های اخیر که به عقب کشیدن صهیونیست‌ها انجامید–، کشتی‌های بعدی به سلامت به مقصد خواهد رسید.

اگر این حصر شکست، نخست؛ از فروپاشی روحیهٔ مردم –این مهمترین زیرساخت مقاومت در غزه– را پاس می‌دارد، دو دیگر؛‌ محبوبیت جمهوری اسلامی –این مهمترین منبع قدرت نرم ایران– را که به ویژه در سال‌های بحران سوریه نزد جهان اسلام خدشه بردارشته، بازیافته، به اوج خواهد رساند. سه دیگر؛ این وظیفهٔ ماست! خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید حتی مؤمنانی که از فرمان هجرت (گسستن از زادگاه کفر و پیوستن به اردوگاه مرکزی اسلام) خدا و پیامبر سر باز زده‌اند، اگر از شما در دین یاری خواستند، یاری بر شما واجب است! حتی اگر مقاومت فلسطین بر خلاف لبنان و عراق، رسماً از پایگاه غیرمقاومتی بطور کامل هجرت نکرده و خود را به اردوگاه تحت رهبری یکپارچهٔ مقاومت نرسانده، ما نمی‌توانیم در زمینهٔ دین از یاری ایشان فروگذار کنیم. این وظیفهٔ ماست.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا