تجربه نگاری

بررسی تجربه «اتحادیه امت واحده»؛ نخواستیم همه کاره و هیچ کاره باشیم!

علیرضا کمیلی

فاطمه شاه آبادی – آنهایی که اهل فعالیت های مردمی در حوزه بین الملل هستند حتما اسم «امت واحده» را شنیده اند. از معدود و شاید اولین تشکل های مردمی فعال و البته موفق که بعد از حدود 10 سال فعالیت مستمر تجربیات خوبی برای بازگو کردن دارند. علیرضا کمیلی یکی از اعضای اصلی این تشکل است که در مصاحبه پیش رو به سوالات ما درباره تجربه اتحادیه امت واحده پاسخ داد.

در ابتدا چراییِ تشکیل امت واحده را بفرمایید؟

چون امت واحده در بستر اجتماعی خاصی تشکیل شد برای توضیح در مورد علت تشکیل امت ابتدا لازم است این بستر شرح داده شود. ما جریانات دانشجویی بودیم که نسبت به اتفاقات جهان اسلام و حوادث پیرامونی عکس العمل نشان می دادیم. منتها عکس‌العمل ما مانند سایر جنبش های دانشجویی، سطحی و گذرا بود چون ما به طور تخصصی در حوزه بین الملل فعال نبودیم. اکثر تشکل ها در همه زمینه ها فعالیت می‌کنند و چون کار زیاد است به صورت عمیق ورود نمی‌کنند. مثلاً قانون نانوشته ای بین ما وجود داشت که اگر در جایی از دنیا حدود ۳۰ یا ۴۰ نفر انسان کشته بشوند ما بیانیه بدهیم و اگر این تعداد به ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر برسد ما تجمع کنیم و اگر تعداد کشته ها متجاوز از ۴۰۰ یا ۵۰۰ نفر می شد تحصن می‌کردیم!

مثلا‌ چون جنگ ۳۳ روزه جهان را تحت تاثیر قرار داده بود ما تصمیم گرفتیم کاروانی را به سمت لبنان راه اندازی کنیم. در مرز ایران و ترکیه مشکلاتی به وجود آمد که بچه ها نتوانستند از مرز رد شوند و چند نفری که رد شدند را هم دولت ترکیه دیپورت کرد چون به اسم کمک به حزب الله بود.

هدف از راه اندازی این کاروان چه بود؟

یک اقدام عملی برای کمک به حزب الله و البته اقدامی برای روحیه بخشی به آنان.

کدام اقدام بستر ساز اصلی بود؟

وقتی که جنگ غزه اتفاق افتاد و حدودا ۱۰۰۰ نفر کشته شدند، دوستان تصمیم گرفتند به فرودگاه بروند و برای اعزام اعلام آمادگی بکنند و همین تجمع در فرودگاه مهرآباد موجب توجه رسانه‌ها و شخصیت‌های مهم شد و راهی بود برای جمع آوری کمک یا هر کار دیگری. حتی رهبری نیز در چندین سخنرانی خود به این مطلب اشاره کردند که درست بود که نمی توانستند بروند اما همین اعلام آمادگی نیز توسط جوانان ما ارزشمند بود.

واقعیت این است که بعد از جنگ ۲۲ روزه ما دیگر از کارهای نمادین خسته شده بودیم. لذا تصمیم گرفتیم که کاری جدی انجام بدهیم و امت واحده را تشکیل دادیم. در واقع امت واحده از دل کارهای انفعالی و زودگذر بیرون آمد و ما از یک خستگی مفرط از انجام کارهای انفعالی به یک اقدام ایجابی رسیدیم!

نحوه تشکیل امت واحده چگونه بود؟

تقریباً یک سال ما با کارشناسان حوزه بین الملل، افرادی از خارج کشور و طلبه های قم و سایر  متخصصین این حوزه مشورت کردیم و پس از جلسات بسیار  طی یک سال امت شکل گرفت.

خوب است بدانید که مثلا برای دانشجویان خارجی داخل ایران یا دانشجویان ایرانی خارج از ایران یا در حوزه حج کسی کار جدی انجام نمی دهد و ما که این مسائل را احصا کردیم تصمیم گرفتیم در لایه ای که خلا بیشتری هست یعنی لایه تشکلهای مردمی کار کنیم. ما باور داشتیم که انقلاب اسلامی درعمق استراتژیک خود یعنی ملت‌های مستضعف اثر گذاشت نه در نهاد های دولتی و رسمی، ولی ابزار ارتباط با این بدنه مردمی مهیا نشده است.‌ یعنی ما به این مردم دنیا نمی‌توانیم بگوییم که بیایید با سپاه قدس با وزارت خارجه یا با فلان نهاد ارتباط بگیرید چون انها متهم خواهند شد به وابستگی به ما!

پس بخاطر ذات مردمی انقلاب، مردم و نخبگان باید بروند برای ارتباط گیری با آن بدنه‌های علاقه مند به انقلاب. اما این مسئله به دلیل ساختارهای بروکراتیک و نفتی در ایران اتفاق نیفتاده بود. هنوز هم وضعیت خوب نیست. لذا ما تصمیم گرفتیم که در لایه مردمی این ارتباطات مردم و نخبگان را شکل دهیم و در اسفند ۸۸ با حضور مهمانان داخلی و خارجی مراسم افتتاحیه را برگزار کردیم. از جماعت اسلامی پاکستان آقای دکتر پرویز شفیع و از لبنان مرحوم پروفسور سمیر سلیمان حضور داشتند.

چشم انداز تشکیل امت چه چیزهایی بود؟

اینکه بتواند در داخل بدنه های مردمی و نخبگانی را رشد دهد و آنها را به ظرفیت های بیرونی متصل کند.

ما باور داشتیم که انقلاب اسلامی درعمق استراتژیک خود یعنی ملت‌های مستضعف اثر گذاشت نه در نهاد های دولتی و رسمی، ولی ابزار ارتباط با این بدنه مردمی مهیا نشده است.‌ یعنی ما به این مردم دنیا نمی‌توانیم بگوییم که بیایید با سپاه قدس با وزارت خارجه یا با فلان نهاد ارتباط بگیرید چون انها متهم خواهند شد به وابستگی به ما! پس بخاطر ذات مردمی انقلاب، مردم و نخبگان باید بروند برای ارتباط گیری با آن بدنه‌های علاقه مند به انقلاب. اما این مسئله به دلیل ساختارهای بروکراتیک و نفتی در ایران اتفاق نیفتاده بود.

اگر ممکن است کارهای شاخص امت را ذکر کنید؟

بعد از اولین دوره آموزشی که ما بعد از افتتاح امت برگزار کردیم، به کشتی ماوی مرمره ترکیه حمله شد، همانطور که می دانید وقتی در اوایل سال ۲۰۰۹ جنگ غزه تمام شد کاروان هایی از سراسر دنیا از اروپا، آفریقا و آسیا سیل کمک‌های خود را برای غزه میفرستادند. این کشتی نیز حاوی کمک‌های چند خیریه بین المللی بود که توسط ترک ها قرار بود برای غزه ارسال شود اما اسرائیلی‌ها به این کشتی حمله کردند و ۹ نفر را کشتند و این کشتی نماد تقابل اسرائیل با دنیا شد.

ما بعد از این جنایت، یک بیانیه دادیم که این یک فرصت است برای شناساندن تقابل اسرائیل با ملت های دنیا، اتفاقا بلافاصله بعد از آن هم مقام معظم رهبری در یک سخنرانی به این نکته اشاره کردند که باید این حرکت تداوم پیدا کند و امروز مهمترین مسئله جهان اسلام فلسطین است. جالب اینکه بعد از ایجاد این موج، بعضی از نهادهای رسمی تصمیم گرفتند یک کشتی را به سمت غزه بفرستند که این کار غلط بود چرا که دوباره تقابل ایران و اسرائیل مطرح می شد و بُعد جهانی یعنی تقابل اسرائیل و ملت‌های جهان کمرنگ می شد! پس ما تصمیم گرفتیم کاروانی مردمی را از کشور های مختلف به سمت غزه روانه کنیم. برای بررسی این تصمیم دوستان خود را از کشورهای آسیایی، از کشورهای همسایه دعوت کردیم و مولفه های زیادی را بررسی و طراحی کردیم تا این موج حمله به کشتی و تقابل اسرائیل با جهان ادامه پیدا کند. ایده های مختلفی توسط دوستان مطرح شد و بالاخره تصمیم گرفته شد که NGO ها و فعالان حقوق بشری از شرق آسیا بصورت زمینی به سمت غزه حرکت کنند.

هزینه های کاروان در هر کشوری بر عهده تشکلهای همان کشور بود و کاروان به هر کشوری که میرسیدNGO های همان کشور میزبانی می‌کردند. وقتی این کاروان وارد ایران شد از سمت سیستان و بلوچستان به سمت مرز بازرگان حرکت کرد، حتی در تهران آقای احمدی نژاد در دانشگاه تهران برای‌شان سخنرانی کرد. بعد از آن رفتیم به سمت ترکیه و از ترکیه وارد دمشق شدیم که در آنجا حدودا ۲ هفته همه را معطل کردند چون دولت مصر به ایرانی ها ویزا نمی‌داد و چند نفری از بچه های ما که پاسپورت کشورهای دیگر را داشتند توانستند همراه کاروان به بندر عریش در مصر بروند و از مرز رفح وارد غزه شوند و کمک هایی دارویی و غذایی را بدست مردم غزه برسانند. به هرحال این کاروان موج منطقه ای خوبی را ایجاد کرد.

پوشش رسانه ای در کشور های میزبان چگونه بود؟ دولت ها همراهی کردند؟

پوشش رسانه ای خیلی گسترده ای بود و چون یک موج جهانی علیه اسرائیل ایجاد شده بود، دولت ها سعی می‌کردند با این موج اجتماعی همراه باشند.

نام این کاروان چه بود؟ با چه عنوانی جهانی شد؟

«اولین کاروان آسیایی شکست حصر غزه» که نقطه عطف فعالیت‌های امت هم شد. ما پیش از امت، عادت کرده بودیم که یا بیانیه بدهیم یا به سفارت انگلیس برویم و سنگ پرتاب کنیم به حدی که پلیس های سفارت ما را شناخته بودند اما این کاروان در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه بود و حتی بعد از آن هم دیگر تکرار نشد.

برای راه اندازی این کاروان با هیچ مشکلی مواجه نشدید به خصوص در ایران؟

چون این یک کاروان جهانی بود ما از مسئولین خواستیم که برای برنامه ریزی، تامین برخی هزینه ها و سایر کارها به ما کمک کنند، تا قبل از اینکه این کاروان از هند راه بیفتد مرتب با مسئولین تماس می‌گرفتیم و از آنها درخواست می‌کردیم اما کسی پاسخگو نبود و می گفتند چنین حرکتی شدنی نیست. اما به محض اینکه اخبار حرکت کاروان به ایران رسید و دیدند ضریب رسانه ای آن بالاست، تماس مسئولین با ما شروع شد! خدا رحمت کند آقای شیخ الاسلام را، ایشان تنها کسی بود که نمی گفت شما جوانید، رزومه ندارید، نمیشود. متواضعانه آمد و دبیر کاروان شد و به اعتبار ایشان برخی از نهادها نیز آمدند و برای اسکان و غذا و برخی هماهنگی ها، همکاری کردند.

این حرکت چه فرصت هایی را ایجاد کرد؟

شاید جالب باشد که بدانید این کاروان از خود امت معروف تر شد یعنی اگر ما می‌خواستیم امت را معرفی کنیم به کاروان اشاره می‌کردیم و بعد مخاطب متوجه میشد؛ چون تقریبا هر شب شبکه ۱ این خبر را پوشش میداد و در دنیا هم به نام کاروان آسیایی ها ما را میشناختند.

در حین اعزام کاروان که ما در سوریه منتظر ویزای دولت مصر بودیم، کشتی ماوی مرمره تعمیر شد و چند صد فعال بین المللی دعوت شدند برای مراسم استقبال از کشتی. از ایران بنده و یک نفر هم از هند، به ترکیه رفتیم. جالب این بود که فعالان فلسطین با تعجب به من گفتند که ما تا کنون از ایران فعال اجتماعی ندیده بودیم و همیشه فقط دیپلمات های شما را دیده ایم! این صحبت ها به من نشان داد که ما ضعف حضور بین المللی بسیار جدی داریم. یعنی در  دنیا هزاران NGO در حال فعالیت هستند اما ایرانی در بین آنها نیست!

چون این یک کاروان جهانی بود ما از مسئولین خواستیم که برای برنامه ریزی، تامین برخی هزینه ها و سایر کارها به ما کمک کنند، تا قبل از اینکه این کاروان از هند راه بیفتد مرتب با مسئولین تماس می‌گرفتیم و از آنها درخواست می‌کردیم اما کسی پاسخگو نبود و می گفتند چنین حرکتی شدنی نیست. اما به محض اینکه اخبار حرکت کاروان به ایران رسید و دیدند ضریب رسانه ای آن بالاست، تماس مسئولین با ما شروع شد! خدا رحمت کند آقای شیخ الاسلام را، ایشان تنها کسی بود که نمی گفت شما جوانید، رزومه ندارید، نمیشود. متواضعانه آمد و دبیر کاروان شد

سایر اقدامات موفق امت واحده را نام می برید؟

ببینید بعضی از اقدام های موفق پروژه‌ای هستند و بعضی پروسه ای. موفقیت فقط پروژه نیست که فقط در یک اقدام تمام بشود. تقریبا دو سال بعد از آن کاروان، وقتی که موج بیداری اسلامی راه افتاد، ما از ۵-۶  کشور دوستانمان را برای مشورت فرا خواندیم و بعد از مشورت‌های فراوان به این نتیجه رسیدیم که چون ما نمی توانیم به قدس وارد شویم پس کاروانی را راه بیندازیم برای محاصره مردمی اسرائیل در چهار کشور اطراف، آن را محاصره کنیم و نام این کاروان را الی بیت المقدس نامیدیم یا gmj.

اسرائیلی ها قبل از حرکت کاروان فعالان و کسانی که قصد داشتند در این کاروان شرکت کنند را رصد می‌کردند، ما سایتی ساخته بودیم به نام gm2j.com و اسرائیلی ها هم سایتی ساخته بودند به نام gm2j.co و به دقت فعالیت ها را رصد میکردند و اخبار راه پوشش میدادند، حتی گاهی ما اگر می‌خواستیم موضوع یا خبری را مطلع شویم به سایت آنها مراجعه می‌کردیم!

بعد از آن اقدام، دوره‌های آموزشی را برگزار کردیم که در نوع خودش بی نظیر بود. حتی دانشجویانی از برخی کشورها با هزینه خود برای شرکت در این دوره‌ها حضور پیدا کردند.

در امت توجه خاصی به گفتمان سازی و تربیت نیرو می‌شد که در این صحرای کمبود نیرو در نوع خودش مفید بود و حالا خیلی از فعالان بین الملل متاثر از امت در این موضوعات وارد شدند و اگر امت نبود شاید مانند بقیه درگیر مسائل داخلی می ماندند!

‌بعد از آن سایت اخوت را طراحی کردیم. خیریه بین المللی انفاق و کارهای بی‌بدیل دیگر مانند تولیداتی از قبیل کتاب، جزوه، کلیپ، سرود، کاروان صلح سوریه، کاروان های سرزمین برادری، کارگاه عوده القرن که قبل از یوم النکبه سال قبل برگزار شد و خیلی اقدامات دیگر که متاسفانه هنوز هم تشکلهای مردمی آنقدر نیستند که مشابه آنها تکرار شود.

چه عواملی را از دلایل موفقیت های امت میدانید؟

دلیل های مختلفی وجود دارد. یکی اینکه اعضایی که در امت حضور دارند و داشتند روی صلاحیت های خود کار می کنند، مثلاً افراد سعی می‌کنند حداقل یک یا دو زبان دیگر را یاد بگیرند. دوم اینکه ما سعی کردیم وقت خوبی برای شناخت فضای بین الملل بگذاریم، یعنی در یک موضوع نمیگفتیم که تحلیل صدا و سیما این بود پس همین بهترین است! ما خودمان میرفتیم با کارشناسان مختلف یا افرادی که در کف ماجرا بودند را پیدا می کردیم تا از میدان هم شناخت بدست بیاوریم.

و سوم این که پشت کارهای ما در حد توان نگاه خلاقانه‌ بود و سعی کردیم از نگاه روتین و دولتی و نگاه معمولی دور بشویم. خوب است در اینجا یک مثال در مورد خلاقیت در اقدامات امت را ذکر کنم: زمانی که سلفی‌ها در مصر به سفارت ایران در مصر حمله کردند، ما دور هم جمع شدیم تا برای مقابله با این اقدام تصمیمی بگیریم هرکس پیشنهادی داد، یکی گفت ما هم سنگ بزنیم دیگری گفت بیانیه بدهیم و خلاصه اینکه تصمیم گرفته شد به سفارت مصر، دسته گل هدیه کنیم و همین کار را هم انجام دادیم. فردای آن روز این اقدام ما تیتر اول اکثر روزنامه های مصر شد.

ما میدانیم ایده در دل فضا باید شکل بگیرد و همین هم باعث شده که تخصصی در هر زمینه ای کار کنیم مثلاً ما تشکل تخصصی فلسطین، تشکل تخصصی عراق، تشکل تخصصی پاکستان و… را در سالهای بعد شکل دادیم. اما نگاه تربیتی مهمترین موفقیت ماست و همینطور اخلاص بچه ها. یعنی برای ما نیرو مهمتر از کار بوده است یعنی وقتی که یک تیم رشد می کند کارهای بی نظیری را هم تولید می‌کند.

زمانی که سلفی‌ها در مصر به سفارت ایران در مصر حمله کردند، ما دور هم جمع شدیم تا برای مقابله با این اقدام تصمیمی بگیریم هرکس پیشنهادی داد، یکی گفت ما هم سنگ بزنیم دیگری گفت بیانیه بدهیم و خلاصه اینکه تصمیم گرفته شد به سفارت مصر، دسته گل هدیه کنیم و همین کار را هم انجام دادیم. فردای آن روز این اقدام ما تیتر اول اکثر روزنامه های مصر شد.

منابع تامین مالی یا منابع تامین هزینه‌های امت واحده از کجاست؟

پول هایی که خود بچه ها جذب کردند و با آنها سرمایه گذاری کردند و از سود آنها بخشی از هزینه های جاری مجموعه تامین میشود ولی نهادهای دیگر علی رغم شعارشان برای جوان‌گرایی کمک جدی نکرده و نمی کنند!

در آخر اگر صحبت یا نکته ای را لازم میدانید بفرمایید؟

در آخر می خواستم به یکی از آسیب‌های تشکل های حزب الهی اشاره کنم و آن این است که اکثرا در فضاهای عمومی کار می‌کنند یعنی همه‌کاره اند! اقیانوس هایی به عمق یک‌ وجب که در همه عرصه ها می‌خواهند کار کنند پس کارهای سطحی را انجام می‌دهند. درست است که دغدغه دارند، احساس تکلیف می‌کنند اما عرصه خاصی را انتخاب نمی کنند؛ نمی‌شود که همزمان به ۱۰ جا تیر زد پس بهتر است یک سنگر را حداقل به خوبی حفظ کرد.

تعداد افراد ممحض و متمرکز بر فضای بین الملل خیلی کم است. آسیب دوم نیز این است که چون نهادها هم حمایت نمی‌کنند به مشکل مالی بر می خورند و مجبورند بروند کارمند بشوند و دغدغه شان را هم فراموش کنند.

البته تشکل‌های مردمی بین الملل می توانند از طریق تجارت و گردشگری و آموزش و… هم درآمدزایی کنند که کمتر وارد این مساله شده اند و جا دارد برای استقلال مالی به این راهکارها فکر کنند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا