تحلیل مسائل روزشبه قاره و افغانستانمکتب انقلاب

برای از بین بردن عمق راهبردی انقلاب، تعجیل چرا؟

با تمام حساسیت ایران نسبت به رعایت به اصلاح خط قرمزهای این کشورها، ایران کماکان تحت فشار تحریم قرار دارد و این چشم پوشی، عایدی‌­ای بجز لبخندهای خشک و خالی برای ایران نداشته است. در این میان، ترس از آن است که هم معرکه اقتصادی را ببازیم و هم عمق راهبردی انقلاب اسلامی را از دست بدهیم. اتفاقی که شوربختانه نشانه‌­هایش بسیار روشن و آشکار شده؛ تو گویی از بین بردن طبیعی عمق راهبردی انقلاب اسلامی هم برخی آقایان قانع کننده نیست و برای این هدف تعجیل دارند. حضرات مهلا مهلا!

سید روح الله رضوی

وزیر خارجه کشور هندوستان در بحبوحه آنچه این روزها رسانه ها از آن «بهار هندی» یاد می­کنند به ایران سفر کرد و بغل کرد و خندید و رفت و این البته کاملا قابل پیشبینی بود. قصه به همین جا تمام نشد و وزیر خارجه هند، با ریاست شورای عالی امنیت ملی هم دیدار می کند و جناب آقای شمخانی در نشست مذکور سخن از ضرورت مقابله با تروریسم می راند؛ تروریسمی که این روزها در رسانه­‌های دولتی هندوستان و نیز حامیان حزب حاکم، مصداقی بجز مسلمانان ندارد.

بازنگری در قانون تابعیت هند یا CAA اساسا برای همین بود تا تروریست­های بالقوه ـ یا همان مهاجران مسلمان از کشورهای بنگلادش و پاکستان و افغانستان ـ از هندوستان اخراج شوند. قانون ثبت ملی شهروندی یا NRC هم برای این بود تا تروریست‌­های پنهان شده در میان جمعیت هند شناسایی شوند و از کشور اخراج گردند. لغو خودمختاری تنها ایالت مسلمان­‌نشین هند یعنی جامو و کشمیر و تغییر وضعیت آن از یک ایالت به دو بخش تحت کنترل دهلی نیز برای این بود تا جلوی تروریست­های کشمیری گرفته شود.

این ادبیات خلال سال­های گذشته، بارها و بارها توسط مقامات حزب حاکم بر هندوستان تکرار شده و در رسانه‌­ها بازتاب یافته است؛ ادبیاتی که دنیا از آن تحت عنوان اسلام هراسی یاد می­کند. اینک مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران نه تنها در برابر تمامی شرایط بحرانی هندوستان سکوت اختیار می­کنند، که دقیقا ادبیات مورد استفاده از سوی راست­گراهای هندو را برای سرکوب مردم عمدتا مسلمان و معترض هند، به­‌کار می­گیرد بی آنکه احتمالا بدانند تبعات واژگان مذکور در کشور بحران زده هند چیست. در چنین شرایطی نباید انتظاری بجز سرخوردگی و ناامیدی مجموعه چند صد میلیونی از مسلمانان کشور هندوستان، اعم از شیعه و سنی داشته باشیم.

جمهوری اسلامی ایران خلال سال­های گذشته به سرعتی غیر قابل باور در حال از دست دادن مهمترین سرمایه‌­های بدست آورده خلال چهل سال گذشته در فضای بین­‌الملل است و آن چیزی نیست جز بدنه مستضعفانی که دل در گرو این انقلاب داشتند. مخاطبین انقلاب اسلامی ایران در فضای بین الملل روز بروز مشاهده می­کنند که گویی برای ایران، بجز حمایت سنتی و تاریخی از ماجرای فلسطین و برخی سمپات­های شیعه اش در منطقه غرب آسیا، هیچ چیز دیگری مهم نیست. باید پذیرفت که نمی­توان حصر و تحریم اقتصادی علیه ایران را بیش از این توجیهی برای بی‌­تفاوتی و بی‌­مهری و حتی زخم­‌زبان­ها تصور کرد چه آنکه سطوح اصلی این واکنش­های متوقع، اساسا دولتی نیستند که بخواهند تبعاتی رسمی بدنبال داشته باشد.

نوع رفتار رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران میانمار، بحران کشمیر، بحران مسلمانان چین، حرکت اسلامی نیجریه، اسلام­گرایان شیعه آذربایجان و سنی تاجیکستان و اینک بدنه عظیم مسلمانان هندوستان، پیام­هایی روشن به کسانی می­دهد که دهه‌­هاست نگاهی متمایز به انقلاب اسلامی ایران داشته‌­اند. خوش خیالی است که تصور کنیم مراد از جمهوری اسلامی بدنه دولت جناب آقای حسن روحانی است و بس. صدا و سیمای ملی جمهوری اسلامی ایران همانقدر سرد و بی‌­تفاوت نسبت به این رویدادهای دردناک برخورد کرده است که دولت. بدنه نیروهای وابسته به سپاه و بسیج و به اصطلاح حزب اللهی ها همانقدر در برابر این رخدادها بی‌­اطلاع بوده‌­اند که بدنه نیروهای اصلاح طلب. آنچه در این سکوت به مسلخ برده می­شود، سرمایه عظیم اجتماعی است که انقلاب اسلامی ایران به برکت مجاهدت­ها و خون­ها، آن را در سرتاسر دنیای استضعاف رقم زده است.

طنز ماجرا آنجاست که هنوز برخی تصور می کنند که جمهوری اسلامی ایران از منظر مردم دنیا در خط مقدم مبارزه قرار دارد در شرایطی که دولت گامبیا ـ یک عضو از نظر ما بی­‌اهمیت در سازمان کنفرانس اسلامی ـ علیه آنگ سان سوچی در دادگاه بین المللی عدالت بخاطر نسل کشی روهینگیایی­‌ها اقامه دعوا می­کند و او را سه روز به جلسه دادرسی احضار می­کند؛ در شرایطی که اردوغان مهمترین نطق سالانه‌­اش را در مجمع عمومی سازمان ملل به مساله کشمیر تخصیص می­دهد و هزینه­‌اش را نیز بواسط لغو قراردادهای تجاری فروش کشتی­‌هایش به هند می‌­پردازد؛ در شرایطی که ماهاتیر محمد 93 ساله در نشست اخیر مالزی زبان به انتقاد تند از دولت هند و سیاست­های ضد اسلامی اش باز می­کند و تلخ زبانی هندی­ها را نیز می شنوند.

با تمام حساسیت ایران نسبت به رعایت به اصلاح خط قرمزهای این کشورها، ایران کماکان تحت فشار تحریم قرار دارد و این چشم پوشی، عایدی‌­ای بجز لبخندهای خشک و خالی برای ایران نداشته است. در این میان، ترس از آن است که هم معرکه اقتصادی را ببازیم و هم عمق راهبردی انقلاب اسلامی را از دست بدهیم. اتفاقی که شوربختانه نشانه‌­هایش بسیار روشن و آشکار شده؛ تو گویی از بین بردن طبیعی عمق راهبردی انقلاب اسلامی هم برخی آقایان قانع کننده نیست و برای این هدف تعجیل دارند. حضرات مهلا مهلا!

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا